به نقل از دیجیکالا:
سر و کلهی بتمن از سال ۱۹۳۹ در کمیکها و فرهنگ عامه پیدا شد و از آن به بعد پای ثابت بسیاری از رسانهها از مانگا و انیمه گرفته تا سریالهای تلویزیونی و فیلمهای سینمایی بود. بروس وین برخلاف اکثر ابرقهرمانها، قدرتهای فرا انسانی ندارد. او نه قدرتمندترین فرد کرهی زمین است و نه میتواند با سرعت نور از مکانی به مکان دیگر برود. به همین دلیل هم وقتی برای محافظت از گاتهام لباس بتمن را میپوشد، مجبور است از هوش و نبوغش استفاده کند؛ در نتیجه با اختراع مجموعهی وسیعی از ابزارها و گجتهای فوقالعاده کاربردی و جذاب در حد و اندازهی یک ابرانسان ظاهر میشود و حق جنایتکاران را کف دستشان میگذارد اما کدام گجت بتمن از بقیه جذابتر و کاربردیتر است؟ در این جا ۷ ابزار عجیب و جذاب مرد خفاشی در دنیای سینما را بررسی میکنیم.
۷- کارت اعتباری بتمن در «بتمن و رابین» (Batman & Robin)
دربارهی «بتمن و رابین» محصول سال ۱۹۹۷ چه چیزی میتوانیم بگوییم که قبلا نشنیدید؟ این فیلم بدون شک یکی از بدترین دنبالههای سینمایی در فرانچایز «بتمن» است و در نهایت باعث شد مجموعه فیلمهای جوئل شوماخر هیچ وقت به سرانجام نرسد و جایش را به سهگانهی «شوالیهی تاریکی» کریستوفر نولان بدهد.
با این همه در یکی از سکانسهای فیلم با یکی از جالبترین و البته مفیدترین گجتهای بتمن مواجه میشویم که از «بتمن و رابین» بعید است؛ کارت اعتباری که مرد خفاشی بدون آن خانه را ترک نمیکند و همیشه همراهش است. البته جوئل شوماخر مثل بسیاری از بخشهای داستان از پتانسیل این کارت اعتباری هم استفاده نمیکند و دربارهی موارد استفاده و این که اصولا چرا تا این اندازه مفید است، توضیحی نمیدهد اما با توجه به نشان ویژهای که روی کارت حک شده میتوانیم نتیجه بگیریم این کارت اعتباری احتمالا مواقعی که بروس وین میخواهد از هویت ابرقهرمانیاش پرده بردارد، کاربرد دارد. تصور کنید یک ناشناس با در دست داشتن این کارت وارد فروشگاهتان میشود، امیدواریم بروس وین حتی به صورت تصادفی هم از آن استفاده نکند چون حالا شما هویت واقعیاش را میشناسید و احتمالا همهی جنایتکاران گاتهام دربهدر دنبالتان هستند!
۶- اسپری دافع کوسه در «بتمن ۱۹۶۶» (Batman)
این گجت یکی از مسخرهترین و در عین حال بانمکترین ابزارهایی است که یک ابرقهرمان ممکن است با خودش حمل کند و به این علت در فهرست ما جای دارد که احتمالا هیچ ابرقهرمانی در دنیای کمیک حتی به ذهنش هم خطور نمیکند چنین اسپری عجیب و جالبی را همراهش داشته باشد.
در فیلم «بتمن» محصول سال ۱۹۶۶ بروس وین رسما وسایل کمپینگ را به جای گجت استفاده میکند. در یکی از سکانسهای فیلم که از قضا به عنوان مسخرهترین لحظات فرانچایز بتمن هم شناخته میشود، سعی میکند به کمک یک نردبان طنابی خودش را از دریا به هلیکوپتر برساند. در همین لحظه جناب کوسه تصمیم میگیرد از پای بتمن آویزان شود و اجازه ندهد بروس به ماموریت خطیرش برسد، فکر میکنید ابرقهرمان ما در این لحظه چه کار میکند؟ اگر تصور میکنید کار کوسه را با یک چاقوی جیبی یا چیزی شبیه آن تمام میکند، سخت در اشتباهید در عوض یک اسپری دافع کوسه را از جیبش بیرون میآورد و مثل حشرهکش در کسری از ثانیه کوسهی مورد نظر را تار و مار میکند. باور کنید خود جناب کوسه هم هنوز از این گجت بتمن در عجب است چه رسد به ما!
۵- لباس بالدار در «بتمن» (The Batman)
ما تا به حال بارها و بارها در سکانسهای مختلف بتمن را دیدم که میپرد، سر میخورد و با آویزان شدن از هواپیمای باری به مکان امن میرود اما در «بتمن» مت ریوز برای نخستین بار نگاه اجمالی به یک لباس بالدار واقعی داشتیم. تماشای رابرت پتینسون در نقش بروس وین جوان که از یک ساختمان شیرجه میزند و به کمک لباس بالدارش بر فراز آسمان شب پرواز میکند یکی از جذابترین سکانسهای فیلم بود. از قضا این گجت هیجانانگیز میان طرفداران مرد خفاشی هم بسیار محبوب شد.
در هر صورت امیدواریم وقتی بتمن در دنبالهی بعدی مت ریوز با دشمنان تازهاش روبهرو میشود از لباس بالدار و سایر گجتهای هیجانانگیز و تکنولوژیکش به وفور استفاده کند.
۴- نیزهی کریپتونایت در «بتمن علیه سوپرمن: طلوع عدالت» (Batman vs. Superman: Dawn of Justice)
«بتمن علیه سوپرمن: طلوع عدالت» پتانسیل این را داشت که یکی از بزرگترین رویدادهای این نسل باشد اما متاسفانه به دلیل داستانگویی ضعیف و مشکلات ساخت تنها به یکی از فیلمهای معمولی فرانچایز «بتمن» تبدیل شد که در سراسر جهان به نمایش درآمد. البته به این معنا نیست که لحظات تماشایی در فیلم وجود ندارد؛ زیرا در هر صورت دو ابرقهرمان محبوب دنیای کمیک در «بتمن علیه سوپرمن: طلوع عدالت» مقابل یکدیگر قرار گرفتند. یکی از این لحظات استفاده از نیزهی کریپتونایت توسط بتمن است که تنها برای یک هدف طراحی شده؛ کشتن سوپرمن. این ابزار به اندازهای جالب است که در نهایت المان بصری منحصربهفردی را به فیلمی اضافه میکند که بدون آن در تاریکی مطلق فرو میرفت و نمیتوانست مخاطبان را تا انتها با خودش همراه کند.
۳- تفنگ الکترومغناطیسی در «شوالیهی تاریکی» (The Dark Knight)
میان همهی فیلمهای فرانچایز «بتمن» این سهگانهی کریستوفر نولان است که طیف وسیعی از گجتهای جالب و منحصربهفرد بتمنی را در معرض دید مخاطب قرار میدهد. یکی از کاربردیترین ابزارها در «شوالیهی تاریکی» ظاهر میشود؛ تفنگ الکترومغناطیسی (EMP) وسیلهای است که بتمن میتواند از آن برای غیرفعال کردن وسایل الکترونیکی در محدودهی انفجار استفاده کند. این قابلیت شامل همهی وسایلی میشود که به نوعی با جریان برق کار میکند، از دوربینهای امنیتی گرفته تا دکلهای برقی و هر چیزی که شوالیهی تاریکی میتواند به کمک آنها دست بالا را داشته باشد.
۲- لنز سونار در «شوالیهی تاریکی» (The Dark Knight)
یکی دیگر از ابزارهایی که از دنیای نولان سرچشمه میگیرد و در «شوالیهی تاریکی» ظاهر شد لنزهای سونار است که به بتمن اجازه داد مثل یک خفاش واقعی از امواج صوتی برای ردیابی سوژههایش استفاده کند. همهی این گجتهای جالب و تلاشها برای رسیدن به ابرشرور مخوفی به نام جوکر بود.
بروس وین به کمک این ابزار کاربردی میتوانست از طریق سیگنالهای تلفنهای همراه هر کسی را که دوست دارد در گاتهام ردیابی و به شکل پیشرفتهای جاسوسی کند. البته بروس وین پس از استفادهی موفقیتآمیز از این ابزار فوق پیشرفته، از ترس این که به دست ابرشرورها نیفتد و برای مقاصد شوم استفاده نشود، آن را نابود کرد. با فیلمی که مملو از لحظات و گجتهای جذاب است، دیوانگی است که فکر کنیم کریستوفر نولان دیگر هیچ فیلم تازهای را در این فرانچایز کارگردانی نخواهد کرد؛ در هر صورت اگر این اتفاق به وقوع میپیوست با چه دنیای هیجانانگیز و تکنولوژیکی روبهرو میشدیم.
۱- بترنگ در «بتمن ۱۹۸۹» (Batman)
گاهی اوقات سادهترین ابزار میتواند شاخصترین و کاربردیترین مورد باشد. بترنگ یکی از ابزار/ سلاحهایی است که در تمام نسخههای «بتمن» ثابت باقی مانده است. این گجت در حقیقت نوعی سلاح پرتابی به شکل نماد ویژهی بتمن طراحی شده و در موقعیتهای متعددی استفاده میشود و اغراق نیست اگر بگوییم کاربردیترین وسیلهای است که هر ابرقهرمانی میتواند با خودش داشته باشد.
خاطرهانگیزترین نسخهی این سلاح در «بتمن» تیم برتون محصول سال ۱۹۸۹ استفاده شد. در این فیلم بتمن برای نخستین بار به عنوان یک ابرقهرمان «باحال» به تصویر کشیده شد و با نسخهی آدام وست دههی ۶۰ میلادی فاصلهی محسوسی داشت. دیدگاه منحصربهفرد تیم برتون به این شخصیت و دنیایش باعث تولد یک ابرقهرمان کلاسیک شد که بدون شک بر نسخههای بعدیاش تاثیر غیرقابلانکاری گذاشت.
منبع: