به نقل از دیجیکالا:
گوییچی سودا (Goichi Suda) که معمولا با نام مستعار سودا ۵۱ شناخته میشود، طراح، نویسنده و کارگردان بازیهای ویدیویی اهل ژاپن است. او بنیانگذار استودیوی Grasshopper Manufacture است و برخی از شناخته شدهترین آثار او شامل The Silver Case ،Killer7 و سهگانهی No More Heroes میشود.
زندگی شخصی؛ از مرده شویی تا عشق به بازی از کودکی!
گوییچی سودا در شهر اوئدا در استان ناگانو ژاپن در سال ۱۹۶۸ به دنیا آمد و تا زمان نقل مکان به شهر توکیو در سن هجده سالگی در این منطقه زندگی کرد. سودا به طور کلی اطلاعات زیادی از زندگی شخصی خود با رسانهها به اشتراک نگذاشته، اما ظاهرا او رابطه خوبی با خانواده خود نداشته و از زندگی در شهر ناگانو با وجود زیبایی طبیعی آن متنفر بود. او از کودکی آرزو داشت که بازیهای ویدیویی طراحی کند. از کارهای اولیه او میتوان به عنوان کار در سگا به عنوان طراح گرافیک برای بروشورهای آنها اشاره کرد.
یکی از برجستهترین مشاغل او، مرده شویی و کفن و دفن مرده بود! اگرچه او بیشتر درگیر گل آرایی بود، اما همچنان به کار حرفهای در صنعت بازیهای ویدیویی توجه داشت. دیدن تبلیغی از Human Entertainment که در آن زمان به خاطر سری بازیهای Fire Pro Wrestling معروف بود و آگاهی و تسلط او به کشتی کج باعث شد که به این کمپانی درخواست دهد. سودا در حالی که از خانوادهی خود در ناگانو دور است، متاهل بوده و در توکیو زندگی میکند. پس از گذشت مدتی سودا با نام مستعار «سودا ۵۱» شناخته شد. این نام مستعار از دو قسمت نام او سرچشمه میگیرد. در زبان ژاپنی عدد ۵ با گو و عدد یک با کلمهی ایچی گفته میشود.
زندگی کاری؛ از Twilight Syndrome تا No More Heroes
مجموعهی Twilight Syndrome
اولین کار سودا در شرکت Human سناریو نویسی برای بازی Super Fire Pro Wrestling III بود که به دلیل کیفیت کارش مورد تحسین این کمپانی قرار گرفت. به همین دلیل، او به عنوان نویسنده و کارگردان برای بازی Super Fire Pro Wrestling Special انتخاب شد که به دلیل لحن تیرهی داستان و پایان آن شهرت زیادی بدست آورد. پس از Super Fire Pro Wrestling III، سودا روی مجموعهی Twilight Syndrome نیز کار کرد. او به عنوان کارگردان و تهیهکننده تغییرات زیادی در نسخهی جدید اعمال کرد. یکی از تصمیمات او این بود که این سری را از حالت ماوراء طبیعی خود به ترس روانشناختی تبدیل کرد.
سودا که از کار خود در شرکت ذکر شده طرفداران زیادی جمع کرده بود، با کشتن شخصیت اصلی در این سری جنجال به پا کرد. Moonlight Syndrome آخرین اثری بود که سودا برای Human Entertainment روی آن کار کرد، زیرا او به دلیل نارضایتی از درآمد خود، آن را ترک کرد. او همچنین احساس کرد که این شرکت به زودی ورشکست خواهد شد.
The Silver Case
سودا پس از ترک این شرکت، استودیوی Grasshopper Manufacture را در سال ۱۹۹۸ تأسیس کرد تا آرزوی خود را برای ایجاد بازیهای ویدیویی اوریجینال و مد نظر خود برآورده کند. اولین بازی این استودیو The Silver Case برای پلیاستیشن ۱ بود. در ابتدا کمپانی ASCII Entertainment با او تماس گرفت و بودجهی ساخت بازی را تامین کرد. سودا به عنوان کارگردان، نویسنده و طراح بازی ایفای نقش کرد. علاوهبر این، سودا مسئولیت ایفای نقش به عنوان مدیر عامل استودیو را بر عهده داشت، بنابراین او قصد داشت مطمئن شود که همه حقوق خود را دریافت می کنند.
تعداد کارکنان اولیهی Grasshopper Manufacture نسبتا کم بود و به همین دلیل منابع ساخت بازی محدود محسوب میشد. The Silver Case در ژاپن موفقیتآمیز بود و به پیشرفت استودیو کمک زیادی کرد، اگرچه به دلیل سبک بصری خود در آن زمان، از نظر منتقدان چندان موفق عمل نکرد. در حالی که سودا خواهان انتشار بازی خارج از کشور ژاپن بود، حجم زیاد متون بازی و مشکلات مربوط به ترجمه بومیسازی عناصر پازلهای بازی، The Silver Case را برای مدت طولانی در ژاپن نگه داشت. از طرفی سودا تلاش کرد تا بازی را به Nintendo DS پورت کند، اما از نتیجه راضی نبود و پروژه را با وجود نزدیک شدن به اتمام، لغو کرد. سودا بعدها به عنوان تهیهکننده یک ریمستر با کیفیت بالا از The Silver Case به عنوان اولین نسخهی غربی بازی برای رایانههای شخصی منتشر کرد. او همچنین محتوای جدیدی را برای بازی نوشت که به دنبالهی آن یعنی The 25th Ward بهتر متصل شود.
Flower, Sun, and Rain
بازی بعدی سودا در استودیوی خود Flower, Sun, and Rain بود که برای پلیاستیشن ۲ ساخته و در ۲۰۰۱ منتشر شد. سودا کارگردانی، نویسندگی و طراحی این بازی را بر عهده داشت. به دلیل داشتن تیمی بزرگتر، گیمپلی بازی از سبک The Silver Case فاصله گرفت و حرکت شرکت و سودا به سمت گیمپلی اکشنتر آغاز شد. البته زمانی که ASCII Entertainment سیاستهای خود را تغییر داد و بودجهی خود را پس گرفت، این بازی تقریبا لغو شد. سودا به ناشران دیگر پیشنهاد داد و در نهایت حمایت شرکت Victor Interactive Software را به دست آورد که باعث انتشار بازی در ۲۰۰۱ شد. این امر باعث شد تا Grasshopper Manufacture برای هر پروژه به دنبال ناشران جدید باشد تا یک شرکت مستقل باقی بماند.
Michigan: Report from Hell
سودا در ادامه به عنوان تهیهکننده و طراح روی بازی Michigan: Report from Hell کار کرد. ایدهی اولیهی سودا برای این بازی ایجاد ترس با مه بود، اما سپس از المانهای مبتنی بر دوربین و هیولا برای برانگیختن وحشت استفاده کرد. این اثر یکی از معدود بازیهای سودا بود که عناصر ترسناک را در خود جای داده بود؛ ژانری که سودا به طور کلی از آن خوشش نمیآید.
Killer7
بازی بعدی او، Killer7، توجه زیادی را به خصوص از سوی غرب به سمت او و استودیوی سازنده جلب کرد. سودا به عنوان سناریونویس، طراح و کارگردان ایفای نقش کرد. توسعهی بازی در سال ۲۰۰۲ به عنوان بخشی از مجموعهای به نام Capcom Five آغاز شد که توسط شینجی میکامی نظارت میشد و قرار بود در انحصار گیمکیوب باشد. سودا از آزادی بالایی توسط میکامی برخوردار شد و به سودا اجازه داد تا یک بازی برای مخاطبان بینالمللی بسازد.
No More Heroes
بازی بعدی او No More Heroes در سال ۲۰۰۷ بود که شهرت بینالمللی سودا را بیشتر کرد. سودا این بازی را برای Wii توسعه داد و یکی از اولین کسانی بود که این سختافزار را زودتر دید و امکانات آن را مشاهده کرد. سودا در حالی که در بازی جدید خود از عناصر Killer7 الهام گرفته بود، لحن و سبکی روشنتر را برای مطابقت با دیدگاه خود در رابطه با شخصیتها و داستان اتخاذ کرد. پس از No More Heroes، سودا نقش نظارتی را برای اکثر پروژههای آتی Grasshopper از جمله No More Heroes 2 بر عهده گرفت. او به نوشتن داستان و برنامهریزی برای Shadows of the Damned ،Lollipop Chainsaw ،Black Knight Sword و Killer is Dead نیز مشغول شد. او به عنوان کارگردان سومین نسخه از No More Heroes برای نینتندو سوییچ نیز انتخاب شد.
کار با سایر شرکتها
گفتنی است که در کنار کار اصلی خود، سودا و Grasshopper Manufacture با سایر شرکتها و سازندگان بازیهای ویدیویی در پروژههای مختلف همکاری کردهاند. او کارگردانی و نویسندگی بازیهای Blood+: One Night Kiss و Samurai Champloo: Sidetracked را برای کمپانی باندای نامکو (Bandai Namco) بر عهده داشت. او در Lollipop Chainsaw با جیمز گان، نویسنده و کارگردان آمریکایی که داستان را با سودا نوشت و کمک زیادی به نسخهی انگلیسی آن کرد، همکاری داشت. سودا به عنوان طراح، کارگردان و نویسنده روی بازی Fatal Frame: Mask of the Lunar Eclipse، چهارمین نسخه از سری فیتال فریم، کار کرد. این پروژه نوعی همکاری بین کوئی تکمو، Grasshopper Manufacture و Nintendo SPD بود و به دلیل تمرکز و عدم علاقهی او به گیمپلی بازیهای ترسناک، از کارهای قبلی سودا متمایز بود. جالب است بدانید که سودا با هیدئو کوجیما نیز به عنوان سناریونویس Sdatcher، همکاری کرد.
تمرکز روی مرگ
سودا خود از ساخت بازی بر اساس ایدههای دیگران بیزار استو در عوض طرحهای خود را ترجیح میدهد. او معتقد است که بیشتر بازیها اساسا کپی یکدیگر هستند و به جای تلاش برای ارائهی چیزی پیشگامانه یا غیرمتعارف، از دیگر آثار موفق در گیمپلی و مضامین خود تقلید میکنند. از طرفی سبک نویسندگی و کارگردانی سودا با آثار کوئنتین تارانتینو مقایسه شده است. بخش مشخصی از آثار اصلی سودا شامل المانهای طنز، مضامین تیره یا بالغانه، خشونت و مسائل جنسی بوده است. تمرکز او بر مرگ به این دلیل است که احساس میکند به توضیحی برای آن نیاز دارد و بنابراین او بر کسانی در آثار تمرکز میکند که مانند قاتلان به این پدیده نزدیک هستند.
او در بازیهای اکشن خود دلایل تمایل هر شخصیت به مبارزه و دلیل مرگ آنها را در نظر میگیرد. به تصویر کشیدن ابعاد مختلف مرگ در بازیهایش بدون شک تحت تأثیر کار اولیهی او یعنی کفن و دفن مرده بوده است. البته جنسیت اگرچه عنصر مهمی از بسیاری از آثار سودا محسوب میشود، اما از دیدگاه او چندان چیز مهمی نیست و هنگامی که از آن استفاده میشود، سعی میکند که با آن به بیان بخش اصلی داستان و موضوع کلی بپردازد. یکی دیگر از موضوعات تکراری در آثار او تمرکز بر عناصر جنایتکار در جامعه است. به طور کلی این رویکرد تغییر سبک برای هر پروژهی اصلی توسط سودا در طول زندگی حرفهایاش بارها تکرار شده است.
در نهایت گفتنی است که نویسندهی مورد علاقهی او فرانتس کافکا، نویسندهی آلمانی زبان است که بر ترکیبی از سناریوهای پیش پا افتاده و سورئال تمرکز دارد. علاقهی سودا به کافکا را میتوان در بازی Kurayami، مشاهده کرد.
آثار مهم گوییچی سودا در صنعت بازی
سال عرضه | عنوان بازی | نقش |
۱۹۹۳ | Super Fire Pro Wrestling 3 Final Bout | کارگردان |
۱۹۹۶ | Twilight Syndrome: Search | کارگردان |
۱۹۹۷ | Moonlight Syndrome | نویسنده و کارگردان |
۱۹۹۹ | The Silver Case | نویسنده و کارگردان |
۲۰۰۱ | Flower, Sun, and Rain | نویسنده و کارگردان |
۲۰۰۵ | killer7 | نویسنده، طراح، کارگران |
۲۰۰۵ | The 25th Ward: The Silver Case | نویسنده و کارگردان |
۲۰۰۶ | Blood+: One Night Kiss | نویسنده و کارگردان |
۲۰۰۷ | No More Heroes | نویسنده، طراح، کارگران |
۲۰۰۸ | Fatal Frame: Mask of the Lunar Eclipse | نویسنده و کارگردان |
۲۰۱۰ | No More Heroes 2: Desperate Struggle | تهیهکنندهی اجرایی |
۲۰۱۱ | Shadows of the Damned | نویسنده و تهیهکنندهی اجرایی |
۲۰۱۲ | Lollipop Chainsaw | کارگردان خلاقیت |
۲۰۱۳ | Killer Is Dead | نویسنده و تهیهکنندهی اجرایی |
۲۰۲۱ | No More Heroes III | نویسنده و کارگردان |
منبع: PeoplePill