به نقل از دیجیکالا_
دشمنان در بازیهای ویدئویی در ابعاد و اشکال و تواناییهای مختلف وجود دارند. مثلاً گومبا در سری Super Mario Bros. که با پریدن روی سرشان از پا در میآیند. بعضی از دشمنان قبل از اینکه شکست بخورند برای مدت قابلتوجهی مقاومت میکنند و سایرین شما را مجبور به عقبنشینی میکنند تا زمانی که بهاندازه کافی برای شکستدادن آنها قوی شده باشید یا آیتم درست را در اختیار داشته باشید. هرچند دشمنانی نیز وجود دارند که تقریباً به همه چیز مقاومت نشان میدهند و دشمنانی که تا آخرالزمان دنبالتان میکنند. در این لیست من قصد دارم دربارهٔ دشمنانی صبحت کنم که در بخش اعظمی از بازی شکستناپذیر هستند و تنها کاری که میتوانید در برابرشان بکنید، فرار است.
هشدار: خطر لوث شدن داستان بازیهای ویدئویی اشارهشده در مقاله وجود دارد.
۱۰- Blinky, Pinky, Inky, Clyde در بازی Pac-Man
این فهرست را با عنوانی قدیمی شروع میکنم. داستان این آرکید کلاسیک جاودانه ساده است: تمامی حبهها را در آن مرحلهی بازی بخورید و از اشباح دوری کنید. هر شبح بهگونهای طراحی شده تا رفتار به خصوصی از خودش نشان دهد. بلینکی مستقیماً پک من را تعقیب میکند، پینکی و اینکی سعی میکنند پک من را احاطه کنند و کلاید بین تعقیب و فرار متغیر است. برای اینکه پک من فرصت مبارزه داشته باشد چهار حبهٔ قدرت در هر مرحله قرار گرفتهاند و جمعآوری این حبهها باعث تغییر رنگ اشباح به رنگ آبی شده و پک من در این حالت میتواند آنها را بخورد اما این وضعیت موقتی است و پس از چند ثانیه به پایان میرسد. چشمان این اشباح خورده شده به جایگاه آغازین آنها رفته و دوباره شروع به حرکت میکنند. با پیشروی در بازی، اشباح سریعتر شده و اثر حبهها زودتر برطرف میشود. در واقع طبق تحقیقات من اگر بهاندازهٔ کافی در بازی جلو بروید این حبههای قدرت کاملاً بیفایده میشوند.
۹- Baron Von Blubba در بازی Bubble Bobble
در ظاهر Bubble Bobble یک بازی ساده سکو بازی با شمایلی خوب و دوستداشتنی است. تنها کاری که باید بکنید، گیر انداختن دشمنان در حباب و ترکاندن آن برای شکستشان است. بازی در ابتدا راحت و ساده است اما با پیشروی در بازی بهتدریج پیچیدهتر میشود. طبیعتاً بازیکنان تازهوارد برای تکمیل سریع مراحل عجلهای نداشتند تا اینکه نهنگ شبح وار، بارون ون بِلابا که در ژاپن اِسکِل مانستا خطاب میشود سروکلهاش پیدا میشود. اگر بازیکنان تمامکردن یک مرحله را بیش از حد طول دهند این نهنگ اسکلت مانند پدیدار میشود و شما را مجبور میکند سریعتر مرحله را تمام کنید. او کاملاً به حبابهای شخصیتهای بازی مقاوم است پس تنها راه خلاصشدن از دستش به پایان رساندن مرحله یا ازدستدادن یکی از جانهایتان است.
علاوه بر این، هر چه بیشتر تکمیل مرحله را طول دهید او سریعتر میشود. با درنظرگرفتن اینکه این بازی در سال ۱۹۸۶ در آرکیدها عرضه شد منطقی است که تایتو هیولایی شکستناپذیر را در بازی قرار داده که اگر زیاد از حد مراحل را کش دادید سروکلهاش پیدا شود.
۸- Phanto در بازی Super Mario Bros. 2
با اینکه این بازی شاید یک دنبالهٔ حقیقی برای Super Mario Bros نباشد، مکانیکهایی که با خود به همراه داشت مانند چندین شخصیت قابل بازی، برداشتن سبزیها و پرتکردنشان بهسوی دشمنان، ساب اسپیس و اینکه چطور برداشتن کلیدها برای باز کردن در میتواند تجربهٔ استرسزا باشد، چنین حسی را القا میکرد.
در کنار تمامی این موارد به شما فانتو را معرفی میکنیم. ماسکهای سرخ و سفید شبح واری که از کلیدها در سابکان محافظت میکنند. فانتوها که در مرحله ۲-۱ معرفی میشوند بیحرکت بر بالای کلید باقی میمانند تا زمانی که ماریو و دوستانش آن را برمیدارند. همزمان با برداشتن کلید و بردن آن بهسوی در قفل شده فانتو بهسرعت آنها را تعقیب میکند و تنها زمانی از تعقیب دست میکشد که کلید از دستشان افتاده یا برای باز کردن در استفاده شده باشد. تنها راه شکست فانتو استفاده از استارمن پس از متوقف کردن زمان است. بااینحال این فقط یک گلیچ است و وقتی شما وارد اتاق دیگری شوید فانتو دوباره ظاهر شده و آماده است تا شما را باری دیگر دنبال کند.
۷- Dark Trains و Armor Trains در بازی The Legend of Zelda: Spirit Tracks
The Legend of Zelda: Spirit Tracks یکی از بازیهای کمتر موردتوجه قرار گرفتهٔ زلدا است. در این دنبالهٔ مستقیم Legend of Zelda: Phantom Hourglass بازیکنان کنترل لینک را در قالب هادی قطار در دست میگیرند. پس از اینکه لینک اولین سیاهچال Forest Temple را تکمیل میکند جادوی شروری قطارهای رها شده را تحت کنترل میگیرد و آنها را به موجوداتی شر تبدیل میکند. آنها در خطوط به خصوصی حرکت میکنند و اگر قطار لینک را ببینند سعی میکنند به آن برخورد کنند. اگر در انجام این کار موفق شوند لینک جانش را از دست میدهد. با اینکه این قطارها سریعتر از Spirit Train حرکت میکنند لینک میتواند موقتاً با شلیک تعدادی توپ آنها را متوقف کند. بااینحال شلیک بهسوی قطارها آنها را کاملاً نابود نمیکند پس لینک باید از این فرصت به وجود آمده به نحو احسنت استفاده کند و از مسیر حرکت آنها خارج شود.
قطارهای زرهی نسخهٔ بدتر قطارهای معمولی هستند. این قطارها نادرتر و کندتر از قطارهای تاریک هستند اما اسمشان گویای همه چیز هست. زره این قطارها از کار انداختنشان را غیرممکن میکند و بسیار هوشمند نیز هستند. اگر لینک سعی کند از دستشان فرار کند، آنها بهراحتی مسیر حرکتشان را عوض میکنند. همین مسئله باعث میشود رسیدن به مکانهایی که از آن محافظت میکنند مثل Ocean Temple بسیار دشوار شود. تنها زمانی که لینک میتواند این قطارها را شکست دهد در قلمروی تاریک با استفاده از Tears of Light است که در نقطهٔ اوج بازی رخ میدهد.
۶- SA-X در بازی Metroid Fusion
وقتی به بازیهای نینتندو فکر میکنیم ذهنمان بهسوی بازیهای خانوادگی سرگرمکننده و شاد میرود اما سری متروید کمی قضیهاش فرق دارد. علیرغم اینکه Metroid Fusion بر روی کنسول دستی منتشر شد این بازی بهاحتمال زیاد یکی از تاریکترین عناوین در فرنچایز بهحساب میآید. پس از آنکه ساموس در طی تحقیقات بر روی سیارهٔ SR388 به انگل ایکس آلوده میشود جراحان باید بخشهای زیادی از زره او را برداشته تا بتوانند واکسنی از مترویدها بسازند. هنگام گشتوگذار در ایستگاه Biological Space Laboratories بخشهای آلوده شده زره ساموس از SA-X جدا میشوند، انگل ایکسی که مقلد ساموس باقدرت کامل است. وقتی شما کاتسینی که در آن کلوزآپ صورتش نشان داده میشود را مشاهده میکنید در همان لحظه متوجه میشوید که این یک ماشین آدمکشی بیروح است.
در طول بازی، ساموس چند بار با SA-X روبهرو میشود و اگر بازیکن او را ببیند تنها کاری که میتواند بکند این است که از میدان دیدش دوری کند و دعا کند او ساموس را نبیند. اگر SA-X ساموس را ببیند باید فرار کنید. تا آخر بازی ساموس ضعیف است و نمیتواند با او مقابله کرده و پیروز شود. ترسناکتر از خود SA-X فاششدن قابلیت کلون کردن آن است. اگر به کاتسین پایانی بازی Metroid: Samus Returns برای ۳DS نگاه کنید، یک انگل ایکس را میبینید که یکی از موجودات زنده در SR388 را تحت کنترل دارد. اشارهٔ ظریفی که نشان میدهد ساموس بیشتر از اینکه کار خوبی برای سیاره بکند به آن صدمه زده است.
۵- Bobby Barrows در بازی Clock Tower
دیدن یک بازی وحشت و بقا بر روی SNES یا Super Famicom در این مورد خیلی حس عجیبی دارد اما استودیوی Human Entertainment با اولین بازی در سری Clock Tower با نام The First Fear موفق به انجام این کار شد. پس از اینکه جنیفر سیمپسون و سه دختر دیگر توسط سایمون و مری باروز به فرزندخواندگی گرفته شده میشوند این دختران یتیم یکییکی توسط بابی باروز کشته میشوند که سایمون باور دارد یک کودک شیطانی به همراه برادر دوقلویش دن باروز است. بابی که از زمان تولد دفرمه بوده است توسط یک مراسم جادویی که از گذشت زمان در عمارت جلوگیری میکند جاودانه میشود.
درحالیکه جنیفر سعی میکند از اسرار عمارت پرده بردارد هنگام شنیدن صدای قیچی بزرگ بابی تنها کاری که میتواند بکند فرار است. با اینکه او میتواند کارهایی را برای کند کردن بابی انجام دهد او میتواند این موانع را از سر راه بردارد و دوباره جنیفر را تعقیب کند. تنها راه خلاصشدن از دست او برای همیشه این است که خودتان را به برج ساعت برسانید. ظاهر بابی سنگ بنای منحصربهفرد بودن سری Clock Tower بود. افرادی عادی که توسط یک آدمکش تعقیب میشدند و فقط میتوانستند از دست او فرار کنند و پنهان شوند. متأسفانه اولین بازی در سری هرگز بهصورت رسمی در ایالات متحده منتشر نشد.
مشخص نیست که آیا این فرنچایز به فعالیت خود ادامه میدهد یا خیر. با اینکه بازیهای بعدی در سری Clocktower نسخههای مختلفی از Scissorman و دیگر آدمکشان زنجیرهای را به نمایش گذاشتند هواداران واقعی مجموعه همواره بابی باروز را بهعنوان یکی از چهرههای پیشگام وحشت و بقا خواهند شناخت.
۴- Hunters در بازی Dead Space
دستوپنجه نرم کردن با نکرومورفها در سری Dead Space با بهدستآوردن سلاحها و مهارتهای بهتر راحتتر میشود اما نه برای شکارچیان (Hunters). این نکرومورف ها قابلیت آن را دارند که اندامهای ازدسترفتهشان را با سرعتی بالا بازسازی کنند و تاکتیکهای معمول شما فقط سرعتشان را کم میکند. حتی آبدیده ترین سربازان میدانند که باید فقط تعداد محدودی گلوله بر روی این هیولاها استفاده کنند و سپس عقبنشینی کنند تا زمانی که ایزاک قادر میشود از شر آنها به طور کامل خلاص شود. با اینکه شکارچیان فقط در چپتر ۱۰ یک تهدید بزرگ هستند قطعاً در آزمودن بازیکنان در کنترل منابع و استفاده از محیط بازی موفق عمل میکنند.
شکارچیان فقط در بازی اول وجود داشتند اما در دنبالههای بعدی گونههای دیگری از آنها مانند اوبرمورف در Dead Space 2 و تائو ولانتیس در Dead Space 3 دیده میشوند. با اینکه حالت آنها در طول بازیهای سهگانه تغییر کرده است یک چیز ثابت مانده است: مقاومت آنها به سلاحهای معمولی. اگر با یکی از این شکارچیها روبهرو شدید هر کاری لازم است برای کندتر شدن او بکنید و سپس پا به فرار بگذارید.
۳- Mr. X در بازی Resident Evil 2
یکی از بسیاری از گونههای مختلف تایرنت، Mr. X در رزیدنت اویل ۲ برج متحرکی از وحشت است که قصد دارد تمامی بازماندگانی که در اداره پلیس هستند را بکشد و نمونهای از ویروس جی را به دست بیاورد. وقتی کپ کام این بازی را ریمیک کرد Mr. X مرگبارتر از بازی اورجینال بود.
در بازی اورجینال او فقط در Game B پدیدار میشد وقتی که خط داستانی لیان یا کلیر را تمام کرده بودید و آنها میتوانستند او را شکست دهند تا برای مدتی از دستش خلاص شوند اما در ریمیک Mr. X در Game A سروکلهاش پیدا میشود و کاملاً آسیبپذیر است تا جایی که بازی دیکته میکند دیگر اینطور نباشد. شما میتوانید به او تیر زده تا از سرعتش کم کنید اما او پس از مدت کوتاهی دوباره سرپا میشود. او همچنین میتواند هر صدای بلندی که لیان یا کلیر ایجاد میکنند را بشنود پس حتی صدای یک اسلحه کمری ممکن است توجه او را جلب کند. از همین رو بهتر است حواستان را به اینکه کجا و چطور میجنگید جمع کنید تا اگر صدای پای ترسناک او را شنیدید بتوانید از مهلکه فرار کنید. افرادی که کلیر را انتخاب کردهاند وضعیت بهتری در این شرایط خواهند داشت زیرا بری برتون Mr. X را میکشد پس کلیر میتواند با خیال راحت به کارش ادامه دهد. لیان بدشانس اما باید با این هیولای بلندقامت و ترسناک در طول کل کمپین دستوپنجه نرم کند زیرا او حتی لیان را تا آزمایشگاه زیرزمینی آمبرلا تعقیب میکند. تعداد محدودی اتاق در بازی وجود دارند که Mr. X شما را در آنها دنبال نمیکند. در کل بهترین راهحل این است که خیلی سروصدا نکنید و از مبارزه تا جای ممکن دوری کنید.
۲- Xenomorph در بازی Alien: Isolation
به نظر میرسد بازیهای چندانی بر اساس فرنچایز بیگانهٔ دان اوبانون و رونالد شوست ساخته نشده تا جوهره این فیلمها را در بربگیرد. با اینکه بازیهای قابلقبولی مثل بیگانه ۳ برای SNES و Sega Genesis و بیگانه علیه غارتگر برای Atari Jaguar ساخته شدند بازیهای بدی مثل بیگانه ۳ بر روی NES ساخته شده توسط LJN و بازی بدنام Alien: Colonial Marines نیز در این میان وجود دارند. در سال ۲۰۱۴ استودیوی Creative Assembly با بازی وحشت و بقای خود Alien: Isolation به موفقیت رسید. ۱۵ سال پس از رویدادهای فیلم ۱۹۷۹ ریدلی اسکات، آماندا ریپلی به گروهی ملحق میشود تا جعبه سیاه Nostromo را پیدا کند و بفهمد چه اتفاقی برای مادرش الن و اعضای تیم او افتاده است اما سفر آنها به ایستگاه فضایی Sevastopol به بدترین شکل ممکن به بیراهه کشیده میشود.
آماندا از تیم خود جدا شده، بسیاری از انسانهای بازمانده متخاصم شدهاند و اندرویدهایی که به Working Joes معروفاند کمکی به او نمیکنند. هرچند همانطور که حدس زدهاید بزرگترین تهدیدی که آماندا با آن روبهرو میشود زنومورف است. موجود مرگبار بیگانهای که میتواند گلوله اسلحه و سلاحهای دیگر را دفع کند. پس از رویارویی آماندا با زنومورف، مخفیکاری به اسم بازی تبدیل میشود. این هیولا در برابر تمامی حملات شما آسیبناپذیر است و با اینکه سلاحهای آتش محور او را میترساند این عقبنشینی موقتی است. وقتهایی که زنومورف به کانالهای کولر عقبنشینی میکند بازیکنان میتوانند نفس راحت بکشند البته تا زمانی که ساکت بمانند.
این بهخاطر هوش مصنوعی است که Creative Assembly در زنومورف برنامهریزی کردند. برنامهای در این هوش مصنوعی وجود دارد که تمام مدت آماندا را تحتنظر دارد و برنامهٔ دیگری که در صورت سروصدا کردن به زنومورف سرنخهایی از محل حضور آماندا میدهد. در واقع ویدئویی درباره اینکه این هوش مصنوعی چطور کار میکند و چطور زنومورف میتواند از تمامی رویاروییهایش با آماندا اطلاعات جدیدی یاد بگیرد منتشر شده است. نیازی نیست بگوییم که اگر زنومورف شما را گیر بیندازد بازی تمام است پس بهتر است از سیو پوینتها حداکثر استفاده را ببرید.
۱- Pyramid Head در بازی Silent Hill 2
بسیاری از بازیکنان سایلنت هیل ۲ را یکی از بهترین بازیهای وحشت و بقا در تاریخ قلمداد میکنند و بخش اعظم این مهم مدیون معرفی برجستهترین دشمن سری، Pyramid Head یا به فارسی کله هرمی است. مظهر آرزوی جیمز ساندرلند در مجازات شدن برای مرگ همسرش مری، Pyramid Head مرد عظیم الجثهای است که لباس قصابی کثیفی برتن و سرپوش هرمی مانندی بر سر دارد. با اینکه در بازی لحظاتی وجود دارد که در آن باید با کله هرمی مبارزه کنید تنها کاری که میتوانید بکنید دوری از حملات او در این بخشها و دیگر قسمتهای بازی است. شما فقط میتوانید فرار کنید و پنهان شوید زیرا اسلحهتان هیچ اثری بر روی او ندارد. از همه بدتر ظاهر شدن یک کله هرمی دیگر است، پس از آنکه جیمز ادی دومبروسکی را در دفاع از جان خود میکشد. تنها زمانی که جیمز متوجه میشود این موجودات چه هستند و بر اهریمن های درونش فائق میآید، کله هرمیها دست از سر او می برمی دارند.
منبع: gamefaqs