به نقل از دیجیکالا:
معمولاً کسی که میخواهد سمت موسیقی برود اگر از پیش نبوغ و بنابراین هدف خاصی نداشته یا خانواده او را به سمت بخصوصی سوق نداده باشند یا اگر از پیش سازی در خانه نداشته باشد، گیتار اولین سازی است که انتخاب میکند یا برایش انتخاب میکنند؛ گیتاریستشدن آرزویی عمومی است. خب این برای یک امریکایی شاید انتخابی طبیعی باشد؛ اینکه محبوبیت عمومی گیتار، از زمان ورودش به این منطقه، بیشتر از طریق ارمنیها (که سینما را هم بین ما آوردند)، دربارهی ما هم صدق میکند، رازی است که در این ساز نهفته است. گیتار در دستهی سازهای زهی قرار میگیرد و اگر به ریشهی لاتین آن که به معنای سیهتار (یا همان سهتار) است دقت کنیم، متوجه میشویم که گیتار در واقع نسخهی غربی سهتار و سیتار شرقی است. گیتار در ایران همزمان با ورود فرهنگ غربی میان جوانان محبوب شد و این محبوبیت، موسیقی پاپ ایرانی و بعدها راک ایرانی را شکل داد. محبوبیت گیتار و گیتاریست تا به امروز همچنان ادامه دارد.
البته گیتار و تنظیم موسیقی گیتارمحور تنها به این سبکهای موسیقی محدود نشد و به مرور زمان، به آنچه امروز به نام موسیقی تلفیقی ایرانی میشناسیم هم راه پیدا کرد. این چنین است که به یکباره در تنظیم کار خوانندهای مثل همایون شجریان که موسیقی کلاسیک ایرانی کار میکند، صدای گیتار الکتریک میشنویم؛ همانطور که مثلاً سهتار در ترکیب با سبک و ریتمهای غربی باعث تولد شکل دیگری از موسیقی تلفیقی ایرانی شد. نتیجه اینکه، اینها هیچیک از هم جدا نیستند. اگر تفاوتی هست به عوامل فیزیکی برمیگردد. خود گیتار غربی هم در طول زمان توسعه یافت و شکلهای دیگری پیدا و صداهای متفاوت و تازهای تولید کرد. اما گیتار را امروز دیگر نمیتوان لزوماً و انحصاراً سازی غربی دانست.
با این حال، سلاطین گیتار، پیشکسوتان این وادی، ایرانی یا اصلاً شرقی نیستند. نباید هم باشند. اما شاید اگر برای مثال از شرق، کشوری مثل ایران در چند دههی اخیر همانقدر که به صنعت سینما در عرصهی داخلی و بینالمللی بها داد و برایش برنامهریزی کرد یا موسیقی سنتی (مشخصاً و طبیعتاً مانور روی موسیقی از سینما کمتر بوده است)، یا اگر رسانهی غربی فضای بیشتری برای دیگران باز میکرد، وضعیت جور دیگری میبود. به هر حال، سر از رسانه درآوردن بستر و پشتوانه و برنامهریزی میخواهد. گیتاریستهایی که نامشان در رسانه بر سر زبانهاست، اغلب امریکایی و بریتانیاییاند، و بیشتر از میان مردان.
به طور کلی، اگر صحبت از گیتاریست خوب یا مهم به میان بیاید، اسمهای که به دنبالش قطار میشوند متعلق به مردان است. به سرعت اسم جیمی هندریکس میآید و چند راکر معاصر دیگر. کمتر کسی میداند مثلاً یک زن سیاهپوست بدعتگذار راک و اند رول بوده اما همه الویس پریسلی را به عنوان «سلطان راک اند رول» میشناسند. جان لنون فقید زمانی اشاراتی به این حقیقت تاریخی، اینکه الویس موسیقیاش را سیاهپوستها (نه لزوماً از یک زن) برداشته، کرده بود.
یا اگر عبارت بهترین گیتاریستهای جهان را بدون اشاره به جنسیت در گوگل سرچ کنید، نتایجی که به آن میرسید، فهرستهایی تماماً دربارهی گیتاریستهای مرد قوی و معروف دنیاست، حتی مقالهی ترکیبی هم نیست. یعنی گیتاریستهای زن و مرد را یکجا کنار هم پیدا نمیکنید، باید به صورت تفکیکشده با اشارهی مستقیم به جنسیت پیدایشان کنید. به همین خاطر، این مقاله را به انتخاب شخصی به شاخصترین و به طور دقیقتر، تأثیرگذارترین زنان و مردان گیتاریست جهان البته در سبک راک، جز و بلوز اختصاص دادهایم؛ گیتار ساز محبوبی در هزاران ژانر موسیقی است، و به همین خاطر، آمیختن تمام سبکها هوشمندانه نیست. فهرست را با خانمها آغاز و با آقایان تمام میکنیم. قطعاً این فهرست کامل نیست، بنابراین شما هم برای ما از گیتاریستهای محبوب خودتان بنویسید.
بهترین گیتاریستهای زن
۱. خواهر روزتا ثارپ
تقریباً تمام فهرستهای بهترین گیتاریستهای زن جهان با خواهر روزتا ثارپ شروع میشوند. چرا؟ چون اگر روزتا نابین ملقب به خواهر روزتا ثارپ نبود، جهان راک اند رول را نمیشناخت. این خواهر روزتا ثارپ بود که دیستورشنهای سنگین را به گیتارش اضافه کرد و سنگ بنای بلوز الکتریک شد. خواهر روزتا ثارپ، متولد ۱۹۱۵ در خانوادهای مذهبی از آرکانزاس امریکا، مادرخواندهی راک اند رول، به تنهایی شیوهای تازه را در نوازندگی گیتار خلق کرد و منبع الهام اسمهای بزرگی مثل چاک بری، الویس پریسلی، جانی کش، کیث ریچاردز و سایرین شد. ترانههای گاسپل (کلیسایی) او شبیه هیچ چیز دیگری ماقبل خودش نبود؛ ترکیبی منحصربهفرد از کلام معناگرا با زنگ صدای دیستورت کشندهی گیتار الکتریک.
ثارپ در خانوادهای که همه خوانندهی کلیسایی و در کار پنبه بودند متولد شد. به همین خاطر از چهار سالگی گیتار میزد و میخواند. در شش سالگی او به همراه مادرش، که عضو یک گروه مذهبی بود، به سفر میرفت و روی صحنه اجرا میکرد. (آن زمان موسیقی مذهبی بستر و فرصت مناسبی برای حضور زنان بود.) استعداد بینظیر ثارپ در دورهای به شهرت رسید که نژادپرستی در امریکا بیداد میکرد و موزیسینهای زن سیاهپوست بسیار اندک بودند.
اما ثارپ به همراه گروهش (The Jordanaires)، با خوانندگی خاص نمایشی و صدای رؤیاییاش، نقطهی آغاز راک اند رول شد. امضای او تلفیق بلوز و جاز با موسیقی گاسپل بود. ترانههایی مثل «چیزهای عجیبی که هر روز اتفاق میافتد» (Strange Things Happening Every Day) و «تکانم بده» (Rock Me) بعضی از ماندگارترین کارهای او به شمار میروند که قدرت خوانندگی و نوازندگی فوقالعادهی او را نشان میدهند. حتماً اگر به سراغ او میروید، اجراهای تصویریاش را تماشا کنید.
۲. جونی میچل
با نه جایزهی گرمی، جونی میچل، یکی از مهمترین گیتاریستهای زن دنیا و یکی از بزرگترین چهرههای تاریخ موسیقی مدرن است که نمیتوان به سادگی از اسمش گذشت. به باور متخصصان امر، جونی میچل تأثیرگذارترین و مهمترین خواننده و موزیسین زن قرن بیستم به حساب میآید. میچل متولد ۱۹۳۴ از شهرستان کوچکی در کانادا توانست بر تمام مشکلاتی که سرنوشت بر سر راهش قرار داد، از یک بیماری فلجکننده در کودکی تا جوانیِ در مضیقهی مالی، غلبه کند و به یک اسطورهی زندهی تاریخ تبدیل شود.
میچل به عنوان یک سنتگریز و یک دگراندیش که مستقل و تک و تنها کار خودش را میکرد، با ترانههای احساسی اقناعکننده، صدای انگیزیشی و گیتار نواختنش که شنونده را به عالم خیال میبرد، سنتشکنی کرد. کارهای معروف و ترانهنویسی پیچیدهی او هنرمندان بنام زیادی را به سمت موسیقی و مسیری که امروز به آن رسیدند سوق داد. باب دیلن، پرینس، بیورک و تیور سوئیف همگی اعلام کردهاند که میچل یکی از کسانی بوده که روی کارشان تأثیر جدی گذاشته است.
میچل را در نوازندگی گیتار به کوک نامتعارف، استفاده از کاپو، فینگرپیکینگ ظریف، ضربههای تقهای به گیتار و نقطهپدالهایش میشناسند. دلیل گرایش او به کوک آزاد تا حدی به خاطر بیماری فلج اطفال در کودکیاش است که دست چپش را ضعیف کرد و این برایش نواختن آکوردهای متعارف را سخت میکند. بنابراین، وقتی زندگی با او بد تا کرد، این گیتاریست خودآموخته راه خودش را رفت و سبکی را به وجود آورد که بعدها موزیسینهای دیگر دوست داشتند تقلید کنند. و بدین شکل، کسی مثل باب دیلن متولد شد، که نامش بیشتر بر سر زبانهاست، در حالی که جونی میچل را شاید تنها حرفهایهای موسیقی بشناسند. جونی میچل را به لحاظ تکنیکی برجسته نمیدانند اهمیت او در خلاقیتش در استفاده از گیتار آکوستیک است، به گفتهی خودش تا به امروز با پنجاه و یک مدل کوک مختلف نوازندگی کرده است.
۳. مادر میبل کارتر
اگر شما خودتان را بیسیست (نوازندهی گیتار باس) میدانید، باید با تکنیک اسکرچ یا ثامب براش خانوادهی کارتر که (که به نام Carter Scratch یا Thumb Brush معروف است) آشنا باشید؛ این تکنیک منسوب به مادر میبل کارتر است که در واقع کمک کرد گیتار در آرانژمان کارها به ساز لید تبدیل شود. کسی نمیداند او چگونه به این تکنیک رسید. اما اگر این تکنیک خلاقانهی گیتارنوازی مادر میبل کارتر نبود موسیقی کانتری غربی آنچه امروز هست نبود. تا پیش از او گیتار را فقط برای ریتم در پسزمینه استفاده میکردند. او ملودی را با سیمهای باس مینواخت اما ریتم را روی سیمهای زیر میگرفت.
مادر میبل کارتر، با نام اصلی میبل ادینتگون، متولد ۱۹۰۹ از ویرجینیای امریکا، در سیزده سالگی به صورت گوشی گیتار را یاد گرفت. بعد از ازدواجش با ازرا کارتر، او عضو گروه «خانوادهی کارتر» شد که گفته میشود انقلابی در موسیقی کانتری و فولکور امریکایی به پا کردند. دختر او جون کارتر و دامادش جانی کش را هم که حتماً به لطف فیلم اسکاری «واک د لاین» (Walk the Line) میشناسید، (عنوان این فیلم در واقع برگرفته از نام ترانهای متعلق به خانوادهی کارتر است و جانی کش آن را بازخوانی کرده بود) هر دو از چهرههای شاخص موسیقی کانتریاند که میراث پربار میبل کارتر را حفظ کردند. ولی باز هم نام جانی کش را بیشتر از جون کارتر و مادرش میشنویم.
۴. جنیفر بتن
طرفداران «سلطان پاپ»، مایکل جکسون، در دورهای از حرفهی او که سعی داشت بیشتر راک کار کند و گیتار الکتریک را در تنظیم کارهایش پررنگتر کرد، احتمالاً به جز اسلش، تصویر گیتاریستی با موهای بلوند پفدار و پوشش عجیب و غریب را، به سبک تمام پانکهای آن دوره، که تشخیص مرد و زن از هم را کمی سخت میکرد، خوب به خاطر دارند. جنیفر بتن با آن ریفها و سولوهای جانانه کاری میکرد که هیچکس دیگری نمیتوانست بکند. مهارت تندنوازی حیرتانگیز و تکنیک تپینگ با دو دست او یک گردان طرفدار وفادار را برای او به ارمغان آورد و الحق که سزاواراش بود.
جنیفر بتن متولد ۱۹۵۷ از نیویورک امریکا با نوازندگی تکنیکی و رؤیایی بینظیرش در تور کنسرتهای دههی هشتاد و نود میلادی مایکل جکسون (سولونوازی او در ترانهی Dirty Diana یا Beat it قطعاً برای موسیقیدوستان نسل هزاره به یادماندنی است) نه فقط در ایالات متحده که دیگر نقاط دنیا از جمله ژاپن به شهرت رسید. او بعد از آن در کنار گیتاریست اسطورهی بریتانیایی، جف بک، قرار گرفت و از سال ۱۹۹۹ تا ۲۰۰۱ هم با او آلبوم ضبط کرد هم روی صحنه رفت. جز نواختن گیتار لید و ریتم، بتن ترانه هم میسازد.
۵. بانی ریت
نمیتوان فهرستی از گیتاریستهای زن مهم دنیا معرفی کرد و اسمی از بانی ریت، این موزیسین مستقل ده بار گرمی برده، نیاورد. بانی ریت متولد ۱۹۴۹ از کالیفرنیای امریکا با اسلاید نوازی استثنایی، صدا و خوانندگی منحصربهفرد، و موسیقی ترکیبیاش از بلوز، راک، فولک و کانتری، سالیان سال است که از شیفتگان موسیقی دل میبرد.
منبع الهام بانی، ممفیس مینی، یکی از مهمترین گیتاریستهای زن دنیاست که از دههی بیست تا چهل میلادی، در واقع در اوج تبیعیض جنسیتی و نژادی، چهرهای شاخصی در موسیقی بلوز امریکا بوده است. ریت خود از سویی همچون پیشکسوتش، که برای موسیقی باید مبارزه میکرد، الگوی گیتاریستهای زن بسیاری شد و موفقیتش، راه را برای نسلهای بعدی هموار کرد. مجلهی رولینگ استونز در فهرست صد خوانندهی برتر تمام دوران، رتبهی پنجاهم و در فهرست صد گیتاریست برتر تمام دوران رتبهی هشتاد و نهم را به بانی ریت داده است.
حضور افتخاری:
- ممفیس مینی
- الیزابت کاتن
- مریل اندرسون
- لیتا فورد
- جون بائز
بهترین گیتاریستهای مرد
۱. جیمی هندریکس
جیمی هندریکس از بدو تولد جنگنده بود. او سال ۱۹۴۲ در خانوادهای فقیر متولد شد که نه پول چندانی داشتند و نه خانهای و شبها را در هتلهای ارزانی میخوابید که مادر و پدرش پیدا میکردند. هندریکس که جزو باشگاه منحوس بیست و هشت سالههاست و خیلی زود از دنیا رفت، از هشت سالگی با دستهی جارو کشف کرد که میخواهد گیتاریست شود. همان زمان در نامهای با نثری خوب از مسئولان مدرسه خواست که به او کمک کنند گیتار بخرد، اما آنها درخواستش را رد کردند، و هندریکس بعد از این رفت به دنبال رؤیایش تا به نقطهای برسد که ظرف تنها چهار سال شهرت عمومی بتواند دنیای گیتار را به کل دگرگون کند. (مرگ زودهنگام او در کنار خدماتی که در مدتی کوتاه به جهان موسیقی راک کرد، در سرآمد بودن اسم او میان گیتاریستها بیتأثیر نیست.)
او یکی از اولین کسانی بود که افکت و سیستم ویبره را به جهان گیتار اضافه کرد. اصلاً محبوبیت گیتار فندر Stratocaster که هنوز هم باپرجاست، به این خاطر است که هندریکس این ساز را مینواخت. الگوهای هندریکس در موسیق راک اند رول هنرمندان پیشرویی همچون لیتل ریچارد، چاک بری و الویس پریسلی بودند؛ «اولینهای» زیادی به خاطر نوآوریهای هندریکس در نواختن گیتار به نام او ثبت شده است. مثلاً همان استفاده از یک سری افکتهای خاص، یا عدم استفاده از آکورد بار یا نواختن همزمان ملودی و هارمونی روی ساز یا وارونه نواختن گیتار راستدست. سبک او ترکیبی است از بلوز، راک بریتانیایی، موسیقی فولکلور امریکایی، جز و راک. همهی این ویژگیها زمانی او را به گرانترین گیتاریست جهان تبدیل کرد.
۲. اریک کلاپتون
همه اریک کلاپتون را میشناسند. عدهای او را اولین یا دومین گیتاریست برتر جهان میدانند (در فهرست رولینگ استونز او مقام دوم را به خود اختصاص داده است)، و او تنها کسی است که تا به حال سه بار به سالن مشاهیر راک اند رول دعوت شده است. حتی اگر خود کلاپتون را دوست نداشته باشید، گروههایش مثل The Yardbirds، Cream، Blind Faith، Derek and the Dominos و … را دوست خواهید داشت. اریک کلاپتون، نسخهی معاصر هندریکس، سال ۱۹۴۵ در ساری انگلیس در خانوادهای موسیقایی چشم به جهان گشود. مادربزرگش پیانیست، و پدرش موزیسینی محترم در شهر خودش بود.
این خواننده و آهنگساز را یکی از مهمترین گیتاریستهای بنام تاریخ راک و بلوز میدانند. نقاط قوت او در خلاقیت، همهکاره بودن، و کنترل هارمونیک و تونال اوست. ترانهی Layla او نقطهعطفی در کارنامهاش بود. به گفتهی خودش در کارش از بزرگانی چون مودی واترز و فردی کینگ تأثیر پذیرفته است. مورخان موسیقی، کلاپتون را آن چهرهی شاخصی میدانند که مفهوم اسطوره و مکتب را به شخصیت گیتاریست لید (اصلی) اضافه کرد. بیدلیل نیست که همه او را دوست دارند، و اگر کسی تا این اندازه میتواند به دلهای مردم نفوذ کند، حتماً مهارتی دارد که کمتر کسی از آن برخوردار است.
۳. جف بک
جف بک، با نام اصلی جافری آرنولد بک، گیتاریست و آهنگساز بریتانیایی، متولد ۱۹۴۴، یکی از تأثیرگذارترین و همهفنحریفترین گیتاریستهای مشهور تمام دوران است. او چنانچه بیوگرافیاش میگوید همیشه دوست داشته گروه موسیقی خودش را داشته باشد، چرا که از نواختن برای دیگران بیزار بود.
جف بک یکی از آن نوازندههایی است که تقریباً هر سبکی را میتواند بنوازد و مهارت تکنیکیاش فوقالعاده است. نوازندگی پیچیده و پرسرعت او در پیشرفت سبک هوی متال و جز راک نقش مهمی داشته، و او امروز الگویی زنده است که منبع الهام گیتاریستهایی چون ادی ول هیلن و ستریانی بوده است. سبک بک و نوآوریهایش در استفاده از افکت Wah Wah میراثی است که تا ابد الگوی گروههای راک پراگرسیو خواهد بود. به این دلیل و دلایل بیشمار دیگر، بک یکی از بزرگترین و محترمترین گیتاریستهای موسیقی راک دانست.
۴. چاک بری
با چاک بری راک اند رول متولد شد، و به همین خاطر او را یکی از بهترین گیتاریستهای تاریخ میدانند. این گیتاریست، خواننده و ترانهساز امریکایی متولد ۱۹۲۳، منبع الهام موزیسینهای بسیاری که بعدها خود به نام و شهرتی رسیدند، بوده است.
نقاط قوت او در ظرفیت خلاقانهی بالای او و تکنیک قابل قبولش است. میراث او چیزهایی است که به موسیقی راک اند رول اضافه کرده است، که تقریباً تمام گیتارستهای بعد خودش را در ترانهها و سولوهای گیتارشان تحت تأثیر قرار داده است.
خلاقیت بری او را به این سمت سوق دارد که موسیقی کانتری، سوئینگ، بلوز و پاپ را با هم درآمیزد و راک اند رول را بیافریند، و روی موسیقی پاپ قرن بیست و یکم تأثیری شاخص داشته باشد. ترانهی او Johnny B. Goode را میتوان یک ترانهی استاندارد تمام تاریخ راک اند رول دانست.
۵. ادی ون هیلن
این موزیسین و گیتاریست هلندی متولد ۱۹۵۵، متأثر از برادر و پدرش، از عنفوان جوانی قدم به مسیر موسیقی گذاشت. او یکی از پیشروها و مروجان تکنیک تپینگ در نواختن گیتار است. او تپینگ را به سطح جدیدی برد که امروز میتوان ردپایش را تقریباً تمام سولوها دید. ون هیلن که در همین سالهای اخیر او را از دست دادیم، تقریباً جزو صدرنشینهای بیشتر فهرستهای برترین گیتاریستهاست. و این بیدلیل نیست.
بسیاری به خاطر مهارتش در تکنیک تپینگ یکی از سولوهای او را بهترین سولوهای گیتار تمام دوران میدانند. خودش میگوید مهارتش را از تماشای نوازندگی استیو هکت از گروه جنسیس و جیمی پیچ آموخته است. ادی ون هیلن سواد آکادمیک موسیقی ندارد؛ نت نمیتواند بخواند. او مخترعی است که میتواند با اختراعاتش از گیتار صدای پیانو دربیاورد. ادی به همراه برادرش الکس گروه موفق Van Halen را به همراه دیوید لی راث خواننده تشکیل دادند.
حضور افتخاری:
- استیوی ری وان
- دیوید گیلمور
- استیو وای
- آلن هولدزورث
- جو ستریانی