۱۰ فیلم‌ وسترن اسپاگتی برتر تاریخ سینما

به نقل از دیجیکالا:

اواسط دهه‌ی شصت میلادی، هنگام غروب عصر طلایی وسترن آمریکایی، به نظر می‌رسید مخاطبان بالاخره از تیراندازی زیر آفتاب و مردان سوار بر اسب خسته شده‌اند. اما گروهی از فیلم‌سازان ایتالیایی دوباره با آثاری جدید و متفاوت این ژانر محبوب را احیا کردند؛ درست مانند یاغی‌های هفت‌تیرکشی که یک شهر را نجات می‌دهند.

وسترن‌های اسپاگتی که غالبا در کشورهای ایتالیا و اسپانیا ساخته می‌شدند، توانستند تعاریف جدیدی از ژانر وسترن و شخصیت‌های آن ارایه دهند. این ژانر فرعی توانست به خوبی با فرهنگی که فیلم‌های وسترن از آن برخواسته بودند هماهنگ شود و حساسیت‌های رو به رشد مخاطبان سینمایی را در نظر بگیرد.

فیلم‌هایی که در ادامه معرفی می‌شوند، بهترین‌های این ژانر به حساب می‌آیند.

۱۰. مرگ اسب‌سواری می‌کند (Death Rides a Horse)

  • محصول: ۱۹۶۷
  • کارگردان: گیولیو پترونی
  • بازیگران: جان فیلیپ لاو، لی وان کلیف
  • امتیاز راتن تومیتوز: ۴۰ از ۱۰۰

بیل، با بازی جان فیلیپ لاو، به مدت ۱۵ سال خودش را آماده می‌کند تا کسی که خانوده‌اش را به قتل رسانده، پیدا کند و از او انتقام بگیرد. درست زمانی که هنگام عملی کردن نقشه می‌شود، مرد ناشناسی به نام رایان، با بازی لی وان کلیف، به شهر می‌رسد و مشخص می‌شود که او هم برنامه‌های شخصی خودش را برای انتقام گرفتن، در سر می‌پروراند.

وان کلیف پس از این که در دو قسمت از سه‌گانه‌ی دلار سرجیو لئون نقش‌آفرینی کرد، یک‌بار دیگر در یک فیلم وسترن اسپاگتی حضور پیدا کرد و این‌بار در نقش مرد مسنی ظاهر شد که باید جوانکی کله‌شق را هدایت کند. اگرچه داستان فیلم خیلی ساده و متناسب با ژانر است، آن‌چه این فیلم را از نظر کیفی ارتقا می‌بخشد، کارگردانی درخشان آن است و موسیقی انیو موریکونه. فیلم با صحنه‌ی دوئلی در میان طوفان شن به پایان می‌رسد که یکی از ماندگارترین صحنه‌های این ژانر لقب گرفته‌است.

۹. اگر سارتانا را دیدی… دعا کن بمیری (If You Meet Sartana Pray for Your Death )

  • محصول: ۱۹۶۸
  • کارگردان: جیانفرانکو پارولینی
  • بازیگران: ویلیام برگر، جیانی گارکو

یک جایزه‌بگیر، با بازی ویلیام برگر، خودش را وارد برنامه‌های کلاهبرداری یک شرکت بیمه‌ی متعلق به مفسدین حکومتی می‌کند، اگرچه به محض این که می‌خواهد نقشه‌های خود را عملی نماید و پولی به جیب بزند، خودش را در تقابل با سارتانای شورشی، با بازی جیانی گارکو، می‌بیند؛ کسی که می‌خواهد برنامه‌های او را متوقف کند.

اگرچه بخش زیادی از نماهای فیلم شبیه به نماهای فیلم‌های لئونه هستند، با این‌حال، کارگردان فیلم سعی کرده است سرعت نماها را افزایش دهد و نسخه‌ای متفاوت از آثار لئون را در ژانر وسترن اسپاگتی خلق نماید. سارتانای خونسرد، یادآور نسخه‌ی غرب وحشی جان ویک است و تعداد جنازه‌هایی که در سی دقیقه‌ی ابتدایی فیلم از خود به جای می‌گذارد بیشتر از تعداد مردگان بسیاری از فیلم‌های اسپاگتی، طی یک فیلم کامل، است.

۸. روز خشم (Day of Anger)

  • محصول: ۱۹۶۷
  • کارگردان: تورنینو والری
  • بازیگران: لی وان کلیف، جیولیانو گما

هنگامی که یاغی فراری، فرانک تالبی، با بازی لی وان کلیف، به شهر کوچک کلیفتن می‌رسد، ولگرد خیابانی، اسکات ماری که جیولیانو گما نقش آن را ایفا می‌کند، بلافاصله متوجه حضور او می‌شود. اگرچه اسکات خودش تیراندازی قهار است، اما بالاخره موفق می‌شود تالی را راضی کند که راه و روش خود را به او بیاموزد و این درحالی است که از مقاصد شیطانی شورشی، بی‌خبر است.

در ادامه‌ی نقش‌آفرینی‌های خود در این ژانر،‌ وان کلیف یک‌بار دیگر درخشش خود را این‌بار در فیلمی از تورنینو والری به نمایش می‌گذارد. او و گما به زیبایی یک‌دیگر را بازی می‌دهند و رابطه‌ی استاد و شاگردی جذابی را در فلب فیلم خلق می‌کنند. در انتها وقتی تالبی و اسکات مجبور می‌شوند در مقابل یک‌دیگر قرار بگیرند، شاهد پایانی خواهید بود که برای آن فیلم را تحسین خواهید کرد.

۷. سرت را بدزد، احمق! (Duck, You Sucker!)

  • محصول: ۱۹۷۱
  • کارگردان: سرجیو لئونه
  • بازیگران: شان مالری، راد استایگر
  • امتیاز راتن تومیتوز: ۹۲ از ۱۰۰

انقلابی سابق ایرلندی، شان مالری، با بازی جیمز کابرن، به طور اتفاقی با یاغی مکزیکی، خوان میراندا، با بازی راد استایگر برخورد می‌کند. میراندا که پیش از این هم همکاری‌های جسته و گریخته‌ای با مالری داشته است، این‌بار هم سعی می‌کند او را راضی کند تا در یک عملیات سرقت از بانک به او بپیوندد و نهایتا دو همکار قدیمی برای هدفی بزرگ دوباره با هم در یک تیم قرار می‌گیرند.

آواز قوی وسترن اسپاگتی لئونه، باز هم یک رابطه‌ی دوستانه بین دو یاغی را روایت می‌کند و یک‌بار دیگر نشان می‌دهد که لئون هنوز تمام نشده است. لئون از استعداد ویژه‌ی خود در زمینه‌ی استفاده از پرده‌ی عریض نهایت استفاده را می‌برد و یکی از طولانی‌ترین صحنه‌های نبرد تاریخ این ژانر را خلق می‌کند. این فیلم آخرین فیلم وسترن اسپاگتی کارنامه‌ی لئون است.

۶. به خاطر یک مشت دلار (A Fistful of Dollars)

  • محصول: ۱۹۶۴
  • کارگردان: سرجیو لئونه
  • بازیگران: کلینت ایستوود، جان ماریا ولونته
  • امتیاز راتن تومیتوز: ۹۶ از ۱۰۰

غریبه‌ای بی‌نام، با بازی کلینت ایستوود، به شهر پایین‌جاده‌ای سن میگل می‌رسد و طولی نمی‌کشد که خودش را بین دو گروه قدرتمند در حال جنگ می‌یابد. او با هر دو گروه دوست می‌شود و تصمیم می‌گیرد طی نقشه‌ای، در حالی که پولی به جیب می‌زند، شهر را از وجود آن‌ها پاک کند.

این فیلم که بازسازی «یوجیمبو» (Yojimbo) آکیرا کوروساوا است، توانست هم کلینت ایستوود و هم وسترن اسپاگتی را به فیلمی پرمخاطب تبدیل نماید. چشم‌های تیز لئونه و نقش‌آفرینی با صلابت ایستوود و یکی از اولین موسیقی متن‌های درخشان انیو موریکونه در این ژانر، مواد اولیه‌ای بود که این فیلم از آن‌ها برای رسیدن به موفقیت استفاده کرد. در حالی‌که بعدها فیلم‌های دیگر، از جمله فیلم‌های خود لئونه، تلاش می‌کردند به فرمولی ثابت برای این ژانر برسند، «به خاطر یک مشت دلار» توانست با ژانری نوظهور، دنیا را به خاک و خون بکشد.

۵. سکوت بزرگ (The Great Silence)

  • محصول: ۱۹۶۸
  • کارگردان: سرجو کوربوچی
  • بازیگران: ژان-لویی ترنتینیان، کلاوس کینسکی
  • امتیاز راتن تومیتوز: ۱۰۰ از ۱۰۰

در شهر کوچکی در ایالت یوتا به نام اسنو هیل، سکوت تیراندازی لال، با بازی ژان-لویی ترنتینیان که از مردم بی‌گناه منطقه در مقابل جایزه بگیران فاسد محافظت می‌کند،‌ به غرشی کر کننده می‌ماند. وقتی که یکی از آن شکارچیان انسان بی‌رحم به نام لوکو، با بازی کلاوس کینسکی، شهر را به وحشت می‌اندازد، تیرانداز لال و او خیلی زود وارد نبردی خونین می‌شوند تا آینده‌ی اسنو هیل را رقم بزنند.

«سکوت بزرگ» کوربوچی از تمام فیلم‌های دیگری که در این ژانر قرار می‌گیرند متفاوت است. سراسر فیلم در محیطی پوشیده از برف می‌گذرد. فضای فیلم مالیخولیایی است و قهرمان لال آن، به فیلم، فضایی شاعرانه می‌بخشد. «سکوت بزرگ» فراتر از یک داستان ساده است و می‌تواند شما را حتی اگر طرفدار این ژانر نباشید، علاقمند کند.

۴. به خاطر چند دلار بیشتر (For a Few Dollars More)

  • محصول: ۱۹۶۵
  • کارگردان: سرجیو لئونه
  • بازیگران: کلینت ایستوود، جیان ماریا ولونته
  • امتیاز راتن تومیتوز: ۹۲ از ۱۰۰

مرد بی‌نام، با بازی کلینت ایستوود، برای شکار یاغی شورشی، با بازی جیان ماریا ولونته، بازمی‌گردد و وقتی سرهنگ داگلاس مورتایمر، با بازی لی وان کلیف، هم برای شکار همان یاغی وارد فیلم می‌شود، داستان پیچیده‌تر می‌گردد.

ادامه‌ی لئونه برای فیلم «به خاطر یه مشت دلار»، تقریبا تمام عناصر این فیلم را نسبت به قسمت قبلی بهبود می‌بخشد. ایستوود و وان کلیف شیمی مخصوص خود را روی پرده‌ی نقره‌ای به مخاطبان منتقل می‌کنند و در صحنه‌های مشترکشان حجم غیرمنتطره‌ای از شوخ‌طبعی را به آن‌ها ارایه می‌دهند. در همین‌حال پیش‌زمینه‌ی شخصی ورتایمر با نقش منفی فیلم، داستان فرعی‌ای احساسی به فیلم می‌افزاید که فیلم قبلی فاقد آن بود. وقتی که ورتایمر بالاخره با ایندیو شورشی روبه‌رو می‌شود، یکی از بهترین تقابل‌های سینمایی این ژانر شکل می‌گیرد.

۳. جانگو (Django)

  • محصول: ۱۹۶۶
  • کارگردان: سرجو کوربوچی
  • بازیگران: فرانکو نرو، ادوارد فاجاردو
  • امتیاز راتن تومیتوز: ۹۳ از ۱۰۰

جانگوی تنها، با بازی فرانکو نرو، بعد از نجات دادن یک فاحشه، او را درحالی‌که تابوتی با محتوای رازآلود را به زمین می‌کشد، تا شهر همراهی می‌کند. وقتی که به شهر می‌رسند، جانگو خودش را گیر افتاده می‌بیند بین یک گروه خلافکار مکزیکی و افسر کله‌شقی به نام جکسون، با بازی ادواردو فاجاردو که از پیش، از هم، کینه داشته‌اند.

به محض منتشر شدن «جانگو»، قهرمان به یادماندنی توانست محبوبیتی به اندازه‌ی قهرمان بی‌نام، با بازی کلینت ایستوود، به عنوان یکی از نمادهای این ژانر پیدا کند. نرو در حالی که اعمال قهرمانانه‌ی خود را انجام می‌دهد، اندیشمندی خاصی را به شخصیت خود اضافه می‌کند که باعث تمایز او از سایر  قهرمان‌های این ژانر می‌گردد. با وجود زمان کم فیلم، کوربوچی ما را به چندین صحنه‌ی تیراندازی، یک یورش به قلعه و یک صحنه‌ی ثابت که در آن بالاخره از محتوای تابوت جانگو آگاه می‌شویم دغوت می‌کند.

۲. خوب، بد، زشت (The Good, the Bad and the Ugly)

  • محصول: ۱۹۶۶
  • کارگردان: سرجیو لئونه
  • بازیگران: کلینت ایستوود، لی وان کلیف
  • امتیاز راتن تومیتوز: ۹۷ از ۱۰۰

سه گانه‌ی دلار لئونه با فیلمی که به داستان جاه‌طلبی‌های یک عابر مرموز، یک جایزه بگیر بی‌رحم و یک یاغی خشن می‌پردازد، به پایان می‌رسد. نتیجه یک شاهکار ماندگار است که نمی‌شود آن را در بین فیلم‌های محبوب، ماندگار و تاثیرگذار تاریخ سینما قرار نداد. با این‌حال حتی کسی که چیز زیادی از سینما نمی‌داند هم نمی‌تواند بگوید موسیقی شاهکار انیو موریکونه او را تحت تاثیر قرار نداده است.

این فیلم سفر لئونه به سوی کمال بخشیدن به این ژانر را با یک صحنه‌ی پایانی که در آن سه شخصیت اصلی با هم دوئل می‌کنند به پایان می‌رساند. این فیلم شاهکاری از تصویربرداری و آهنگسازی و کارگردانی و بازیگری است که حتما باید دید.

۱. روزی روزگاری در غرب (Once Upon a Time in the West)

  • محصول: ۱۹۶۸
  • کارگردان: سرجیو لئونه
  • بازیگران: چارلز برانسون، هنری فوندا
  • امتیاز راتن تومیتوز: ۹۵ از ۱۰۰

وقتی که فاحشه‌ای اهل نیواورلئان، با بازی کلودیا کاردیناله، به فلگ‌استون می‌آید تا با یک مزرعه‌دار ازدواج کند، خیلی زود در می‌یابد که همسرش به قتل رسیده است. قاتل، مرد بی‌رحمی، با بازی هنری فوندا، است که برای یک شرکت راه آهن کار می‌کند و ماجرا را به گونه‌ای جلوه می‌دهد که همه این قتل را به گردن یاغی‌ای به نام شایان، با بازی جیسون روباردز، بیاندازند. در همین‌حال مرد تنهایی به نام هارمونیکا، با بازی چارلز برانسون، با مقاصد رازآلود خود هم وارد شهر می‌شود.

اگرچه سه‌گانه‌ی دلار همیشه پرچم‌دار کارنامه‌ی هنری لئونه خواهد بود، بسیاری موافق هستند که «روزی روزگاری در غرب»، لئونه است در اوج خود؛ فیلمی سرشار از تعلیق با بازیگرانی به اندازه‌ی ده فیلم اسپاگتی. فیلم، اپرایی حماسی است که هم از نظر بصری یک شاهکار است و هم از نظر روایی.

برانسون به خوبی جای خالی ایستوود را پر می‌کند و فوندا یکی از بهترین شخصیت‌های منفی تاریخ سینما را خلق می‌نماید. به تمام این‌ها موسیقی متن دیوانه‌کننده‌ی موریکونه هم اضافه می شود. نتیجه یک شاهکار در ژانر وسترن اسپاگتی است که تا سال‌ها بعد، نسل‌های مختلف آن را کشف خواهند کرد و دوست خواهند داشت.

منبع: collider