به نقل از دیجیکالا:
هیاهوهای زیادی دربارهی «مگان» (M3GAN) تازهترین پروژهی ترسناک جیمز وان وجود داشت و مخاطبان ژانر وحشت از خودشان میپرسیدند آیا این فیلم میتواند انتظاراتشان را برآورده کند یا نه؟ «مگان» کاملا روی لبهی تیغ حرکت میکرد و در حالی که پتانسیل زیادی داشت تا به یکی از متفاوتترین فیلمهای ترسناک چند سال اخیر تبدیل شود، میتوانست یک فاجعهی تمام عیار هم لقب بگیرد.
«مگان» از همان ابتدا با عروسک چاکی در فرانچایز موفقی به همین نام مقایسه میشد و بیم آن میرفت که شباهت زیادی به آثار ترسناکی داشته باشد که پیشتر بارها به تماشایشان نشسته بودیم اما این اندروید پیشرفته خیلی زود ثابت کرد بسیار متفاوتتر از چیزی است که فکر میکنیم. «مگان» در افتتاحیه، باکس آفیس را به آتش کشید و در یک شب کل هزینههای ساختش را برگرداند. این شما و این ۱۰ دلیل که «مگان» را به یکی از بهترین فیلمهای ترسناک دربارهی عروسکهای شیطانی تبدیل کرده است.
هشدار: در ادامهی این مطلب بخشی از داستان فیلم «مگان» لو میرود.
۱۰- عروسک مگان بیش از حد واقعی به نظر میرسد
یکی از قابلتوجهترین ویژگیها دربارهی عروسک مگان این است که بسیار واقعی به نظر میرسد. او برخلاف سایر عروسکهای شیطانی مثل چاکی، آنابل و برامز که همگی شبیه عروسکهای بچهها هستند، طوری طراحی شده که شبیه یک دختر واقعی به نظر برسد. در حقیقت در نگاه اول اصلا متوجه نمیشوید او واقعی نیست اما وقتی با دقت بیشتری نگاهش کنید میفهمید چیزی سر جای خودش نیست و احتمالا با یک ربات یا چیزی شبیه آن سروکار دارید.
پوست مگان کاملا بیعیب و نقص است، برای دیدن اطرافش نیازی به پلک زدن ندارد و راه رفتنش کمی مصنوعی و رباتیک است؛ به جز این موارد تقریبا تفاوت دیگری با یک دختر عادی ندارد. او واقعی نیست اما آنقدر واقعی به نظر میرسد که ذهن بیننده هم ناخودآگاه فریب میخورد و باور میکند با یک انسان سر و کار دارد. ظاهر ظریف و زیبای این عروسک در نهایت اعمال شیطانی او را وحشتناکتر هم جلوه میدهد.
۹- قربانیهای مگان آدمهای وحشتناکی هستند
زمانی که صحبت از ژانر وحشت به میان میآید انتظار داریم با تعداد زیادی قتل وحشیانه روبهرو شویم که اصولا قاعدهی خاصی هم ندارند و ممکن است هر کسی را هدف قرار دهند. در فیلمهای اسلشر تعادل خوبی میان قتلهای غیرضروری و کشتارهایی که مخاطب اعتقاد دارد قربانی مستحقش است، وجود دارد.
قربانیهای مگان اما در قلمرویی قرار میگیرند که مخاطب از کشته شدنشان اصلا پشیمان نمیشود؛ مثلا همسایهی وحشتناکی که خواستههایش را بالاتر از امنیت دیگران میداند، پسر شیطانصفتی که بیدلیل به کدی حمله میکند و رئیس بیادبی که کارمندانش را آزار میدهد همگی مستحق مرگ در یک فیلم ترسناک خوب از جنس «مگان» هستند.
۸- تلاقی موفق ژانر ترسناک و علمی-تخیلی
همیشه احتمال تلاقی ژانرهای ترسناک و علمی- تخیلی وجود دارد و «مگان» نمونهی موفقی از این برخورد است. شخصیت مگان یک اندروید فوقالعاده پیش رفته است که میتواند در تعامل با جهان چیزهای بیشتری هم یاد بگیرد. اگر این طرح به نظرتان آشنا میآید به این دلیل است که پیشتر آن را در آثار موفقی مثل «نابودگر» (The Terminator)، «انتقام جویان: عصر اولتران» (Avengers: Age of Ultron) و «من، ربات» (I, Robot) تماشا کردید.
در حقیقت این اندرویدهای فوقالعاده قدرتمند و پیشرفته که به کمک هوش مصنوعی کار میکنند به صورت مداوم در رسانه حضور دارند و وقتی این مفهوم، دقیق و با ظرافت اجرا شود در جذب مخاطب بسیار موفق عمل میکند. «مگان» مفاهیم علمی- تخیلی و عروسکهای شیطانی را به خوبی با هم ترکیب کرده و نتیجهی آن خلق یک آفریدهی شیطانی و وحشتناک است که مخاطبان را هیجانزده میکند.
۷- تکنولوژی به کار رفته در ساخت مگان واقعی به نظر میرسد
برخلاف بسیاری از فناوریهای مدرنی که در فیلمهای سینمایی به خورد مخاطب داده میشوند، تکنولوژی به کار رفته در «مگان» کاملا واقعی به نظر میرسد. البته در پایان فیلم که او قدرتی به دست میآورد که میتواند بر هر وسیلهی الکترونیکی غلبه کند کمی از بار این واقعگرایی کم میشود اما در هر صورت به عنوان یک موجود مصنوعی، فکر نمیکنید احتمال ندارد در دنیای واقعی نمونهای از آن به وجود بیاید.
با توجه به پیشرفت فناوریهای مدرن در چند سال اخیر داشتن یک عروسک واقعی که به کمک هوش مصنوعی بتواند مسئولیت خطیر مراقبت از انسانها را بر عهده بگیرد، چندان هم دور از ذهن نیست. این واقعیت که مگان بسیار واقعگرایانه است به ترسناک شدن فیلم کمک بسزایی میکند. در هر صورت اگر تکنولوژی به جایی برسد که بتواند زمینه ساخت موجودی شبیه او را فراهم کند آیندهی واقعا وحشتناکی در انتظار همهی ما است.
۶- هوش مصنوعی در مگان بهینه شده است
«مگان» بر اساس این ایده جلو میرود که هوش مصنوعی به وجود آمده که اگر فرصت بیشتری در اختیارش قرار بگیرد، بیشتر یاد میگیرد و پیشرفتهتر میشود. او با یک کاربر انسانی جفت میشود (در این جا کدی دختری که به تازگی والدینش را از دست داده) و در زمانی که با او وقت میگذراند یاد میگیرد با کاربر سازگار و به همراه بهتری تبدیل شود.
از آن جایی که برنامهریزی دقیقی برای کنترل آموزههای مگان و نحوهی پاسخدهیاش وجود ندارد، اتفاقات وحشتناکی را به وجود میآورد و مخترعش جما را با چالشهای تازهای مواجه میکند. در حقیقت هوش مصنوعی به کار رفته در مگان با جارویسِ تونی استارک که فقط یک سیستم کامپیوتری هوشمند است، تفاوتهای زیادی دارد.
۵- هشدارهای واقعی «مگان» دربارهی پیشرفت تکنولوژی
جما به دلیل یک ضرب الاجل مجبور میشود مگان را با سرعت هرچه تمامتر تکمیل کند و تحویل دهد. این کمبود وقت موجب میشود نتواند از وجود یک سیستم کنترل و تعادل مناسب اطمینان حاصل کند. این ربات انساننما با دسترسی نامحدود به اینترنت و تکنولوژی اطراف به سیل بینهایت دانش و اطلاعاتی که اصولا نباید به آنها دسترسی داشته باشد، میرسد.
این بخش از فیلم را میتوان با زندگی واقعی مقایسه کرد. بخش مهمی از زندگی امروزی ما بر پایهی تکنولوژی پیش میرود که علیرغم ساده کردن زندگی روزمره میتواند خطرات زیادی را هم به همراه داشته باشد. چه بسیار کودکانی که در اینترنت به فضاهای ویژهی بزرگسالان دسترسی پیدا میکنند، هکرها از قربانیان ناآگاه سوءاستفاده میکنند یا انواع دیگر جرائم سایبری به وفور اتفاق میافتند. با این اوصاف پیشرفت تکنولوژی نه تنها به یک ضرورت تبدیل شده است بلکه خطرات استفاده از آن هم به صورت تصاعدی افزایش پیدا کرده است. مگان تفسیر تحت اللفظی این خطر است که البته امکانات زیادی را هم برای کاربرانش به ارمغان میآورد.
۴- مگان واقعا خطرناک است
هرچه مگان در دنیای واقعی مدت زمان بیشتری را با کدی صرف میکند، سازگاریاش با محیط هم بیشتر میشود؛ در نتیجه تواناییهایش برای مقابله با تهدیدهای جدی هم بیشتر میشود اما از سوی دیگر از آن جایی که سیستم کنترلی مناسبی برایش تعبیه نشده بعضی از افراد را به عنوان تهدید تلقی میکند که واقعا خطرناک نیستند و کم کم تعداد افرادی که واقعا نباید در زمرهی قربانیانش قرار میگرفتند بیشتر و بیشتر میشود.
ایدهی عروسکهای تسخیر شده از قدیم و الایام در ژانر وحشت طرفداران زیادی دارد. بیشتر این عروسکها توسط یک نیروی شیطانی تسخیر میشوند و به انجام اعمال رذیلانه دست میزنند. با این حال مگان توسط هیچ نیروی شیطانی کنترل نمیشود و خطر جدی به حساب میآید. در حقیقت تا زمانی که قربانیانی وجود دارند که از دست این عروسک انساننما فرار میکنند، برایتان این سوال به وجود نمیآید که چطور در این موقعیتها دست بالا را دارد چون مطمئنید که تکنولوژی میتواند کاملا خطرناک عمل کند.
۳- هشداری به والدین سهلانگار
جما به عنوان مخترع مگان عمهی دختر بچهای به نام کدی است که بعد از کشته شدن والدینش در یک تصادف رانندگی مجبور میشود مسئولیت نگهداری از برادرزادهاش را بر عهده میگیرد. با این حال جما آمادگی لازم برای مراقبت از یک کودک را ندارد؛ بنابراین تصمیم میگیرد از مگان به عنوان همراه عروسکی کدی استفاده کند تا بتواند به او برای کنار آمدن با غم از دست دادن والدینش کمک کند. صد البته که نیت اولیهی جما خوب است زیرا فقط میخواهد کدی دوباره خوشحال باشد اما مطمئنا به عنوان یک قیم سهلانگار تلقی میشود.
جما حتی مگان را به عنوان همراه عروسکی برای کاهش فرزندآوری تبلیغ میکند که در نوع خودش میتواند بسیار نگرانکننده باشد. فیلم مشکلات فرزند پروری در زندگی مدرن این روزها را به خوبی منعکس میکند، دورهای که در آن بسیاری از والدین از تکنولوژی برای پرت کردن حواس کودکان و آرام نگه داشتنشان استفاده میکنند. در این موارد معمولا کودکان به اطلاعاتی دسترسی پیدا میکنند که اصولا برای گروه سنیشان مناسب نیست و والدین هم کنترلی روی فعالیتهایی که در بستر اینترنت انجام میدهند، ندارند. در بخشی از فیلم شاهد تغییرات رفتار تهاجمی کدی هستیم که ناشی از تقلیدهایش از مگان است.
۲- در بعضی موارد عشق میتواند سمی باشد
تمام هدف مگان محافظت از کدی است. او به عنوان تنها دوستِ دختربچهی داستان نقش مهمی در تسریع روند بهبودی کدی پس از مرگ والدینش دارد و کم کم به اندازهای در زندگی او مهم میشود که به سختی میتواند تشخیص دهد مگان واقعی نیست. از سوی دیگر عروسک انساننمای فیلم تمام وجودش را برای تامین نیازهای کدی میگذارد؛ به طوری که تصمیم میگیرد خالقش جما را از بین ببرد تا به تنهایی از کدی مراقبت کند.
فیلم با هوشمندی و ظرافت به این مفهوم میپردازد که گاهی دوست داشتن دیوانهوار یک نفر میتواند تا چه اندازه سمی و خطرناک باشد و در نهایت به نتایج وحشتناکی منجر شود. مگان آنقدر به کدی اهمیت میدهد که او را در موقعیت خطرناکی قرار میدهد؛ مگان حاضر است برای صاحبش آدم بکشد و او را از تمام دنیا منزوی کند زیرا فکر میکند خودش تنها چیزی است که به آن نیاز دارد. عشق مثل یک تیغ دو لبه میتواند جادویی باشد اما اگر با عقاید مسموم ترکیب شود ویرانگر است.
۱- پایان فیلم، راه را برای دنبالههای سینمایی باز میگذارد
پس از این که مگان در پایان فیلم نابود میشود، میفهمیم که توانسته دستیار مجازی خانهی جما را هک کند و در نتیجه احتمالا میتواند در کالبدی تازه به حیاتش ادامه دهد. این اتفاق راه را برای دنبالههای سینمای دیگر باز میگذارد که در آنها مگان بازگشت پیروزمندانهای خواهد داشت.
از سوی دیگر در سکانسی شاهد دزدیده شدن فایلها و کدهای مربوط به مگان توسط یکی از دستیاران جما هستیم. در هر صورت اگر موفق شود فایلها را به شرکت خطرناکی بفروشد یا شخص دیگری پس از مرگش به فایلها دسترسی پیدا کند. این احتمال وجود دارد که عروسک دیگری با برنامهی معیوب و خطرناک جما خلق شود و دنیای اطرافش را بار دیگر تحت تاثیر اقدامات خطرناکش قرار دهد.
منبع: cbr