به نقل از دیجیکالا:
اگر از کاربران قدیمی گوشیهای آیفون باشید، قطعا میدانید طی سالهای اخیر این گوشیها قابلیتهای بسیار خوبی داشتند که به مرور زمان و با معرفی آیفونهای جدید حذف شده و یک سری قابلیتهای خوب دیگر جایگزین آنها شدند. اگرچه این قابلیتهای جدید هم واقعا خوب و کاربردی هستند اما هیچوقت نمیتوان برخی از ویژگیهای خوب را فراموش کرد. در این مطلب قصد داریم به معرفی یک سری از همین قابلیتهای جذاب و قدیمی بپردازیم که در آیفونهای قدیمی حضور داشتند و با استقبال کاربران مواجه شدند اما به مرور حذف شدند و انتظار داریم در آیفون ۱۳ و ۱۴ شاهد بازگشت آنها باشیم.
بدون شک اپل آیفونها را از لحاظ نوآوری و امکانات جذاب، به یکی از سری گوشیهای بسیار خوب بازار تبدیل کرده تا بدین ترتیب هر سال کاربران این گوشیها تجربهی لذتبخشتری از کار با آنها داشته باشند. هر بار که اپل قابلیتهای جدیدی را به گوشیهای خود اضافه میکند، این قابلیتها با استقبال کاربران مواجه میشوند؛ چرا که سرعت رشد iOS از اندروید اندکی کمتر است و حتی گاهی اوقات امکاناتی که از قبل در اندروید وجود داشت با کمی تغییر وارد سیستمعامل اپل میشوند.
همانطور که میدانید، امسال بالاخره قرار است گوشیهای سری پرو از آیفون ۱۳ به نمایشگرهایی ۱۲۰ هرتزی مجهز شوند. قابلیتی که بیش از یک سال است در گوشیهای شرکتهای اندرویدی شاهد هستیم؛ حتی در میانردهها. اما حالا که اپل قرار است آن را به پرچمداران خود اضافه کند، فقط به مدل پرو محدود شده است. با این حال کاربران از بابت پیشرفت سیستمعامل و گوشی خود خوشحال هستند و همین برای اپل اهمیت دارد.
از طرفی انتظار داشتیم ناچ نه چندان محبوب که دوربین سلفی و سنسورهای مختلف از جمله تشخیص چهره را در خود دارد، حذف شده و جای خود را به سنسور اثرانگشت درون نمایشگر بدهد. اما بعید به نظر میرسد امسال این اتفاق رخ دهد. ولی اگر بخواهیم با استناد بر شایعهها و خبرهایی که پیش از این در رابطه با گوشیهای اپل منتشر شده حرف بزنیم، باید بگوییم حداقل این ناچ اندکی کوچکتر خواهد شد. یعنی در سالی که تقریبا میتوان گفت تمام شرکتهای اندرویدی گوشیهایی تمام صفحه تولید میکنند و به دنبال این هستند که دوربین را حتی زیر نمایشگر پنهان کنند، اپل تصمیم گرفته فقط ناچ را اندکی کوچکتر کند!
از اینها گذشته، آیفونها پتانسیل خوبی دارند. قابلیتهای زیادی هم درون این گوشیها وجود داشت که در گذشته کاربران بسیار از آنها راضی بودند اما بنا به دلایلی حذف شدند و دیگر هم خبری از آنها نبود. در این مطلب به معرفی همین قابلیتهای جذاب و فراموششدهای میپردازیم که تمایل داریم اپل در گوشیهای سری آیفون ۱۳ یا ۱۴ تمام یا برخی از آنها را برگرداند.
پیش از اینکه به معرفی این قابلیتها بپردازیم باید بگوییم این قابلیتها لزوما منحصر به آیفونها نبودند و برخی از آنها طی سالهای گذشته حتی از گوشیهای اندرویدی هم حذف شدند. اما تمرکزمان در این مطلب روی آیفونها است.
۱. تاچآیدی (حسگر اثرانگشت)
گفته میشود اپل قرار است تاچآیدی را بالاخره بعد از سالها به گوشیهای آیفون برگرداند اما این بار در قالب حسگری زیر نمایشگر یا ادغام شده با کلید پاور که احتمال وقوع اولی بسیار بیشتر است و خبرهای بیشتری در این رابطه شنیدیم. اگر از کاربران گوشیهای جدید اپل باشید قطعا میدانید از مزیت حسگر اثرانگشت نیازی نیست توضیحات زیادی داده شود؛ بهخصوص در دوران کرونا که تشخیص چهره واقعا بسیاری از کاربران اپل را هنگام قفلگشایی آزار داد. حتی در شرایط عادی هم اصلا نیازی به حذف تاچآیدی و جایگزینی آن با تشخیص چهره نبود وقتی از لحاظ امنیت، رضایت کاربران، کیفیت، سرعت و دقت، اثر انگشت هم عملکرد بینقصی داشت.
از طرفی فیسآیدی یا همان تشخیص چهره هیچوقت قابلیت کامل و بینقصی نبود. البته زمانی که بهدرستی کار کند فوقالعاده است اما فقط کافی است اندکی ظاهر خود را تغییر دهید که البته این موضوع میتواند با معرفی کردن چهرهی جدید در حافظهی حسگر تا حدودی حل شود. اما مشکل اصلی زمانی است که کاربران میخواهند در زاویهای که گوشی کاملا کنار صورتشان قرار ندارد کار کنند؛ یا حتی زمانهایی که از ماسک استفاده میکنند.
بدیهی است مشکلات اینچنینی بستگی به سبک زندگی شما و نحوهی استفاده از گوشی دارد. به این صورت که اگر جزء آن دسته از کاربرانی هستید که در طول روز روی میز مینشینید و میخواهید با گوشی کار کنید، بدیهی است هر لحظه بلند کردن آن برای قفلگشایی میتواند آزاردهنده باشد.
به صورت کلی باید گفت فیسآیدی قابلیت خوبی است اما اصلا دلیل قانعکنندهای وجود نداشت وقتی یک گوشی از نمایشگر همیشه روشن هم بهره نمیبرد، از سنسور اثرانگشت با این همه مزیت هم بیبهره باشد تا کاربران برای قفلگشایی حتما گوش را روبهروی چهرهی خود قرار دهند. بنابراین تاچآیدی به صدر قابلیتهای جذابی میرود که نیاز داریم در آیفون ۱۳ یا ۱۴ به یک شکلی شاهد بازگشت آن باشیم. حال میخواهد با کلید پاور ادغام شود یا اینکه زیر نمایشگر قرار بگیرد. این موضوع خیلی مهم نیست چون در هر دو حالت عملکرد آن ثابت شده است.
۲. پنل پشتی از جنس آلومینیوم
یکی دیگر از چیزهایی که تمایل داریم در آیفونهای جدید ببینیم اما بعید هم هست این اتفاق بیفتد، پنل پشتی از جنس آلومینیوم است. بعد از اینکه آیفون ۷ با این پنل راهی بازار شد، دیگر شاهد آیفونی با پنل پشتی از جنس آلومینیوم نبودیم و در تمامی آنها از شیشه استفاده شد. البته که شارژ بیسیم یک قابلیت بسیار خوب به حساب میآید اما گوگل با پیکسل ۵ نشان داد این قابلیت را میتوان در یک محصول با پنل فلزی هم داشت. بنابراین دو سؤال پیش میآید؛ یک اینکه آیا اپل میتواند این کار را انجام دهد و باز هم گوشیهای خود را با پنل آلومینیومی راهی بازار کند؟ قطعا. اما آیا این کار را انجام میدهد؟ بعید به نظر میرسد!
اینطور که به نظر میرسد، نه تنها آیفون بلکه آیپد پروها هم قرار است بهزودی به پنلهای شیشهای مجهز شوند تا بدین ترتیب آیپد پروهای آینده از قابلیتهایی نظیر شارژ بیسیم و شارژ معکوس بهرهمند شوند. بنابراین به نظر میرسد باید دور این قابلیت را خط بکشیم.
چرا تمایل داریم اپل دوباره از پنلهای آلومینیومی در ساخت گوشیهای خود استفاده کند؟ اول اینکه با این کار هزینهی تمامشدهی ساخت گوشیها بسیار کاهش پیدا میکند. فقط کافی است گوشی از دستتان سر بخورد و پنل پشتی آن بشکند. آن وقت است که متوجه خواهید شد خرید یک گوشی دیگر برایتان بهصرفهتر از تعویض شیشهی پشت آن خواهد بود. آن هم آیفونها که هزینهی تعمیر بسیار بالایی هم دارند. با توجه به خبرها، هزینهی تعمیر پنل پشتی آیفونهای ۱۲ حدود ۵۰۰ تا ۵۵۰ دلار برآورد شده است.
۳. لمس سهبعدی
یکی دیگر از قابلیتهایی که مانند اثرانگشت مبتنی بر لمس است، همان لمس سهبعدی است که در آیفون ۶S شاهد بهکارگیری آن بودیم. قابلیتی که در آن زمان شاید پتانسیل آن خیلی برای کاربران شناخته شده نبود و نشد از آن به آن شکلی که باید بهره برد. اما با این حال بسیاری از کاربرانی که از آیفونهایی با این قابلیت استفاده کردند کاملا از آن رضایت داشتند ولی متأسفانه توسعهدهندگان به آن روی خوش نشان ندادند تا جایی که حتی برخی از خریداران آیفون از وجود چنین قابلیتی بیخبر بودند تا اینکه با معرفی iOS 13 دیگر خبری از لمس سهبعدی نبود.
دلیل اینکه تمایل داریم در آیفون ۱۳ یا آیفون ۱۴ شاهد بازگشت لمس سهبعدی باشیم این است که این قابلیت آیفونها را واقعا به گوشیهای منحصربهفردی تبدیل کرده بود. در واقع نه آن قابلیتهای بد و بدون کاربرد که برخی از گوشیها را منحصربهفرد میکردند، بلکه آن قابلیتی که تعامل با گوشیها را وارد مرحلهی جدیدی کرده بود.
لمس سهبعدی در آیفونها قابلیت بسیار نوآورانهای بود که تجربهی تعاملات لمسی با نمایشگر را بسیار جذابتر کرد. البته این بدان معنا نیست که لمس سهبعدی الان کاربردی نداشته یا آن لذت قبل را ندارد. به طور کلی آیفونها به خاطر تجربهی لمسی عالی که دارند معروف هستند. مثلا هنوز هم نگهداشتن کلید Space برای جابجایی بین خطوط یک متن با لمس سهبعدی فوقالعاده کار لذتبخشی است. اگرچه هنوز این امکان در آیفونها وجود دارد منتها بدون لمس سهبعدی دیگر مثل قبل نیست.
متأسفانه لمس سهبعدی را هم باید به لیست قابلیتهایی اضافه کنیم که بعید به نظر میرسد در آیفونهای جدید استفاده شود. اما یادآوری این نکته که چنین قابلیت جذابی هم در آیفونها وجود داشت خالی از لطف نبود.
۴. بازگشت لوازم جانبی به بستهبندی گوشیها
طبیعتا وقتی در رابطه با قابلیتها صحبت میکنیم، سلیقههای متفاوت باعث میشود کاربران نظر متفاوتی راجع به بودن یا نبودن آنها داشته باشند. مثلا همین لمس سهبعدی که طرفداران و مخالفان متعددی دارد. اما یک موضوع دیگر وجود دارد که بعید به نظر میرسد اصلا مخالفی داشته باشد و آن هم تجربهی لذتبخش جعبهگشایی یک آیفون با تمام لوازم جانبی درون جعبه است. البته این موضوع برخلاف آنچه که ذکر شده یک قابلیت نیست، فقط هم در آیفون شاهد رخ دادن چنین اتفاقی نبودیم اما واقعا یکی از چیزهایی است که به بازگشت آن نیازمندیم.
اپل همزمان با معرفی گوشیهای سری آیفون ۱۲، لوازم جانبی را از بستهبندی این گوشیها و حتی گوشیهای قدیمیتر خود حذف کرد. برای مثال اگر الان یک آیفون ۱۲ خریداری کنید، نه هدفونی در آن وجود دارد و نه آداپتور شارژر. تنها چیزی که مشاهده میکنید خود گوشی، یک سری دفترچه راهنما و یک کابل USB-C به لایتنینگ است.
نمیگوییم این حرکت باعث شد کاربران آیفون دلسرد شده و کمتر به این گوشیها تمایل نشان دهند. اگرچه اپل این کار را برای حفظ محیط زیست انجام داد (!) اما نه تنها فروش خود گوشیها بسیار عالی بود بلکه هدفونهای بیسیم شرکت هم فروش کمنظیری را تجربه کردند. بدین ترتیب هرچه اپل در بستهبندی آیفونها از مواد کمتری استفاده کرد تا محیط زیست تخریب نشود، با فروش بیشتر هدفونها و آداپتور درون بستهبندیهای مجزا، کار خود را بیاثر کرد؛ البته این در صورتی است که باور کنیم این کار از ابتدا هم برای حفظ محیط زیست انجام شده و نه با هدف دیگر.
حال مشکل اینجا نیست که چرا این لوازم از درون جعبه حذف شدهاند، مشکل این است که چرا این لوازم باز هم با قیمتی جداگانه به فروش میرسند؟ کاری که شیائومی کرد، عرضهی گوشی می ۱۱ در دو بستهبندی با و بدون شارژر بود که تفاوتی در قیمت آنها وجود نداشت. در این صورت کسی که شارژر یا هدفون در اختیار داشت، نیازی به خرید بستهبندی دوم نداشت.
با کاری که اپل انجام داده، کاربر باید هزینهی زیادی برای خرید یک ایرپادز با قیمت حدود ۱۵۰ تا ۲۵۰ دلار بپردازد. اگر هم شارژری با ورودی USB-C در اختیار نداشته باشد، به هزینهی تمامشده بیشتر اضافه میشود. در حالی که هر کسی واقعا توان پرداخت این هزینهها را ندارد. نجات محیط زیست کار ارزشمندی است، اما راهحل آن حذف لوازم جانبی از بستهبندی گوشی نیست و میتوان این کار را با متحمل کردن هزینهی کمتر به مردم هم انجام داد.
۵. جک ۳٫۵ میلیمتری هدفون
یکی دیگر از معضلاتی که همزمان با سری گوشیهای آیفون ۷ گریبانگیر آیفونها شد، حذف جک ۳٫۵ میلیمتری صدا بود. وقتی در رابطه با حذف یک قابلیت محبوب حرف میزنیم و میخواهیم آن را در گوشیهای آینده ببینیم، قطعا این جک کاربردی بخشی از آن خواهد بود. اگرچه اتصال بیسیم قدمی به سوی زندگی مدرن آینده و حتی حال است اما هنوز کارهایی وجود دارد که نمیتوان بدون اتصال آنالوگ انجام داد.
سرویس استریم صوتی Lossless را در نظر بگیرید. غیرممکن است بتوان آن را از طریق بلوتوث منتقل کرد. در حال حاضر میتوان ایرپادز مکس را به دستگاههایی که موسیقی Lossless یا Hi-Res پخش میکنند متصل کرد و این فرایند باید به کمک یک دانگل صورت گیرد. اما به خاطر تبدیل آنالوگ به دیجیتال، قطعا پخش موسیقی به صورت Lossless نخواهد بود. بدیهی است کاربران عادی از بابت این موضوع خیلی نگران نخواهند بود اما اگر جز آن دسته از کاربرانی هستید که به موسیقی Lossless علاقهمند هستید، دیگر در دستهی کاربران عادی قرار نمیگیرید.
بهانهی اپل برای حذف این جک محبوب، کمبود فضای کافی بود. این در حالی است که گوشیهای اندرویدی باریک و کوچکی وجود دارند که با بهرهمندی از جک ۳٫۵ میلیمتری راهی بازار میشوند. البته گوشیها به یک شکل مشابه ساخته نمیشوند و فرایند تولید آنها با یکدیگر متفاوت است. به همین خاطر قضاوت را به شما عزیزان میسپاریم که آیا واقعا نبود جک هدفون، تمام مشکلات مربوط به عدم وجود فضای کافی در آیفونها را حل کرده است؟
به نظر میرسد اپل با این کار خواسته در درجهی اول فروش ایرپادزهای خود را در آینده افزایش دهد و این کار اصلا سرزنشی را هم برای شرکت و سیاستی که در پیش گرفت به دنبال ندارد. هدفونهای بلوتوثی واقعا راحت و باکیفیت هستند و برای بسیاری از کاربران انتخاب ایدئالتری به حساب میآیند. از سویی دیگر برای شرکت سازنده هم کلی سود در پی دارد و چرا اپل باید بخواهد بهسادگی از آن بگذرد؟ به نظر میرسد در این بخش هم شرکت حق دارد و هم کاربران.
۶. فقط یک مدل آیفون برای همه
این خواسته شاید کمی عجیب باشد و قطعا سلیقهای چرا که این روزها هیچ شرکت معروفی در طول سال، یک پرچمدار تولید نمیکند که اپل بخواهد این کار را در بازار پر رقابت الان انجام دهد. با این حال دلایل نویسندهی متن در این باره میتواند جالب باشد.
در حال حاضر اپل آیفونهای خود را در چهار مدل راهی بازار کرده است. یعنی یک مدل بیشتر از نسل گذشته و اگر شایعهها و خبرها درست باشند، سری آیفون ۱۳ هم در همین تعداد راهی بازار خواهند شد که شامل مدل مینی، استاندارد و دو مدل پرو و پرو مکس میشوند.
آیفون ۱۲ پرو مکس برای کاربران حرفهای و برای آنهایی طراحی شده که نهایت قدرت و کیفیت را در تمامی زمینهها نظیر باتری، دوربین، نمایشگر، قدرت پردازشی و چیزهایی از این دست از یک گوشی هوشمند میخواهند و در محدودیت بودجه هم قرار ندارند. آیفون ۱۲ مینی هم برای آن دسته از کاربرانی طراحی شده که تمایل دارند تجربهی لذتبخشی از کار با گوشی با یک دست داشته باشند و میخواهند نیازهای خود را از طریق یک گوشی ۵٫۴ اینچی برطرف کنند.
آیفون ۱۲ با نمایشگر ۶٫۱ اینچی دقیقا همان چیزی است که میتواند نیازهای همه را برطرف کند (نظر نویسندهی منبع). آنقدری بزرگ که برای تماشای محتوای رسانهای، انجام بازی و چیزهایی که به نمایشگر بزرگ نیاز دارند مناسب باشد و در عین حال سبکوزن و جمع و جور باشد و بتوان با یک دست با آن کار کرد و آنقدری هم کوچک که حتی کار با آن برای کسانی که دستهای کوچکی هم دارند آسوده باشد.
نکته اینجاست که تولید یک گوشی در سال ما را برمیگرداند به دوران سادهی چند سال گذشته که این موضوع مزیتهایی هم دارد که از جمله آنها میتوان به لوازم جانبی اشاره کرد که دیگر مختص مدل خاصی نخواهد بود و هرچه که تولید میشود برای همین یک مدل است. همین موضوع باعث کاهش قیمت هم میشود چون هزینهی ساخت در این صورت کاهش پیدا میکند. حتی قیمت خود گوشی و تعمیرات آن هم در این صورت کاهش پیدا میکند.
حال سؤال اینجاست که آیا آیفون ۱۴ تنها در یک مدل عرضه میشود؟ نه تنها پاسخ این پرسش، «خیر» است بلکه باید گفت این احتمال وجود دارد که در آن زمان، اپل تعداد پرچمدارهای خود را از ۴ بیشتر هم کند. چرا که الان در دورهی متفاوتی زندگی میکنیم که با افزایش جمعیت، سلیقهها و نیازمندیها هم متفاوت شده و شرکتها در تلاشند با معرفی مدلهای مختلف، نیاز تمام آنها را برطرف کنند تا بدین ترتیب بتوانند فروش محصولات خود را تضمین کنند که این موضوع چیز بدی هم نیست.
۷. کاهش یا حذف برآمدگی ماژول دوربین
یکی از چیزهایی که باعث ناموزونی طراحی گوشیهای هوشمند کنونی شده، ماژول دوربین است. در سال ۲۰۱۹ این موضوع آنقدرها به چشم نمیآمد اما وقتی پرچمداران سال ۲۰۲۰ معرفی شدند دیدیم که اوضاع در این بخش کاملا بهم ریخته و طراحی گوشیها دگرگون شده است. البته این دگرگونی از خیلی جهات در مسیر مثبت بوده اما حداقل از لحاظ طراحی ماژول و دوربینها چیز مثبتی را ندیدیم.
اینکه دوربینها بیرونزدگی زیادی از بدنه دارند به خاطر بزرگی سنسور آنهاست که در نهایت منجر به کیفیت بالای تصاویر میشود و در نتیجه این طراحی را تا حدودی قابل تحمل میکند چون میدانیم نتیجهی آن چیز خوبی است. اما آیا بهتر نخواهد بود اگر بتوانیم گوشی خود را روی سطحی صاف قرار دهیم بدون اینکه ماژول دوربین آن یک شیب تند ایجاد کند؟ البته دوربینهای آیفون خیلی بیرونزدگی زیادی ندارند اما اپل میتواند این موضوع را تا حد زیادی حل کند.
راهحل چیست؟ اینکه گوشی اندکی ضخیمتر طراحی شود. در این صورت هم بیرونزدگی ماژول و دوربینها خود را نشان نمیدهد، هم اینکه میتوان از یک باتری پرظرفیتتر در گوشی استفاده کرد و خیال کاربران هم آسودهتر میشود. این موضوع میتواند در توزیع وزن در سراسر گوشی هم بسیار مؤثر باشد. برای مقایسه کافی است بدانید آیفون ۱۲ پرو مکس ۷٫۴ میلیمتر ضخامت دارد اما گلکسی S21 اولترا ۸٫۹ میلیمتر. با وجود اینکه S21 اولترا بزرگتر است، باتری پرظرفیتتری دارد و سنسورهای بیشتری در آن به کار رفته باز هم وزن آن با آیفون برابر است.
اگر اپل نتواند طراحی گوشیهای خود را بهبود ببخشد و از روشهای بهتری در ساخت گوشی استفاده نکند، قطعا به حذف ماژول دوربین نباید فکر کنیم که هیچ، بلکه باید با بزرگتر شدنشان در آینده هم کنار بیایم. چرا که مدل پرو مکس به اندازهی کافی سنگین، نه چندان خوشدست و عریض هست. حال اگر اپل بخواهد باتری بزرگتری در آن استفاده کند و آن را ضخیمتر طراحی کند تا فقط ماژول دوربین ذرهای کوچکتر نشان دهد، بدیهی است وزن گوشی به ۳۰۰ گرم هم خواهد رسید.
مشکلات اینچنینی در گوشیهای کوچکتر کمتر دیده میشود. مثلا بیرونزدگی تک دوربین آیفون SE 2020 یا آیفون ۱۲ و مدل مینی، به نسبت مدلهای پرو از آیفون ۱۲ بسیار کمتر است که البته این موضوع به کیفیت سنسورها بر میگردد اما میخواهیم بگوییم حتی در آن گوشی هم اپل میتوانست اندکی ضخامت را افزایش دهد تا بدین ترتیب علاوه بر کاهش بیرونزدگی ماژول دوربین، از باتری بزرگتری در آنها استفاده شود تا کاربران از این بابت تا این اندازه دچار مشکل نشوند.
اینطور که به نظر میرسد، حذف بیرونزدگی دوربین میتواند در نتیجه به استفاده از باتری بزرگتر هم ختم شود و به نظر میرسد پیشنهاد خوبی برای اپل است. منتها شرکت آمریکایی باید بتواند ابتدا وزن گوشی را در همین حالت کنترل کند و بعد به فکر بهبود آن از طریق افزایش ضخامت باشد.
۸. طراحی خمیدهی فریم
باز هم میرسیم به یک موضوع کاملا سلیقهای که به طراحی گوشی بر میگردد. اگر آیفون ۱۲ یا ۱۲ پرو مکس را در اختیار داشته باشید، میدانید نگهداشتن آنها در دست حس خیلی خوبی ندارد. خصوصا مدل پرو مکس که وزن زیاد و گوشههای تیزی دارد و به کف دست هم فشار میآورد. این موضوع اگر از آیفونهای سری ۱۱ هم استفاده کرده باشید بیشتر حس میشود.
البته از لحاظ زیبایی آیفونها به نسبت قبل بهتر شدهاند و ظاهر جذابتری به خود گرفتهاند. اما در دست نگهداشتن آنها به نسبت قبل آزاردهنده شده است. از طرفی گوشههای تیز باعث شده گوشی بزرگتر از آن چیزی که هست به نظر برسد. از این لحاظ آیفونهای ۱۱ واقعا کمنظیر بودند و با گوشههای منحنی، بهراحتی درون دست یا جیب قرار میگرفتند بدون اینکه فشار زیادی وارد کنند.
در بین گوشیهای سری آیفون ۱۲، این مشکل بیشتر در آیفون ۱۲ پرو مکس دیده میشود و به دو مدل ۱۲ و ۱۲ پرو هم سرایت میکند اما با شدت کمتر. آیفون ۱۲ مینی هم اگرچه مشکلی از بابت نگهداشتن در دست بوجود نمیآورد اما آنقدر کوچک است که نمیتوان آن را در این بحث شرکت داد.
۹. قیمت منصفانهتر
مانند چند نکتهای که در این لیست به آن اشاره شد، قیمت هم موضوعی است که برای تمام گوشیهای هوشمند جدیدی که قرار است راهی بازار شوند صدق میکند و نه فقط آیفونها. اما چون فعلا در رابطه با اپل صحبت میکنیم، باید به محصولات همین شرکت بپردازیم.
محصولات اپل از لحاظ ظاهر و قیمت در شرایط ایدئالی قرار نداشتند اما با آیفون X همهچیز بدتر هم شد. ظاهر البته بهبود پیدا کرد اما قیمت هم ناگهان روند افزایشی شدیدی به خود گرفت. اگرچه افزایش قیمت این روزها چیز عادی به حساب میآید اما خرید یک گوشی ۱۰۰۰ دلاری در سال ۲۰۱۷ اصلا منطقی به حساب نمیآمد.
البته اپل در این زمینه خیلی تنها نماند و طولی نکشید تا شرکتهای سازندهی گوشیهای اندرویدی هم محصولات خود را با همین قیمت راهی بازار کردند تا بدین ترتیب کاربران به پرداخت مبلغ ۱۰۰۰ دلار برای خرید یک پرچمدار قدرتمند عادت کنند. اما این اصلا بدان معنا نیست که چنین موضوعی را میپسندیم.
اگر دقت کنید میبینید بسیاری از شرکتهای سازندهی گوشیهای هوشمند محصولات خود را با لقب «قاتل پرچمدار» راهی بازار میکنند و در حالی که نمیتوان مانند پرچمدارهای بسیار قدرتمند به آنها امتیاز ۱۰ از ۱۰ را داد اما در بسیاری بخشها نظیر قدرت سختافزاری، دوربین، نمایشگر، باتری و چیزهای اینچنینی بسیار نزدیک و حتی در مواقعی بهتر از پرچمدارهای مطرح بازار ظاهر میشوند. بنابراین سؤال اینجاست که اگر میتوان تا این اندازه محصولات قدرتمندی را با قیمت کمتر راهی بازار کرد، چرا اپل این کار را انجام ندهد؟
در حال حاضر، میانردههای قدرتمند یا قاتلین پرچمدار از محبوبیت بیشتری نزد کاربران برخوردارند و به گزینههای بهتری به نسبت پرچمدارها تبدیل شدهاند. با تمام اینها به نظر میرسد کاهش قیمت را حداقل برای محصولات اپل شاهد نخواهیم بود اما این احتمال وجود دارد که در آینده چنین موضوعی را شاهد باشیم. این اتفاق هم میتواند با حذف یک سری قابلیتهای نه چندان کاربردی رخ دهد.
مثلا سامسونگ با حذف یک سری قابلیتهای خاص نظیر وضوح تصویر بالای نمایشگر، دوربینهای قدرتمند و چیزهایی از این دست، محصولی را ساخته تحت عنوان گلکسی S21 که میتواند درست مانند مدل اولترا، نیازهای متعدد کاربران را برطرف کند و در عین حال قیمت ۸۰۰ دلار برای آن در نظر گرفته شده. اما بدیهی است مدل اولترا در یک سری زمینهها بسیار قدرتمندتر است اما همچنان قیمت بیشتر از ۱۲۰۰ دلار برای آن قابل دفاع نیست. اگر میشود مانند یک سری شرکتها، یک تعادل خوب بین قدرت و کیفیت و قیمت بوجود آورد، چرا این اتفاق نیفتد؟
البته باید به این موضوع هم اشاره کنیم که این روزها شرکتهای فعال در زمینهی تولید گوشی خصوصا سامسونگ به شدت درگیر تولید گوشیهای تاشو هستند و به نظر میرسد اواخر امسال شرکتهایی نظیر گوگل، شیائومی، اوپو و… هم از نمایندههای تاشوی خود رونمایی میکنند. بنابراین به نظر میرسد دیر یا زود این بازار به سمت طراحی خاص دیگری حرکت میکند و احتمالا باز هم شاهد یک افزایش قیمت دیگر هم خواهیم بود.
گلکسی زد فولد ۳ اگرچه قرار است با قیمت کمتری به نسبت مدل کنونی یعنی زد فولد ۲ راهی بازار شود اما همچنان قیمتی بالاتر از ۱۰۰۰ دلار خواهد داشت (احتمالا ۱۶۰۰ دلار) و شیائومی هم که به ساخت گوشیهای قدرتمند و مقرونبهصرفه معروف است نمایندهی تاشوی خود یعنی می میکس فولد را حوالی ۱۵۰۰ دلار به فروش میرساند.
اگر فعالیت در این زمینه ادامه پیدا کند که این اتفاق هم میافتد، باید شاهد ورود اپل به بازار گوشیهای تاشو باشیم و آن زمان است که احتمالا شاهد قیمتهای فضایی خواهیم بود. هرچند امیدواریم با ورود اپل به بازار گوشیهای تاشو، حداقل قیمت مدلهایی با طراحی معمولی کمتر شود تا کاربران بیشتری قدرت خرید آنها را داشته باشند.
کمی دور از دسترس به نظر میرسد اما یک گفتهی بسیار جالبی این روزها در رابطه با گوشیهای هوشمند وجود دارد مبنی براینکه: گوشیهای ارزانقیمت در حال بهتر شدن هستند و گوشیهای خوب در حال ارزانتر شدن. باید امیدوار بود گوشیهای تاشو با ورودشان، قیمت پرچمدارهای گرانقیمت کنونی را کاهش دهند.
این بود لیست قابلیتهایی که در آیفونهای قدیمی وجود داشت و تمام آنها بنا به دلایلی منطقی یا غیرمنطقی دیگر در آیفونهای جدید وجود ندارند که امیدواریم روزی شاهد حضور دوباره یا چیزی مشابه آنها در آیفون ۱۳ یا به طور کلی آیفونهای آینده باشیم. به نظر شما، کدام یک از این قابلیتها امکان بازگشت دوباره به گوشیهای اپل را دارند؟
- تاچآیدی
- بدنهی آلومینیومی
- لمس سهبعدی
- لوازم جانبی درون جعبه
- جک ۳٫۵ میلیمتری
- فقط یک مدل در سال
- حذف برآمدگی دوربین
- طراحی منحنی فریم
- کاهش قیمت
منبع: PhoneArena