به نقل از دیجیکالا:
رابطهی انیمهها با پایانبندی همیشه عجیب و غریب بوده است. خیلی از انیمهها مانگاهایی را مورد اقتباس قرار میدهند که هنوز در دست انتشار است، به همین دلیل حفظ تعادل بین داستان و مانگا کار بسیار سختی است. بعضی وقتها هم بعضی انیمهها اصلا کاری با محتوای اصلی مانگا ندارند و مسیر خودشان را میروند، این هم چالشهای زیادی دارد.
پایانهای بحث برانگیز در انیمهها زیاد پیش میآیند. ولی مواردی که در این مطلب فهرست شدهاند، از همه برجستهتر هستند. این پایانها انیمههای مختلفی را شامل میشود، از پایان «نئون جنسیس اونگلیون» کلاسیک گرفته تا دردسرهای انیمهی جدیدی مثل «اولویت تخم مرغ شگفتانگیز». در تمام این موارد، با پایانهای فراموش نشدنی طرف هستیم که احتمالا مورد انتظار سازندگانشان نبودهاند.
هشدار: در این مطلب خطر لو رفتن داستان وجود دارد.
۱۰. کیمیاگر تمام فلزی (Fullmetal Alchemist)
انیمهی اصلی «کیمیاگر تمامفلزی» پیش از این که مانگا به پایان برسد، به اواخر خود رسیده بود. به همین دلیل سازندگان باید با خلاقیت خودشان پایانی طراحی میکردند. البته این نکته را باید ذکر کرد که پایان انیمه مورد تایید هیرومو آراکاوا، خالق اصلی مانگای «کیمیاگر تمامفلزی» قرار گرفته بود.
در این انیمهی محصول سال ۲۰۰۳، پیرنگ تا حد قابل توجهی از داستان اصلی مانگا دور میشد. یک اکشن ماجراجویی با مضامین سیاسی جدی به داستانی نسنجیده دربارهی جهانهای موازی تبدیل شد و تکیهی عظیمی روی مضمون فقدان داشت. البته حتی الان هم بین هواداران بحثهای زیادی در میگیرد که بین انیمه و مانگای «کیمیاگر تمامفلزی»، کدام یک پایان رضایت بخشتری داشتند.
۹. دفتر مرگ (Death Note)
برای اینکه متوجه شویم چرا «دفتر مرگ» پایان پرایرادی داشت، باید ابتدا به سراغ نیمهی اول این انیمه برویم. با مرگ ال، دو نابغهی دیگر به نامهای ان و میلو جایگزین او شدند. از نظر خیلی از مخاطبان، این دو شخصیت کپی سطحی از ال، کارآگاه نابغه دنیای «دفتر مرگ» بودند.
هرجا داستان گیر میکرد، آنها همچون امداد غیبی سر میرسیدند و گره را میگشودند، چیزی که پیشتر در نیمهی اول «دفتر مرگ» سابقه نداشت. همین تصمیمهای این دو شخصیت باعث پیش رفتن داستان «دفتر مرگ» در مسیری شد که مخاطبان نه انتظارش را داشتند و نه توانستند آنطور که باید با آن ارتباط برقرار کنند.
۸. روح خور (Soul Eater)
«روح خور» یکی از عجیبترین انیمههای دههی ۲۰۰۰ بود که البته هواداران زیادی داشت. علت این همه محبوبیت، نگرش بیپروایانه و اکشنهای فراوان آن بود که مخاطبان را مجذوب خود میکرد. با اینحال، بعد از گذشت این همه سال، هنوز مخاطبان زیادی نتوانستهاند با پایان آن ارتباط برقرار کنند.
بعد از کلی مقدمهچینی و افزایش عطش مخاطبان، نبرد پایانی به یک باره به یک دعوای دوستانه تبدیل شد. نفس چنین حرکتی جالب نبود، و قرار گرفتن آن در سبک متمایز «روح خور» باعث عجیبتر شدن آن شده بود. این نبرد اگرچه لذت بخش بود، ولی آن نتیجهگیری رضایت بخشی نبود که خیلی از هواداران انتظار داشتند. خیلیها هنوز امیدواند یک نسخهی بازسازی از «روح خور» با پایانی بهتر، ساخته شود، آرزویی که البته بعید است.
۷. توکیو غول (Tokyo Ghoul)
تولید انیمهی «توکیو غول» مشکلات زیادی داشت. بعد از فصل اول که کاملا موفق عمل کرد، دو فصل دیگر با عناوین «توکیو غول مسیر ای» و «توکیو غول: آرای» ساخته شد. هر دو فصل قبل از پایان مانگای اصلی تولید شده بودند و همانطور که میشود انتظار داشت، در این زمینه خیلی خوب عمل نکردند.
مخصوصا «مسیر ای» بیشترین انتقادها را دریافت کرد. داستان بر اساس پیشنویسهای اولیهی سوی ایشیدا کار شده بود، و معلوم شد این تصمیم چندان عاقلانه نبوده است! خیلی از انگیزههای اولیهی شخصیتها دیگر جایی در داستان ندارند و مخاطبان بدون اینکه آشنایی اولیهای داشته باشند، مجبورند یک پایان متفاوت را تماشا کنند.
۶. کوما میکو (Kuma Miko)
«کوما میکو» اگر با آن پایان ناگهانی به یکباره حسوحال خود را تغییر نمیداد، میتوانست یک اثر برشی از زندگی زیبا با یک طنز جذاب باشد. این انیمه تا قسمت یازده مملو از شخصیتهای سرحال و خوشحال بود و داستان دختری را حین غلبه بر اضطراب اجتماعی نشان میداد. ماچی، شخصیت اصلی این داستان، در پایان موفق میشود جلوی یک جمعیت پرشور، اجرا کند.
با اینحال، داستان به یکباره به سراغ زاویهی دید ماچی میرود. ماچی تصور میکند جمعیت در حال هو کردن و سنگ اندازی به سمت او هستند. در پایان، والدین بیمبالات او هم این احساسات منفی او را تقویت میکنند. در نهایت، سریال در حالی به پایان میرسد که ماچی تصور میکند هیچ شانسی برای غلبه بر اضطراب خود ندارد. برای یک انیمهی برشی از زندگی، این یک تغییر ناگهانی و عجیب است.
۵. ناکجا آباد موعود – فصل دوم (Promised Neverland S2)
فصل دوم انیمهی «ناکجاآباد موعود» آشفتگی عجیبی دارد، و آن پایانبندی هم تنها همهچیز را بدتر میکند. در آن زمان، مانگا به پایان رسیده بود، به همین دلیل سازندگان انیمه مشکلی برای پیش بردن داستان نداشتند. ولی سازندگان انیمه در اقدامی عجیب، تصمیم گرفتند یکی از محبوبترین خطوط داستانی مانگا را نادیده بگیرند و بقیهی داستان را در ۱۲ قسمت جمع کنند.
اوضاع به همان صورتی پیش رفت که میشد انتظار داشت. این پرش داستانی باعث شد پیرنگ پر از حفرههای داستانی و روایتهای سریع و نسنجیده شود. پایان داستان هم ناکافی به نظر میرسید. اوضاع آنقدر بد شد که در میانهی فصل مجبورشدند خلاصهای از اتفاقات رخ داده ارائه بدهند. به این ترتیب، یکی از امیدوارانهترین سریالهای سال ۲۰۱۹ با پایانی غمانگیز به سرانجام رسید.
۴. دارلینگ در فرنکس (Darling in Franxx)
عطش هواداران برای تماشای انیمهی «دارلینگ در فرنکس» در سال ۲۰۱۸ بسیار بالا بود. این انیمه بدون تردید یکی از بحث برانگیزترین انیمههای سال بود، ولی این عطش خیلی زود به خشمی سوزناک تبدیل شد. بعد از قسمت ۱۵، داستان به یک باره وارد همان مسیر کلیشهای شد و موجودات بیگانه را مقصر اتفاقات در نظر گرفت. چنین تغییری برای یک انیمهی مکا بیش از حد نامتعارف بود، هواداران هم اصلا نتوانستند با آن ارتباط برقرار کنند.
فداکاری ناگهانی و غیرمنتظره دو شخصیت اصلی داستان حسابی هواداران را سرخورده کرد. علاوه بر این، کلی شخصیت فرعی مختلف هم وجود داشتند که بدون پرداخت آنچنانی، داستانشان به پایان میرسید. «دارلینگ در فرنکس» با یک پایان عجلهای و سرهم بندی شده، هرچیزی که پنبه کرده بود را رشته کرد.
۳. پاک شده (Erased)
«پاک شده» بیشتر به خاطر داستان پرهیجان و شخصیتهای پرداخت شدهی عالیاش ستایش میشد. با اینحال، پایان سریال خیلی از مخاطبان را بر سر این دوراهی قرار داد که آیا با چنین پایانی، کل این سریال خراب شده است، یا میتوان این پایان بد را نادیده گرفت؟ همچون همیشه، در پیش گرفتن خط داستانی متفاوت با مانگای اصلی و روایت فشرده و عجلهای، باعث بروز چنین مشکلی شده بود.
پایان «پاک شده» بیشتر از اینکه بحث برانگیز باشد، به طور کلی بد است. خیلیها از این که ساتورو کایو را نجات داد و اجازه داد زندگیاش را بکند، لذت بردند. با اینحال، داستان تلاش کرد به امید رسیدن ساتورو به یک زندگی شاد در پایان ماجرا، آسیبهای روحی او را به صورت سرسری مورد توجه قرار دهد. ایراد دیگر این بود که شرور داستان، بدون هیچ هیجان و تنشی که تا مدتها برایش مقدمهچینی شده بود، شکست خورد.
۲. اولویت تخم مرغ شگفتانگیز (Wonder Egg Priority)
انیمهی «اولویت تخم مرغ شگفتانگیز» انیمشنهای زیبا، داستان قوی، موسیقی جذاب و صداپیشگی فوقالعادهای داشت. همچنین این سریال با ظرافتی که در کمتر انیمهای دیده میشود، به سراغ مضمون مورد نظر خود رفته بود. به طور کلی، «اولویت تخم مرغ شگفتانگیز» با روندی که در پیش گرفته بود، خیلی راحت میتوانست یکی از نامزدهای جدی بهترین انیمهی سال باشد.
قسمت پایانی با سه ماه تاخیر منتشر شد. وقتی هم پخش شد، یک پایان درهم و برهم نامشخص بود. در نهایت، این انیمه با یک پایان معلق و نماهای طولانی و انیمیشنهای بد، به پایان رسید. کاملا مشخص بود که تولید عجلهای و پرفشار، در پایان این انیمه تاثیر خود را به جا گذاشته است. غمانگیز بود که چنین انیمهی فوقالعادهای که کلی برای تولیدش زحمت کشیده شده بود، به چنین پایان غمانگیزی رسید و انتظارات را برآورده نکرد.
۱. پایان اونگلیون (End of Egangelion)
این که انیمهی «پایان اونگلیون» حتی الان هم مورد بحث هواداران قرار میگیرد، دلیلی دارد. شعلههای بحث آسوکا و ری، به اندازه بحث درباره پایان این انیمه، سوازن و داغ است. هیدهآکی آنو، خالق مجموعه، عمدا آن را اینقدر انتزاعی ساخته بود تا بتواند یک پایان خیلی طولانی را به شکلی کوتاه ارائه بدهد.
در مورد قسمت ۲۶ این انیمه هم بحثهای زیادی مطرح میشود. اگرچه مخاطب این آزادی را دارد که هر پایانی را که خودش دوست دارد به عنوان پایان اصلی در نظر بگیرد، ولی همین واقعیت که برای این انیمه چند پایان مختلف طراحی شده است، خودش نشان دهندهی میزان بحث برانگیز بودن این انیمه است. «پایان اونگلیون» غمانگیز، گیج کننده است و خوب یا باد، به یکی از فراموش نشدنیترین پایانهای تاریخ انیمه تبدیل شده است.
منبع: Screen Rant