به نقل از دیجیکالا:
در فیلم ترسناک «موجود» (The Thing) ساختهی ارزشمند جان کارپنتر، شخصیت چایلدز (کیث دیوید) به مک ریدی (کرت راسل) میگوید: «اگه من یک شبیهسازی بودم، یک شبیهسازی کامل، از کجا میفهمیدید من واقعا خودمم؟» این جملهی ساده بعد از گذشت سالها به یکی از معروفترین دیالوگهای تاریخ سینما تبدیل شد. جملهای متعلق به فیلمی ماندگار که در دوران خودش با استقبال سرد مخاطبان و منتقدان مواجه شد. داستان فیلم در یک پایگاه تحقیقاتی در قطب جنوب میگذرد. یک موجود عجیب فضایی که به عنوان انگل وارد بدن میزبانها میشود و کمکم آنها را به هیولایی خونخوار تبدیل میکند، وارد پایگاه میشود. ورود این موجود چالشهای زیادی را میان کارکنان ایجاد میکند و زندگی همه را در معرض خطر قرار میدهد.
اگر به تماشای «موجود» جان کارپنتر نشسته باشید حتما با فضای دلهرهآور فیلم در همهی لحظات به خوبی آشنایی دارید. «موجود» از نظر فنی و جلوههای ویژه در دوران خودش سرآمد بود. با همهی این اوصاف، این فیلم که حالا به عنوان یکی از بهترین آثار ترسناک تاریخ سینما شناخته میشود، بعد از اکران در سال ۱۹۸۲ «بمب باکس آفیس» لقب گرفت؛ این اصطلاح به فیلمهایی اطلاق میشود که دوران اکرانشان بسیار کمتر از انتظار میفروشند و برای سازندگان یک شکست تمامعیار به حساب میآیند.
اما این همهی ماجرا نیست؛ در آن دوران نه تنها مخاطبان سینما از «موجود» استقبال نکردند بلکه فیلم با واکنشهای انتقادی تند و تیزی هم روبهرو شد؛ مثلا راجر ایبرت منتقد معروف «موجود» را یک فستیوال بیخود با شخصیتهای تک بعدی نامید. عیار فیلم جان کارپنتر بعد از گذشت چند سال مشخص شد و به فهرست دهها فیلم ترسناکی پیوست که به دلیل استقبال سرد مخاطبان و منتقدان در گیشه متحمل شکست سنگینی شدند اما بعدها طرفداران پر و پا قرصی پیدا کردند و به آثار کلاسیک کالت تبدیل شدند.
ممکن است از کودکی با این مفهوم آشنا شده باشید که برداشت اولیه همه چیز است و معمولا آن چه در اولین برخورد با آن مواجه میشوید همه چیز را تعریف میکند. این مفهوم شاید در زندگی واقعی کاربرد داشته باشد اما در مورد سینما صدق نمیکنند. بعضی از آثار سینمایی به مثابه گوشت خامی میمانند که برای خوشمزه شدن باید با انواع و اقسام سسها ترکیب شوند و چند ساعت یا حتی چند روز در یخچال استراحت کنند تا طعم واقعیشان نمایان شود. این دسته از فیلمها هم دقیقا از همین فرمول پیروی میکنند و به دلیل سبک هوشمندانه و منحصربهفردشان دوباره بعد از چند سال مورد بازبینی قرار میگیرند و مخاطبانی که ابتدا به آن بیتوجهی کرده بودند، این بار عاشقشان میشوند.
این شما و این فهرستی از ۱۲ فیلم ترسناک که هنگام اکران با بیتوجهی محض مواجه شدند و «بمب باکس آفیس» لقب گرفتند اما در نهایت مورد توجه مخاطبان قرار گرفتند و در تاریخ سینما و فرهنگ عامه ماندگار شدند.
۱۲- افق رویداد (Event Horizon)
- سال انتشار: ۱۹۹۷
- کارگردان: پل دبلیو. اس. اندرسون
- بازیگران: لارنس فیشرن، سام نیل، کاتلین کویینلان، جولی ریچاردسون، جیسون ایساکس
- امتیاز IMDb فیلم: ۶.۶ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز فیلم: ۳۵ از ۱۰۰
فیلم ترسناک «افق رویداد» با بازی سام نیل و لارنس فیشبرن به دلهرهآورترین شکل ممکن سقوط در یک جنون جهنمی را روایت میکند. ماجرا دربارهی خدمهی یک سفینهی فضایی است در سال ۲۰۴۷ است که وظیفهی پاسخگویی به سیگنال احتمالی سفینهی فضایی دیگری به نام افق رویداد یا Event Horizon را بر عهده دارند. این فضاپیما در اولین سفرش به طور ناگهانی ناپدید میشود اما بعد از هفت سال سر و کلهاش به طرز عجیبی در مدار نپتون پیدا میشود.
چیزی که خدمهی سفینهی فضایی نجات در فضاپیمای افق رویداد با آن مواجه میشوند یک کابوس تمام عیار است؛ تمام خدمه قتلعام شدند. بررسی سوابق بصری سفینه نشان میدهد آنها پیش از مرگ قدرت تفکرشان را کاملا از دست داده بودند و مشغول مثله کردن بدن یکدیگر بودند. کمکم مشخص میشود نوعی نیروی شیطانی در حال کنترل افق رویداد است. خدمهی سفینهی نجات هم به سرنوشت پیشینیانشان دچار میشوند و شروع به تجربهی توهمات وحشتناکی میکنند. در حقیقت «افق رویداد» یک سفینهی فضایی نیست بلکه سفینهای است که سرنشینانش را یکراست به جهنم میبرد!
پل دبلیو. اس. اندرسون پس از ساخت یک اقتباس سینمایی موفق از بازی ویدیویی «مورتال کامبت» (Mortal Kombat) در سال ۱۹۹۵ سر و صدای زیادی به پا و همهی توجهها را به خودش جلب کرد اما دو سال بعد در تصمیم عجیب از یک فیلم با ردهبندی سنی PG-13 به اثری ترسناک با ردهبندی سنی R تغییر مسیر داد و از نظر مالی در مضیقه قرار گرفت. «افق رویداد» سال ۱۹۹۷ اکران شد اما این فیلم ترسناک در کمال ناباوری در سراسر جهان تنها ۴۵ میلیون دلار فروخت که به نسبت بودجهی ساخت ۶۰ میلیون دلاریاش یک شکست تمام عیار به حساب میآمد.
منتقدان وبسایت راتن تومیتوز در مجموع فیلم را به دلیل «خونریزی بیدلیل» نکوهش کردند. با این حال بعد از گذشت چند سال نظر طرفداران فیلمهای ترسناک به «افق رویداد» جلب و نسخههای ویدیویی متعددی از آن منتشر شد؛ به طوری که حالا به عنوان یکی از مهمترین آثار ترسناک کالت شناخته میشود.
۱۱- جنبش پژواکها (Stir of Echoes)
- سال انتشار: ۱۹۹۹
- کارگردان: دیوید کوپ
- بازیگران: کوین بیکن، کاترین اربه، زکریا دیوید بل، ایلیانا داگلاس، جنیفر موریسون
- امتیاز IMDb فیلم: ۶.۹ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز فیلم: ۶۷ از ۱۰۰
حتما فیلم «حس ششم» (The Sixth Sense) را به خاطر دارید. این فیلم به کارگردانی ام. نایت شیامالان سال ۱۹۹۹ اکران شد و ماجرای پسر بچهای را دنبال میکرد که میتوانست ارواح را ببیند. در آن سال فیلم دیگری هم منتشر شد که قهرمان اصلیاش توانایی ارتباط با مردهها را داشت اما به طور سرنوشت سازی تحت شعاع «حس ششم» قرار گرفت و آن طور که باید و شاید دیده نشد.
«جنبش پژواکها» روایتگر داستان تام ویتزکی (کوین بیکن) تعمیرکار تلفنی است که به ماوراءالطبیعه و اتفاقات آن کاملا بدبین است. تام برای این که ادعایش را ثابت کند به خواهر زنش اجازه میدهد او را هیپنوتیزم کند. تام بعد از آن روز تصاویر عجیبی را میبیند که برای آنها هیچ توضیحی ندارد. یکی از این تصاویر شبح دختر ۱۷ سالهای است که از او برای تمام کردن کارهای نیمه تمامش در دنیا کمک میخواهد.
اگر چه فروش «جنبش پژواکها» به نسبت بودجهی ساختش یک شکست تمام عیار به حساب نمیآمد اما در سراسر جهان تنها ۲۱ میلیون دلار فروخت. فیلم به دلیل داستان پر فراز و نشیب و بازیهای خوب از سوی منتقدان با تحسین مواجه شد. البته انسجام فیلمنامه تا اندازهای وامدار منبع اقتباس آن یعنی کتابی به همین نام نوشتهی ریچارد متسون است.
در هر صورت «جنبش پژواکها» بیشترین ضربه را از اکران هم زمان با «حس ششم» خورد و عملا فرصت دیده شدن و عرضاندام را پیدا نکرد. به همین دلیل هم بعد از این که هیاهوی فیلم شیامالان از بین رفت تازه توجه طرفداران فیلمهای ترسناک به «جنبش پژواکها» جلب و سالها بعد به یک اثر کالت تبدیل شد.
۱۰- نابودی (Annihilation)
- سال انتشار: ۲۰۱۸
- کارگردان: الکس گارلند
- بازیگران: ناتالی پورتمن، جنیفر جیسن لی، جینا رادریگز، تسا تامپسون، اسکار آیزاک
- امتیاز IMDb فیلم: ۶.۸ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز فیلم: ۸۸ از ۱۰۰
فیلم ترسناک، روانشناختی و علمی- تخیلی «نابودی» به کارگردانی الکس گارلند که بر اساس رمانی به همین نام نوشتهی جف وندرمیر ساخته شده، مخاطبانش را با داستان معمایی و فلسفهی زیر بناییاش گیج و بهتزده کرد. فیلم این مفهوم را مطرح میکند که مواجهه با بیگانگان ممکن است آن سناریوی قطعی و خشکی نباشد که ما همیشه تصور میکنیم.
ماجرا از این قرار است که بعد از سقوط یک شهاب سنگ منطقهای به وجود میآید که از نظر زیست محیطی شرایط وحشتناکی دارد و دولت آن را «شیمر» نامیده. هر کسی که به این منطقه وارد میشود، زنده نمیماند. تا این که یک سرباز به نام کین (اسکار آیزاک) در حالی که به شدت آسیب دیده از «شیمر» بیرون میآید با این حال به دلیل شرایط خاص منطقه به کما میرود. همسرش لنا (ناتالی پورتمن) که یک زیستشناس است تصمیم میگیرد به گروه تحقیقاتی بپیوندد و برای یافتن دلیلی برای وضعیت همسرش به «شیمر» وارد شود.
این گروه تحقیقاتی در بدو ورودشان کشف میکنند که حیات در این منطقه کاملا جهش یافته و حیوانات معمولی هیولاهای بزرگی شدند که به هرکسی که وارد «شیمر» شود حمله میکنند. گروه حتی اجساد و بقایای افرادی که پیشتر به منطقه وارد شده بودند را هم به صورت تغییر شکل یافتهای پیدا میکنند. لنا همانطور که در این جهنم پیش میرود در رابطه زناشوییاش با کین را هم کنکاش میکند.
در حالی که «نابودی» به دلیل مضامین فلسفیاش با واکنش خوب منتقدان مواجه شد اما به دلیل همین پیچیدگی نتوانست مخاطبان را به خودش جلب کند و علیرغم بودجهی ساخت ۴۰ میلیون دلاریاش، تنها ۴۳ میلیون دلار در سراسر دنیا فروخت و اگر هزینههای تبلیغات را هم در نظر بگیریم، میتوانیم ادعا کنیم استودیوی سازنده در مجموع متحمل ضرر شد. خوشبختانه نتفلیکس چند سال بعد «نابودی» را منتشر و فیلم شانس دومی برای حیات پیدا کرد که از قضا این بار توسط مخاطبان بیشتری دیده و تحسین شد.
۹- تاماهاوک استخوانی (Bone Tomahawk)
- سال انتشار: ۲۰۱۵
- کارگردان: اس کریگ زالر
- بازیگران: کرت راسل، پاتریک ویلسون، متیو فاکس، ریچارد جنکینز، لیلی سیمونز
- امتیاز IMDb فیلم: ۷.۱ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز فیلم: ۹۱ از ۱۰۰
اگر اعصاب پولادینی دارید شاید بتوانید تصاویر تکاندهندهی «تاماهاوک استخوانی» را به عنوان یکی از عجیبترین وسترنهای ترسناک یک دههی اخیر تحمل کنید. ماجرا در دههی ۸۰ میلادی میگذرد و کلانتری به نام فرانکلین هانت (کرت راسل) را دنبال میکند که متوجه میشود اعضای یک قبیلهی آدمخوار که از سایر جوامع بوی دوری میکنند، مقصران احتمالی ربوده شدن سه نفر هستند. او همراه هفتتیرکش محلی جان برودر (متیو فاکس)، معاونش چیکوری (ریچارد جنکینز) و مرد زخمخوردهای به نام آرتور اودوایر (پاتریک ویلسون) که همسرش یکی از افرادی است که در چنگال آدمخوارهای اسیر شده به ماموریت نجات اعزام میشوند. با این حال چیزی که با آن مواجه میشوند یک کابوس تمام عیار است.
اگر طرفدار فیلمهای اسلشر باشید احتمالا از خونریزیهای بیحد و حصر این ژانر لذت میبرید اما در مورد «تاماهاوک استخوانی» باید به شما هشدار بدهیم؛ زیرا خشونت احشایی فیلم، ترسناک و کثیف است و ممکن است روانتان را آزرده کند. منتقدان وبسایت راتن تومیتوز فیلم را به دلیل ریتم آهستهای که به تنشی شدید و وحشیانه ختم میشود، ستودند.
البته فروش فیلم در گیشه را نمیشود یک شکست تمام عیار تلقی کرد؛ زیرا فقط یک اکران محدود را در سینماها تجربه کرد و کمی بیشتر از ۴۷۵ هزار دلار فروخت. در هر صورت فیلم بعدها به صورت ویدیویی منتشر شد و به دلیل تبلیغات شفاهی فوقالعاده خوب، به سودآوری رسید و به یک فیلم ترسناک کالت تبدیل شد.
۸- مرگ مغزی (Dead Alive)
- سال انتشار: ۱۹۹۲
- کارگردان: پیتر جکسون
- بازیگران: پیتر جکسون، دیانا پنالور، تیم بالم، فرن والش
- امتیاز IMDb فیلم: ۷.۵ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز فیلم: ۸۹ از ۱۰۰
وقتی صحبت از پیتر جکسون به میان میآید احتمالا به یاد سهگانهی «ارباب حلقهها» (The Lord of the Rings) یا «کینگ کنگ» (King Kong) میافتید. با این حال تا چند سال قبل برای کارگرانی فیلم کمدی زامبی محور نیوزلندی «مرگ مغزی» یا Braindead شناخته میشد که در آمریکای شمالی با نام Dead Alive اکران شد. این فیلم با داستان سرخوشانه و مضحکش و البته جلوههای ویژهی خونبار، ملغمهی عجیب و غریبی از ترس و خنده است.
ماجرا دربارهی مرد جوانی به نام لیونل (تیموتی بالمه) است که از مادرش ورا (الیزابت مودی) مراقبت میکند؛ مادری به شدت سلطهگر که روی تک تک لحظات زندگی پسرش کنترل کامل دارد. تا این که لیونل بالاخره تصمیم میگیرد زندگیاش را از یکنواختی نجات دهد پس با یک دختر جان در باغوحش قرار ملاقات میگذارد اما ورا که دستبردار نیست، یواشکی آنها را تعقیب میکند و توسط موجودی شبه میمون گزیده میشود. ورا در اثر این برخورد به شدت بیمار میشود و خیلی زود میمیرد اما این تازه آغاز ماجرا است؛ او در قالب زامبی دوباره زنده میشود به جان زندگی پسرش میافتد. حالا لیونل میماند و دستهی زامبی در حال افزایشی که باید از دستشان جان سالم به در ببرد.
«مرگ مغزی» فقط ۲۴۲.۶۲۳ میلیون دلار در آمریکای شمالی فروخت اما چند سال بعد مورد توجه طرفداران ژانر ترسناک قرار گرفت و از طریق پلتفرمهای مختلف منتشر شد. خبر خوشحالکننده این که پیتر جکسون تصمیم دارد از استودیوی فوق پیشرفتهاش استفاده و نسخهی ۴K فیلم را بازسازی کند. در نهایت پیشنهاد میکنیم در حین تماشای «مرگ مغزی» از خوردن خوراکی جدا خودداری کنید.
۷- هالووین ۳: فصل جادوگر (Halloween III: Season of the Witch)
- سال انتشار: ۱۹۸۲
- کارگردان: تامی لی والاس
- بازیگران: تام اتکینز، استیسی نیلکین، دن اوهرلیهی، مایکل کوری، نانسی کیز
- امتیاز IMDb فیلم: ۵.۱ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز فیلم: ۴۷ از ۱۰۰
زیر ژانر اسلشر بدون «هالووین» (Halloween) به عنوان فیلم نمادین جان کارپنتر محصول سال ۱۹۷۸، به جایگاه امروزی نمیرسید. او با این فیلم قاتل زنجیرهای به نام مایکل مایرز را به مخاطبان معرفی کرد که کمکم به یکی از مخوفترین شرورهای فیلمهای ترسناک تبدیل شد. محبوبیت «هالووین» به اندازهای بود که دنبالهی سینمایی آن سال ۱۹۸۱ به کارگردانی ریک روزنتال منتشر شد. با توجه به این که شخصیت مایکل مایرز به عنوان یکی از نمادهای اصلی وحشت بین مخاطبان شناخته شده بود، میشد انتظار داشت که قسمت سوم هم حول بازگشت دلهرهآور او بچرخد.
در عوض سازندگان و تهیهکنندگان فیلم (از جمله جان کارپنتر) تصمیم گرفتند برای این فرانچایز محبوب رویکرد آنتولوژی را انتخاب کنند و هر قسمت به داستان مجزایی بپردازند که ربطی به قسمتهای قبل ندارد. از آن جایی که کارپنتر احساس میکرد داستان مایکل مایرز در «هالووین ۲» کامل شده، تصمیم گرفت قسمت سوم را به شخصیتهایی کاملا تازه با داستانی متفاوت معطوف کند.
اما مشکل اساسی این بود که مخاطبان در دو قسمت قبل با شخصیت مایکل مایرز ارتباط برقرار کرده بودند و نام «هالووین» را مترادف با این قاتل زنجیرهای میدانستند؛ بنابراین عدم حضور او در قسمت سوم برای آنها به مثابه ضربهی سنگینی بود که نمیتوانستند تحملش کنند. همین مورد باعث شد «هالووین ۳: فصل جادوگر» در گیشه تنها ۱۴ میلیون دلار بفروشد که در مقایسه با فروش ۲۵ میلیون دلاری فیلم دوم و ۴۷ میلیون دلاری قسمت اول یک فاجعهی تمام عیار به حساب میآمد. با این اوصاف اصلا عجیب نبود که سازندگان «هالووین» تصمیم بگیرند در قسمت چهارم دوباره سراغ داستانهای وحشتناک قتلهای مایکل مایرز بروند.
«هالووین ۳» برعکس قسمتهای قبل، ژانر اسلشر را به طور کامل کنار گذاشت و در عوض به سراغ ترکیب تازهی ماوراءالطبیعه و علمی- تخیلی رفت. ماجرا دربارهی یک شرکت آمریکایی تولیدکنندهی ماسکهای هالووین بود که با تعبیهی ریزتراشههایی در ماسکهایش، تلاش میکرد کودکان را به موجوداتی شیطانی تبدیل کند. در سالهای اخیر توجه مخاطبان به این فیلم دوباره جلب شده؛ به طوری که به یکی از آثار کالت ژانر ترسناک تبدیل شده است. نسخهی ۴K «هالووین ۳» هم چندی پیش منتشر شد و میتوانید از تماشای نسخهی باکیفیت آن لذت ببرید.
۶- ارتش تاریکی (Army of Darkness)
- سال انتشار: ۱۹۹۲
- کارگردان: سام ریمی
- بازیگران: بروس کمپبل، ایوان ریمی، تد ریمی، مارکوس گیلبرت
- امتیاز IMDb فیلم: ۷.۴ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز فیلم: ۷۵ از ۱۰۰
سام ریمی کارگردان «مرده شریر» (Evil Dead) که به عنوان یکی از محبوبترین فرانچایزهای ژانر ترسناک شناخته میشود، با چم و خم ساخت آثار ترسناک درجه یک اصلا غریبه نیست. ماجرای این فرانچایز را شخصیتی به نام اش (بروس کمپبل) پیش میبرد که یک قهرمان شیطان کش است که با اره برقی به جنگ مردههای متحرک میرود و برای بقا میجنگد.
«مرده شریر» سال ۱۹۸۱ به عنوان یک فیلم ترسناک مستقل و جمع و جور اکران شد و خیلی زود مورد توجه طرفداران این ژانر قرار گرفت. «مرده شریر ۲» که دنبالهی سینمایی این فیلم به حساب میآمد سال ۱۹۸۶ اکران شد و این بار به جای ژانر ترسناک محض به سمت کمدی ترسناک متمایل شد. این تغییر با استقبال طرفداران فرانچایز روبهرو شد. قسمت سوم با نام «ارتش تاریکی» سال ۱۹۹۲ اکران شد و به مثابه سفری در تاریخ فرانچایز «مرده شریر» بود.
در قسمت سوم شخصیت اش به صورت تصادفی به قرون وسطی میرفت و این بار هم باید با ارتشی از مردگان مبارزه میکرد تا سلاحی به نام نکرونومیکون را به دست میآورد و به زمان خودش بازمیگشت. این فیلم با ۱۱ میلیون دلار، بیشترین بودجه میان سایر قسمتهای سهگانهی اصلی را به خودش اختصاص داده بود (قسمت اول ۳۷۵ هزار دلار هزینه روی دست سازندگانش گذاشته بود). با این حال «ارتش تاریکی» نتوانست در باکس آفیس هم مثل قسمتهای قبلی فرانچایز موفق عمل کند و تنها ۱۱.۵ میلیون دلار در آمریکای شمالی و ۲۱.۵ میلیون دلار در سراسر جهان فروخت.
«ارتش تاریکی» درست مثل قسمت نخست «مرده شریر» بعد از چند سال به یک فیلم کلاسیک کالت تبدیل شد. به لطف ورود این فیلم به پلتفرمهای نمایش خانگی، نسل جدید توانستد به کمک آن با فرانچایز ترسناک بینظیری به نام «مرده شریر» آشنا شوند. همچنین در نهایت منجر به ساخت یک ریبوت در سال ۲۰۱۳ و یک مجموعهی تلویزیونی به نام «اش مقابل شیطان مرده» (Ash vs Evil Dead) شد. خبر خوشحالکننده برای طرفداران فرانچایز این که بهار سال ۲۰۲۳ قسمت تازهای به نام «مرده شریر برمی خزید» (Evil Dead Rise) راهی سینماها خواهد شد.
۵- کلهکدو (Pumpkinhead)
- سال انتشار: ۱۹۸۸
- کارگردان: استن وینستون
- بازیگران: لنس هنریکسون، جان د آکوئینو، جف شرق، کری رمسن
- امتیاز IMDb فیلم: ۶.۲ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز فیلم: ۶۵ از ۱۰۰
هیچ چیزی به اندازهی یک داستان انتقامی خوب، مخاطبان فیلمهای ترسناک را سرحال نمیآورد؛ «کله کدو» محصول سال ۱۹۸۸ سردی و بیرحمی انتقام را به خوبی به تصویر کشید. اد هارلی (لنس هنریکسن) پدر مجردی است که تنها پسرش بیلی (متیو هرلی) را به دلیل بازیگوشی و شرارت چند نوجوان از دست میدهد. اد که پس از مرگ پسرش از نظر روحی به شدت آسیب دیده، بعد از این که متوجه میشود چه کسانی در کشته شدنش دست داشتند با یک جادوگر ملاقات میکند و از او میخواهد برای گرفتن انتقام پسرش به او کمک کند. در نتیجه جادوگر یک موجود اهریمنی به نام «کله کدو» را احضار میکند و از او میخواهد نوجوانان گناهکار را یکی یکی شکار کند.
«کلو کدو» هم از آن فیلمهای ترسناکی بود که از اکران محدود در سینماها ضربهی سنگینی خورد و در نهایت با فروش ۴ میلیون دلاری اکرانش را به پایان رساند. خوشبختانه فیلم چند سال بعد به صورت ویدیویی منتشر شد و آن جا بود که هواداران پروپاقرص آثار ترسناک با فیلمی خونبار و احساسی از استن وینستون، مغز متفکر پشت جلوههای ویژهی آثاری مثل «بیگانهها» (Aliens) و «نابودگر» (The Terminator) مواجه شدند. تبدیل شدن «کله کدو» به یک فیلم ترسناک کالت باعث شد دنبالههای دیگری هم برای آن ساخته شود که هیچ کدام به پای فیلم اصلی نرسیدند.
۴- روز مردگان (Day of the Dead)
- سال انتشار: ۱۹۸۵
- کارگردان: جرج رومرو
- بازیگران: لوری کاردیل، جوزف پیلاتو، تام ساوینی
- امتیاز IMDb فیلم: ۷.۱ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز فیلم: ۸۶ از ۱۰۰
جرج رومرو پدر زامبیهای مدرن، میان طرفداران ژانر ترسناک به عنوان یک غول شناخته میشود. «شب مردگان زنده» (Night of the Living Dead) سال ۱۹۷۸ اکران شد و به دلیل خشونت بالای گرافیکیاش در آن دوره و به تصویر کشیدن دنیای خیالی که توسط مردگان متحرک محاصره شده بود در تاریخ سینما ماندگار شد.
رومرو سال ۱۹۷۸ کار ساخت آثار ترسناک زامبی محور را با «طلوع مردگان» (Dawn of the Dead) ادامه داد که روایتگر داستان زامبی بود که یک مرکز خرید را به خاک و خون میکشید و البته در مجموع انتقادات تند و تیزی به مصرفگرایی وارد میکرد. او سال ۱۹۸۵ به سراغ «روز مردگان» رفت که کنایهی آشکاری به قدرت طلبی ارتش ایالاتمتحدهی آمریکا بود. داستان این فیلم در پناهگاهی انسانی اتفاق میافتد که در آن سربازان ارتش و دانشمندان از دنیای زامبیهای بیرون ایزوله شدند و به فکر راه حلی برای برون رفت از بحران هستند؛ فارغ از این که خطر قدرت طلبی انسانهای پناهگاه، خیلی بیشتر از زامبیهای بیرون است.
بودجهی ساخت «روز مردگان» ۳.۵ میلیون دلار بود و فیلم توانست در باکس آفیس ۵ میلیون دلار بفروشد. با این حال چند سال بعد به خاطر اکران در پلتفرمهای نمایش خانگی احیا شد. در نهایت این فیلم به خاطر درک درست رومرو از اوضاع و احوال روز جامعه و همچنین جلوههای ویژهی وحشتناکش که توسط تام ساوینی طراحی شده بود با تحسین گستردهای مواجه شد. رومرو این فرانچایز را با سریال «شب مردگان زنده» (Night of the Living Dead) و فیلمهای سینمایی بیشتری ادامه داد اما «روز مردگان» پایان شایستهای برای بهترین سهگانهی مجموعه بود.
۳- تو بعدی هستی (You’re Next)
- سال انتشار: ۲۰۱۱
- کارگردان: آدام وینگارد
- بازیگران: شارنی وینسن، نیکلاس توچی، وندی گلن، جو سوانبرگ
- امتیاز IMDb فیلم: ۶.۵ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز فیلم: ۷۹ از ۱۰۰
«تو بعدی هستی» اسلشر مدرنی است که بازیهای جنایی «جیغ» (Scream) و «هالووین» را به سطح بالاتری میبرد. فیلم زن جوان استرالیایی به نام ارین را دنبال میکند که معشوقش کریسپین را به خانهی آبا و اجدادیشان در میزوری میبرد تا با خانواده اش آشنا شود. رفتار اعضای خانواده با یکدیگر کاملا دوستانه نیست اما در مجموع عجیب و غریب هم به نظر نمیرسد. تا این که قاتلان نقابدار به خانه حمله میکنند و اعضای خانواده را یکی یکی از بین میبرند. ارین تلاش میکند با تکیه به مهارتهایش از این حملات وحشیانه جان سالم به در ببرد.
در این فیلم حملات خونبار و تلههای مرگبار خلاقانه و بیرحمانهای وجود دارد. «تو بعدی هستی» به لطف نگاه تازهاش به ژانر اسلشر با نقدهای مثبتی روبهرو شد؛ به طوری که منتقدان راتن تومیتوز آن را ترکیب تاثیرگذاری از خونریزی بیرحمانه و طنز سیاه دانستند.
با این حال «تو بعدی هستی» در سراسر جهان تنها ۲۶ میلیون دلار فروخت اما مثل سایر گزینههای این فهرست چند سال بعد از طریق پلتفرمهای استریم منتشر شد و تازه در آن دوره بود که توسط مخاطبان بیشتری دیده و با استقبال مواجه شد و در نهایت به عنوان یکی از آثار ترسناک کالت و اسلشر مدرنی لقب گرفت که بیشتر مردم دوستش داشتند.
۲- خزیدن (Slither)
- سال انتشار: ۲۰۰۶
- کارگردان: جیمز گان
- بازیگران: ناتان فیلون، الیزابت بنکس، گرگ هنری، مایکل روکر، جینا فیشر
- امتیاز IMDb فیلم: ۶.۵ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز فیلم: ۸۳ از ۱۰۰
«خزیدن» فیلمی در ژانر کمدی سیاه به کارگردانی جیمز گان است. فرقی نمیکند فیلم را دوست داشته باشید یا نه در هر صورت «خزیدن» در سرگرم کنندگی، فوقالعاده عمل میکند و حتی یک لحظه هم کسلکننده نمیشود. ماجرا دربارهی انگل بیگانهای است که در اثر اصابت یک شهاب سنگ به زمین وارد شهر کوچکی در کارولینای جنوبی میشود. انگل به سرعت وارد بدن مردی به نام گرانت شده و بدن او را به طرز وحشتناکی تحت کنترل خودش درمیآورد. گرانت تسخیر شده زنی را پیدا میکند و انگل را به او انتقال میدهد و او مجبور به پرورش لارو بیگانه میشود. کار تا جایی بالا میگیرد که پلیس محلی برای پیدا کردن مکان گرانت و جلوگیری از تکثیر موجود بیگانه وارد عمل میشود.
«خزیدن» از نظر انتقادی موفق عمل کرد اما یک «بمب باکس آفیس» تمام عیار به حساب میآید؛ در حقیقت این فیلم زمان اکران تنها ۱۲.۸ میلیون دلار فروخت؛ در حالی که بودجهی ساخت آن ۱۵ میلیون دلار بود. شکست مالی فیلم به اندازهای سنگین بود که هالیوود ریپورتر پیشبینی کرد «خزیدن» تا مدت طولانی پایانبخش زیر ژانر کمدی ترسناک خواهد شد. در همان مقاله الی راث کارگردان مشهور ژانر ترسناک دربارهی ماهیت هولناک فروش پایان این فیلم کمدی ترسناک صحبت کرد: «در چند سال آینده هیچ کسی قرار نیست «عصر یخبندان: ذوب شدن» (Ice Age: The Meltdown) را تماشا کند، در عوض همه دیویدی «خزیدن» را تماشا خواهند کرد». البته در حال حاضر سرویسهای استریم جایگزین دیویدی شدند ولی بدون شک الی راث اشتباه نمیکرد و کاملا درست حدس زده بود. تنها یک دهه طول کشید تا منتقدان «خزیدن» را به عنوان اثری تاثیرگذار در زیر ژانر کمدی ترسناک دوباره بررسی کنند و نشریاتی مثل اینترتینمنت ویکلی آن را یک فیلم کلاسیک کالت بنامند.
۱- موجود (The Thing)
- سال انتشار: ۱۹۸۲
- کارگردان: جان کارپنتر
- بازیگران: کرت راسل، ویلفورد بریملی، تی کی کارتر، کیث دیوید، دیوید کلنون
- امتیاز IMDb فیلم: ۸.۲ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز فیلم: ۸۳ از ۱۰۰
«موجود» جان کارپنتر که ابتدای همین مقاله هم در موردش نوشتیم، روایتگر داستان یک بیگانهی متخاصم است که در سطح میکروسکوپی به بدن کارکنان پایگاهی تحقیقاتی در قطب جنوب نفوذ میکند. سلولهای موجود بیگانه کمکم تمام بدن میزبان را درگیر و در نهایت او را به هیولایی خونخوار تبدیل میکنند. کارکنان این پایگاه به رهبری فردی به نام مک ریدی (کرت راسل) تلاش میکنند تشخیص دهند کدام یک از خدمه واقعی است و کدام یک موجود بیگانهی شبیهسازی شده. ترس، تنش و اضطراب «موجود» در ژانر وحشت کمنظیر است.
علیرغم این که «موجود» در حال حاضر به عنوان یکی از شاهکارهای ژانر ترسناک شناخته میشود اما هنگام اکران با واکنشهای انتقادی بسیار بدی روبهرو شد که به دلیل خشونت احشایی افسار گسیختهای بود که به باور بعضی منتقدان فقط در جهت کسب پول بیشتر در فیلم استفاده شده بودند. همچنین طرح داستانی «موجود» بیش از حد کهنه و سادهانگارانه نامیده شد. آلن اسپنسر منتقد مجلهی Starlog آن را به فیلم دو ساعتهی تست گریم تشبیه کرد و کارپنتر را به نداشتن بینش و داستان مشخص متهم کرد. مخاطبان فیلمهای ترسناک هم از «موجود» استقبال نکردند و فیلم با ۱۹.۶ میلیون دلار به اکرانش پایان داد.
در نهایت «موجود» در دوران مدرن به عنوان اثری متفاوت شناخته شد و بسیاری تاثیر فرهنگی آن بر ژانر ترسناک را مجددا بررسی کردند. منتقدان امروزی از این فیلم به عنوان «کلاسیک پارانوئیدی» یاد میکنند که استانداردهای جدیدی را برای آثار مهیج علمی- تخیلی تعریف کرد. گیرمو دل تورو فیلمساز معروف در یک رشته توئیت از «موجود» جان کارپنتر تمجید کرد. او در یکی از این توئیتها نوشت: «نکته طنزآمیز ماجرا این است که اکثر منتقدان در آن دوره نسبت به فضایل داستان و شخصیتها کاملا کور بودند».
منبع: looper