به نقل از دیجیکالا:
شاید تا به حال در مطالبی که راجع به فیلمها و سریالها خواندهاید با کلمهی «کمئو» (Cameo) روبرو شده باشید؛ کلمهای با ریشهای ایتالیایی که به معنی حضور افتخاری ستارهها و سلبریتیها در در یک اثر سینمایی است. در این پروسه فردی شناخته شده در حوزههایی مانند ورزش، موسیقی و حتی سیاست، یا نقش خود را بازی میکند یا در نقش فردی ناشناس حضوری کوتاه در فیلم دارد و باعث غافلگیری مخاطب میشود. یکی از کسانی که ید طولایی در این زمینه دارد آلفرد هیچکاک کبیر است که تقریبا در تمام فیلمهایش یا در گوشهای از صحنه ایستاده و یا نقشی کوتاه را برعهده گرفته است.
این حضورهای کوتاه افتخاری به بازیگران و کارگردانها اجازه میدهد تا لحظاتی سرگرمکننده و شگفتانگیز را به طرفداران هدیه دهند. چیزی که این نقشآفرینیها را جالب و دیدنی میکند، صرفا شخصی که در آن لحظات جلوی دوربین ظاهر میشود نیست، بلکه نحوهی ادغام آنها در فیلم نیز از نکاتی است که میتواند نتیجهی نهایی را لذتبخشتر کند. این ایده طی سالها به روشهای بیشمار و در فیلمهای زیادی اجرا شده است و بسیار هم موفقیتآمیز بوده. در کل حضورهای کوتاه و افتخاری، انتخاب درست و خوبی است که میتواند به عنوان محتوایی جذاب در فیلمها گنجانده شود.
این نقشآفرینیها از حضورهایی بدون حتی یک خط دیالوگ، مانند حضور ویلسون فیلیپس در «ساقدوشها» (Bridesmaids)، تا افرادی که بیش از حد انتظار صحبت میکنند، مانند باب بارکر در فیلم «گیلمور شاد» (Happy Gilmore) گسترده و متفاوت هستند. چه با ارجاعات هوشمندانه و چه با گیر انداختن مخاطب در نوستالژی، حضورهای افتخاری در برخی از فیلمها نسبت به بقیه بهتر جواب دادهاند و به سکانسهایی ماندگار و با شناسنامه بدل گشتهاند.
اکثر این حضورهای کوتاه به شیوهای جذاب و تاثیرگذار در فیلم گنجانده شدهاند اما شکی نیست که کیفیت برخی از آنها در مقایسه با بقیه برجستهتر است و ما نیز در این مطلب سعی کردهایم تا لیستی از بهترینهایشان را به شما معرفی کنیم.
۱۰. حضور مایلی سایرس در «دبیرستان موزیکال ۲: زندگی مهمانی» سکانسی ماندگار ساخت
در دومین قسمت از «دبیرستان موزیکال» (high school musical 2: life of the party) زمانی که گروه بازیگران اصلی فیلم موسیقی «همه برای یکی» را اجرا میکنند، مایلی سایرس با حضور ناگهانیاش یک غافلگیری شیرین را به مخاطب هدیه داده و جنب و جوش صحنه را به اوج میرساند. حضور ستارهای بینالمللی مثل مایلی سایرس در این فیلم نشان داد که او از پروژههایی که برای همسن و سالانش تولید میشود استقبال کرده و از حضور – هرچند کوتاه و افتخاری – در آنها ترسی ندارد. دیدگاه سایرس در این زمینه بسیار الهامبخش است و لذت دیدن نتیجهی کار او را دوچندان میکند.
تعداد زیادی از بینندگان برای اینکه متوجه رقص سایرس در میان دیگر نوجوانان شوند نیاز است تا به شمارهی این قسمت در مجموعه فیلم «دبیرستان موزیکال» توجه کنند. البته این نکته نیز شایان ذکر است که حضور افتخاری کوتاه و بسیار محتاطانهی سایرس با شخصیت هنری او که در آن زمان یکی از ستارههای بزرگ دنیای دیزنی محسوب میشد و برنامههای مخصوص به خود را داشت در تضاد کامل بود. هرچند که دیدن او خاطرات خوبی را برای طرفداران برنامههای محبوب دیزنی که قبلتر از این کانال پخش میشد را زنده کرد.
۹. کریستینا آگیلرا در فیلم «پایهی مهمانی» هم آواز خواند و هم مهارتهای بازیگریاش را به نمایش گذاشت
کریستینا آگیلرا ستارهی موسیقی پاپ در فیلم کمدی «پایهی مهمانی» (Life Of The Party) نقش خودش را بازی میکرد. او در این فیلم به پسرعمویش لئونور لطف میکند و با حضور در یک مهمانی خیریه که برای جمعآوری کمک مالی برپا شده کمک میکند تا پول شهریهی دوستش دیانا را جمعآوری کند. او قرار است اجرایی زنده از آهنگ بسیار موفق خود با نام «فایتر» را داشته باشد تا افراد بیشتری را جذب مهمانی خیریه کند. نقش آگیلرا اما فقط به اجرای موسیقی و آواز خواندن محدود نمیشود. معاشرت و خوشوبش او با شخصیتهای اصلی فیلم، دیگر دقایق حضور او در «پایهی مهمانی» را تشکیل میدهد که اتفاقا دیدنی از کار درآمده است.
اگرچه آگیلرا دیالوگ چندانی در این فیلم ندارد اما از همان اندک فرصتی که در اختیارش قرار گرفت نهایت استفاده را برد و توانست مهارتهای بازیگری خود را به خوبی نشان دهد. همچنین اجرای زندهی او یکی از بهترین لحظات فیلم است و هیجان زیادی را به مخاطب تزریق میکند. به طور کلی حضور کریستینا آگیلرا به عنوان خوانندهای مشهور و موفق در فیلم یک مکمل عالی در خط داستانی «پایهی مهمانی» بود و بر مهارتهای بالای او به عنوان هنرمندی که تواناییهای چندگانه دارد مهر تایید زد.
۸. آدام لمبرت نقشی کوتاه اما موثر را در «حماسهی کولی» بر عهده داشت
از آنجایی که آدام لمبرت به عنوان رهبر جدید گروه راک افسانهای «کوئین» انتخاب شد، ایدهی بسیار درستی بود که از او در فیلم زندگینامهی آنها «حماسهی کولی» (Bohemian Rhapsody) استفاده شود. لمبرت در این فیلم نقش یک رانندهی کامیون ترانزیت را بر عهده دارد. نقش او با وجود اینکه هیچ دیالوگی ندارد اما بسیار مهم و تاثیرگذار است و به پیشبرد داستان کمک میکند. کسانی که «حماسهی کولی» را دیدهاند، میدانند که فردی مرکوری با وجود داشتن ارتباط عاطفی با شخصی از جنس مخالف به شخصیت لمبرت علاقه نشان میدهد. بینندگان شاهد این هستند که فردی در این سکانس به بخشی از هویت وجودی خودش پی میبرد و به کمک راننده کامیون به کشف آن میپردازد.
لمبرت به عنوان فَردی که مرکوری با او رابطهی عاطفی کوتاه مدتی را تجربه میکند بازی بسیار ظریف و در عین حال اثرگذاری را ارائه میدهد که از لحظات ماندگار فیلم است.
۷. آلن کاورت با حضور در فیلم «مخلوط» یک نقش قدیمی را دوباره بازی کرد
آلن کاورت در فیلم «در ۵۰ قرار اول» (In 50 First Dates) نقش فردی مبتلا به فراموشی به نام «تام ۱۰ ثانیهای» را بازی میکرد که یکی از نقشهای شناخته شدهی کارنامهی هنری اوست. این نام مستعار خندهدار به دلیل حافظهی کوتاه مدت او که فقط میتوانست اطلاعات و رویدادهایی را که اخیرا دیده یا شنیده بود را برای ده ثانیه قبل از آنکه دوباره فراموششان کند حفظ نماید به او داده شده بود.
کاورت نزدیک به یک دهه بعد از این فیلم، در فیلم «مخلوط» (Blended) مجددا نقش «تام ۱۰ ثانیهای» را تکرار کرد و در سکانسی از آن سه بار خود را به صندوقدار یک فروشگاه معرفی کرد، زیرا پس از ۱۰ ثانیه فراموش میکرد که این کار را انجام داده!. این حضور کوتاه و افتخاری اتمسفری نوستالژیک را به «مخلوط» هدیه کرد زیرا مانند «در ۵۰ قرار اول» آدام سندلر و درو بریمور به عنوان دو بازیگر شاخص و اصلی در آن بازی میکنند و گنجاندن تام در فیلم روشی ظریف و زیرکانه اما خندهدار برای ادای احترام «مخلوط» به «در ۵۰ قرار اول » بود.
۶. کریس همسورث با حضور در فیلم «رهگیر»، استعداد کمدیاش را نشان داد
کریس همسورث را همهی ما بیشتر به خاطر ایفای نقش ابرقهرمانی «ثور» در سری فیلمهای دنیای سینمایی مارول میشناسیم اما او نقشهای احمقانهتری مانند کوین بکمن در فیلم «شکارچیان روح» (Ghostbusters) را نیز ایفا کرده است. همسورث این جنبه از تواناییهای بازیگری خود را یکبار دیگر با خود به «رهگیر» (Interceptor) آورد و با حضور افتخاری و کوتاهش در نقش یک فروشندهی لوازم الکتریکی بیاطلاع و ناآگاه که به جای کار فقط اظهارنظرهایی کلی و بیمورد در مورد تلویزیون انجام میدهد نشان داد که در کمدی نیز میتواند حرفهایی برای گفتن داشته باشد. شخصیت همسورت رهایی و آسودگی طنز موثری را ارائه میدهد و پتانسیل تطبیقپذیری او به عنوان یک بازیگر همه فن حریف را به نمایش میگذارد.
همسر واقعی همسورث نقش قهرمان اصلی فیلم «رهگیر» کاپیتان جی. جی. کالینز را بر عهده دارد و خب بسیار لذتبخش است که ببینیم این بازیگر استرالیایی با همراهی کوتاه و افتخاری همسرش السا پاتاکی، کاملا از کار او در این فیلم حمایت میکند.
۵. بینندگان «کاسپر» با ادای احترام دن آیکروید به فیلم «شکارچیان روح» خاطره بازی کردند
در «کسپر» با به تعبیر خیلی فارسی «کاسپر» (Casper)، کریگان و دیبز سعی میکنند از متخصصان متعددی در امور ماوراء الطبیعه کمک بگیرند تا بتوانند «کاسپر» را به دام بیندازند. یکی از آن متخصصها دن آیکروید بود که شخصیت خود، ری استنتز را از فیلم «شکارچیان روح» تکرار کرد. او حتی دیالوگ معروف خودش در آن فیلم به این مظمون که: «به کی میخوای زنگ بزنی؟» را اینجا هم تکرار میکند. با این حال، از آنجایی که ری نمیتواند این ارواح را مدیریت کند خودش به سوال خودش با این جمله پاسخ میدهد: «به یکی دیگه!».
ری بسیار هوشمندانه به عنوان راهی برای تاکید بر اینکه مقابله و روبرو شدن با «گاستلی تریو» (جمعی از دوستان کاسپر با نامهای استرچ، فستو، استینکی،فوسو و لیزو که در کارتون همراه او هستند) چقدر میتواند مشکل باشد انتخاب شده بود و انصافا هم گزینهی درستی برای این مسئله بود. حضور کوتاه و افتخاری دن آیکروید برای فیلم بسیار مناسب بود و دیدن طنازیهای او بدون شک تماشاگران «کاسپر» را خوشحال کرد.
۴. کنایهی بسیار خندهدار به استن لی در فیلم «چهار شگفتانگیز: قیام موجسوار نقرهای»
در آغاز «چهار شگفتانگیز: قیام موجسوار نقرهای» سوزان و رید دو قهرمان اصلی فیلم در شرف ازدواج هستند. استن لی افسانهای درحالی که وظیفهی همیشگی خودش در حضور کوتاه و افتخاری در یک فیلم مارول را انجام میدهد، در میان مهمانانی که وارد مراسم میشوند دیده میشود. او سرخوشانه و خوشحال در حال ورود به محل مراسم است که اتفاقی جالب باعث به وجود آمدن سکانسی به یاد ماندنی میشود. لی اجازهی ورود ندارد! زیرا نامش در میان لیست مهمانان قرار نگرفته است.
استن لی فقید تا به حال در بسیاری از فیلمهای مارول حضور بهم رسانیده اما حضور اینبارش از دیگر نقشآفرینیهای افتخاری او بهتر و متمایزتر است. بینندگان به خوبی میدانند که استن لی خالق شخصیتهای «چهار شگفتانگیز» است و آنها را باهم و در امتداد یکدیگر خلق کرده؛ بنابراین طنز صریح «قیام موجسوار نقرهای» با ایجاد پارادوکس و کنار گذاشتن او از مراسم عروسی سوزان و رید لحظات مفرح و خندهداری را برای مخاطب ایجاد میکند.
۳. حضور کیانو ریوز برای بازیگران فیلم «همیشه شاید من باش» یک محرک قوی بود
کیانو ریوز در فیلم «همیشه شاید من باش» (Always Be My Maybe) نقش یک نسخهی نامتعارف و عجیب و غریب از خودش را بازی میکند. او در این فیلم، پیش از آنکه ساشا رابطهاش با مارکوس را به هم بزند به عشق میان آن دو علاقمند بود. ریوز کارهای بیمنطق و خندهدار زیادی را در این فیلم انجام میدهد که برخی از کارهای کمدی او عبارتند از: دعوت شخصیتهای اصلی داستان برای صرف غذا در یک رستوران پرمدعا و پرزرقوبرق که قیمتهای فضایی و خندهداری برای مقدار بسیار کمی غذا وضع دارد و همچنین فقط بردن نام فیلمهای موفقی که تاکنون در آنها نقشآفرینی کرده است مانند «جان ویک».
حضور ریوز در این فیلم بدون شک یکی از بهترین و خندهدارترین حضورهای افتخاری چهرهای مشهور در یک فیلم سینمایی است. کافی است یکبار فیلم را تماشا کنید تا به صحت ادعای ما پی ببرید. حضور او در لیست سلبریتیهای گروه اول یا بسیار معروف با رفتارهای عجیب و غریب او جفت میشود و لحظههایی خندهدار را به مخاطب هدیه میکند. همچنین او تلنگری عالی به ساشا و مارکوس وارد میکند که قبل از آنکه دوباره و بهطور کامل به هم بازگردند به آن نیاز داشتند، حالا آنها میدانستند که باید بیشتر قدر یکدیگر را بدانند.
۲. هری استایلز نوع دیگری از قدرت بازیگریاش را به فیلم «جاودانهها» آورد
اگرچه هری استایلز بیشتر به خاطر حضورش در گروه پاپ موفق «وان دایرکشن» شناخته میشود اما پس از جدایی اعضای این گروه در مارس سال ۲۰۱۵ همواره به دنبال تثبیت جایگاه خودش به عنوان خوانندهای سولو و بازیگری حرفهای بوده است. در مسیر تحقق این هدف او به شکلی غافلگیر کننده در یکی از فیلمهای دنیای سینمایی مارول به نام «جاودانهها» (Eternals) در نقش «اروس / استارفاکس» ظاهر شد.
پیدایش اروس در «جاودانهها» دارای یک معرفی عصبی و طولانی توسط پیپ است. اروس سپس کمک افتخاری به «جاودانهها» را پیشنهاد میکند زیرا از موقعیت دوستان آنها آگاه است و میداند که این کار منفعت زیادی برایش در بر خواهد داشت. استایلز بسیار مسلط و راحت دیالوگهای خودش را ارائه می دهد و با بازی روان و قوی خود واقعا به شخصیت اروس تجسم میبخشد. حضور این خوانندهی محبوب و به شدت معروف در این فیلم پرهزینه نه تنها یک غافلگیری خوشایند بود بلکه این احتمال را نیز به وجود آورد که «جاودانهها» در قسمتهای بعدی هم ادامه خواهد یافت.
۱. «دنیای ژوراسیک: پادشاهی سقوطکرده»، بدون حضور جف گلدبلوم قطعا چیزی کم داشت
جف گلدبلوم در لحظات پایانی «دنیای ژوراسیک: پادشاهی سقوطکرده» (Jurassic World: Fallen Kingdom) و در سکانس جلسهی استماع سنا در فیلم ظاهر میشود. او که نقش دکتر ایان مالکوم، دانشمندی متعهد و نگران نسبت به سرنوشت انسانها را بازی میکند، معتقد است که بازگرداندن دایناسورها یک اشتباه محض بود و باید آنها را رها کرد تا بمیرند. دیدن یک بازیگر اصلی از فرانچایز پارک ژوراسیک همیشه هیجانانگیز بوده و همواره نیز خواهد بود. طرفداران از میزان اعتقاد راسخ او در هنگام بیان جملاتش در دادگاه بسیار راضی بودند و آرامش و تمرکز او را ستودند. جف گلدبلوم پیوسته جذابیت خاص خود را به شخصیت دکتر ایان مالکوم میآورد و این حضور کوتاه و افتخاری در «دنیای ژوراسیک: پادشاهی سقوط کرده» نیز از این قاعده مستثنی نیست.
منبع: cbr