۱۰ پرنسس قدرتمند دیزنی از ضعیف‌ترین تا قوی‌ترین

۱۰ پرنسس قدرتمند دیزنی از ضعیف‌ترین تا قوی‌ترین

به نقل از دیجیکالا:

اولین انیمیشن دیزنی که اولین پرنسس را تقدیم مخاطبان کرد، دختری کم‌رو و باوقار به نام سفیدبرفی بود که ترجیح می‌داد وسط جنگل زندگی کند تا با نامادری خبیثش. کم پیش می‌آید پرنسس‌های دیزنی دوشیزه‌های درمانده باشند، حتی در قصه‌هایی که پرنسس‌ها قدرت چندان قابل توجهی ندارند. اما واقعیت این است که در روایات دیزنی بسیاری از پرنسس‌ها مجبور شده‌اند پتانسیل واقعی خود را سرکوب کنند تا شاهزاده‌هایشان بدرخشند. به همین خاطر پرنسس قدرتمند دیزنی پدیده‌ای مدرن‌تر است.

بنابراین این نگاه باستانی که زن لزوماً نباید قدرتمند باشد، دیگر در چند دهه‌ی اخیر تا حد زیادی تغییر کرده و تقریباً از بین رفته است. شاید باید از جنبش‌های مدافع حقوق زنان از این بابت تشکر کرد. حالا دیگر بیشتر با پرنسس‌های مستقلی طرفیم که قهرمان شجاع و قوی قصه هستند. قدرت ذاتی که در پرنسس‌های دیزنی وجود دارد مخاطبان زیادی را از نسل‌های گوناگون تحت تأثیر قرار داده است ولی بعضی از آنها از سایرین قوی‌ترند.

۱۰. اراده‌ی قوی زیبای خفته در برابر طلسم جادوگر شرور برای مدت کوتاهی مقاومت می‌کند

زیبای خفته

آورورا پرنسس «زیبای خفته» وقتی پری‌ها مسئولیت مراقبت از او را برعهده می‌گیرند تا او را از طلسم جادوگر شرور در امان نگه دارند، تبدیل به بریار رز می‌شود. او نسبتاً کمرو به نظر می‌آید اما ساکت بودنش را نباید به حساب ضعفش گذاشت.

آورورا با شوریدن در برابر «خاله‌هایش» و مجبور کردن آنها به افشای هویت سلطنتی او قدرتش را به رخ می‌کشد. آورورا برای مدت کوتاهی پیش از لمس کردن دوک نخ‌ریسی و رفتن به خوابی بی‌رؤیا وجهه‌ای از عمق عاملیت و قدرت خود را نشان می‌دهد. البته پیش از آنکه طلسم شیطانی از او قدرتمندتر عمل کند.

۹. شخصیت مستقل سیندرلا از زمانه‌ی خودش خیلی جلوتر بود

سیندرلا

سیندرلا در خانه‌ی پدری‌‌اش از سوی نامادری خبیث و دختران خبیث‌ترش دائم مورد شدیدترین ظلم‌ها واقع می‌شود. اما او اجازه نمی‌دهد این ظلم او را از پای درآورد و به ورطه‌ی نومیدی و بدبختی بکشاند. بلکه برعکس سیندرلا با هر روز زندگی مثل شروعی دوباره برخورد می‌کند، بارقه‌ای از امید که او را در آن شرایط تاریک و غم‌انگیز که از کنترلش خارج است، گرم و زنده نگه دارد.

یکی از ویژگی‌های شاخص سیندرلا استقلال اوست. با تمام شرایط پیچیده و مقررات سفت و سختی که برایش وجود دارد موفق می‌شود از چشمان همیشه مزاحم نامادری فرار کند و به کمک فرشته‌ی مهربان و موش‌های باوفا به مهمانی پسر حاکم برود، و آنجا با پسر حاکم این شاهزاده‌ی جذاب قصه‌ها ملاقات کند و بعد هم بی سر و صدا به خانه برگردد، بی آنکه آب از آب تکان بخورد و کسی بویی ببرد. این ویژگی واقعاً قابل ستایش است.

۸. شجاعت و هوش بل «دیو و دلبر» دیو را از این رو به آن رو می‌کند

دیو و دلبر

بل «دیو و دلبر» یکی از اولین پرنسس‌های دیزنی است که اهل کتاب و مطالعه است و این ویژگی را آشکارا داد می‌زند. او بی‌اندازه باهوش است و کتاب زیاد خوانده است، احتمالاً بیشتر از بخش اعظم روستایی که در آن زندگی می‌کند. در واقع این مترقی بودن بل با ماهیت محافظه‌کار روستا و ساکنانش در تضاد است.

او در خانواده‌ی سلطنتی به دنیا نیامده و هیچ علاقه‌ای هم به کسب ثروت و عناوین و القاب بی‌معنی بادآورده ندارد. شجاعت بل به اندازه‌ای دور از انتظار است که دیو را عمیقاً تحت تأثیر قرار می‌دهد و دگرگون می‌کند. اولش از منش نافرمانبر بل خوش‌اش نمی‌آید اما به مرور شیفته‌ی ثبات و صبر سرکش او می‌شود.

۷. آریل «پری دریایی» درست مثل پدرش قوی و شجاع است

پری دریایی کوچولو

آریل بیشتر از آستانه‌ی تحمل پدرش ماجراجو است. پادشاه تریتون از دخترانش انتظار دادرد در اندازه‌ی شأن و جایگاه خود رفتار کنند و نروند در آب‌ها پی ولگردی و خوشگذرانی. اما آریل دقیقاً همین کار را می‌کند و پدر و دختر هیچ متوجه نیستند که هر دو عین هم‌اند، تا پایان فیلم.

آریل شجاعانه به لانه‌ی ارسلا می‌رود و از او می‌خواهد برای بودن با عشقش که دوپایی روی زمین است، شاهزاده اریک، به او پا بدهد. البته که صدایش را در ازای دو پا می‌دهد و این لزوماً بهترین تصمیمی نیست که برای رسیدن به محبوب می‌توان گرفت اما اگر فرض را بر این بگذاریم که عشق او بسیار بزرگ و فداکارانه است شاید در دنیای کارتون بشود از این کارش گذشت. به هر روی، با اینکه آریل گاهی می‌تواند خل‌وضع و یاغی باشد اما بدون شک جسور و شجاع است.

۶. تیانا «پرنسس و قورباغه» در تبدیل کردن رؤیاهایش به واقعیت فراتر از تصور تواناست

تیانا

در «پرنسس و قورباغه» تیانا از آن دسته افرادی است که برای سنجیدن عمق رودخانه هر دو پایش را در آب فرو می‌کند. به چه معنا؟ یعنی هر آنچه را دارد در یک کار به مخاطره می‌اندازد. دوست دارد خودش برای خودش کسی باشد، نمی‌خواهد آنچه از پیش تقدیمش شده جلو رؤیابافی او را بگیرد. بنابراین با اینکه در واقعیت همه چیز دارد اما دست از رؤیای رستوران داشتن برای خودش برنمی‌دارد. او اصرار دارد که خودش با زور بازوی خودش پول در آورد نه اینکه از پدرش بگیرد. تیانا به قدری قوی است که می‌تواند خودش رؤیایش را از هیچ بسازد.

۵. پوکوهانتس از حق تمام موجودات بی‌زبان دفاع می‌کند

پوکوهانتس، پرنسس قدرتمند دیزنی

پوکوهانتس به جان اسمیت یکی از درس‌های پایه‌ای بوم‌شناسی را یاد داد؛ که «در هر تخته‌سنگ و درخت و هر موجودی زندگی جریان دارد، روحی هست و نامی.» او چون با طبیعت زندگی کرده است می‌تواند زبان طبیعت را ترجمه کند. پوکوهانتس چراغ روشن قدرت و عدالت است و همیشه از حق آنها که زبانی برای سخن ندارند دفاع می‌کند، چه حیوانات باشند، چه گیاهان چه انسان‌های استعمارگری که به سرزمین او آمده‌اند.

۴. موآنا جهان بهتری را از آنچه به او داده شده، در سر می‌پروراند

موانا، پرنسس قدرتمند دیزنی

موآنا از بچگی آدم مستقلی بوده و البته مایه‌ی سرافکندگی پدر. موآنا با اینکه گاهی به خودش شک می‌کند اما به خاطر نگاه بازی که به زندگی و جهانی بهتر، جهانی که باید داشته باشیم نه آنچه به ما داده شده، دارد تافته‌ی جدابافته است و با دیگران فرق دارد.

او به سرعت مأموریتی را که از سوی اقیانوس به‌اش متحول شده می‌پذیرد و با رفتن به دنبال قلب گمشده‌ی تفیتی بالادستی‌هایش را دست می‌اندازد. اگرچه شجاعت موآنا ذاتی است اما در رابطه‌ی نزدیکش با اقیانوس است که تبدیل به شخصیتی قوی و باابهت می‌شود.

۳. جزمین «علاءالدین» برای شکوفا کردن توانایی‌هایش نیاز به چراغ جادو ندارد

جزمین پرنسس قدرتمند دیزنی

جزمین قراردادهای دست و پاگیر جامعه را به زیبایی به چالش می‌کشد. او نمی‌پذیرد که پرنسس مطیع و سربه‌زیر مورد پسند خانواده و جامعه باشد و از قصر فرار می‌کند تا با مردم عادی نشست و برخاست کند. او با همین کار در یک روز چیزهایی را درباره‌ی مردم یاد می‌گیرد که پدرش در کل سلطنتش دانسته است.

در نهایت جزمین آزادی‌اش را با قبول مسئولیت همه چیز و گرفتن اوضاع در دستان خودش به دست می‌آورد. او با خوش‌فکری و جسارت حق واقعی‌اش به تاج و تخت عقربا را به دست می‌آورد. علاء‌الدین برای دسترسی به توانایی‌هاش به غول چراغ جادو نیاز دارد اما جزمین بدون هیچ کمکی از چراغ جادو یا هر کس و چیز دیگر پتانسیل‌ها و توانایی‌های خودش را کشف و شکوفا می‌کند.

۲. قدرت حقیقی السا در «یخ‌زده» جدا از قابلیت یخی‌اش، عشق‌اش به آناست

یخ‌زده

جادوی یخی السا بدون شک یکی از قدرتمندترین توانایی‌هایی است که پرنسس‌های دارای قدرت دیزنی تا به حال داشته‌اند. توانایی‌های بی‌شمار او از به وجود آوردن معماری زیبا در قلعه‌ی یخی تا تغییر دادن وضعیت آب و هوا حقیقتاً بی‌مثال است. همین‌طور توانایی او در ویرانی هم بی‌انتهاست، به همین خاطر است که سعی می‌کند موهبتش را پنهان کند. با اینکه توانایی‌های جادویی او شگفت‌انگیز و منحصربه‌فرد است اما می‌توان گفت این عشق او به خواهرش آناست که قدرت درونی او را شکوفا می‌کند.

۱. مولان ثابت‌ می‌کند که زنان از پس هر کاری که مردان می‌کنند و حتی بیشتر از آن‌ها برمی‌آیند

مولان قوانین جامعه را برهم می‌ریزد. او به جای آنکه زندگی بر طبق عرف زن بودن را انتخاب کند، خودش را به شکل یک مرد جا می‌زند و تصمیم می‌گیرد به جای پدرش به خدمت اجباری برود. شجاعت مولان بعد از این تصمیم به سرعت به محک گذاشته می‌شود اما او موفق می‌شود دشمنانش را فقط و فقط با شجاعت و بی‌پروایی شکست بدهد. او به هر قالبی دربیاید تجسم قدرت است. و به این نگاه باستانی که زن‌ها را ضعیف‌تر از مردان می‌داند، دهن‌کجی و ثابت می‌کند که زن‌ها این توانایی را دارند که از پس هر کاری که مردان می‌کنند، برآیند.

منبع: cbr