۲۳ واقعیت جالب که احتمالا درباره‌ی رمان «جنگ و صلح» نمی‌دانستید

۲۳ واقعیت جالب که احتمالا درباره‌ی رمان «جنگ و صلح» نمی‌دانستید

به نقل از دیجیکالا:

رمان حماسی لئو تولستوی – با صدها شخصیت، شاخ و برگ و سکانس نبردی عظیم که بیش از ۲۰ فصل طول می‌کشد – معادل ادبی یک ماراتن است. در این مطلب با ۲۳ واقعیت در مورد نویسنده، تلاش‌های او برای انتشار «جنگ و صلح» و تأثیر ماندگاری که این اثر در روسیه و فراتر از آن داشته، آشنا می‌شوید. 

۱- «جنگ و صلح» نام اصلی رمان نبود

اولین قسمت از رمان با نام «سال ۱۸۰۵» در مجله‌ی Russian Messenger در فوریه‌ی سال ۱۸۶۵ به صورت پاورقی منتشر شد و بخش بزرگی از مخارج زندگی تولستوی را تامین کرد. عنوان کتاب به غوغای انقلاب و آغاز نگارش رمان اشاره دارد. نویسنده مدت کوتاهی نام «همه چیز خوب است که خوب تمام می‌شود» را بر کتاب گذاشت. سرانجام «جنگ و صلح» عنوان اصلی رمان شد.  

۲- تولستوی از افسران شورشی الهام گرفت

طرح اولیه‌ی «جنگ و صلح» شباهتی به محصول نهایی نداشت. تولستوی سه‌گانه‌ای را تصور کرده بود که محورش قصه‌ی تلاش گروهی از افسران نظامی برای سرنگونی نیکلاس اول تزار روسیه  بود. کتاب اول زندگی افسران و باورهای‌شان را در طول جنگ‌های روسیه و فرانسه بررسی می‌کرد. کتاب دوم بر قیام ناموفق آن‌ها متمرکز بود. کتاب سوم زندگی افسران را در تبعید و بازگشت از سیبری روایت می‌کرد. تولستوی این قیام را رویدادی مهم در تاریخ روسیه و نقطه‌ی عطفی برای ملت می‌دانست. اما زمانی که شروع به نوشتن کرد تصمیم گرفت تنها بر زمانه‌ی جنگ‌های روسیه و فرانسه متمرکز شود.

۳- نوشتن صحنه‌ی ابتدایی و مقدمه‌ی «جنگ و صلح» سخت بود

صحنه‌ی ابتدایی رمان در ذهن نویسنده شکل نمی‌گرفت. تولستوی یک سال با خودش کلنجار رفت تا توانست صحنه‌ای که دوست دارد را روی کاغذ بیاورد. کاترین بی فویر، محقق تولستوی در دانشگاه جان‌هاپکینز، معتقد است شروع رمان پانزده بار و مقدمه چهار بار نوشته شد تا کمال‌گرایی تولستوی ارضا شد. 

۴- همسر نویسنده نقش زیادی در خلق «جنگ و صلح» داشت

تولستوی دوست داشت همسرش صوفیا هنگام نوشتن کنارش بنشیند. اولین خواننده‌ی نوشته‌هایش باشد و نظرش را بگوید. همسر نویسنده وظیفه‌ی تهیه‌ی نسخه‌ی خوانا و ویرایش اثر را به عهده داشت. او اصرار کرد که صحنه‌ی شب عروسی پیر بزوخوف کوتاه شود. روزاموند بارتلت، استاد دانشگاه و نویسنده‌ی کتاب «تولستوی» معتقد است نقش صوفیا در خلق رمان «جنگ و صلح» بسیار زیاد است.

۵- شم تجاری صوفیا تولستوی به نویسنده کمک کرد

تولستوی از انتشار «جنگ و صلح» به شکل پاورقی خوشحال بود و پول خوبی از ناشران می‌گرفت. اما صوفیا همسر نویسنده از او خواست قصه‌اش را به شکل کتاب منتشر کند. تولستوی در سال ۱۸۶۷ نیمی از رمان را به شکل کتاب منتشر کرد که با استقبال زیاد روبرو شد و پول خوبی نصیب‌اش کرد.

۶- تعداد زیاد شخصیت‌های «جنگ و صلح»

یکی از مشکلاتی که دوست‌داران کتاب را در حین مطالعه‌ی رمان‌های تاریخی اذیت می‌کند تعداد زیاد شخصیت‌ها است. باید هنگام خواندن «جنگ و صلح» کتابچه‌ای کنار دست‌تان باشد، نام و مشخصات ۵۵۹ شخصیت رمان را یادداشت کنید تا گیج و سردرگم نشوید.

۷- لئو تولستوی بسیاری از شخصیت های رمان را از اعضای خانواده‌اش گرفته است.

تولستوی در سال ۱۸۶۴ بخش‌هایی از «جنگ و صلح» را برای نزدیکان‌اش خواند. آن‌ها از شباهت شخصیت‌های رمان با خودشان تعجب کردند. اما در قصه‌ای که شخصیت‌های زیادی دارد وجود شباهت اجتناب‌ناپذیر است. وجود شخصیتی که از پسر عموی نویسنده شاهزاده سرگئی ولکونسکی افسر ارتش روسیه در جنگ‌های روسیه و فرانسه الهام گرفته شد به رمان اعتبار داد. منتقدان معتقدند یکی از شگردهای شخصیت‌پردازی تولستوی استفاده از تاریخچه‌ی خانواده و نزدیکان‌اش بود. 

۸- دوستان و خانواده‌ی تولستوی در تحقیقات کمک کردند

نوشتن رمان تاریخی طولانی مستلزم تحقیقات گسترده است. تولستوی تا جایی که می‌توانست درباره‌ی جنگ‌های ناپلئون مطالعه کرد. با کهنه‌سربازان مصاحبه کرد و از میدان‌های جنگ مثل  بورودینو بازدید کرد. اما نمی‌توانست درباره‌ی همه چیز تحقیق کند. پس پدر همسرش آندری برس بریده‌ی روزنامه‌های قدیمی را جمع می‌کرد. دوستان مورخ‌اش ساعت‌ها وقت صرف می‌کردند تا به سوالات‌اش پاسخ دهند. کتابخانه‌‌های عمومی مسکو که نقش زیادی در بیداری فرهنگی داشتند فضای مناسبی برای تحقیق و نوشتن در اختیارش گذاشتند.

۹- تولستوی بارها «جنگ و صلح» را بازنویسی کرد

کارشناسان معتقدند تولستوی بعد از انتشار «جنگ و صلح» شور و شوقی برای نوشتن نداشت. بازنویسی پی‌در‌پی رمان خسته و فرسوده‌اش کرد. بعد از تکمیل رمان شش جلدی تولستوی دوباره بازنویسی‌اش کرد و آن را در چهار جلد منتشر کرد. او ساعت‌ها در املاک‌اش در یاسنایا پولیانا قدم می‌زند و شکار می‌کرد تا خستگی در کند.

در بخشی از رمان «جنگ و صلح» که با ترجمه‌ی سروش حبیبی توسط نشر نیلوفر منتشر شده، می‌خوانیم:

«پرنس تازه‌وارد که لباس درباری ملیله‌دوزی شده‌ای به‌تن و جوراب ساقه‌بلند و کفش سگکدار به‌پا داشت، و ستاره‌هایی بر سینه‌اش آراسته بود، بی‌انکه از این استقبال میزان دستپاچه شود با صورتی پهن و رویی گشاده جواب داد: خدای من، چه حمله آتشینی.

او به زبان فرانسه سلیس و سنجیده‌ای سخن می‌گفت که پدربزرگان ما نه فقط به‌آن گفتگو، بلکه فکر می‌کردند و لحن آرام و بزرگمنشانه بلندپایگانی را داشت که در محافل اعیان و دربار پیر شده بودند. به‌آناپاولونا نزدیک شد و یر بی‌موی براق عطرآگین خود را پیش او فرود آورد و بر دستش بوسه زد و با خیال آسوده روی کاناپه نشست.

بی‌آنکه صدای خود را عوض کند، با لحنی که زنگ سردی و بلکه طعنه از پشت پرده نزاکت و دلجویی در آن محسوس بود ادامه داد: دوست عزیز، قبل از هر چیز از حال سلامتیتان بفرمایید و نگرانی این دوستتان را برطرف کنید.»

کتاب جنگ و صلح اثر لئون تالستوی - چهار جلدی

۱۰- پرداخت حق‌التالیف هنگفت به تولستوی 

تولستوی برای هر صفحه از رمان «جنگ و صلح» که به صورت پاورقی در مجله منتشر می‌شد ۵۰ روبل می‌گرفت. میخائیل کاتکوف ناشر هم می‌خواست بابت هر صفحه از کتاب ۵۰ روبل بدهد. اما نویسنده که می‌دانست ارزش رمان بیشتر از این‌هاست برای هر صفحه ۳۰۰ روبل خواست. ساعت‌ها مذاکره و جر و بحث نتیجه داد و تولستوی سرانجام سه هزار روبل گرفت. به یاد داشته باشید که حقوق یک کارگر روس ۱۰ روبل در ماه بود. پس حق‌التالیفی هنگفت به نویسنده پرداخت شد.

۱۱- انتشار هم‌زمان «جنگ و صلح» و «جنایات و مکافات»

وقتی آخرین قسمت‌های «جنگ و صلح» در سال ۱۸۶۶ منتشر می‌شد انتشار قصه‌ی دیگری به نام «جنایت و مکافات» در یکی از مجلات روسیه سر و صدا به پا کرد و اسم فئودور داستایفسکی را بر سر زبان‌ها انداخت. 

۱۲- ستاره‌ی دنباله‌دار در «جنگ و صلح» ظاهر ‌می‌شود

در نقطه‌ی عطف رمان پیر به ناتاشا ابراز عشق می‌کند. ناتاشا که عاشق مردی دیگر است از اتاق بیرون می‌آید تا هوایی بخورد و فکر کند. به آسمان نگاه می‌کند و ستاره‌ی دنباله‌دار درخشانی را می‌بیند و می‌ترسد. ستاره‌ی دنباله‌دار در سال ۱۸۱۲ در آسمان ظاهر شد و مردم را وحشت‌زده کرد. ناپلئون آن را به فال نیک گرفت و دستور حمله به روسیه را صادر کرد که تولستوی آن را در «جنگ و صلح» نقل کرده است.

۱۳- منتقدان بعد از خواندن «جنگ و صلح» گیج شدند

سوال اغلب منتقدان ادبی بعد از خواندن قصه این بود: «این رمان در چه ژانری می‌گنجد؟ مرز بین تخیل (قصه) و واقعیت (تاریخ) داستان کجاست؟» آن‌ها می‌پرسیدند «جنگ و صلح» داستان است یا ناداستان. حقیقت این است که اثر تولستوی هر دو آن‌ها است. نویسنده در نمایش تاریخ با جزئیات دقیق شاهکار کرد. تولستوی معتقد بود تاریخ وقایع زندگی افراد است و داستان بهترین راه برای نشان دادن این زندگی‌ها. وقتی «جنگ و صلح» به موفقیتی بزرگ تبدیل شد ایوان تورگنیف، نویسنده‌ی برجسته‌ی روس ‌نوشت: «این حماسه، رمان تاریخی و تصویری کامل از زندگی ملت است.» 

۱۴- «جنگ و صلح» انقلاب را به تصویر کشید

تولستوی اولین نویسنده‌ای نبود که از مونولوگ درونی (یا افکار درونی شخصیت‌ها) استفاده کرد، اما اکثر محققان معتقدند نویسنده با استفاده از دیدگاه‌های گوناگون، به تصویر کشیدن جبهه‌های جنگ و بیان ذهنیات پیر بزوخوف، ناتاشا روستوا و … انقلاب را به خوبی به تصویر کشیده است.

۱۵- نوشتن دفاعیه برای رمان «جنگ و صلح»

هدف تولستوی از نوشتن دفاعیه پاسخ دادن به انتقاد کسانی بود که این اثر را زیر سوال برده بودند. نویسنده در مجله‌ا‌ی روسی مقاله‌ای با عنوان «چند کلمه درباره‌ی رمان جنگ و صلح» نوشت. او بی‌تفاوتی‌اش نسبت به فرم‌های ادبی اروپایی را به وضوح نشان داد و مدعی شد که «جنگ و صلح» در واقع رمان نیست: «جنگ و صلح چیست؟ آن رمان نیست. شعری روایی یا وقایع‌نگاریی تاریخی است. جنگ و صلح همان چیزی است که نویسنده می‌خواست و می‌توانست بیان‌اش کند.» 

۱۶- تاثیر منفی نوشتن رمان «جنگ و صلح» بر سلامت نویسنده  

شش سال تلاش برای نوشتن رمان «جنگ و صلح» به جسم و ذهن تولستوی صدمه زد. در اواخر فرآیند نوشتن به میگرن شدید مبتلا شد. بعد از پایان کار به آنفولانزای شدید مبتلا و هفته‌ها بستری شد. تولسوی بعد از اتمام دوران نقاهت یادگیری زبان یونانی و ساختن مدرسه‌ی برای کودکان در شهر یاسنایا پولیانا را شروع کرد.

۱۷- نظامیان توانایی نویسنده در به تصویر کشیدن نبردهای نظامی را ستودند

تولستوی با جنگ بیگانه نبود. او در طول جنگ کریمه به عنوان افسر توپخانه خدمت کرد و شاهد نبردهای خونین در شهر سواستوپل بود. نویسنده از تجربیات‌اش برای به تصویر کشیدن سکانس‌های جنگ به ویژه نبرد بورودینو که بیش از ۲۰ فصل از رمان را به خود اختصاص داده استفاده کرد. فرماندهان ارتش روسیه که از قدرت توصیف جنگ تولستوی شگفت‌زده شده بودند اعلام کردند خواندن رمان برای همه‌ی افسران ضروری است.

۱۸- تولستوی «جنگ و صلح» را دوست نداشت

تولستوی برخلاف سایر آثارش بعد از نوشتن «جنگ و صلح» پشیمان شد و در جمع دوستان‌اش گفت: «امیدوارم هیچ‌وقت چیزی مثل جنگ و صلح ننویسم.» نویسنده بعدها در دفتر خاطرات‌اش نوشت: «مردم مرا به خاطر نوشته‌های کوچک و کم‌ارزشی مثل جنگ و صلح دوست دارند.»

۱۹- اقتباس سینمایی و حماسی اتحاد جماهیر شوروی از رمان «جنگ و صلح»

وقتی علاقه‌مندان سینما به فیلم‌های حماسی فکر می‌کنند فیلم‌های بر باد رفته، کلئوپاترا، تایتانیک، اسپارتاکوس و… به ذهن‌شان خطور می‌کند. اما اقتباس سرگی بوندارچوک از رمان «جنگ و صلح» در سال ۱۹۶۶ یگانه بود. این فیلم با بودجه‌‌ی صد میلیون دلاری و استفاده از ۱۲۰ هزار هنرور با هدف تقویت حس میهن‌پرستی و به نمایش گذاشتن قدرت صنعت فیلم‌سازی اتحاد جماهیر شوروی تولید  و اکران شد. بوندارچوک در سال ۱۹۸۶ در گفت‌و‌گو با مجله‌ی نشنال جئوگرافیک گفت: «اعداد و ارقامی که درباره‌ی تولید فیلم گفته شده واقعی نیستند. فیلم با بودجه‌ی ده میلیون دلاری و استفاده از ۱۲ هزار هنرور ساخته شد.»

۲۰- در تلویزیون روسیه هزار نفر به صورت زنده «جنگ و صلح» را خواندند

در سال ۲۰۱۵ تلویزیون دولتی روسیه در برنامه‌ای جذاب و کم‌نظیر که توسط نوه‌ی بزرگ لئو تولستوی برنامه‌ریزی و اجرا شد بیش از هزار روس را از اقصی‌نقاط جهان – پاریس، پکن، واشنگتن، کاتماندو، قاهره، هاوانا، آدیس‌آبابا، منامه، دبی، آستانا، مسکو، ونکوور و… – گردهم آورد تا در ۶۰ ساعت این رمان را بخوانند.

۲۱- «جنگ و صلح» طولانی‌ترین کتاب تاریخ نیست

به دفعات از «جنگ و صلح» به عنوان طولانی‌ترین کتاب تاریخ نام برده شده در حالی که نسخه‌ی انگلیسی رمان که طولانی‌تر است ۵۸۷ هزار و ۲۸۶ کلمه است. اما رمان «پسر مناسب» نوشته‌ی ویکرام‌ست بیش از ۵۹۰ هزار کلمه، رمان «اطلس شانه‌های آین رند» حدود ۶۴۵ هزار کلمه و رمان «بینوایان» ۶۵۶ هزار کلمه هستند. طولانی‌ترین کتاب جهان که در رکوردهای گینس ثبت شده رمان «در جستجوی زمان از دست رفته» اثر مارسل پروست با نزدیک به یک میلیون و نهصد هزار کلمه است.

۲۲- «جنگ و صلح» کمی کوتاه‌تر شد

در سال ۱۹۱۸ بعد از انقلاب اکتبر روسیه، حکومت تازه الفبای روسی را تغییر داد تا از شر چند کلمه خلاص شود. ظاهرا این تغییر باعث کوتاه‌ شدن یازده صفحه‌ای رمان شد.

۲۳- «جنگ و صلح» الهام‌بخش اثری موزیکال بود

دیو مالوی آهنگساز و رهبر ارکستر آمریکایی در کشتی مسافربری مشغول کار بود که رمان «جنگ و صلح» را خواند. او به مدیران رادیو بوستون اعلام کرد ساختار عالی جلد دوم رمان و شخصیت اصلی رمان ناتاشا ایلینیچنا روستوا دختر ایلیا روستوف، نجیب‌زاده‌ا‌ی دوست‌داشتنی، مهربان و سخاوتمند برای خلق تئاتری موزیکال عالی هستند. مالوی بعد از تایید مدیران رادیو بوستون بر اساس هفتاد صفحه از رمان اثری با نام «ساختار کامل» نوشت که سال‌ها در تئاتر برادوی روی صحنه رفت. اجرایی تازه از این اثر که با بازی جاش گروبان و دنی بنتون در سال ۲۰۱۶ روی صحنه رفت برنده‌ی دو جایزه‌ی تونی (معتبرترین جایزه در تئاتر ایالات متحده) شد.

منبع:mentalfloss