به نقل از دیجیکالا:
خواندن یک رمان معمایی خوب، در خلوت و حین نوشیدن یک استکان چای یکی از آن لذتهای شیرین است که تنها دوستداران کتاب و اهالی مطالعه به خوبی درک میکنند. انتخاب یک داستان پر رمز و راز و گیرا که این ساعات خوش را به خواننده هدیه کند، کار سادهای نیست. دهها و صدها کتاب معمایی از نویسندگان چیرهدست دنیا وجود دارد که برای خواندنشان شاید یک بار زندگی کم باشد! اما در این مطلب ما ۵ کتاب معمایی برتر دنیا را نام بردیم که اگر تا حالا نخواندهاید میتوانید به عنوان یک نمونهی عالی از داستانهای پر رمز و راز انتخابشان کنید.
آگاتا کریستی کتابهای فوقالعاده خواندنی فراوانی دارد و دست شما همیشه برای انتخاب یک داستان نفسگیر باز است. ما تصمیم گرفتیم برای این فهرست «قتل در قطار سریعالسیر شرق» را انتخاب کنیم، زیرا این کتاب مشهوری است که پیچ و خمهای زیادی دارد. نویسندهی دیگری که سزاوار جایگاهی در این فهرست است، آرتور کانن دویل و رمان او «درندهی باسکرویل» است. این یک اثر کلاسیک و یکی از بهترین رمانهای پلیسی و معمایی است که تا کنون نوشته شده است. سه کتاب دیگر که در فهرست قرار گرفتند، کتابهای معمایی عالی هستند که حتما از خواندنشان لذت خواهید برد.
۵. کتاب معمایی قتل در قطار سریعالسیر شرق (Murder on the Orient Express)
- نویسنده: آگاتا کریستی
- تاریخ نشر: ۱۹۳۴
نام آگاتا کریستی نویسندهی شهیر انگلیسی داستانهای جنایی و پر رمز و راز برای دوستداران و علاقهمندان رمانهای معمایی آشنا است. مجموعه داستانها و شخصیتهای نمادینی که به دست این نویسندهی توانمند خلق شدهاند، علاوه بر اینکه الهامبخش نویسندگان مطرح بعد از او هستند، منابع جذاب اقتباس برای آثار سینمایی و تلویزیونی هم به شمار میروند.
در خلاصهی داستان کتاب «قتل در قطار سریعالسیر شرق» چنین آمده است: «درست بعد از نیمه شب، قطار سریعالسیر شرق معروف به خاطر پوشیده شدن مسیر ریل راهآهن به دلیل بارش فراوان برف متوقف میشود. صبح، ساموئل ادوارد راتچت میلیونر در کوپهی خود مرده پیدا میشود، آن هم در حالی که دهها ضربهی چاقو به او اصابت کرده و درِ کوپه از داخل قفل شده است. بدون ذرهای تردید یکی از همسفرانش قاتل است.
کارآگاه هرکول پوآرو که در قرنطینهی بوران برف گرفتار شده است، باید قاتل مرد میلیونر را از میان دشمنانش پیدا کند، آن هم قبل از اینکه فرد مورد نظر دوباره اقدام به کشتن شخص دیگری کند.»
۴. کتاب معمایی درندهی باسکرویل (The Hound of the Baskervilles)
- نویسنده: آرتور کانن دویل
- تاریخ نشر: ۱۹۰۲
«درندهی باسکرویل» سومین رمان از چهار رمان جنایی است که سر آرتور کانن دویل حول محور کارآگاه شرلوک هلمز نوشته است. این داستان که از آگوست ۱۹۰۱ تا آوریل ۱۹۰۲ ابتدا به صورت سریالی در مجلهی «استرند» (The Strand) منتشر شد، عمدتا در دارتمور، دوون و غرب کشور انگلستان میگذرد و داستان یک قتل را با الهام از افسانهی یک سگ شکاری وحشتناک و شیطانی با منشا فراطبیعی روایت میکند. شرلوک هلمز و دستیارش دکتر واتسون پرونده را بررسی میکنند. این اولین حضور هولمز از زمان مرگش در داستان «مشکل نهایی» (The Final Problem) بود و موفقیت «درندهی باسکرویل» در نهایت منجر به احیای مجدد این شخصیت شد.
۳. سایهی باد (The Shadow of the Wind)
- نویسنده: کارلوس روئیث ثافون
- تاریخ نشر: ۲۰۰۱
بارسلون، ۱۹۴۵؛ شهری پس از جنگ داخلی اسپانیا رو به آرامش و ثبات میرود، و دانیل، پسر دلال کتابهای عتیقه که در غم از دست دادن مادرش سوگوار است، در کتابی مرموز به نام «سایهی باد»، اثر جولیان کاراکس، حریم امنش را پیدا میکند. اما وقتی به دنبال دیگر آثار این نویسنده میگردد، به کشف تکاندهندهای دست مییابد: شخصی به طور سیستماتیک هر نسخهای از هر کتابی را که کاراکس نوشته است از بین میبرد. در واقع، دانیل ممکن است آخرین کتاب کاراکس را در اختیار داشته باشد. به زودی تلاش به ظاهر معصومانهی دانیل دری را به یکی از تاریکترین رازهای شهر بارسلون باز میکند. این کتاب داستانی حماسی دربارهی قتل، جنون و عشق محکوم به فنا است.
۲. تاریخ سری (The Secret History)
- نویسنده: دونا تارت
- تاریخ نشر: ۱۹۹۲
گروهی از افراد باهوش و نامتعارف در کالج نیوانگلند، تحت تاثیر یک استاد کاریزماتیک، راهی برای تفکر و زندگی کشف میکنند که دنیایی دور از همعصران سطحینگرشان پیش رویشان قرار میدهد. اما جستوجوی آنها برای رسیدن به تعالی، آنها را به مسیری خطرناک، فراتر از ساختارهای اخلاقی انسانی هدایت میکند.
«تاریخ سری» یک رمان فوقالعاده قدرتمند و به شدت سرگرمکننده است که با سرعت خوب روایت شده است؛ داستانی نیرومند، تفکربرانگیز، و بهطور بیعیب و نقصی کنترلشده.
۱. زن سفیدپوش (The Woman in White)
- نویسنده: ویلکی کالینز
- تاریخ نشر: ۱۸۶۰
«آنجا، در میان مسیر بلند و روشن و عریض، آنجا، انگار که آن لحظه از زمین سربرآورده یا از آسمان افتاده است، شمایل زنی تنها ایستاده بود که سر تا پا جامههای سفید بر تن داشت.»
به این ترتیب والتر هارتایت جوان برای اولین بار با زن مرموز سفیدپوش در رمانی که به سرعت به یکی از محبوبترین رمانهای قرن نوزدهم تبدیل شد، ملاقات میکند. اسرار، هویتهای جعلی، افشاگریهای غافلگیرکننده، فراموشی، اتاقها و آسایشگاههای محبوس، و یک شرور غیرمتعارف، این داستان مهیج اسرارآمیز را اولین بار در سال ۱۸۶۰ به موفقیتی بزرگ تبدیل کردند و از آن زمان تاکنون خوانندگان زیادی مجذوبش شدهاند. از پیشگویی قهرمان قبل از ورودش به خانهی لیمریج گرفته تا طرح شوم مربوط به لورای زیبا، تنش نفسگیر روایت کالینز ژانر ادبی جدیدی از داستانهای معمایی را بوجود آورد که عمیقا مسیر نویسندگی عامهپسند انگلیسی را شکل داد.
داستان معمایی مهم دیگر کالینز با نام «ماهالماس» (The Moonstone)، بهترین داستان پلیسی نوشته شده تا به حال شتاخته میشود، اما «زن سفیدپوش» بود که تصورات جهانیان را چنان درگیر کرد که بر روی سنگ قبر ویلکی کالینز نوشته شد: «نویسندهی زن سفیدپوش».
نظر شما در مورد پنج کتاب برتر معمایی تمام دوران چیست؟ چه کتابهایی باید در لیست قرار میگرفتند؟ در قسمت نظرات با ما به اشتراک بگذارید.
منبع: books of brilliance