به نقل از دیجیکالا:
در ظاهر، انیمیشنهای دیزنی فقط فیلمهای زیبا و سرگرمکنندهای هستند که کودکان و بزرگسالان میتوانند با تماشای آن وقت بگذرانند و لذت ببرند. گاهی اوقات این فیلمها بر اساس افسانههای کلاسیک ساخته میشوند، اما گاهی اوقات هم داستانی کاملا نوین را روایت میکنند. هر فیلم دیزنی دارای طرح داستانی کامل با شروع، میانه و پایان روشن است که معمولاً یک یا دو پیام آموزنده در آنها وجود دارد. با این حال، فراتر از سطح فیلم، بسیاری از ساختههای دیزنی پیام پنهانی عمیقتری هم دارند .این پیامهای روانشناختی یا فلسفی ممکن است تا زمانی که به طور مستقیم از آنها صحبت نشده برای بینندگان چندان واضح نباشد.
۱۰. «درون و بیرون»، درک سلامت روان و پذیرش احساسات
با وجود اینکه چندان هم پنهان نیست اما بچههای کوچکتر احتمالاً به راحتی نمیتوانند این مفهوم را درک کنند که «درون و بیرون» (Inside Out) به سلامت روان مربوط میشود. این فیلم به درک و پذیرش احساسات، چه خوب و چه بد، میپردازد و سعی دارد به بینندگان آموزش دهد که با آنها کنار بیایند و بدانند که همهی این احساسات در جای خود لازم و درست هستند.
شخصیت های این فیلم نامهایشان شادی، غم، خشم و ترس است و همه با هم همکاری میکنند تا به شخصیت اصلی، رایلی، کمک کنند تا روزهایش را بگذراند. رایلی تنها زمانی میتواند در اوج باشد که این احساسات به خوبی در کنار یکدیگر وجود داشته باشند، بدون اینکه هیچ کدام از آنها دیگران را سرکوب کند.
۹. «قرمز شدن»، بلوغ زنانه
پچ پچهای زیادی در مورد موضوعات پنهان انیمیشن «قرمز شدن» (Turning Red) هست، زیرا چیزهای جالب زیادی در مورد این فیلم وجود داشت. یکی از آنها مطمئناً این است که این هیولای قرمز به وضوح تمثیلی برای دوران قاعدگی و به طور خاصتر، بلوغ زنانه است. وقتی میلین به مرحلهی نوجوانی میرسد، متوجه میشود که وقتی عصبانی شود، به یک پاندا قرمز بزرگ تبدیل خواهد شد. پاندا نمادی است که نشان میدهد میلین بزرگتر و بالغ میشود و به سمت زنانگی میرود.
موضوع دیگری که در انیمیشن «قرمز شدن» مطرح میشود، رابطهی مادر و دختر و چالشهایی است که زمانی که دختران جوان به این مرحله مهم از زندگی میرسند، بین آنها بوجود میآیند. نمادگرایی در این انیمیشن حتی از این هم فراتر رفته است: رنگ قرمز نماد شانس، شادی و خوشبختی در فرهنگ چینی است.
۸. «یخزده»، پذیرش
در فیلم «یخزده» (Frozen)، السا تنها به دلیل تفاوتش خود را از دنیا پنهان میکند و احساس میکند که دیگران او را نمیپذیرند. اما این تفاوت برای خواهرش، آنا، کوچکترین اهمیتی ندارد. او فقط میخواهد با خواهرش بازی کند و آدم برفی بسازد.
موضوع اصلی فیلم درواقع پذیرش تفاوتها، چه ظاهری چه غیر آن است. در حالی که السا در ظاهر شاهزاده خانمی زیبا به نظر میرسد، اما به دلیل قدرتی که دارد احساس میکند هیچ کس او را نمیپذیرد. همه میدانند که موضوع برجستهتر این فیلم دیزنی دربارهی خانواده است، اما پذیرش مفهومی هوشمندانه و پیام پنهان این فیلم دیزنی است.
۷. «سفید برفی»، داستان مشابه با کتاب مقدس
در ظاهر، سفید برفی در مورد زن جوانی است که پس از فرار از دست نامادری شرور و قاتل خود، توسط هفت «کوتوله» نجات داده میشود. او با خوردن سیبی سمی که نامادریاش در هیبت یک جادوگر به او تعارف میکند به خوابی عمیق و شبیه مرگ میرود. اما در نهایت با بوسه یک شاهزاده از خواب بیدار میشود.
داستان سفید برفی شبیه داستان آدم و حوا در کتاب مقدس است. در کتاب مقدس، حوا از سیبی در باغ عدن میخورد، اگرچه به او هشدار داده شده است که این کار را نکند. همین عمل در داستان پیدایش منجر به تولد گناه میشود. فرض بر این است که وقتی سفید برفی از سیبی که جادوگر به او پیشنهاد داده میخورد، حتی با وجود اینکه کوتولهها همیشه به او گفته بودند که با غریبهها صحبت نکند، او از بدیهای دنیا آگاه میشود.
۶. «پینوکیو»، استعارهی در شکم نهنگ بودن
صحنهای به خصوص در «پینوکیو» وجود دارد که معنای واقعی یک استعاره را نشان میدهد. در بسیاری از داستانها، خط داستانیای به نام «شکم نهنگ» وجود دارد که به موجب آن شخصیت اصلی با خطری قریبالوقوع مواجه میشود، از دنیایی که میشناسد جدا میشود و به شکلی قابل توجه تغییر میکند.
در فیلم «پینوکیو»، شخصیت اصلی در حالی که تلاش میکند پدرش را نجات دهد، به معنای واقعی کلمه در شکم نهنگ قرار میگیرد و در نهایت به عنوان یک پسر واقعی از آن خارج میشود. این یکی از آن بخشهای نمادین است که بسیار بدیهی به نظر میرسد، اما به راحتی میتوان بدون فهمیدن مفهوم واقعیاش آن لحظه را از دست داد.
۵. «پیتر پن»، بلوغ
همه داستان «پیتر پن» (Peter Pan) را میدانند: داستان پسر جوانی که از بزرگ شدن خودداری کرده است. در عوض، او تصمیم گرفت در مکانی شاد و زیبا به نام نورلند زندگی کند و هیچ مسئولیت و درگیری نداشته باشد. با این حال، او همچنین از عواقب این تصمیم، مانند ناتوانی در ایجاد روابط بالغانه با دیگران رنج میبرد.
پیام پنهان و مهم «پیتر پن» دیزنی این است که بزرگ شدن بخشی طبیعی از زندگی است و باید پذیرفته شود. زندگی در انزوا صرفاً برای جلوگیری از تغییر و رشد ممکن است به ظاهر خوب باشد، اما میتواند منجر به رنجش، تلخی، عصبانیت و تنهایی شود.
۴. «شرک»، ظاهربینی
درست است که بچهها دوست دارند از داستان «شرک» (Shrek) پرنسسی زیبا که غول به ظاهر زشت را برای پایانی زیبا و خوش انتخاب میکند، به یاد بیاورند، اما مفهوم پنهان «شرک» چیزی بیش از اینهاست. این انیمیشن در مورد پذیرش و قضاوت نکردن از روی ظاهر است.
در نهایت، پرنسس داستان با وجود اینکه میدانست دیگر با معیارهای رایج زیبا به حساب نمیآید، اما به این مساله اهمیتی نمیدهد و تصمیم میگیرد که تبدیل به موجودی غولپیکر و سبز شود اما بتواند با کسی که دوستش دارد زندگی کند. او میدانست که شرک عشق زندگیاش است و با او خوشحال خواهد بود، این چیزی است که از هرچیزی در زندگی مهمتر است. جای تعجب نیست که شرک یکی از بهترین انیمیشنهای دریم ورکس بهحساب میآید.
۳. «زیبای خفته»، والدین هلکوپتری (بیش از حد محافظ)
اصطلاح نسبتاً جدید «والدین هلیکوپتری» به والدینی اشاره دارد که بیش از حد روی هر کاری که فرزندانشان انجام می دهند نظارت داردند، حتی وقتی که فرزندان بزرگتر میشوند هم دست از کنترل کردنشان برنمیدارند. «زیبای خفته» (Sleeping Beauty) ، خواسته یا ناخواسته، با نمادهایی مانند چرخ نخریسی این مفهوم را منتقل میکند.
در «زیبای خفته»، پرنسس آرورا وقتی ۱۶ ساله میشود باید از چرخ نخ ریسی دوری کند، زیرا یک نفرین بر او قرار داده شده که انگشتش را روی یکی از آنها زخمی میکند و با این زخم به خواب ابدی میرود. طراحی چرخ طوری است که میتواند نماد نوعی انتقال باشد، مانند انتقال از دوران کودکی به بزرگسالی در چرخه زندگی. آرورا در تمام طول ۱۶ سال زندگی خود انقدر محافظت شده زندگی کرده بود که بدنش حتی با آن زخم کوچک هم به معنای واقعی کلمه خاموش شد و به خوابی ابدی رفت.
۲. «افسون»، پاس داشت تفاوتها
«افسون» (Encanto) با نمادگراییها و اشارههای عمیق به آسیبهای نسل جوان، میتواند عمیقترین فیلم دیزنی باشد. نکات بسیار مهمی در مورد این انیمیش وجود دارد. شخصیتها با وجود اینکه از یک خانواده هستند، با هم تفاوتهای زیادی دارند. آگوستین و میرابل در این خانواده احساس ترد شدگی دارند چون برخلاف سایر اعضا، هیچ قدرت فوقالعادهای ندارند.
این همان احساسی است که بسیاری از افراد در خانوادههایی که چندین عضو موفق دارند، در مدرسه خوب عمل میکنند یا ازدواجهای موفقی دارند، احساس میکنند. در زندگی واقعی، همه افراد متفاوت هستند، اما همهی آنها چالشهای مخصوص به خود دارند. این تفاوتها همان چیزی است که افراد را منحصر به فرد می کند، دقیقا مانند تفاوتهایی که بین میرابل و خواهرش وجود دارد.
۱. «در جستوجوی دوری»، پذیرش معلولیت
تقریبا همه انیمیشن «در جستوجوی دوری» (Finding Dory) را دوست دارند، اما کمتر کسی به این نکته توجه میکند که این فیلم دیزنی پیام پنهان دیگری هم دارد در رابطه با افراد دارای معلولیت و نحوه رفتار با آنها که باید نسبت به سایرین متفاوت باشد. دوری ابتدا خود را به عنوان فردی معرفی میکند که «از بیماری از دست دادن حافظه کوتاهمدت رنج میبرد» و همین نکته هم به ویژگی اصلی شخصیت او در طول انیمیشن تبدیل شد.
در فیلم «در جستوجوی دوری» شخصیت اصلی به هر چیزی که به دلیل بیماریاش از دست داده است، پی میبرد و تصمیم میگیرد این نقص را برطرف کند. در طول راه، او با ماهیهای دیگری آشنا میشود که به او آرامش میدهند و به او نشان میدهند که تنها نیست. از جمله هنک، اختاپوسی که با آگورافوبیا زندگی میکند و یا دستینی که نزدیکبینی دارد. در پایان فیلم، دوری دیگر وقتی با دوستان جدیدی آشنا میشود بابت از دست دادن حافظهاش عذرخواهی نمیکند. او همچنین یاد گرفت که پذیرفتن کمک دیگران به او کمک میکند تا استقلال پیدا کند.
منبع: CBR