به نقل از دیجیکالا:
دهه ۹۰ میلادی زمان بسیار خاصی بود. در آن زمان، دولت کلینتون راس کار بود و فیلمهای ترسناک زیادی اکران میشدند. البته اکران و انتشار این فیلمها همیشه و حتی امروزه هم رونق داشته است. تولید آنها ارزان است، داستانهایشان چندان شگفتانگیز نیستند و وقتی هم ریتم داستان کند شود، کافی است تا خشونت یا برهنگی را وارد عناصر روایت کنید و سود حاصل از آن را ببینید. مطمئنا در آن زمان هم فیلمهای ترسناک عالی وجود داشتهاند. «سکوت برهها»، «جیغ» و «کابوس جدید» تنها چند مورد از این آثار هستند. با این حال، به همان اندازه که این فیلمها تحسین منتقدان و فروش گیشه را به همراه داشتند، تعداد زیادی فیلم ترسناک قوی و شایسته دیگر هم وجود داشتند که آنطور که باید از سوی منتقدان یا تماشاگران مورد توجه قرار نگرفتند.
سلیقه مخاطبان کاملا متغیر و از فرد به فرد متفاوت است. مردم زمان و پول خود را صرفا برای دیدن فیلمهای خاصی اختصاص میدهند. با این حال، همیشه عناوینی هستند که کیفیت خوبی دارند اما مورد توجه قرار نمیگیرند. البته شاید هم مورد توجه قرار گیرند اما این تنها چیزی است که نصیبشان میشود، زیرا به هر حال آنطور که باید در جامعه و بین مخاطبان عمومی دیده نمیشوند. این موضوع در ژانر ترسناک که طرفداران اندکی هم دارد بیشتر صدق میکند. دقیقا به همین دلیل است که این لیست از فیلمهای ترسناک دهه ۹۰ جمعآوری شده تا بیشتر به آنها توجه کنید.
- ۱۵ فیلم ترسناک که برای تماشای دوبارهشان باید دل و جرات زیادی داشته باشید
- ۹ فیلم ترسناک خانواده پسند؛ از انیمیشن «هتل ترانسیلوانیا» تا «آروارهها»
- ۱۰ فیلم ترسناک برتر در زیرژانر گوتیک؛ وهمانگیز و سرشار از دلهره
۱۲. آینه، آینه (Mirror, Mirror)
- کارگردان: مارینا سارجنتی
- بازیگران: رینبو هاروست، کارن بلک، کریستن داتیلو
- تاریخ انتشار: ۱۹۹۰
- امتیاز راتن تومیتوز: ۵۸ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۵.۶ از ۱۰
این فیلم ترسناک فراطبیعی ممکن است چندان محبوب نباشد اما مطمئنا بیننده را دچار ترس و لرز میکند. داستان درباره مگان (رینبو هاروست) است که پس از نقل مکان خانوادهاش به یک شهر جدید، با آینهای با قدرتهای شیطانی مواجه میشود. شخصیت مگان با مهار قدرتهای آینه شروع به تغییر میکند و در ادامه، با نیروهای فراطبیعی خود باعث مرگ نزدیکانش میشود.
فیلم در نهایت با زنده ماندن نیکی به عنوان آخرین بازمانده و فداکاری مگان به پایان میرسد. این فیلم ترسناک چندان مورد تحسین قرار نگرفت اما الهامبخش ۳ دنباله شد. این به خودی خود نشان میدهد که «آینه، آینه» (حتی اگر جزو فیلمهای بزرگ ژانر وحشت هم نباشد) مخاطبان خاص خود را دارد.
۱۱. در کام جنون (In The Mouth of Madness)
- کارگردان: جان کارپنتر
- بازیگران: سم نیل، جودی کارمن، یورگن پروخوف
- تاریخ انتشار: ۱۹۹۴
- امتیاز راتن تومیتوز: ۵۸ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۱ از ۱۰
جان ترنت (سم نیل) باید درباره ناپدید شدن نویسنده ژانر ترسناک، ساتر کین (یورگن پروخوف) تحقیق کند اما خیلی زود متوجه میشود که این مورد شبیه پروندههای معمولی نیست. ظاهرا دستنوشتههای توصیفی و وحشتناک کین، کمی بیش از حد واقعی هستند و در واقع به دریچهای برای وقوع اتفاقات جهنمی یا چیزی شبیه به آن تبدیل شدهاند. اگر از طرفداران جان کارپنتر هستید فیلم مورد علاقه شما از بین آثار او هرچه که باشد، نمیتوانید این فیلم را دوست نداشته باشید.
پس چرا زمانی که این اثر در سال ۱۹۹۴ منتشر شد، چندان مورد توجه قرار نگرفت؟ چرا در گیشه داخلی کمتر از ۹ میلیون دلار فروش داشت؟ چرا کارپنتر از سال ۲۰۱۰ فیلم جدیدی نساخته است؟ دلایل مختلفی برای نادیده گرفته شدن «در کام جنون» وجود دارد. شاید یک فیلم ترسناک پست مدرن در اواسط دهه ۹۰ میلادی آن چیزی نبود که مردم میخواستند. به هر حال، این فیلم به اندازه کافی جذاب است که در بین آثار قوی این کارگردان جای بگیرد.
۱۰. بازگشت مردگان زنده ۳ (Return of the Living Dead 3)
- کارگردان: برایان یوزنا
- بازیگران: ملیندا کلارک، ترور ادموند، کنت مکورد
- تاریخ انتشار: ۱۹۹۳
- امتیاز راتن تومیتوز: ۵۵ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۵.۹ از ۱۰
این فیلم مانند «شب مردگان زنده» جورج رومرو یک بیانیه سیاسی نیست (مگر این که «بازگشت مردگان زنده ۳» را نوعی بیانیه نظامی-صنعتی ببینید) و بیشتر شبیه اثری کهنه متعلق به دهه ۸۰ است تا فیلمی محصول سال ۱۹۹۳. کرت (ترور ادموند) عاشق جولی (ملیندا کلارک) است. جولی در یک تصادف با موتور سیکلت کشته میشود و کرت از فناوری بازسازی انیمیشنی پدرش، سرهنگ رینولدز (کنت مکورد) استفاده میکند تا او را به زندگی بازگرداند.
نتیجه کار بهتر از چیزی است که او تصورش را میکرد اما تنها مشکل این است که اکنون پدرش و چندین فرد شیطانی به دنبال آنها هستند. «بازگشت مردگان زنده ۳» یک فیلم سرگرمکننده است که به نظر نمیرسد مخاطبان آن را در زمان اکران جدی گرفته باشند. این اثر با بودجهای ۲ میلیون دلاری ساخته شد و ۵۴۰۰۰ دلار فروخت و متاسفانه یکی از آن فیلمهایی است که در بدو اکران، بازنده تلقی شد و دیگر فرصتی برای موفقیت پیدا نکرد.
۹. ارباب آرزوها (Wishmaster)
- کارگردان: رابرت کرتزمن
- بازیگران: اندرو دیوف، رابرت انگلاند، تامی لارن
- تاریخ انتشار: ۱۹۹۷
- امتیاز راتن تومیتوز: ۲۵ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۵.۸ از ۱۰
چگونه میتوان فیلمی را که توسط آنگوس اسکریم روایت میشود و رابرت انگلاند، کین هادر و تونی تاد (به تهیهکنندگی وس کریون افسانهای) در آن بازی میکنند، دوست نداشت؟ «ارباب آرزوها» با فروشی نزدیک به ۱۶ میلیون دلار در گیشه نشان داد که این امر کاملا ممکن است. ساخت این فیلم فقط ۵ میلیون دلار هزینه داشت و کاملا واضح است که این اثر احتمالا برای افراد خاصی پولساز بوده است. این فیلم در واقع، در هفته اولیه اکران در سپتامبر ۱۹۹۷ رتبه سوم گیشه را به خود اختصاص داد. همچنین سه دنباله برای آن ساخته شد و مطمئنا داستانی دارد که مردم به تماشای ادامه آن اهمیت میدهند.
این داستان بر روی شخصیتی به نام جین متمرکز است. جین به عنوان ارباب آرزوها میخواهد بشریت را نابود کند. الکساندرا (تامی لارن) او را آزاد میکند و هدف جین این است که روح او را تسخیر و در ادامه، بسیاری از همنوعان خود را بر روی زمین آزاد کند. داستان «ارباب آرزوها» به کارگردانی عالی رابرت کرتزمن ساده است. شاید عدم استقبال از ارباب آرزوها صرفا به این دلیل باشد که فیلمهای ترسناک در آن زمان چندان مورد توجه نبودند. کامیککان رویداد مهمی نبود و فیلمهای این ژانر استثنا بودند و نه قاعده. شاید شاهد این باشیم که این فیلم در آینده به نوعی بازسازی شود.
۸. کرونوس (Cronos)
- کارگردان: گیرمو دل تورو
- بازیگران: ران پرلمن، فدریکو لوپی، کلودیو بروک
- تاریخ انتشار: ۱۹۹۳
- امتیاز راتن تومیتوز: ۸۹ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۶.۷ از ۱۰
اولین فیلم گیرمو دل تورو، «کرونوس»، اکنون به عنوان یک فیلم نسبتا افسانهای شناخته میشود. با این حال، زمانی که در سال ۱۹۹۳ منتشر شد، چندان مورد توجه قرار نگرفت. این داستان درباره یک مکانیزم عجیب و غریب است که به افراد زندگی ابدی میبخشد و فیلم با مضمون جاودانگی بازی میکند. این اثر با حضور بازیگرانی مانند فدریکو لوپی و ران پرلمن، نظریه چشمه جوانی را بررسی میکند. «کرونوس» نیز با وجود جلوههای بصری خیرهکننده و چشمانداز واقعی خود آنطور که باید و شاید دیده نشد.
شاید به این دلیل که در سال ۱۹۹۳ منتشر شد و تحتالشعاع سگهای انباری و چندین فیلم جذاب دیگر قرار گرفت و همین زمانبندی موجب شکست این فیلم مستقل شده است. به نظر میرسد که «کرونوس» مورد احترام کسانی است که حداقل آن را یکبار دیدهاند اما جدای از این موارد، این فیلم به یک اثر تاثیرگذار تبدیل شده است و همین قضیه مقداری از درد شکست را کاهش میدهد. شاید هم گیرمو دل تورو خودش هم دوست نداشته که این فیلم در آن زمان به موفقیت برسد، کسی چه میداند؟!
۷. گربهای در مغز (A Cat in the Brain)
- کارگردان: لوسیو فولچی
- بازیگران: لوسیو فولچی، دیوید تامپسون، برت هالزی
- تاریخ انتشار: ۱۹۹۰
- امتیاز راتن تومیتوز: ۶۰ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۵.۵ از ۱۰
شاید با خود فکر کنید که فیلمی با چنین عنوانی، به خصوص با توجه به ماهیت منحصر به فرد این نوع برداشتهای پست مدرن از فیلمهای ترسناک، باید در سال ۱۹۹۰ موفقتر عمل میکرد. لوسیو فولچی نقش خودش را به عنوان کارگردان فیلمهای ترسناک بازی میکند. فولچی به دلیل ارتباطش با این نوع مطالب و منابع، سوالات و ابهامات زیادی درباره هویت خودش دارد. بنابراین به روانپزشک مراجعه می کند. فقط یک مشکل به وجود میآید. روانپزشک از تصورات و ایدههای وحشتناک فولچی الهام میگیرد، تا جایی که در زندگی واقعی مرتکب اعمالی شیطانی میشود. به نظر میرسد که این فیلم با بودجه تخمینی حدود ۱۰۰ هزار دلار، در گیشه ایتالیا و در سیستمهای خانگی، حداقل از نظر مالی به سود رسیده باشد.
سوال اصلی اینجاست که چرا منتقدان اندکی از این فیلم استقبال کردند؟ بسیاری از افراد حتی روحشان هم از وجود چنین اثری خبر ندارد. شاید این فیلم خارجی با ماهیت خودارجاعی خود (مانند «کابوس جدید» وس کریون) تماشاگران را جذب نکرده است. البته طرفداران واقعی ژانر ترسناک (که از قضا منتقد هم هستند) وقتی این اثر را ببینند، متوجه ارزش بالایش خواهند شد. در نهایت، باز هم نمیدانیم که چرا «گربهای در مغز» موفق نشد.
۶. نیمه تاریک (The Dark Half)
- کارگردان: جورج رومرو
- بازیگران: تیموتی هاتن، مایکل روکر، امی مدیگان
- تاریخ انتشار: ۱۹۹۳
- امتیاز راتن تومیتوز: ۵۹ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۶ از ۱۰
تیموتی هاتن در این فیلم در نقش مردی که نیمه واقعا تاریکی در ذهنش دارد بسیار عالی است. هاتن نقش تاد بومونت را بازی میکند که یک رماننویس است که از نام مستعار جورج استارک برای نوشتن داستانهای کوتاه و پرفروش استفاده میکند. او همیشه هویت خود را از دیگران مخفی نگه داشته است اما این راز در ادامه برملا میشود و فردی که حقیقت وجودی او را میداند شروع به باجگیری از وی میکند. تاد نام مستعار خود را کنار میگذارد اما خیلی زود متوجه میشود که خلاص شدن از دنیای گذشتهاش به این راحتیها نیست. مایکل روکر و امی مدیگان در این اثر ترسناک با هاتن همبازی هستند. این اثر در واقع شاهکاری از استاد ژانر ترسناک، جورج رومرو است.
امضا و سبک خاص او در سراسر این داستان وحشتناک قابل مشاهده است اما آن را مخدوش نمیکند. پس این فیلم محصول ۱۹۹۳ چگونه در فهرست فیلمهایی قرار گرفت که در زمان خود مورد توجه قرار نگرفتند؟ صادقانه بگوییم که این مسئله شاید بیشتر به ابهامات و سلایق بازار سینما مربوط باشد. شاید تیموتی هاتن آن کسی نبود که تماشاگران دوست داشتند در این نقش ببینند. شاید لشکر هواداران رومرو بیشتر طرفدار اثری مانند «شب مردگان زنده» بودند و حوصله آثار عمیق را نداشتند. دلیلش هرچه که باشد، این فیلم باید بیش از ۱۰ میلیون دلار فروش میکرد.
۵. افق رویداد (Event Horizon)
- کارگردان: پل وس اندرسون
- بازیگران: سم نیل، لارنس فیشبرن، جولی ریچاردسون
- تاریخ انتشار: ۱۹۹۷
- امتیاز راتن تومیتوز: ۳۱ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۶.۶ از ۱۰
برای تماشای این فیلم باید عاشق داستانهای فضایی و مرتبط با سیاهچالهها باشید که در آینده اتفاق میافتند. لارنس فیشبرن نیز در این فیلم نقشآفرینی میکند و داستان این اثر در سال ۲۰۴۷ روایت میشود. یک سفینه فضایی گمشده هفت سال پس از اولین سفر خود به مقر فرماندهی بازمیگردد. افراد و مسئولان مقر این سفینه را بررسی میکنند و در ادامه متوجه میشوند که ناپدید شدن هفت ساله آن تصادفی نبوده است. اتفاقات عجیبی رخ میدهد و این سفینه به اتاق مرگ این افراد تبدیل میشود. «افق رویداد» به کارگردانی پل وس اندرسون، یک داستان علمیتخیلی محسوب میشود که به بهترین شکل ممکن ساخته شده است. قطعا انتظار چیزی کمتر از این نیز از کارگردان فیلمهای «رزیدنت اویل» و «بیگانه در برابر غارتگر» نمیرود.
«افق رویداد» فیلمی تلخ، سورئال و از نوع آثار به اصطلاح پاپ کورنی با بودجه کلان است که احتمالا امروزه استودیوها به دلیل عدم قابلیت درآمدزایی از آنها استقبال نمیکنند. این فیلم با بودجه ۶۰ میلیون دلاری تنها ۲۷ میلیون دلار در آمریکا فروش داشت. چرا افراد طرفدار ژانر علمیتخیلی آن را نپسندیدند؟ شاید آنها این نوع داستانهای علمیتخیلی را دوست ندارند. ممکن است عجیب به نظر برسد اما شاید این مخاطبان فیلمهایی مانند آرماگدون و اثر عمیق را (که یک سال بعد اکران شدند)، بیشتر از یک داستان فلسفی و عجیب دوست دارند.
۴. افسانه محلی (Urban Legend)
- کارگردان: جیمی بلنکس
- بازیگران: جرد لتو، آلیشیا ویت، ربکا گیهارت
- تاریخ انتشار: ۱۹۹۸
- امتیاز راتن تومیتوز: ۲۴ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۵.۶ از ۱۰
این فیلم با وجود داشتن دو دنباله چندان مورد استقبال قرار نگرفت. این داستان بینظیر در سال ۱۹۹۸ درباره نوجوانانی است که یک قاتل، آنها را در محوطه دانشگاه تعقیب میکند. فیلم به یک افسانه محلی واقعی گره میخورد و در واقع یک اثر بسیار خوش ساخت است. این فیلم با بازیگرانی مانند جرد لتو، ربکا گیهارت، جاشوا جکسون و رابرت انگلاند (که نقش یک پروفسور را ایفا میکند) مبتکرانه، ترسناک، سرگرمکننده و جذاب است.
این پروژه با کشت و کشتارهای جالب و به کارگردانی جیمی بلنکس در واقع رای اعتماد بالایی از طرفداران به مبلغ ۷۲ میلیون دلار دریافت کرد که این رقم با توجه به بودجه ۱۴ میلیون دلاری در اواخر دهه ۹۰ میلادی بسیار قابل احترام است. به نظر میرسد منتقدان احساسات سختتری نسبت به این فیلم داشتند و نمره این اثر در راتن تومیتوز ۲۱ است.
۳. آدمهای زیر پله (The People Under the Stairs)
- کارگردان: وس کریون
- بازیگران: برندن آدامز، اورت مکگیل، وندی رابی
- تاریخ انتشار: ۱۹۹۱
- امتیاز راتن تومیتوز: ۷۰ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۶.۴ از ۱۰
این فیلم عمدتا ناشناخته از استاد ژانر ترسناک، وس کریون نیز چندان مورد توجه منتقدان قرار نگرفت. البته با توجه به فروش ۳۱ میلیون دلاری آن در گیشه (با بودجه ۶ میلیون دلاری) میتوان ادعا کرد که «آدمهای زیر پله» تمام توجه مورد نیاز خود را در جایی که بیشترین اهمیت را دارد، دریافت کرده است. با این حال، چیزی درباره این فیلم وجود دارد که تماشاگران را از آن دور میکند. این فیلم با الهام از یک اتفاق واقعی که در آن سارقان وارد خانهای میشوند و تعدادی بچه را که توسط والدینشان حبس شده بودند، پیدا میکنند، ساخته شده است. پسر جوانی قصد دارد با کمک دوست خواهرش وارد یک خانه شود. آنها با موفقیت داخل خانه میشوند اما نمیتوانند از آنجا خارج شوند. این پسر جوان متوجه میشود که افراد عجیب و خطرناکی در این خانه زندگی میکنند و پس از آن همه چیز تغییر میکند.
«آدمهای زیر پله» به عنوان یک فیلم نسبتا مهم به دلیل داشتن مضامینی درباره اختلاف طبقاتی، در واقع کاری وحشتناک است که آسیبهای اجتماعی جهان را بیان میکند. با این حال و با وجود تمام محاسن آن، منتقدان و تماشاگران به این فیلم امتیاز بالایی ندادهاند. این قضیه مایه شرمساری است، زیرا با توجه به وضعیت امروز جهان، مفاهیمی که در «آدمهای زیر پله» بیان میشود بسیار اساسی هستند.
۲. افسانه سوار بیسر (Sleepy Hollow)
- کارگردان: تیم برتون
- بازیگران: جانی دپ، کریستینا ریچی، کریستوفر واکن
- تاریخ انتشار: ۱۹۹۰
- امتیاز راتن تومیتوز: ۷۰ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۳ از ۱۰
انتظار میرود که این فیلم ترسناک گوتیک با حضور نامهای بزرگی مانند جانی دپ و کریستینا ریچی و البته کارگردانی تیم برتون به موفقیت بزرگی رسیده باشد اما متاسفانه «افسانه سوار بیسر» برخلاف دیگر فیلمهای برتون، نقدهای متفاوتی دریافت کرد. مایک لاسال اعتقاد داشت که این فیلم فقط در ظاهر زیباست و به هیچ وجه شبیه کار یک هنرمند نیست. با این وجود، بسیاری از افراد این کار را یک جواهر پنهان میدانند. این فیلم داستانی مرتبط با انتقام و فریبکاری در قرن هجدهم را روایت میکند و از نظر بصری واقعا دلپذیر است. بازسازی این فیلم توسط لیندزی بیر شاید این روایت را به شهرت و موفقیتی که شایسته آن است برساند.
۱. جنگیر ۳ (The Exorcist III)
- کارگردان: ویلیام پیتر
- بازیگران: جورج اسکات، جیسون میلر، برد دوریف
- تاریخ انتشار: ۱۹۹۰
- امتیاز راتن تومیتوز: ۵۸ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۶.۵ از ۱۰
جورج اسکات در این فیلم نقش ستوان کیندرمن را بازی میکند که لیجی کاب بزرگ در سال ۱۹۷۳ در «جنگیر» نقش وی را به خوبی ایفا کرد. «جنگیر ۳» ترسناک و پلیسی است و کیندرمن به بررسی یک سری قتلهای زنجیرهای میپردازد که یک قاتل را به یاد او میآورد که ۱۵ سال قبل درگذشته است. بیشتر صحنههای اکشن در یک بخش روانپزشکی وحشتناک اتفاق میافتند. «جنگیر ۳» بازیگرانی خوبی مانند اسکات، جیسون میلر، برد دوریف و اد فلاندرز دارد و پایانی تلخ و خاص را برای مخاطبان رقم میزند که آنها را به یاد فیلم اصلی میاندازد.
«جنگیر ۳» را با بودجه ۱۱ میلیون دلاری و درآمد ناخالص ۳۹ میلیون دلاری باید تا حدودی یک اثر موفق در مقایسه با «جنگیر ۲» دانست. این فیلم با توجه به روند تولید عجیب چهارمین فیلم از این سری (که در آن پل شرایدر صندلی کارگردانی خود را به رنی هارلین سپرد) بسیار بهتر از باقی دنبالهها به نظر میرسد. البته منتقدان از این فیلم متنفر نبودند اما دوستش هم نداشتند. راستش را بخواهید، مشکل «جنگیر ۳» مربوط به کیفیت، کارگردانی یا طرح داستان نیست، بلکه در رابطه با نحوه ادامه روایت یک فیلم خاص و ماندگار و تاثیرگذار است. هرچند به نظر احمقانه میرسد که هر فیلمی با آثار قبل و بعد آن مقایسه شود. با این حال، «جنگیر ۳» به اندازه بقیه فیلمهای این فرانچایز (اگر نه بیشتر) به زیبایی فیلم اصلی است.
منبع: movieweb