نویسندگان هر یک عادتهای خاص خود را برای نوشتن دارند. اینکه در چه ساعاتی از شبانهروز، در چه مکانی و با چه ابزاری بنویسند، برای بعضیهاشان بسیار مهم است. البته این شامل حال تمام نویسندگان جهان نمیشود. امروز بسیاری از نویسندگان با ابزارهای مدرن مثل کامپیوتر و لپتاپ راحت هستند و شاید روی ساعات و مکان کار حساس باشند اما ابزار خاص دیگری برای نوشتن ندارند. بعضی از نویسندگان بزرگ قدیمی و بعضاً جوانتر و خاصتر بدون ابزار مخصوص خود اصلاً نمیتوانند بنویسند. با هفت نوشتافزار فیلمنامهنویسان معروف جهان از وودی آلن تا کوئنتین تارانتیتو و یک ترانهسرای معروف آشنا شوید.
۱. نوشتافزار فیلمنامهنویسان معروف؛ وودی آلن و ماشین تحریر الیمپیا SM-3
نوشتن با ماشین تحریر دستی برای تمام نویسندگان دنیا جنبهای اگزاتیک دارد. که حتی شاید با آن ننویسند اما در خانهشان به عنوان دکور داشته باشند. بنابراین عجیب نیست فیلمساز و نویسندهای همچون وودی آلن که از دهه ۱۹۶۰ تا امروز مینویسد و میسازد، برای نوشتن از ماشین تحریر استفاده کند. آلن هشتاد و هفت ساله از «تازه چه خبر پوسیکت؟» (What’s New Pussycat?) محصول ۱۹۶۵ اولین فیلمنامهای که نوشت تا آخرین فیلمش، تمام فیلمنامههایش را با همان ماشین تحریر دستی Olympa SM-3 که در شانزده سالگی خریده است و به آن میگوید «تانک»، نوشته است. او برای ایجاد تغییرات در فیلمنامه از قیچی و منگنه استفاده میکند.
کتاب مرگ در می زند اثر وودی آلن
۲. کوئنتین تارانتینو و ماژیک پیپر میت
کوئنتین تارانتینو هم جزو فیلمنامهنویسانی است که عجیب نیست عادت و ابزار خاصی برای نوشتن داشته باشد. این فیلمساز شصت ساله، هر یک از فیلمنامههای خود را با مجموعهای تازه از سه قلم ماژیکی قرمز و سه قلم ماژیکی سیاه Paper Mate مینویسد. این قلمها در چندین فیلم او هم حضور داشتهاند، از جمله صحنهای مهم در قسمت اول «بیل را بکش» (Kill Bill Vol. 1) که در آن شخصیت اوما تورمن فهرست معروفش را با یکی از آنها مینویسد.
ماژیک علامت گذار پیپر میت مدل surligneur کد D-4236
۳. کورمک مککارتی و ماشین تحریر اولیوتی لترا ۳۲
کورمک مککارتی، رماننویس، نمایشنامهنویس و فیلمنامهنویس امریکایی را که در ژوئن ۲۰۲۳ از دنیا رفت، با فیلمهای تحسینشدهای مثل «جایی برای پیرمردها نیست» (No Country for Old Men) میشناسیم. این نویسنده تمام کارهایش را با یک ماشین تحریر مکانیکی Olivetti Lettera 32 که یکی از دوستانش به قیمت یازده دلار برای او خریده بود، مینوشت.
کتاب قطار سانست لیمیتد اثر کورمک مک کارتی انتشارات کتاب دیدآور
۴. نوشتافزار فیلمنامهنویسان معروف؛ جان لوگان و یک صفحه کلید کامپیوتری
جان لوگان، فیلمنامهنویس شصت و دو ساله ساله و نامزد سه جایزه اسکار برای فیلمهای «هوگو» (Hugo)، «گلادیاتور» (Gladiator) و «هوانورد» (The Aviator)، تمام فیلمنامههایش را با استفاده از همان صفحه کلید قدیمیای که از گذشته با آن مینوشته است، مینویسد. چرا که معتقد است کلیدهایش مقاومت و استحکام خوبی دارند.
۵. نیل گیمن و خودنویس واترمن ۵۲
نیل گیمن، رماننویس شصت و دو ساله و نویسنده کتابهای مصور که فیلمنامه «مرد شنی» (The Sandman) و «کورالین» (Coraline) را نوشته است، به طیف وسیعی از خودکارها و بهویژه واترمن ۵۲ علاقهمند است. او در سال ۱۹۹۹ کتاب خودش «استارداست» (Stardust) را که در سال ۲۰۰۷ فیلمی با بازی میشل فایفر با اقتباس آن ساخته شد، با یکی از همین خودکارها نوشت.
۶. نوشتافزار فیلمنامهنویسان معروف؛ اسپایک جونز و دفتر یادداشت مولسکین
مولسکین، یک دفتر یادداشت ایتالیایی ساده با گوشههای گرد و کش صفحه نگهدار، ابزار محبوب اسپایک جونز، فیلمساز و فیلمنامهنویس پنجاه و چهار ساله امریکایی برای نوشتن است. او از این دفتر یادداشت برای یادداشت ایدهها و طرحهایی که به ذهنش میرسد، استفاده میکند. جونز فیلمهای مهم و تحسینشدهای مثل «او» (Her)، «اقتباس» (Adaptation) و «جان مالکوویچ بودن» (Being John Malkovixh) را در کارنامه خود دارد.
دفتر یادداشت مولسکین کد 5
۷. استیون ساندهیم و مداد بلکوینگ ۶۰۲
استیون ساندهیم، آهنگساز و ترانهنویس که در سال ۲۰۲۱ از دنیا رفت، از اوایل دهه ۱۹۶۰، زمانی که از طریق نمایشنامهنویس فقید برت شولوو، که ساندهیم او را «خوره لوازم تحریر» میخواند، با مداد Blackwing 602 آشنا شد، فقط با این مداد مینوشت. البته تولید این مدادها سال ۱۹۹۸ متوقف شد، اما پیش از آن، ساندهایم در همان دهه ۱۹۶۰ تعداد زیادی از آن را خرید و ذخیره کرد و تا اواخر عمر ازشان برای نوشتن استفاده میکرد. مثلاً دو ترانه از قطعات نسخه اقتباس سینمایی موزیکال «به اعماق جنگل» (Into the Woods) دیزنی را با همین مداد نوشت.
این مدادها میان موزیسینها هم محبوب بودند. مثلاً کوئینسی جونز تهیهکننده موسیقی کوئینسی جونز که در معرفی ستارههایی همچون مایکل جکسون نقش داشته است، همیشه یک بلکوینگ ۶۰۲ همراه خودش داشت تا تغییراتی در موسیقیها ایجاد کند. استیون ساندهیم که یکی از مهمترین کارهایش موزیکال «داستان وستساید» (West Side Story) است، به خاطر همکاری در نمایشها و فیلمهای موزیکال برنده یک جایزه اسکار، هشت جایزه تونی (بیشتر از هر آهنگساز دیگری) از جلمه جایزه ویژه تونی برای یک عمر دستاورد تئاتر، چندین جایزه گرمی و یک جایزه پولیتزر شد. در تصویر که متعلق به سال ۱۹۶۸ است، ساندهیم را همراه با لورا نیرو خواننده و ترانهسرای فقید مشاهده میکنید.
منبع: hollywoodreporter