به نقل از دیجیکالا:
احساس وحشت جانانه همیشه با یک قصه شروع میشود. هر چند سینما همواره توانسته در انتقال احساس ترس موفق عمل کند. در واقع میتوان گفت صنعت تصویر برای انتقال ترس موفقتر از کاغذ و صنعت چاپ عمل کرده است، چرا که از اساس صدا و تصویر در این بخش پتانسیل بیشتری برای برقراری ارتباط با مخاطبان دارد و ژانر وحشت یکی از پرطرفدارترین ژانرهای سینمایی به حساب میآید. اما بسیاری از آثار درخشان سینمایی در این ژانر از ادبیات میآیند. توانایی خلق وحشت از طریق کلمات، هنری ناشناخته نیست اما نادیده گرفته شده است. نثر قوی احساسات را تحریک میکند و اینکه بتوانید احساسات مخاطبان زیادی را از طریق واژه و توصیف زنده کنید، یکی از سختترین مهارتهای ممکن است. حالا پرسش مهمی که مطرح میشود این است که وقتی پای انتقال حس وحشت در میان باشد، به کدام نویسندگان میتوان لقب استادان وحشت را اهدا کرد؟
۱. مری شلی پیشتاز ژانر وحشت و ژانر علمی-تخیلی است
گرچه مری شلی بیشتر به داستان «فرانکنشتاین» (Frankenstein) مشهور است، اما او هم در ژانر وحشت و هم در ژانر علمی-تخیلی، پیشتاز بود. شلی که پیشروی بسیاری از نویسندگان این فهرست است، یکی از بنیانگذاران ادبیات گوتیک بود. او علیرغم اینکه تحصیلات رسمی کمی داشت اما تحت حمایت پدرش خوب درس خواند و استعدادش را با دانش ترکیب کرد تا داستانهای استادانهای خلق کند که بسیاری از آنها بر اساس قواعد علمی و اسطورهشناسی بودند. بهعنوان یک نویسندهی زن، به حد کافی به شلی بها داده نمیشود. شلی عطش سیریناپذیری برای مطالعه داشت، و این او را به یک نویسندهی خارقالعاده بدل کرد.
مری شلی بیشترین تأثیر را بر ادبیات گوتیک گذاشت، و با استفاده از معماری، پنهانکاری و درونمایه در لحن داستان، خواننده را طوری با داستان درگیر میکرد که حتی دویست سال بعد هم همان اثر را بر مخاطب داشته باشد. شاهکار او «فرانکنشتاین» درواقع یک روایت مدرن از افسانهی پرومتئوس است و بر شرارت ساختهی انسان تمرکز میکند که ویرانی بهبار میآورد. خواننده در جریان فرایند کامل ساختهشدن این هیولا قرار نمیگیرد، اما درگیری دکتر فرانکنشتاین را با سوءاستفادهاش از دانش و موجود ماورایی که خلق کرده، درک میکند. این مخلوق در کنار فضاسازی داستان، به شکلگیری ادبیات وحشت کمک کرد و یکی از شخصیتهای اصیل هالیوود را بنیان نهاد.
۲. ادگار آلن پو چهرهی برجسته ادبیات گوتیک است
ادبیات گوتیگ مرحلهای طبیعی در ژانر وحشت است، چرا که چارچوبهای روایی این سبک را تعیین میکند. ادگار آلن پو حسوحال، لحن و فضاسازی را در این ژانر به اوج خود رساند. آثار آلن پو بهخاطر مالیخولیایی که به وحشت اضافه میکند، نمادین و به یادماندنی است. پو که نویسندهی تحصیلکردهای بود، در تمام طول زندگیاش با ناراحتیها و مشکلات شخصی بسیاری دستوپنجه نرم کرد، و هر یک از مشکلات او تبدیل به فضایی برای آثارش شد. وحشتی که پو در آثارش بازتاب میدهد از مالیخولیا و ناامیدی شخصیتهایش است، و بهترین آثارش، آنها هستند که شخصیتهای افسرده و آسیبدیدهی او را شکنجه میدهند.
پو در خلق وحشت درونی استاد است. در آثاری چون «قلب رازگو» (The Tell-Tale Heart)، «غراب» (The Raven) و «چلیک آمونتیلادو» (The Cask of Amontillado)، وحشت داستان از آنجا نشئت میگیرد که هر یک از شخصیتها یا مرتکب عمل فجیعی شدهاند و یا در شرف ارتکاب چنین اعمالی هستند. ارتباط عاطفی بین شخصیتها و احساساتشان، خواننده را هم درگیر میکند و تنش داستان را بالا میبرد. فضاسازی تاریک و ناامیدانهی آثار او، احساسات خواننده را برمیانگیزد، و چنین وحشتی هرگز کهنه نمیشود، چون احساسات تاریخ انقضا ندارند. تصویرسازیهای وحشتناک آزمونهای انسانی، ادگار آلن پو را تبدیل به یکی از استادان حقیقی ژانر وحشت کرده است.
۳. آثار اچ. پی. لاوکرفت وحشت کیهانی را از طریق موجودات ناچیز به تصویر میکشد
اچ. پی. لاوکرفت نهتنها نماد یک زیرژانر است، بلکه احساس وحشتی که به خوانندگان القا میکند نیز باعث شده است در این فهرست جای بگیرد. لاوکرفت در کودکی در شرایط بسیار سختی زندگی کرد، و مشکلات سلامت روان و مرگ والدینش بار سنگینی بر زندگی او گذاشت. ترسهای فلجکننده، عدم درک صحیح از مسائل متعدد، و در نهایت ترک تحصیل، باعث شد او به نوشتههای خلاقانهاش تکیه کند. هنر و داستانسرایی وحشتناک لاوکرفت بر موضوعات و مفاهیمی ورای درک او متمرکز است، و او را تبدیل به نماد وحشت کیهانی یا همان وحشت لاوکرفتی کرده است.
لاوکرفت با الهام از زندگی حقیقی، داستانهایی را از دیدگاه موجودات و مفاهیم بیگانه روایت میکرد و بر این موضوع تأکید داشت که انسانها مرکز جهان نیستند. او که بیشتر بهخاطر خدایان اهریمنی کاتولو مشهور است، دربارهی نیروهای قدرتمند ناشناخته و دور از تصوری در جهان مینوشت، و اینکه ارتباط انسانها با این نیروها بیشتر تصادفی است و از روی کینه و بدخواهی نیست. داستانهای او این موضوع را گوشزد میکنند که نیروهای این جهان آنقدر از نظر کیهانی و نجومی فراتر از درک انسان هستند که وجود انسانها در نهایت بیمعنی است. اچ. پی. لاوکرفت با ترکیب نیروهای دور از تصور و ایدههای بیگانه برای انسانیت، تبدیل به یکی از استادان ژانر وحشت شد که تکبر ذاتی و انسانمحوری بشریت را به حاشیه میراند.
۴. آر. ال. استاین ژانر وحشت را بین مخاطبان جوانتر محبوب کرد
استادان وحشت، داستانهای خود را به سبکهای نوینی روایت میکنند، اما آر. ال. استاین با معرفی این موضوعات به مخاطبان جوانتر، داستانسرایی را به کمال رساند. استاین نویسندهای تحصیلکرده است، اما مهارتش در روایت داستانی تاریک در قالب کتابی کودکانه، هنری شایستهی ستایش است. استاین وحشت گوتیک، قصههای ارواح و طیف وسیعی از زیرژانرها را پوشش میدهد، و ژانر وحشت را به نسل جوانتر معرفی میکند، بیآنکه آنها را در معرض تصاویر زشت و بزرگسالانه قرار دهد. او داستانهایش را به شکلی قابل فهم برای مخاطبانی خاص تعریف کرد، و در عین حال توانست آنها را ترسناک جلوه دهد.
استاین که بیشتر بهخاطر مجموعهی «سایهی وحشت» (Goosebumps) مشهور است، ماهیت ترس و مشکلات کودکی را از طریق داستانهای ساده کند و کاو میکند. وحشت داستانهای او در ترس کودکان از نادیده گرفته شدن و عواقب کارهایشان نهفته است. این ترسها چنان حضور قدرتمندی در کتابهای او دارند که بزرگسالان هم سالها بعد برمیگردند و دوباره این داستانهای جذاب را میخوانند. استاین که از نویسندگان پیش از خود الهام گرفته بود، بهخاطر مهارتش در معرفی داستانهای قوی به مخاطبان جوان، شایستگی این را دارد که لقب استاد وحشت را دریافت کند. این کار، کار سادهای نیست.
۵. نام استیون کینگ در میان برترینهای ژانر وحشت میدرخشد
تأثیر استیون کینگ در بسیاری از نامهای دیگر دیده میشود، اما فعالیت حرفهای طولانیمدت و داستانهای فوقالعاده و فراوان او، خود گویای همهچیز است. کینگ علاقهی شدیدی به مطالعه دارد، که باعث شده است خودش نیز تبدیل به نویسندهای تأثیرگذار شود. اگرچه نویسندگان پیش از او ژانرها و سبکهای زیادی را بنیان نهادند، اما کینگ محصول کار افرادی است که پیش از او کار کردند و توانستند بسیاری از ایدههایشان را با هم ترکیب کنند. کینگ یکی از معدود افرادی است که هم استعداد زیاد و هم اخلاقیات کاری خوبی دارد که باعث شهرتش شده است.
دستهبندی آثار کینگ بهخاطر حجمشان سخت است. او توانست ایدههای پیشپاافتاده و ژانرهای غیروحشت را بردارد و آنها را ترسناک کند. او با افزودن وحشت کیهانی به ژانر محبوب سن بلوغ، داستانی مانند «آن» (It) را خلق کرد. داستانی ساده از خانوادهای آسیبدیده که رو به فروپاشی است؟ مکان داستان را به یک هتل تسخیرشده انتقال داد، و «درخشش» (The Shining) متولد شد. حتی «ارباب حلقهها» (The Lord of the Rings) نیز بر کینگ تأثیر گذاشت؛ او تم نبرد خیر و شر را برگزید و «ایستادگی» (The Stand) را خلق کرد. فهرست آثار او با این رمانها تمام نمیشود، چرا که کینگ یکی از اثرگذارترین نویسندگان در ادبیات است و اقتباسهای سینمایی و تلویزیونی بسیاری از آثار او ساخته شده است. بنابراین استیون کینگ بهخاطر اخلاق کاری و نوآوریاش، یکی از استادان ژانر وحشت است.
منبع: