به نقل از دیجیکالا:
بخش مهمی از خاطرهانگیز بودن یک فیلم یا سریال بر دوش موسیقی و یا ترانههایی است که برایش ساخته میشود. ترانه یا موسیقی متن به اندازهی فیلمنامه و انتخاب بازیگر و دیگر بخشهای یک فیلم اهمیت دارد، چرا که موسیقی قادر است آنچه فیلم قصد گفتنش را دارد بدون کلام منعکس کند و احساسی را به بیننده منتقل کند که حتی درخشانترین دیالوگها و بهترین بازیگران در انتقال آن ناتوانند. در این مطلب ۲۰ ترانه و موسیقی فیلمهایی را نام میبریم که در یک رابطهی دوطرفه به یادماندنی و ارزشمند هستند.
هنرمندان مطرح و خوشنام بسیاری در زمینهی موسیقی فعالیت دارند که وزنهی سنگینی برای اعتبار یک اثر سینمایی محسوب میشوند. چه آنها که چشم از جهان فرو بستند و ما را از نعمت حضورشان محروم کردند، و چه آنهایی که در قید حیات هستند و همچنان به فعالیت میپردازند. نامهایی چون بابک بیات، ناصر چشمآذز، مجید انتظامی و بسیاری دیگر که سهم بزرگی در سینما و هنر ایران دارند.
انتخاب تنها ۲۰ ترانه و موسیقی متن از بین دهها و شاید صدها فیلم و سریال، کار سختی بود و شاید از نظر شما به عنوان خواننده جای خیلیها خالی بماند، اما ما سعی کردیم نه بهترینها بلکه خاطرهانگیزترینها را معرفی کنیم اما این پست باز است تا نظرات شما را هم اضافه کنیم. اعداد به معنای ردهبندی موسیقی متن فیلمها نیست.
۱. بوی پیراهن یوسف
- کارگردان: ابراهیم حاتمیکیا
- آهنگساز: مجید انتظامی
- محصول: ۱۳۷۴
این فیلم به کارگردانی ابراهیم حاتمیکیا و بازیهای درخشان علی نصیریان و نیکی کریمی به خودی خود جایگاه مهمی در بین آثار پس از جنگ ایران دارد. مجید انتظامی به گفتهی خودش برای ساخت این موسیقی شبهای زیادی را تا صبح بیداری کشید و زمان را از یاد برد.
اولین چیزی که با شنیدن این موسیقی در ذهنمان نقش میبندد، سکانس نفسگیر دویدن دایی غفور (با بازی علی نصریان) در کنار اتوبوسهای اسرایی است که یکی پس از دیگری از کنارش میگذشتند و او دوان دوان و افتان و خیزان به شوق دیدن پسرش آنها را همراهی میکند. نقش موسیقی در تاثیرگذاری این سکانس غیر قابل وصف است.
۲. روزی روزگاری
- کارگردان: امرالله احمدجو
- آهنگساز: فرهاد فخرالدینی
- محصول: ۱۳۷۰
روزی روزگاری سریالی به کارگردانی امرالله احمدجو بود که سال ۱۳۷۰ از تلویزیون ایران پخش میشد. بازیگرانی مانند ژاله علو، خسرو شکیبایی و محمود پاکنیت در آن حضور داشتند. داستان دربارهی راهزنی بود که پس از جراحت به دست یک خانوادهی روستایی پذیرایی شد و بعد از آن تغییرات زیادی در زندگیاش رخ داد.
موسیقی فراموش نشدنی این سریال توسط فرهاد فخرالدینی موسیقیدان و رهبر ارکستر ملی ایران ساخته شد. فخرالدینی به مدت ۱۱ سال رهبر ارکستر ملی ایران بود. او فرزند محمدعلی فخرالدینی متخلص به «محزون» از شعرای مطرح آذربایجان است.
۳. مادر
- کارگردان: علی حاتمی
- آهنگساز: ارسلان کامکار
- محصول: ۱۳۶۸
فیلم مادر از ساختههای زیبا و ماندگار علی حاتمی است که بازیگرانی چون محمدعلی کشاورز، رقیه چهره آزاد و اکبر عبدی در آن به نقشآفرینی پرداختند. فیلم مادر از ابتدا تا انتها غمی نهفته در خود دارد، که موسیقیاش بیشتر از هرچیزی آن را منتقل میکند.
ارسلان کامکار، عضوی از گروه کامکارها و نوازندهی بربط و ویولون، ساخت موسیقی این فیلم را بر عهده داشت. کامکار برای ساخت این موسیقی شاید بهترین انتخاب بود، چرا که تخصص و تسلط او بر سازهای ایرانی و سنتی توانست اثری را خلق کند که داستان غمانگیز خداحافظی مادری با فرزندانش را به تاثیرگذارترین شکل ممکن بیان بیان کند.
۴. سفر به چزابه
- کارگردان: رسول ملاقلیپور
- آهنگساز: دکتر پیروز ارجمند
- محصول: ۱۳۷۴
سریال سفر به چزابه از ساختههای مرحوم رسول ملاقلیپور است که بازیگرانی چون فرهاد اصلانی، عاطفه رضوی وحبیب دهقاننسب در آن به نقشآفرینی پرداختند. این فیلم داستان گروهی از فیلمسازان را روایت میکند که برای تهیهی یک مستند وارد منطقهای جنگی میشوند که برایشان یادآور روزهای جنگ ایران و عراق است.
دکتر پیروز ارجمند، آهنگساز و نوازندهی سازهای سنتی، ساخت این موسیقی را بر عهده داشت. استفادهی او از ساز کمانچه به عنوان آلت اصلی موسیقی در این قطعه علاوه بر گوشنواز کردن آن، تاثیر احساسی بالایی هم به آن داده و همخوانی بسیار زیبایی که در کنار تار و نی که از سازهای تخصصی خود ایشان هم هست برای شنوندهای که فیلم را دیده یادآور صحنههای خاطرهانگیز و البته غمانگیز فیلم است.
۵. خانهی سبز
- کارگردان: مسعود رسام، بیژن بیرنگ
- آهنگساز: بهرام دهقانیار
- محصول: ۱۳۷۵
خانهی سبز سریالی جذاب و دوستداشتنی که در سال ۱۳۷۵ به کارگردانی مسعود رسام و بیژن بیرنگ و با حضور بازیگرانی از جمله خسرو شکیبایی، مهرانه مهینترابی، داریوش اسدزاده و دیگر بازیگران پرشور و حرارت خود برای مدتها مخاطبان زیادی را پای تلویزیون مینشاند. داستان حول ساختمانی میگشت که تمام ساکنین آن با یکدیگر نسبت فامیلی دارند و در هر قسمت ماجراهای جالب کمدی که هرکدام درسی در دل خود داشتند را روایت میکرد.
این موسیقی که مربوط به تیتراژ ابتدایی سریال است، با دکلمهی مرحوم شکیبایی و با صدای گرم و تاثیرگذار ایشان شروع میشود. در ادامه موسیقی به گونهای پیش میرود که کاملا حال و هوای سریال را تعریف میکند. صدای کمانچه در میان سازهایی چون پیانو دقیقا همان فراز و نشیب احساسی فیلم را یادآور میشود. محال است با شنیدن آن تصویر پنجرهای سبز که هرکدام از ساکنین آن یکی پس از دیگر در قاب آن ظاهر میشوند را به خاطر نیاورید.
۶. از کرخه تا راین
- کارگردان: ابراهیم حاتمیکیا
- آهنگساز: مجید انتظامی
- محصول: ۱۳۷۱
فیلمی درام به کارگردانی ابراهیم حاتمیکیا محصول ۱۳۷۱ چند جانباز شیمیایی را به تصویر میکشد که پس از جنگ برای درمان به آلمان اعزام میشوند و داستان بیشتر حول کاراکتر سعید با بازی علی دهکردی میگردد که بیناییاش را از دست داده.
مجید انتظامی که قبلا هم نامش در این لیست آمده، همکاریهای متعددی با ابراهیم حاتمیکیا داشته و هربار هم با ساخت موسیقیهای درخشان افتخارات زیادی برای خود و فیلم به ارمغان آورده است. او برای موسیقی این فیلم در یازدهمین دورهی جشنوارهی فیلم فجر دیپلم افتخار بهترین موسقی متن را دریافت کرد.
حس آرامش و سکوتی که در این موسیقی وجود دارد، در کنار صدای سوتی که به نرمی گوش را نوازش میکند، علاوه بر متمایز ساختن آن از دیگر آثارش به ماندگاری و به یاد ماندنی شدن فیلم هم کمک بسیاری کرد. انتظامی خود در اینباره میگوید: «من با استفاده از سوت بیشتر در آن فیلم میخواستم فریاد صلح سر بدهم و چون موسیقی فیلم صلحطلب است به این سمت رفتم.»
۷. قیصر
- کارگردان: مسعود کیمیایی
- آهنگساز: اسفندیار منفردزاده
- محصول:۱۳۴۸
فیلم قیصر به کارگردانی مسعود کیمیایی و با حضور بازیگران خاطرهسازی مثل بهروز وثوقی و ناصر ملکمطیعی، در سال ۱۳۴۸ ساخته شد. قیصر که یکی از مهمترین و موفقترین فیلمهای کیمیایی به شمار میرود، به لطف روایت سینمایی خود که نمادی از کارگردانی کیمیایی محسوب میشود، داستان غیرت و انتقام را به سبک لوتیهای فراموش شده روایت میکند.
اسفندیار منفردزاده برای ساخت این موسیقی از سازهای ایرانی به صورت برجستهتر و به صورت تلفیقی از موسیقی پاپ استفاده کرد که به فیلم اصالتی وصفناپذیر بخشید. ضرب زورخانهای که در این موسیقی شنیده میشود برای هر بیننده و شنوندهای تداعی کنندهی هویت ایرانی است و یادآور مردانگی و غیرتی که کیمیایی قصد به تصویر کشیدنش را داشت و ملکمطیعی به زیبایی آن را بازی کرد.
۸. گوزنها
- کارگردان: مسعود کیمیایی
- آهنگساز: اسفندیار منفردزاده
- محصول: ۱۳۵۳
گوزنها یکی دیگر از آثار به یاد ماندنی کیمیایی است که بازیگران درخشانی چون بهروز وثوقی و پرویز فنیزاده را در خود دارد. این فیلم هم در زمان اکرانش و هم سالها بعد همچنان جزو جنجالیترین فیلمهای سینمای ایران و البته خود کیمیایی محسوب میشد. این فیلم که به طور کل داستان تاریکی دارد، زندگی مردی را روایت میکند که زمانی ورزشکار و پهلوان بوده و اکنون به دام اعتیاد گرفتار شده و زندگی و عشق و اعتبارش را یکی پس از دیگری از دست میدهد اما با ملاقات دوستی قدیمی زندگیاش دچار تحولات بزرگی میشود.
موسیقی فیلم یکی دیگر از شاهکارهای اسفندیار منفردزاده است که با شنیدنش حتما ترانهی گنجشکک اشیمشی را زمزمه خواهید کرد. باز هم استفادهی هوشمندانهی منفردزاده از سازهای ایرانی حال و هوای آشنایی به فیلم میدهد. اشاره کردیم که فیلم گوزنها به طور کل داستان تاریک و غمباری دارد، که این موسیقی در انتقال این حس سنگ تمام گذاشته است.
۹. شکار
- کارگردان: مجید جوانمرد
- آهنگساز: بابک بیات
- محصول: ۱۳۶۶
شکار فیلمی به کارگردانی مجید جوانمرد و با هنرمندی خسرو شکیبایی و پرویز پرستویی، محصول سال ۱۳۶۶ است. این فیلم که پر از صحنههای اکشن و انفجار است، داستان رانندهای را روایت میکند که باید محمولهاش را هرچه سریعتر به مقصد برساند و در راه درگیر اتفاقات و حوادث ناخواستهای میشود.
موسیقی متن بینظیر فیلم شکار یکی از بهترین و زیباترین موسیقیهای متن فیلمهای سینمایی ایرانی است که توسط زنده یاد بابک بیات ساخته شد. آثار بابک بیات رنگ و بوی اصالت دارند؛ مانند خودش آرام و متین بر متن فیلم مینشینند و دلربایی میکنند.
۱۰. ترن
- کارگردان: امیر قویدل
- آهنگساز: مجید انتظامی
- محصول: ۱۳۶۶
ترن به گفتهی منتقدان بهترین اثر امیر قویدل و یکی از بهترین فیلمها با موضوع انقلابی است. این فیلم که در سال ۱۳۶۶ ساخته شد، بازیگرانی چون فرامرز قریبیان، خسرو شکیبایی، عنایت بخشی و جمعی دیگر از بازیگران کاربلد و خوشنام دوران را در خود دارد. این فیلم که سالهای بعد از انقلاب را به تصویر میکشد، دربارهی قطاری است که سوخت حمل میکند و در راه رسیدن به مقصد با فراز و نشیب و حوادث پرهیجانی مواجه میشود.
موسیقی باشکوه و حماسی این فیلم کاری دیگر از مجید انتظامی است که در ساخت چنین آثاری تبحر دارد. شاید با شنیدن آن یاد راهپیماییهای ۲۲ بهمن و جشنهای مربوط به انقلاب بیوفتید، چرا که برای سالها در چنین مراسمهایی از این موسیقی استفاده میشد. این موسیقی مورد توجه بسیاری از منتقدان و هنرمندان این حوزه قرار گرفت و بعدها حمید حامی ترانهای هم برای آن خواند. مجید انتظامی برای ساخت این موسیقی نامزد دریافت لوح زرین در ششمین جشنوارهی فیلم فجر شد.
<ul
۱. رضا موتوری
- کارگردان: مسعود کیمیایی
- آهنگساز: اسفندیار منفردزاده
- ترانهسرا: شهریار قنبری
- خواننده: فرهاد مهراد
- محصول: ۱۳۴۹
رضا موتوری فیلمی به یادماندنی از مسعود کیمیایی و با حضور بهروز وثوقی است که داستان مردی بیقید و بند از طبقهی ضعیف را روایت میکند که جایش را با یک نویسندهی پولدار عوض کرده و وارد زندگی اشرافی او میشود. همانند دیگر آثار کیمیایی این فیلم هم داستان عشق و جنون و نامردی است.
بخش بزرگی از ماندگاری این فیلم به خاطر ترانهی زیبای مرد تنهاست که شهریار قنبری آن را سروده و موسیقی دلفریب اسفندیار منفردزاده بر آن نقش بسته و با صدای فرهاد مهراد برای همیشه در ذهن ما تهنشین شده است. از کجای این موسیقی بگوییم که حق مطلب را ادا کرده باشیم؟ ترانهی دلنشین شهریار، موزیک روحانگیز منفردزاده یا صدای تکرار نشدنی فرهاد که با شنیدنش سکانس آکونیک انتهای فیلم از جلوی چشممان رد میشود، که بهروز وثوقی با سر و روی خونین، دلی شکسته و تنها بر روی موتور خود در خیابانها به هر سو کشیده میشود و در نهایت شاهد سرنوشت تلخش هستیم.
۲. پهلوانان نمیمیرند
- کارگردان: حسن فتحی
- آهنگساز: بابک بیات
- ترانهسرا: غزلیات دیوان شمس
- خواننده: محمد اصفهانی
- محصول: ۱۳۷۶
پهلوانان نمیمیرند سریالی پرطرفدار به کارگردانی مرحوم حسن فتحی بود که از لحاظ تاریخی به دوران قاجار مربوط میشد و پهلوانان ورزش زورخانهای و اتفاقات مرموز و ناگوار مربوط به مرگ آنها را به تصویر میکشید. بازیگران خوشنامی چون جمشید مشایخی، فخری خوروش، حمید مظفری و جمعی بزرگ از دیگر بازیگران در آن به نقشآفرینی میپرداختند.
موسیقی تیتراژ پایانی این سریال که برای طرفداران آن قطعا جزو به یادماندنیترینهاست از ساختههای زیبای مرحوم بابک بیات و با صدای محمد اصفهانی است. انتخاب سازهای این موسیقی همانند دیگر آثار بیات کاملا هوشمندانه بود. استفاده از ضرب و زنگ زورخانه حتی برای آنها که سریال را ندیدند میتواند تعریفی از حال و هوای آن باشد.
۳. پس از باران
- کارگردان: سعید سلطانی
- آهنگساز: سعید انصاری
- ترانهسرا: فریدون پوررضا
- خواننده: فریدون پوررضا
- محصول: ۱۳۷۹
سریال پس از باران محصول ۱۳۷۹ یکی دیگر از مجموعههای پرطرفدار آن سالها بود که از تلویزیون پخش میشد. داستان فیلم که بین زمان حال و گذشته در رفت و آمد بود، زندگی مردمان گیلان در زمان ارباب و رعیتی را به تصویر میکشید و قصد پردهبرداری از رازی داشت که سالها سربهمهر باقی مانده بود. از بازیگران این سریال میتوان به محمود پاکنیت، کتایون ریاحی، مرجان محتشم و بسیاری از هنرمندان دیگر اشاره کرد.
ترانهای که تیتراژ ابتدای فیلم را مزین میکرد، از ساختههای سعید انصاری بود که با ترانهی گیلانی و صدای گرم فریدون پوررضا شنیده میشد. ترانهی محزون این سریال با آنکه بسیار کوتاه بود، به قول پوررضا «فریاد جوامع شهرزده» و علیه کسانی بود که موسیقی محلی آنها را خراب کرده بودند. صدای باران و رعد و برقی در کنار آرشههای ویولون و صدای محزون پوررضا، با وجود ناآشنا بودن کلام ترانه، رنگ و بوی گیلان داشت و برای بسیاری از غیرگیلانیها از جمله دلایلی بود که آنها را به پای تماشای این سریال میکشاند.
۴. سام و نرگس
- کارگردان: ایرج قادری
- آهنگساز: بابک بیات
- ترانهسرا: اهورا ایمان
- خواننده: حمید حامی
- محصول: ۱۳۷۹
سام و نرگس فیلمی ساختهی ایرج قادری که برای مخاطبان یادآور بازیها و فیلمهای خود قادری قبل از انقلاب بود. این فیلم با بازی محمدرضا گلزار در نقش سام و نوشین حسینخوانی در نقش نرگس، داستان دو دوست را روایت میکند که یکی از آنها عاشق خواهر دیگری میشود و با فتنهای که از جانب رقیب عشقی سام شکل میگرد، برادر نرگس کشته، و سام به قتل او متهم میشود.
این ترانهی سوزناک که از بهترین و با یادماندنیترین همکاریهای مرحوم بابک بیات و حمید حامی است، برای سالها در گوشه و کنار شنیده میشد و هنوز هم مثل زمان اکران فیلم طراوت خود را حفظ کرده است.
۵. دستهای آلوده
- کارگردان: سیروس الوند
- آهنگساز: بابک بیات
- ترانهسرا: پیام پارسا
- خواننده: نیما مسیحا
- محصول: ۱۳۷۸
دستهای آلوده فیلمی با حضور ستارههای دههی ۷۰ مانند ابوالفضل پورعرب و هدیه تهرانی یکی از بهترین و متفاوتترین فیلمهای آن دوران بود. این فیلم به کارگردانی سیروس الوند داستان چهار جوان را روایت میکند که با نقشهای از پیش تعیین شده دست به سرقت میزنند و داستان یک مثلث عشقی هم در این میان جذابیت آن را دوچندان میکند.
ترانهی فراموش نشدنی پروانگی با صدای پرقدرت و زیبای نیما مسیحا و موسیقی تاثیرگذار بابک بیات، حال و هوای فیلم را به خوبی تداعی میکند. حزنی که در این موسیقی نهفته موازی با لحظات درام و عاشقانهی فیلم است.
۶. پر پرواز
- کارگردان: خسرو معصومی
- آهنگساز: محمدرضا چراغعلی
- ترانهسرا: نیلوفر لاریپور
- خواننده: شادمهر عقیلی
- محصول: ۱۳۷۹
پر پرواز فیلمی پرحاشیه ساختهی خسرو معصومی با بازی شادمهر عقیلی و زیبا بروفه است که داستان درگیریهای یک موزیسین جوان (شادمهر عقیلی) برای گرفتن مجوز انتشار آلبومش را روایت میکند که مدام با درهای بسته مواجه میشود. پس از تلاشهای بسیار و ناکامیهای مداوم او تصمیم میگیرد از ایران برود.
این ترانه روایت کاملی از داستان فیلم ارایه میکند. داستان جوانی با استعداد که آیندهای روشن برای خودش متصور است و برای رسیدن به آرزوهایش قصد ترک وطن و دلبستگیهایش را دارد و ملتمسانه و محزون از معشوقش میخواهد «پر پروازش» را از او نگیرد.
۷. میم مثل مادر
- کارگردان: رسول ملاقلیپور
- آهنگساز: آریا عظیمینژاد
- ترانهسرا: اهورا ایمان
- خواننده: مهیار فاضلی
- محصول: ۱۳۸۵
میم مثل مادر از ساختههای مرحوم رسول ملاقلیپور، با بازی گلشیفته فراهانی، علی شادمان و حسین یاری داستان زنی را روایت میکند که از مجروحان بمباران شیمیایی سردشت بوده و شش سال بعد که در انتظار تولد فرزندش است، به توصیهی پزشک و به دلیل تاثیرات شیمیایی که میتواند برای کودک خطرناک باشد، مجبور به سقط میشود. سقط انجام نمیشود و او کودکی معلول با مشکلات تنفسی به دنیا میآورد که شروع داستان پر فراز و نشیب مادری تنها با فرزندی بیمار است.
ترانهی زیبای میم مثل مادر با صدای مهیار فاضلی و آهنگسازی آریا عظیمی نژاد فیلم را بیش از پیش دلنشین و در عین حال غمگین کرده است. ترانهی آن که کاری از اهورا ایمانی است، به کمال هرآنچه که هر فرزندی میتواند برای قدردانی از مادر به زبان بیاورد را ادا کرده است.
۸. خواهران غریب
- کارگردان: کیومرث پوراحمد
- آهنگساز: ناصر چشمآذر
- ترانهسرا: –
- خواننده: خسرو شکیبایی
- محصول: ۱۳۷۴
فیلم خواهران غریب از ساختههای زیبای کیومرث پوراحمد، داستانی اقتباسی از کتابی به همین نام نوشتهی اریش کستنر دربارهی دو خواهر دوقلو است که از بدو تولد و به خاطر جدایی والدینشان از هم جدا زندگی میکنند و کمکم و با نقشههای کودکانه دلیل در کنار هم قرار گرفتن والدینشان میشوند. خسرو شکیبایی، افسانه بایگان و پرویندخت یزدانیان از بازیگران این فیلم هستند.
ترانهی مادر من از ساختههای زیبای ناصر چشم آذر، با ملودی کودکانه و شاد و صدای گرم و دلنشین خسرو شکیبایی یکی از وزنههای سنگین در به یاد ماندنی شدن فیلم خواهران غریب است. این ترانه بارها و بارها در مناسبات مختلف و حتی در فیلمهای بعد از خود تکرار شد.
۹. سنتوری
- کارگردان: داریوش مهرجویی
- آهنگساز: اردوان کامکار/ محسن چاوشی
- ترانهسرا: امیر ارجینی
- خواننده: محسن چاوشی
- محصول: ۱۳۸۵
یکی دیگر از فیلمهای پرحاشیهی این لیست سنتوری به کارگردانی داریوش مهرجویی و بازیهای به یادماندنی گلشیفته فراهانی و بهرام رادان است. داستان یک زوج جوان (علی و هانیه) را دنبال میکند که در خانوادههایی کاملا متفاوت بزرگ شدهاند و در کنسرت موسیقی علی (بهرام رادان) با یکدیگر آشنا میشوند و ازدواج میکنند اما زمان زیادی نمیگذرد که علی معتاد میشود و زندگی شیرینشان رفته رفته از هم میپاشد. این فیلم هیچوقت به اکران سینمایی دست پیدا نکرد و پس از کش و قوصهای فراوان و بهانهتراشیهای عجیب در سال ۸۹ مجوز اکران ویدیویی گرفت.
ترانهی سنگ صبور متعلق به محسن چاوشی است و بهرام رادان در این فیلم آن را لبخوانی میکند. این موسیقی غمنامهای است که علی فیلم سنتوری آن را برای خود میخواند و با صدای زیبای سنتور که خود به تنهایی برای این موسیقی کافی است، بر زخمهای زندگیاش مرحم میگذارد. این ترانه و به طبع آلبومی به همین نام که چاوشی در کارنامهاش دارد، نقطهی پرتاب او به سمت شهرت و محبوبیت بود.
۱۰. خط قرمز
- کارگردان: قاسم جعفری
- آهنگساز: پیروز ارجمند
- ترانهسرا: حسن عسگری
- خواننده: حسین ریاضیان
- محصول: ۱۳۸۱
سریال پرطرفدار و متفاوت خط قرمز که در نوع خود رقیب نداشت، سالهای ۸۰ و ۸۱ جمع زیادی از مردم را پای تلویزیون میکشاند. شاید این سریال از معدود برنامههای تلویزیون بود که از هر سنی و با هر سلیقهای مشتاق دیدنش بودند. داستان دربارهی چند جوان بود که برای فرار از مشکلاتشان، هر کدام با دلایل شخصی، تصمیم میگیرند از خانه فرار کنند و دل به جاده بزنند و به دنبال آرزوهایشان سفر کنند. از بازیگران این سریال میتوان به شهرام حقیقتدوست، شهرام عبدلی و پویا امینی اشاره کرد.
ترانهی تیتراژ پایانی این سریال که برای سالها ورد زبان مردم بود، به تنهایی برای روایت کل داستان آن کفایت میکند. حرف از امید و آرزوهایی به میان میآورد که هر جوانی در یک دورهی حساس به آن میاندیشد، از سرگذشت متفاوت هریک از همسفرهای داستان میگوید که هرکدام به دنبال کورسویی از دنیای خیالی که در سر دارد، از خانه فرار میکند و در نهایت از حسرت و غربتی میگوید که طبیعتا نتیجهی تصمیم خام هرکدام از این شخصیتهاست.