به نقل از دیجیکالا:
اگر کوپولا بعد از ساختن اینک آخرالزمان، دست از ساختن فیلم بر میداشت، حالا یکی از آن کارگردانهایی بود که تمام فیلمهای کارنامهاشان درخشاناند، اما او پس از اینک آخرالزمان به ساخت فیلم ادامه داد و کارنامهی سینماییاش رو به افول گذاشت. او هیچوقت نتوانست درخشش دههی هفتاد خود را تکرار کند و هیچکدام از فیلمهایش، نقشآفرینیهایی به قدرتمندی بازیهای فیلمهای دههی هفتاد او نداشتند.
وقتی که برای یافتن بهترین نقشآفرینیهای فیلمهای کوپولا درحال بررسی فیلمهای او هستید، جالب است که فیلمهای او در دههی هفتاد تا چه حد نقشآفرینیهای خیرهکننده در خود جای دادهاند، بهخصوص «پدرخوانده: قسمت دوم» که چهار نقشآفرینی از بین ۱۰ نقشآفرینی برتر لیست زیر از آن انتخاب شدهاند.
از کوپولا همیشه بهعنوان کارگردانی دارای سبک بصری خاص یاد میشود، اما یکی از برجستهترین نکات کارنامهی او استعدادی است که در کار کردن با بازیگران دارد؛ اینکه چگونه آنها را همراهی و راهنمایی میکند تا بتوانند شخصیتهایی که در حال ایفای آنها هستند را باور کنند و بهخوبی آنها را بشناسند.
بازیگران مرد، کارنامهی هنری کوپولا را تسخیر کردهاند و این چیز عجیبی نیست، چرا که بخش اصلی کارنامهی کوپولا را فیلمهایی دربارهی مافیا، شنود کردن و جنگ ویتنام تشکیل میدهند. فراموش نکنیم، بدون توجه به اینکه براندو در لیست زیر چه جایگاهی را به خود اختصاص دادهاست، نقشآفرینی او در پدرخوانده بهعنوان یکی از اصلیترین آغاز کنندههای جنبش رنسانس متد اکتینگ دههی هفتاد میلادی سینما شناخته میشود.
- ۲۵ بازیگر بزرگ که در فیلمهای آلفرد هیچکاک درخشیدند
- ۲۰ نقشآفرینی برتر در فیلمهای پل توماس اندرسن
- ۱۰ نقشآفرینی برتر در فیلمهای استیون اسپیلبرگ
- ۱۰ نقشآفرینی برتر در فیلمهای مارتین اسکورسیزی
پیش از این که به سراغ ۱۰ بازیگر برتر فیلمهای کوپولا برویم، که در اوج شگفتی، هفت مورد آنها از دو فیلم اول پدرخوانده هستند، به چند نقشآفرینی دیگر از کارنامهی کوپولا اشاره میکنیم که جایشان در این لیست خالی است:
- مارتین لاندو در تاکر: مردی در رویاهای خود (Tucker: The Man and His Dream)
- کاتلین ترنر در پگی سو ازدواج کرد (Peggy Sue Got Married)
- گری اولدمن در دراکولای برام استوکر (Bram Stoker’s Dracula)
- میکی رورک در ماهی جنگی (Rumble Fish)
- لی استراسبرگ در پدرخوانده: قسمت دوم (The Godfather: Part II)
- دایان کیتن در پدرخوانده: قسمت دوم
- تالیا شایر در پدرخوانده: قسمت دوم
۱۰. جیمز کان در پدرخوانده (The Godfather)
- محصول: ۱۹۷۲
- سایر بازیگران: مارلون براندو، آل پاچینو
- امتیاز راتن تومیتوز: ۹۷ از ۱۰۰
- امتیاز متاکریتیک: ۱۰۰ از ۱۰۰
برادر بزرگتر و زودجوش خاندان کورلئونه. کسی که همه میدانند قرار است جانشین پدر شود. شاید در نگاه اول شخصیت سانی از همه سادهتر باشد، اما سانی یکی از پرپیچوتابترین شخصیتهای پدرخوانده است؛ او گاهی به مایکل حسادت میکند، مایکل توانست آزاد باشد، اما او از همان ابتدا حق انتخاب زندگی نداشت. سپس بلافاصله دوباره از دل برادر کوچکترش درمیآورد.
او از پدرش حرفشنوی دارد، اما بهدنبال فشارهایی که بر او آمده است، حالا تبدیل به یک خیانتکار شده است که به خانواده و همسر خود خیانت میکند. او میخواهد هرچه زودتر به ریاست برسد و این هنگامی مشخص میشود که در آن جلسهی مهم، با وجود حضور دون کورلئونه، او دهان بازمیکند. جیمز کان یکی از درخشانترین شخصیتهای پدرخوانده را میآفریند و خشمها و برونریزیهایش وقتی در کنار بازی درونیتر پاچینو، دووال و کازال قرار میگیرد، بهخوبی برجسته میشود.
۹. رابرت دووال در پدرخوانده: قسمت دوم (The Godfather: Part II)
- محصول: ۱۹۷۴
- سایر بازیگران: آل پاچینو، رابرت دنیرو
- امتیاز راتن تومیتوز: ۹۶ از ۱۰۰
- امتیاز متاکریتیک: ۹۰ از ۱۰۰
مردی متعهد و وفادار به خاندان کورلئونه که تماشایی است و با وجود کنار راندهشدن توسط مایکل و خشماش، او همچنان وجدان فیلم است و با نگاهی نگران، رفتار مایکل با دشمنانش را نظاره میکند. آنچه بهراحتی لیاقت دووال و حیاتی بودنش در فیلمهای پدرخوانده را به اثبات میرساند، جای خالیاش در قسمت سوم است که بهشدت احساس میشود.
۸. جین هکمن در مکالمه (The Conversation)
- محصول: ۱۹۷۴
- سایر بازیگران: جان کازال، هریسون فورد
- امتیاز راتن تومیتوز: ۹۶ از ۱۰۰
- امتیاز متاکریتیک: ۸۵ از ۱۰۰
هکمن پیش از اینکه توسط کوپولا برای بازی در تریلر کمبودجهی مکالمه انتخاب شود، اسکار را برای ایفای نقش پلیس نژادپرست و سرسخت ارتباط فرانسوی (The French Connection) بهدست آورده بود. او در مکالمه، نقش هری کاول را ایفا میکند؛ متخصص نظارت مخفیانهای که بسیار کمحرف است. هکمن در مکالمه با سکوتش حرف میزند. او بهطور خیرهکنندهای احساس بدگمانی که با یک عمر گوش کردن مخفیانه به مکالمات دیگران، برای کاول ایجاد شدهاست را به بهترین شکل ممکن با نگاه و سکوت و حتی در لحظات کوتاهی فورانهای احساسی و پردیالوگ، به مخاطب منتقل میکند.
کاول با وجود اینکه از جذبهی فراوانی در حرفهاش و بین سایر همکارانش در این شغل برخوردار است، مردی است آسیبدیده، ناراضی و درهم شکسته که هکمن با شمایل فیزیکی پرقدرت خود و هنر بازیگری در سکوت خود، به بهترین شکل این تناقض را به تصویر میکشد.
۷. مارتین شین در اینک آخرالزمان (Apocalypse Now)
- محصول: ۱۹۷۹
- سایر بازیگران: رابرت دووال،مارلون براندو
- امتیاز راتن تومیتوز: ۹۸ از ۱۰۰
- امتیاز متاکریتیک: ۹۴ از ۱۰۰
شین در اینک آخرالزمان یکی از بهترین نقشآفرینیهای دههی هفتاد میلادی را از خودش به نمایش میگذارد. او در نقش سروانی که فرستاده میشود تا یک سرهنگ اسبق را در جنگلهای کامبوج به قتل برساند، خارقالعاده است و بخش زیادی از این خارقالعاده بودن را مدیون چشمانش است. طی سفر خود، او در نهایت با مردی که فرستادهاند تا او را بکشد چشم در چشم میشود و وقتی با قسمت مخفی او آشنا میشود، نمیداند چه کند.
شین درخشان است و باتوجه به این که تمام بار فیلم را به دوش میکشد، قابل ستایش. یکی از درخشانترین سکانسهایی که شین در اینک آخرالزمان، مقابل دوربین کوپولا بازی میکند، همان اوایل فیلم است، هنگامی که او در اتاق خودش مست میکند و همهچیز را به هم میریزد. یکی از دلایل اصلی که این سکانس تا این اندازه درخشان است، درگیری شخصی و حقیقیای است که شین در آن دوره با الکل داشته است.
۶. جان کازال در پدرخوانده: قسمت دوم
- محصول: ۱۹۷۴
- سایر بازیگران: آل پاچینو، رابرت دنیرو
- امتیاز راتن تومیتوز: ۹۶ از ۱۰۰
- امتیاز متاکریتیک: ۹۰ از ۱۰۰
کازال در نقش شخصیت ضعیفترین برادر، در بین برادران کورلئونه، بهقدری به عمق فردو نفوذ میکند که یکی از درخشانترین نقشآفرینیها را در یکی از فیلمهای سرشار از بازیهای درخشان ارائه میدهد. او برادری است که از بازی داده نشدن در معاملات اصلی و بزرگ خانواده خشمگین است و بهطور نادانسته به برادرش خیانت میکند و از خانواده طرد میشود. وقتی مادر خانواده میمیرد مایکل به فردو اجازه میدهد که بازگردد، اما این حرکت بهمعنای بخشیدن نیست، بلکه نمادی است از حرفی که پیشتر گفته بود: «دوستانت را نزدیک نگهدار، اما دشمنانت را نزدیکتر.»
آخرین لحظهی حضور کازال در فیلمهای پدرخوانده، یکی از ماندگارترین لحظههای تاریخ سینما است و فراموشنشدنی. اگر اثباتی برای حضور کازال در این لیست میخواهید، پدرخوانده: قسمت دوم را ببینید؛ درخواهید یافت که کازال توسط پاچینو کنارزده نمیشود و کنارزده نشدن توسط پاچینو کاری نیست که هر بازیگری بتواند انجام دهد.
۵. مارلون براندو در پدرخوانده
- محصول: ۱۹۷۲
- سایر بازیگران: آل پاچینو، رابرت دووال
- امتیاز راتن تومیتوز: ۹۷ از ۱۰۰
- امتیاز متاکریتیک: ۱۰۰ از ۱۰۰
دومین نقطهی عطف کارنامهی براندو؛ بازیگری که بسیاری او را تمامشده میخواندند، اما او نشان داد که هرچیزی هست، بهجز تمامشده. کوپولا به همان اندازه که پاچینو را میخواست، براندو را هم میخواست. براندویی که هر روز صبح چهار ساعت بر صندلی گریم مینشست تا دیک اسمیت او را سی سال پیرتر کند.
حرکات بدن، فک شبیه بولداگ و صدای خاص دون کورلئونه، همه و همه پیشنهاد براندو بوده است. این حضور پرجذبه و شمایل خاص رییس خردمند مافیایی، همه و همه پیشنهاد براندو بوده است. به چهرهی او در لحظات ابتدایی فیلم توجه کنید، او هرگز حتی برای لحظهای از خود ضعف نشان نمیدهد تا زمانی که خبر مرگ سانی، فرزند ارشدش، به او میرسد، او برای چند لحظه میشکند و این شکستن را براندو هم در چهرهاش و هم در در روحش به ما بازمیتاباند و سپس خیلی زود دوباره خودش را محکم میکند. او خیرهکننده است و قدرت نقشآفرینی بیستوپنج دقیقهای او آنجایی است که در تمام لحظاتی که او مقابل دوربین کوپولا نیست، ما به او فکر میکنیم.
۴. آل پاچینو در پدرخوانده
- محصول: ۱۹۷۲
- سایر بازیگران: مارلون براندو، جیمز کان
- امتیاز راتن تومیتوز: ۹۷ از ۱۰۰
- امتیاز متاکریتیک: ۱۰۰ از ۱۰۰
این نقشآفرینی اصلی فیلم بود و این نقشآفرینی بود که بر فیلم تسلط داشت و این نقشآفرینی بود که دچار بزرگترین تغییر شخصیتی شد. نخستینباری که با مایکل برخورد میکنیم او یک قهرمان جنگی جوان است، سرشار از امید به این که مسیرش از خانوادهاش متفاوت است و هیچ کاری با کسبوکار خانوادگی ندارد و با این حال او کمی بعد دو مرد را که قصد جان پدرش را کرده بودند، در یک رستوران کوچک ایتالیایی به قتل میرساند، ریاست خانواده را برعهده میگیرد و تبدیل به قاتلی خونسرد و بیرحم میشود.
صحنههای درخشانی در فیلم باحضور پاچینو و براندو وجود دارند، مانند صحنهای که در باغ نشستهاند و باهم صحبت میکنند، دو بازیگر درخشان متد اکتینگ که یکدیگر را تغذیه میکنند و از یکدیگر افسانه میسازند، اما این صحنهها اوج نقشآفرینی پاچینو نیستند. پاچینو در آن رستوران ایتالیایی و چند دقیقه پیش از این که معصومیت خود را با به قتل رساندن آن دو نفر از دست بدهد، خیرهکننده است. او تمام روح مایکل کورلئونه را درون چشمهای خود میریزد و با بیقراری و درخشش تاریک آنها، سرگذشت و سرنوشت مایکل را برای لحظهای به ذهنهای مخاطبان متبادر میکند.
۳. رابرت دووال در اینک آخرالزمان
- محصول: ۱۹۷۹
- سایر بازیگران: مارتین شین، مارلون براندو
- امتیاز راتن تومیتوز: ۹۸ از ۱۰۰
- امتیاز متاکریتیک: ۹۴ از ۱۰۰
این شاهکار سینمایی همواره از یک چیز رنج میبرد و آن خروج دووال از فیلم بود؛ کسی که با حضور پانزده دقیقهای خود، فیلم را مال خود کرد. قهرمان فاتح و نترسی که عاشق مردان زیر دستش است. کسی که عاشق ارتش و موجسواری است و در بحبوحهی جنگ، بدون هیچ ترسی در ساحل قدم میزند و دیالوگ مشهور خود را میگوید: «من عاشق بوی ناپالم صبحگاهیام.»
جنگ اولین و آخرین معشوقهی او است و برای این که بتواند موجسواری کند، یک روستای کامل را به قتل رسانده است و این کار را کرده است، چون میتواند این کار را بکند. این که چگونه او اسکار بهترین بازیگر نقش مکمل را از دست داده است یکی از بزرگترین سؤالات ذهنی سینمادوستان بوده است و خواهد بود، چراکه نقشآفرینی او یکی از بهترین و ماندگارترین نقشآفرینیهای تاریخ سینما است.
۲. رابرت دنیرو در پدرخوانده: قسمت دوم
- محصول: ۱۹۷۴
- سایر بازیگران: آل پاچینو، رابرت دووال
- امتیاز راتن تومیتوز: ۹۶ از ۱۰۰
- امتیاز متاکریتیک: ۹۰ از ۱۰۰
دنیرو برای خلق دون کورلئونهی جوان، توانست اسکار بهترین بازیگر نقش مکمل مرد را بدست آورد. دنیرو نقشآفرینی براندو بهعنوان ویتو کورلئونهی هفتاد و پنج ساله را مطالعه کرد و تصمیمات مهمی در این رابطه گرفت که او چگونه به آنچه حالا هست، تبدیل شده است. او به بهترین شکل ممکن به همان صدا، حرکات بدن و بالاتر از تمام اینها، خطرناک بودن دست یافت.
دنیرو با سکوت خود و با نگاهش مخاطبان را بیش از پیش به درون ویتو کورلئونه برد. اثبات درخشش دنیرو در نقش ویتو، کار سختی نیست. چه کس دیگری را میشناسید که میتوانست جوانیهای شخصیتی را که پیش از این براندوی بزرگ آن را خلق کردهبود، بازی کند و به عقیدهی بسیاری بهتر از براندو آن را ایفا کند؟
۱. آل پاچینو در پدرخوانده: قسمت دوم
- محصول: ۱۹۷۴
- سایر بازیگران: رابرت دنیرو، رابرت دووال
- امتیاز راتن تومیتوز: ۹۶ از ۱۰۰
- امتیاز متاکریتیک: ۹۰ از ۱۰۰
با وجود تمام ستارگانی که در پدرخوانده درخشیدهاند و نامشان در این لیست به چشم میخورد، اگر بخواهیم نامی بهجز شاهکار کوپولا بر پدرخوانده بگذاریم، شاهکار پاچینو خواهد بود. پاچینو در نقش مایکل، اوج کارنامهی هنری خود بهعنوان بازیگر را تجربه میکند. او کسی است که روح خود را از دست میدهد. مایکل قدرت فراوانی به دست میآورد، اما برای بدست آوردن آن، هزینهی فراوانی میپردازد. در جستجوی داستانمحوری در رابطه با توانایی بالای تخریبگری و فسادکنندهگی داشتن قدرت مطلق، پاچینو به طرز غمانگیز و دردآوری سقوط مایکل را میآفریند.
او مانند مار کبری است و هرکسی که در مقابلش قرار میگیرد را نیش میزند، چشمهای مردهاش همانند سیاهچالههای جهنم هستند و همهی اینها وقتی غمانگیزتر میشوند که آن جوان ایدئالگرا و قهرمان جنگ اوایل فیلم را به یاد میآوریم. او در این مسیر به قدرت رسید، اما برای همیشه تنها ماند.
منبع: the cinema holic