به نقل از دیجیکالا:
سریال جدید «شیهالک: وکیل دادگستری» (She-Hulk: Attorney at Law) یک ابرقهرمان دیگر و یکی از اعضای بالقوه انتقامجویان را قبل از دو فیلم اصلی آنها در سال ۲۰۲۵ معرفی کرد. البته که جنیفر والترز بسیار با قهرمانان آشنای ما فاصله دارد، همانطور که خود این قهرمانان نیز در ابتدا و قبل از پیوستن به انتقامجویان اینگونه بودهاند.
اعضای انتقامجویان همگی در طول این فرانچایز لحظات قهرمانانهای داشتهاند اما در عوض اشتباهات بزرگی نیز مرتکب شدهاند. این اشتباهات بخشی از فرآیند یادگیری انجام کارهای خوب هستند. همه این تصمیمات بد بودهاند اما خوشبختانه همه آنها عواقب آخرالزمانی در پی نداشتهاند.
- لوکی بعد از مرگ در فیلم «انتقامجویان: جنگ ابدیت» چطور هنوز زنده است؟
- ۱۰ فیلم سینمایی خوب که فرنچایزشان را نابود کردند؛ از شوالیه تاریکی تا انتقامجویان
- اگر تانوس در «جنگ ابدیت» نیمهی دیگر انتقامجویان را نابود میکرد چه میشد؟
۱۰. مرد عنکبوتی – خراب کردن طلسم دکتر استرنج
مرد عنکبوتی هنوز یک بچه محسوب میشود اما به عنوان یک ابرقهرمان به موفقیتهای بزرگی دست یافته است. البته که او اشتباهات قابل توجهی، از درگیر شدن با مجرمان در استاتن آیلند گرفته تا اعتماد به میستریو و سپردن دسترسی ادیث به او انجام داده است.
با این اوصاف، هیچ کدام از اینها بدتر از اشتباه او در «مرد عنکبوتی: راهی به خانه نیست» نیستند. پیتر با نیتی خوب برای کمک به دوستانش نزد دکتر استرنج رفت تا مردم فراموش کنند که او مرد عنکبوتی است اما مدام وسط اجرای طلسم صحبت کرد و باعث خراب شدن آن شد. این اقدام شرورانی از جمله گرین گابلین را از جهانهای دیگر وارد داستان کرد که به کشته شدن زن عمو می منجر شد.
۹. دکتر استرنج – کمک گرفتن از واندا
قهرمان داستان در فیلم «دکتر استرنج در چندجهانی دیوانگی» به دنبال کمک به آمریکا چاوز جوان و رفع خطرات بینبعدی بود. استرنج متوجه شد که پای جادو و جادوگری در کار است. بنابراین برای کمک گرفتن به سراغ واندا ماکسیموف رفت اما متوجه شد که خود واندا از ابتدا به دنبال آمریکا بوده است.
استرنج نمیدانست که واندا قصد بدی دارد اما او مطمئنا از اقدامات واندا در وستویو آگاه بود. غم و اندوه بیاندازه واندا خطری بزرگ برای اطرافیانش محسوب میشود اما استرنج این موضوع را نادیده گرفت و برای کمک نزد وی رفت.
۸. نیک فیوری – سپردن اوضاع به اسکرالها
شاید حتی در بلند مدت هم عواقب این تصمیم را نفهمیم، زیرا میزان و کیفیت رابطه نیک فیوری با اسکرالها مشخص نیست. او در دهه ۹۰ میلادی با تالوس آشنا شد و پس از آن، او را جایگزین خود در زمین کرد، در حالی که تالوس کاملا با سایر اسکرالها متفاوت بود.
با این حال، زمان دقیق این جایگزینی مشخص نیست و هیچکس نمیداند که این جابهجایی بعد از بلیپ بوده یا قبل از آن؟ تالوس در «مرد عنکبوتی: دور از خانه» جانشین نیک فیوری واقعی بود و به همین دلیل مرد عنکبوتی از میستریو فریب خورد. نیک فیوری واقعی احتمالا از اقدامات میستریو جلوگیری میکرد.
۷. واندا ماکسیموف – تصاحب وستویو
واندا ماکسیموف در ابتدای سریال «وانداویژن» و پس از نقشآفرینی در «اولتران» به وضوح یک قهرمان بود. با این حال، او برخلاف بسیاری از انتقامجویان، به جای اینکه اتفاقات خوبی رقم بزند اوضاع را به هم ریخت. وی برادرش را از دست داد، باعث مرگ دهها نفر شد و مجبور شد ویژن را بکشد تا جهان را نجات دهد.
واندای غمگین همه چیز را به حد افراط رساند و از جادوی آشوب خود برای به دست گرفتن کنترل کل شهر استفاده کرد. ساکنان وستویو اساسا بردههای او شدند، زیرا واندا ذهنشان را کنترل میکرد و آنها را در فضایی پیچیده مانند سریالهای کمدی قرار داد. این اقدامات نقض آشکار حریم خصوصی و حقوق معنوی بود.
۶. هاوکآی – بازگشت به دنیای ابرقهرمانی در جنگ داخلی
تصمیم هاوکآی برای بازنشستگی در مقایسه با سایر از اعضای تیمش، آنطور که به نظر میرسید با دوام نبود. البته این مسئله بیشتر به این برمیگردد او همیشه چندان در انتخابهای خود نقشی نداشته است.
بازنشستگی ایده خوبی برای هاوکآی بود اما بازگشت در جریان درگیری بر سر توافقنامه سوکوویا یک اشتباه بود. او واقعا تاثیری در روند مبارزه تیمش نداشت و این اتفاق در نهایت منجر به بازداشت خانگی او شد. بهتر بود که او از این مبارزه کنار میکشید و برای نبرد با تانوس بازمیگشت که در این صورت آگاهی بیشتری از اتفاقات اطرافش پیدا میکرد.
۵. بیوه سیاه – مشارکت در قتل دختر دریکوف
همه میدانستند که ناتاشا رومانوف قبل از تبدیل شدن به یک انتقامجو دست به کارهای وحشتناکی زده است. او به عنوان یک قاتل و بیوه سیاه، نیروی اجیرشدهای بود که دهها و شاید صدها نفر را کشته است.
ناتاشا در فیلم «بیوه سیاه» برای خواهرش توضیح داد که چرا به دنبال دریکوف، فرد پشت پرده اتاق سرخ است. ناتاشا به عنوان بخشی از نقشه قتل دختر دریکوف، آگاهانه آنتونیا را کشته بود. در ادامه مشخص شد که دریکوف و دخترش از آن انفجار جان سالم به در برده بودند اما موافقت و اقدام ناتاشا برای انجام این کار چیزی بود که او سال ها از آن رنج میبرد.
۴. هالک – تیراندازی به خودش
این اتفاق هرگز در دنیای سینمایی مارول به تصویر کشیده نشده اما بروس بنر در «انتقامجویان» به آن اشاره کرد. او درباره اوضاع بد روحی و بنبست روانی خود صحبت کرد، این که اسلحه را در دهانش گذاشته و ماشه را در تلاش برای پایان دادن به همه چیز فشار داده بود.
او در موقعیت بدی قرار داشت و این موضوع قابل درک است اما خودکشی تصمیم خوبی نبود. این لحظه برای او بسیار تاثیرگذار بود و وی متوجه شد که گزینه بهتری هم وجود دارد و سخت تلاش کرد تا شخصیتهای بروس و هالک را قبل از «انتقامجویان: بازی پایانی» با هم ترکیب کند.
۳. ثور – ضربه نزدن به سر تانوس
ثور به عنوان فردی کلهشق، در طول عمر طولانی خود تصمیمات عجولانهای گرفته است. در واقع او حتی در یکی از اولین صحنههای خود در دنیای سینمایی مارول نیز جنگی را با غولهای فراست آغاز کرد، در صورتی که به وی توصیه شده بود که این کار را انجام ندهد.
البته بدترین تصمیم او در پایان فیلم «انتقامجویان: جنگ ابدیت» بود. وی فرصتی عالی برای کشتن تانوس قبل از بشکن و استفاده او از سنگهای ابدیت داشت. حتی تانوس هم به این موضوع اشاره کرد که ثور میتوانست با طوفانشکن به سر او ضربه بزند اما ثور ضربه را به سینه او وارد کرد. ثور میخواست انتقام مرگ هایمدال و لوکی را بگیرد اما موفق نشد.
۲. کاپیتان آمریکا – پنهان کردن این حقیقت که باکی والدین تونی را کشته است
استیو راجرز در فیلم «انتقامجویان: عصر اولتران» تلاش کرد تا از میولنیر استفاده کند و اتفاقا کمی آن را تکان داد. او در کمیکها، اغلب از این چکش استفاده میکرد اما نسخه او در دنیای سینمایی مارول به دلایلی شایسته این سلاح تلقی نمیشود.
بسیاری بر این باورند که این موضوع به فیلم «انتقامجویان: جنگ داخلی» برمیگردد، زیرا در آن فیلم استیو به تونی اعتراف کرد که از قبل میداند بهترین دوستش باکی والدین تونی را به قتل رسانده است. این اعتراف باعث ایجاد شکاف بزرگی در تیم انتقامجویان شد و اعضا را قبل از مبارزه با تانوس از هم دور کرد.
۱. مرد آهنی – ساخت اولتران
نبرد نیویورک به نوعی تونی استارک را در «مرد آهنی ۳» و دومین فیلم انتقامجویان تسخیر کرد. تجربه نزدیک به مرگ تونی باعث اقدامات بسیاری از سوی او شد. برای مثال وی تصمیم گرفت تا یک ربات زرهپوش و قدرتمند به نام اولتران بسازد.
این تصمیم گران تمام شد، زیرا اولتران هویت خودش را پیدا و در نهایت برای نابودی انتقامجویان و بقیه جهان تلاش کرد. ثور و سایر انتقامجویان حق داشتند که تونی را به خاطر این حرکت سرزنش کنند، زیرا غرور و ترس این قهرمان، او را به این اشتباه بزرگ سوق داد.
منبع: screenrant