۸ شرور برتر فیلم‌های دیوید فینچر

به نقل از دیجیکالا:

دیوید فینچر

دیوید فینچر در حال حاضر سخت مشغول کار است تا فیلم بعدی خود را روانه‌ی بازار کند. او در حال کارگردانی یک فیلم اکشن نئو نوآور به نام «قاتل» است که به احتمال خیلی زیاد دوباره بینندگان را در حیرت فرو می‌ببرد.

این فیلم که با اقتباس از سری رمان‌های فرانسوی‌ای به همین نام اثر الکسیس نولنت ساخته خواهد شد، ریشه در داستان‌های کمیک دارد و قطعا شروری نمادین را به مجموعه شرورهای پرونده‌ی کاری دیوید فینچر اضافه خواهد کرد.

فیلم‌های فینچر آن‌قدر تاریک هستند که به ندرت قهرمان‌های سنتی را می‌توان در آن‌ها تشخیص داد اما شخصیت‌های شروری که در فیلم‌هایش ظاهر می‌شوند معمولا جزو بدترین شرورها به حساب می‌آیند. از جان دو در فیلم «هفت» گرفته تا امی الیوت دان در فیلم «دختر گمشده» و تایلر دوردن در «باشگاه مبارزه» و یا حتی قاتلین زنجیره‌ای بدنامی مانند زودیاک، فیلم‌های فینچر سرشار از صحنه‌هایی هستند که فراموش کردنشان کار راحتی نیست.

هشدار: در خلاصه‌ی بعضی از این فیلم‌ها خطر لو رفتن داستان وجود دارد. 

۸. دراگون در فیلم «بیگانه ۳» (Alien 3)

دیوید فینچر

فینچر از نظر فنی اولین بار فیلم «بیگانه ۳» را کارگردانی کرد، اما می‌توان این فیلم را یکی از بدنام‌ترین فیلم‌های او دانست. البته با اینکه فیلم «بیگانه ۳» از جانب منتقدان با انتقادات زیادی مواجه شد و نتوانست توجه آن‌ها را جلب کند، اما نوع جالبی از زنومورف را به مخاطبان معرفی کرد که برایشان جذابیت داشت.

این بیگانه سیاره‌ای را که الن ریپلی در آن اسیر شده به مستعمره‌ی خود تبدیل کرده و به تهدید بزرگی برای آن‌ها تبدیل شده است. به همین دلیل آن‌ها او را دراگون می‌نامند. این فیلم که به ‌عنوان «جانور» یا «بیگانه سگ نما» نیز شناخته می‌شود، توانست بسیاری از مخاطبان را به وحشت بیندازد.

۷. سارقان در «اتاق وحشت» (Panic Room)

دیوید فینچر

همه فیلم‌های فینچر تا حدی تحت تاثیر داستان‌های آلفرد هیچکاک قرار دارند، اما اتاق وحشت را می‌توان کپی یکی از فیلم‌های هیچکاک دانست. این تریلر پرتنش، داستان مادری مجرد و دخترش را روایت می‌کند که در اتاقی پنهان شده‌اند. اما سه مهاجم با بازی فارست ویتاکر، جرد لتو و دوایت یواکام می‌خواهند از خانه‌شان دزدی کنند.

درست همانند سایر فیلم‌های فینچر، افراد شرور کاملا مشخص هستند و می‌توان بدترین و پست‌ترین صفات انسانی را در آن‌ها مشاهده کرد. البته ویتاکر شخصیتی کاملا متمایز از دو دزد دیگر دارد و در پایان فیلم، مخاطبان به طرز شگفت انگیزی با او همدردی کردند.

۶. مارتین ونگر در «دختری با خالکوبی اژدها» (The girl with dragon tatto)

دیوید فینچر

به جرات می‌توان گفت که تقریبا تمام کسانی که لیزبث سالاندر در جریان اتفاقات دل‌خراش فیلم «دختری با خال‌کوبی اژدها» با آن‌ها مواجه می‌شود، شخصیتی منفور و شرور دارند. اما شرور اصلی فیلم کسی نیست جز، مارتین ونگر، مدیرعامل وقت صنایع ونگر.

نقش ونگر را در فیلم اصلی که یک فیلم سوئدی است، پیتر هابر بازی کرد، اما در نسخه‌ی انگلیسی این فیلم که به کارگردانی فینچر ساخته شد یکی از مشهورترین بازیگران سوئدی هالیوود یعنی استلان اسکاشگورد، به ایفای این نقش پرداخت. نکته‌ی جالب موجود در مورد ونگر این است که او یک هیولای تمام عیار است، اما می‌تواند هیولای درونش را بپوشاند تا جذاب و دوست ‌داشتنی به نظر برسد. در کل شخصیت او در طول فیلم به شدت دستخوش تغییر می‌شود.

۵. مارک زاکربرگ در «شبکه اجتماعی» (Social network)

دیوید فینچر

فیلم درام فینچر در رابطه با فیس بوک و شبکه‌های اجتماعی، از همان قهرمانان و شرورهای سنتی داستان‌های قدیمی برخوردار نیست و در واقع اندکی متفاوت به نظر می‌رسد. این فیلم درباره‌ی گروهی از بچه‌های دانشگاهی است که وب‌سایت جالبی را راه اندازی می‌کنند و به واسطه‌ی آن مخاطبان زیادی را جذب می‌کنند اما در نهایت از این وب‌سایت برای سرقت اطلاعات شخصی افراد استفاده می‌کنند و هزاران هزار میلیارد به جیب می‌زنند.

اما همین مبلغ باعث می‌شود که اختلافاتی در بینشان رخ بدهد. این فیلم اساسا یک داستان ابر شرور محور را روایت می‌کند که نشان می‌دهد چگونه مارک زاکربرگ به مرد بزرگ امروزی تبدیل شد. این فیلم‌نامه برنده‌ی جایزه‌ی اسکار که توسط آرون سورکین نوشته شده، سفر تاریک این مرد بزرگ اما شرور را به زیبایی به تصویر کشیده و بازی جسی آیزنبرگ، هم روح تازه‌ای به داستان بخشیده است.

۴. قاتل زودیاک در «زودیاک» (Zodiac)

دیوید فینچر

فینچر، بهترین نقدهای دوران حرفه‌ای خود را برای فیلم زودیاک دریافت کرد. فیلمی که به روایت دورهای واقعی از تاریخ می‌پردازد که در آن قاتلی حرفه‌ای به نام زودیاک دست به قتل‌های فجیعی میزند. گفته می‌شود که زودیاک هرگز دستگیر نشد و فینچر به خاطر ابهاماتی که در این پرونده‌ی حل نشده وجود داشت بسیار سردرگم شده بود. فیلم «زودیاک» با اقتباس از گزارش‌های رابرت گریسمیت ساخته شد و به دلیل صحت تاریخی‌اش به شدت مورد استقبال منتقدان قرار گرفت.

تماشاگران پس از تماشای فیلم «زودیاک» احساس انزجار خاصی نسبت به او داشتند و از فیلم هم چندان راضی نبودند، زیرا فینچر درست همانند داستان واقعی، پرونده را باز گذاشت و همین امر موجب اعتراض مخاطبان شد.

۳. تایلر دوردن در «باشگاه مشت‌زنی» (Fight club)

دیوید فینچر

در ابتدا، به نظر می‌رسد که تایلر دوردن در فیلم «باشگاه مشت‌زنی» بهترین دوست راوی است. او به راوی کمک می‌کند تا به میل درونی‌اش برای خشونت پی ببرد و در کل سبب خلق پروژه‌ی ضرب و شتم می‌شود. راوی برای اولین بار در زندگی خود واقعا احساس سرزندگی می‌کند. اما وقتی اوضاع به هم می‌ریزد دیگر خبری از تایلر نیست.

راوی سرتاسر آمریکا را در جستجوی تایلر زیر و رو می‌کند اما در نهایت به این نتیجه می‌رسد که تایلر فقط زاییده‌ی تخیل اوست بنابراین تصمیم می‌گیرد او را نابود کند. تایلر یک فرد خیالی اما کاریزماتیک است که می‌تواند به راحتی انسانی را از راه به در کند و به او بقبولاند که کارهای اشتباهش خوب هستند.

۲. جان دو در «هفت» (Seven)

دیوید فینچر

در فیلم هیجان ‌انگیز و ترسناک «هفت»، جان دو که یک قاتل زنجیره‌ای است، بر اساس فهرست «هفت گناه مرگبار» کتاب مقدس، شروع به کشتار انسان‌ها می‌کند. چنین داستانی نه تنها برای آغاز یک فیلم اسلشر، فوق‌العاده مبتکرانه به نظر می‌رسد بلکه در پایان سبب می‌شود که داستان به نحوی غیرقابل پیش بینی به پایان برسد. دو در نیمه راه قتل عام، خودش را تحویل می‌دهد و از پلیس می‌خواهد تا او را به محل خاصی در دل بیابان ببرد. او در آنجا بقیه‌ی نقشه‌اش را عملی می‌کند.

وقتی سر بریده شده‌ی همسر کارآگاه میلز توسط ماموران فدرال کشف می‌شود، خشم سرتاسر وجود میلز را فرامی‌گیرد و جان دو را به خاطر خشمی که تمام وجودش را گرفته می‌کشد. در واقع این همان چیزی است که جان دو می‌خواست. زیرا او می‌خواست میلز به گناه آلوده شود پس از پخش تیتراژ پایانی، مخاطبان نمی‌توانند خیلی راحت این قاتل روان‌پریش را فراموش کنند.

۱. امی الیوت دان در «دختر گم شده» (Gone Girl)

دیوید فینچر

گیلیان فلین رمان پرفروش دختر گمشده را به فیلمنامه ای اقتباسی تبدیل کرد که فینچر کار کارگردانی آن را بر عهده گرفت. تبدیل یک داستان پیچیده و پرپیچ و خم به یک فیلم یک ساعته کار دشواری بود، اما فینچر شخصیت‌های اصلی رمان یعنی نیک دان مشکوک و همسر گمشده‌اش، امی الیوت دان را آن‌چنان زیبا به تصویر کشید که همه متحیر ماندند.

امی در یک روز معمولی ناپدید می‌شود و رد پایی که از او به جای مانده این‌طور نشان می‌دهد که شوهرش او را کشته است. اما بعدها معلوم می‌شود که او برای بد جلوه دادن نیک، نقشه‌ی پیچیده‌ای را طرح‌ریزی کرده و خودش را در جایی پنهان کرده است. رزمند پایک به خاطر بازی در نقش یک زن شرور، نامزد دریافت جایزه‌ی اسکار شد اما متاسفانه این جایزه به او تعلق نگرفت.

منبع: screenrant