به نقل از دیجیکالا:
تا به حال با یکی از دوستانتان به یک کافیشاپ زنجیرهای رفتهاید؟ تا بهحال شده در این شرایط دوستتان خاطرنشان کند که انگار این کافیشاپها همهجا هستند؟ به این فکر کردهاید که چه میشد اگر یکی از این کافیشاپها فروشگاهی بود که هر کجا که میرفتید، دنبالتان میآمد؟ بعضی از شخصیتهایی که در بازیها به آنها برخورد میکنید نقش چنین کافیشاپی را ایفا میکنند.
بعضی از شخصیتها از راه توسل به ماوراءطبیعه – یا حتی روشهایی مرموزتر – میتوانند در هر کجایی ظاهر شوند، حتی در مکانهایی که از لحاظ منطقی نباید بتوانند واردشان شوند. بیشتر این شخصیتها نوعی تاجر یا فروشنده هستند و برخی هم دشمنانی وسط یک تعقیبوگریز بیوقفه. در ادامه با آنها بیشتر آشنا خواهیم شد.
۱۰. مسئول آیتم – مادر ۳ (The Item Guy – Mother 3)
پس از وقوع جهش زمانی در مادر ۳، لوکاس (Lucas) و بونی (Boney) هرچه بیشتر از خانهیشان، دهکدهی تازمیل (Tazmilly) دور میشوند و کلکسیونی از اشیاء مختلف را در جیبهایشان جمع میکنند. جزیرهی ناکجاآباد (Nowhere Islands) زیرساخت موردنیاز سیستمی چون سیستم حملونقل سریعالسیر اسکارگو (Escargo Express) را ندارد، برای همین چگونه میتوان در آنجا این همه جنس را انبار کرد؟ جوابش ساده است: کمک گرفتن از یارویی که باربردار چنگکدار دارد.
مسئول آیتم از وسطهای بازی سر و کلهاش پیدا میشود و به لوکاس و همراهانش پیشنهاد میدهد تا هر چیزی را که نمیتوانند حمل کنند برای آنها نگه دارد. با اینکه او فردی عادی با یک باربردار بزرگ است، بسیار زرنگ است و همیشه یک قدم از اعضای گروه جلوتر است. او حتی موفق میشود پیش از اعضای گروه به غارهای زیر نیویورک راه پیدا کند!
۹. دیتا – مگا من لجندز (Data – Mega Man Legends)
دیتا پشتیبان دادهی خارجی مگامن والنات (Mega Man Volnutt) است و این حتی مرموزترین نکته دربارهی او نیست. وقتی مگا من در حال رفتوآمد در جزیرهی کتلآکس (Kattleox) است، دیتا همیشه پشت سر اوست. یا در حال سواری گرفتن کنار رول (Roll) در یک خودروی پشتیبان (Support Car) است یا مثل اجل معلق ظاهر میشود.
البته در نظر داشته باشید که خودروی پشتیبان بهطور غافلگیرکنندهای سریع است و برای همین دیتا میتواند با سرعتی قابلقبول بین نواحی تجاری جزیره جابجا شود. با این حال، بیشتر اوقات او وسط ناحیهی جنگی است و در کمال بیخیالی در حال رقصیدن است و منتظر است تا مگامن بازیاش را ذخیره کند.
۸. بیدل – افسانهی زلدا: نفس وحش (Beedle – The Legend Of Zelda: Breath Of The Wild)
بیدل در طول تمام بازآفرینیهایش در خط زمانی افسانهی زلدا با یک عادت شناخته شده است: اینکه همیشه جایی میرود که در آن تجارت جریان دارد و چنین جایی نیز همیشه جایی است که در آن لینک حضور دارد. در ویند ویکر (Wind Waker) و شمشیر رو به آسمان (Skyward Sword) او با کمک قایق، دستگاههای پرنده و روشهای نسبتاً معقول دیگر جابجا میشود. اما در نفس وحش او با جفت پای پیادهاش کل هایرول را گز میکند. او حتی از یک اسب هم استفاده نمیکند و این عجیب است، چون بیشتر اوقات در حال پلکیدن در اصطبل است.
مهم نیست لینک در طول سفرهایش از کدام اصطبل سر در بیاورد؛ بیدل همیشه آنجا منتظر اوست، آن هم با کولهباری روی دوشش و یک عالمه جنس برای فروش. حتی وقتی لینک با استفاده از تختهسنگ شیکا (Sheikkah Slate) به یک اصطبل دیگر تلهپورت میکند، بیدل زودتر از او آنجا حضور دارد. بیدل بدونشک میتوانست قهرمان دومیدانی شود.
۷. فروشنده – رزیدنت اویل ۴ (The Merchant – Resident Evil 4)
در رزیدنت اویل ۴، لئون راهی ماموریت خطرناکی برای نجات اشلی، دختر رییسجمهور وقت آمریکا میشود، ولی در این مسیر متحدان بسیار کمی در اطراف خود دارد. از آنها میتوان به لوییس (Luis) و ایدا (Ada) اشاره کرد، هرچند که متحد بودن ایدا قابلبحث است. در کمال تعجب از بین این متحدان قابلاطمینانترینشان شخص فروشنده است. با وجود گانادوهای (Ganado) قاتل و تلههای مرگباری که دورتادور محیط روستایی بازی کار گذاشته شده، فروشنده همیشه در هر گوشه و کناری حاضر است و منتظر است تا به لئون اسلحه و تجهیزات بهدردبخور بفروشد.
البته در کمال تعجب فروشنده نامیرا نیست. لئون میتواند با چاقو یا تفنگش او را بکشد. اگر او این کار را بکند، فروشنده دیگر در آن نقطه حاضر نمیشود. ولی اگر کمی جلوتر بروید، او را صحیح و سالم در نقطهی بعدی میبینید. شاید او خودش را به موشمردگی میزند تا لئون فکر نکند اسلحههایی که به او فروخته شده مشکلدار هستند.
۶. جونیور تروپا – ماریو کاغذی (Jr. Troopa – Paper Mario)
در ابتدای ماریو کاغذی، پس از اینکه ماریو از ویلای خانوادهی گومبا (Goomba) به پایین سقوط میکند، با یک زورگوی بچهپررو به نام جونیور تروپا آشنا میشود. او آنقدر کمسنوسال است که حتی از تخمش هم بیرون نیامده است و ماریو با مهارتش در پریدن او را بهراحتی شکست میدهد. این باید پایان کار او میبود، ولی این بچهپررو اصلاً نتوانست این شکست را تحمل کند.
سر و کلهی جونیور تروپا چند بار در طول بازی پیدا میشود تا ماریو را به چالش بکشد و هر بار هم به یک قابلیت جدید مثل پرواز یا استفاده از جادو دست پیدا میکند. جونیور تروپا تاثیر خاصی روی داستان ندارد و حتی برای باوزر کار نمیکند. او صرفاً کودکی اعصابخردکن است که صرفاً طولانیترین و پیچیدهترین شلوغبازی کودکانهی تاریخ را راه انداخته است.
۵. سنز – آندرتیل (Sans – Undertale)
از اولین باری که سنز اسکلت را پس از ترک ویرانهها در ابتدای آندرتیل میبینید، مشخص است که او با بقیهی هیولاهای بازی فرق دارد. به نظر میرسد که او همیشه یک قدم از شما جلوتر است، هم به معنای استعاری و هم به معنای واقعی کلمه. به نظر میرسد بهمحض اینکه از روی صفحهی نمایش خارج میشود، قابلیت این را پیدا میکند تا مثل اجل معلق در هر نقطهی دیگری حاضر شود.
بیشتر بخوانید: آندرتیل؛ آیا بازیکن به موجودات بازی تعهد اخلاقی دارد؟
در بازی به صورت ضمنی اشاره میشود که سنز قابلیت متوقف کردن زمان یا تسریع بخشیدن به زمان را دارد و برای همین است که میتواند بهطور ناگهانی در هر نقطهای حاضر شود. این توضیح تا حدی منطقی به نظر میرسد، ولی به نظر میرسد که او میتواند مسافتهای طولانی را در عرض چند دقیقه بپیماید و بقیه را نیز با خود همراه کند؛ مثل موقعی که از آبشار به قسمت داخلی گریلبیز (Grillby’s) پرید. خلاصه روش او هرچه که باشد ، بهتر است دعا کنید که بهانه پیدا نکند با قصد خشونتآمیز انجامش دهد.
۴. بروک و سیندری – خدای جنگ ۲۰۱۸ (Brok And Sindri – God Of War ۲۰۱۸)
بروک و سیندری دو صنعتگر دورف هستند که در ۹ قلمرو جزو بهترینها در کارشان شناخته میشوند. کریتوس و آتریوس در طول سفرشان دائماً با آنها برخورد میکنند و در هر موقعیت مکانی یا قلمرویی که باشند، همیشه چادر کارشان تماموکمال برپاست.
برخلاف بیشتر شخصیتهای این فهرست که حضور همهجانبهیشان غیرقابلتوضیح است، سیندری در این بازی توضیحی قانعکننده برای این مسئله ارائه میدهد. از قرار معلوم، همهی دورفها از قابلیت ورود به قلمرویی «میانی» برخوردارند. البته آنها تلهپورت نمیکنند، بلکه صرفاً در گوشهای از واقعیت وجود دارند که چیزی مابین واقعیت و فراتر از آن است. با توجه به اینکه نه موجودات میرا و نه خدایان از این جهان میانی آگاه نیستند، دورفها عملاً نامرئیاند و هرکجا که بخواهند میتوانند بروند.
۳. جیمن – مجموعهی نیمهعمر (G-Man – Half-Life Series)
جیمن یکی از بزرگترین معماهای کل مجموعهی نیمهعمر است. از بازی اول مجموعه تاکنون، او در تصادفیترین مکانها حضور پیدا کرده است، خصوصاً در جاهایی که بازیکن به آنها دسترسی ندارد: مثل پشت یک پنجره یا روی لبهی ساختمان. هر موقع که به نظرتان میرسد به قدر کافی او را نگاه کردهاید، درست در لحظهای که رویتان را برگردانید ناپدید میشود.
همانطور که در انتهای بازی اول – و همچنین چند بار در بازی دوم – متوجه میشویم، جیمن انسان نیست و قابلیت این را دارد تا آزادانه در فضا و ابعاد زمانی/مکانی مختلف جابجا شود. تا به امروز معلوم نشده است که او چرا او بهشکل یک مرد کتشلواری ظاهر میشود و همیشه هم در حال دنبال کردن گوردون فریمن است.
۲. مرد قیچیبهدست – برج ساعت (Scissorman – Clock Tower)
بابی باروز (Bobby Barrows)، دشمن اصلی برج ساعت که بیشتر با نام مرد قیچیبهدست شناخته میشود، ظاهر فیزیکی و اسلحهی تهدیدآمیزی دارد، ولی به نظر نمیرسد که ماهیتی ماوراءطبیعه داشته باشد. با این حال، او میتواند مثل اجل معلق ظاهر شود تا جنیفر را با قیچی غولپیکرش آزار دهد.
سر و کلهی بابی از نقاط مختلفی پیدا میشود: از پشت پرده، از سوراخی روی سقف و حتی از آن سر راهرو، حتی در مواقعی که جنیفر از جهت مخالف او را پشتسر خود گم کرده باشد. با توجه به اینکه عمارت باروز زمین شکار بابی باروز است، او احتمالاً آنجا را مثل کف دستش میشناسد و بهلطف جثهی کوچکش میتواند مخفیانه بین سوراخسمبههای آن تردد کند.
۱. امیل – نیر اوتوماتا (Emil – NieR Automata)
امیل هزاران سال است که وجود داشته و برای همین بسیار دنیادیده است. حتی وقتی سوار وسیلهنقلیهی بزرگ و بدقلقش است، به نظر میرسد که قابلیتی فوقالعاده دارد برای اینکه در یک آن در هر نقطهای پدیدار شود.
یکی از لحظات برجسته در این زمینه ماموریت فرعی اشک قمری (Lunar Tear) در نیر اوتوماتا است. هربار که ۲B و ۹S یکی از گلها را پیدا میکنند، تنها کاری که لازم است انجام دهند این است که یک لحظه منتظر بمانند تا امیل مثل اجل معلق پشت سرشان ظاهر شود و ۹S را زهرهترک کند.
منبع: The Gamer