به نقل از دیجیکالا:
فرض کنید که یک پسر ۱۰ساله و دو دختر ۷ ساله دارید. آنها در مجموع، به خوبی با هم کنار میآیند، اما پسرک اغلب وارد حالت همهچیزدانی یا مخالفخوانی میشود. این کار او میتواند منجر به دعوا بین او و خواهرانش شود.
ممکن است او اغلب سعی کند خواهرانش را اصلاح کند، بدون اینکه همیشه حرفش درست باشد. او فقط آنها را تصحیح میکند یا میگوید چیزهایی که آنها تجربه کردهاند اتفاق نیفتاده است.
به عنوان مثال، اگر دخترها از یک جشن تولد برگشتند و گفتند که بستنی خوردهاند، او ممکن است بگوید: «در جشن تولد کیک دارند نه بستنی». ممکن است گاهی اوقات اجازه دهید این کار را انجام دهند و با هم کلکل کنند. اما گاهی لازم است برای تأیید تجربیات کوچکترها وارد عمل شوید و مثلا بگویید: «من در مهمانی بودم و بله، آنها بستنی داشتند». اغلب هیچکدام آنها دوست ندارند پس از شروع این بحثها آن را کنار بگذارند. بنابراین احتمالا از ایدههایی برای ترغیب آنها برای کنار گذاشتن بحث استقبال میکنید.
ایدههایی برای جلوگیری از دعوای خواهر و برادری
در شروع باید بگوییم که طبیعی است که خواهر و برادر با هم دعوا کنند. در دورهی زمانی که آنها با هم زندگی مشترک دارند و مجبور به اشتراک گذاشتن فضا و زمان هستند صبور و انعطافپذیر ماندن همه در حالی که زندگی خود را مدیریت میکنید و رشد میکنید، کمی دور از دسترس است.
نمیتوان از برخوردهای ناخوشایند و ناراحتکننده اجتناب کرد. اما همه اینها در عین حال در کمک به افراد برای یادگیری نحوهی حل مشکلات، افزایش تحمل خستگی و ایجاد انعطافپذیری نیز مهم هستند. ما بهعنوان والدین، همچنین باید مهارتهایی را به فرزندانمان بیاموزیم تا خشم خود را بشناسند، با آن ارتباط برقرار کنند و مسائل خود را حل کنند.
این از طریق ارتباط عمیق دوستانه انجام میشود، نه تنبیه، اجبار به پذیرش عواقب یا سخنرانی و نصیحت. اول، از شما میخواهیم که از زمان تک به تک خود با فرزندتان استفاده کنید و به شنوندهای مشتاق تبدیل شوید.
چیزی شبیه این در مثال بالا به کار میآید: «آسان نیست که برادر بزرگ خواهران دوقلوی کوچکتر باشی» و فقط ببینید او چه میگوید. شاید او خسته است و از آنها حوصلهاش سر رفته. شاید احساس میکند که به آنها بیشتر توجه شده. شاید احساس میکند از گروه اخراج شده و منزوی شده است یا شاید فقط شانههایش را بالا بیندازد و بگوید: «آره، خواهرانم خوبند. فقط گاهی اعصابم را خراب میکنند.»
ما نمیدانیم فرزند شما چه احساسی دارد و اگر ابتدا احساسات او را ندانیم، راهحل منطقی را نخواهیم یافت. اگر فرزندتان پرحرف و برونگراست، از او در مورد مشاجره بپرسید. مثلا بگویید: «من متوجه شدهام که گاهی اوقات شما با هم مخالفت میکنید، چرا؟»
شاید او پاسخ را بداند و شاید هم نه. شاید دلیل را نشناسد. مثلا شاید وقتی گرسنه است، تندخو میشود یا شاید بعد از مدرسه خسته شده و خستگیاش را روی خواهر و برادرش خالی میکند. او ممکن است از این موضوع غافل باشد، بنابراین این شما هستید که باید به دنبال الگوها باشید و آنها را به روشی غیر مقابله به او نشان دهید.
اگر راهحل آسانی برای این مشکل وجود دارد، آن را انجام دهید. مثلا تغذیه او یا دور نگه داشتن خواهر و برادرها از او در ساعات بعد مدرسه یا دادن زمان استراحت مورد نیازش. کمک به او در فکر کردن به عواطف و احساساتش، او را قویتر میکند و میتوان پیشبینی کرد که راهحلهای مشکل خود را به راحتی پیدا خواهد کرد.
جلسهی خانوادگی حل اختلافات برگزار کنید
اگر معلوم شد که خواهران برادران دیگر، فرزند شما را به روشهای کوچک و بزرگ آزار میدهند، یک جلسه خانوادگی، ابزاری عالی برای ایجاد یا برقراری مجدد ارزشها و قوانین شماست. همانطور که فرزندان شما رشد و تغییر میکنند، انتظارات در خانه شما نیز افزایش مییابد.
جلسات خانوادگی را راهاندازی کنید، ذهن آنها را نسبت به هم مثبت نگه دارید و بدون مخاطب قرار دادن مستقیم یک نفر، به اختلافات موجود در خانه رسیدگی کنید و از کودکان بخواهید راهحلهایی بیابند. این راهحلها میتوانند شامل پیامدهایی باشد که اگر از قبل روی آنها توافق شده باشد و منطقی به نظر برسند، کاملاً راهگشا خواهند بود. راهحلها همچنین میتوانند شامل ایدههای پیشگیرانه برای جلوگیری از ایجاد دعوا باشند.
- اسباببازیها با برچسب جنسیتی چگونه بر رشد کودک تاثیر میگذارند؟
- اسباببازی سنتی یا اسباببازی دیجیتال؛ کدام فایدهی بیشتری دارد؟
گاهی باید قاطع باشید
در پایان باید بگوییم که اگر روابط شما با فرزندانتان قوی است، خوب است که اگر صدای مشاجره آنها را میشنوید و به سادگی و با صدای بلند بگویید: «بس کنید». به اتاق آنها بروید و به هر کودک مکان دیگری در خانه را نشان دهید و او را به حرکت وادارید.
سخنرانی نکنید، مشکل را بزرگنمایی نکنید و طرف یکی از بچهها را انتخاب نکنید. فقط به معنای واقعی کلمه صحبت را متوقف کنید و بگذارید زمان بگذرد. در همه چیز برابر رفتار کنید. گاهی اوقات والدین فقط باید رئیس باشند و جلوی بدقلقی بچهها را بگیرند. این کار را میتوان بدون خطاب قرار دادن یکی از فرزندان و شرمسار کردن کسی انجام داد.
مهربانی بچهها را تشویق کنید
در نهایت، زمانی که فرزندتان با خواهر و برادرانش مهربان است و به آنها کمک میکند، با ظرافت به این کارش اشاره کنید. جلسه خانوادگی محل خوبی برای این کار خواهد بود.
هر عمل محبتآمیزی باید بیسروصدا مورد توجه قرار گیرد و یک چشمک ساده یا فشردن شانه کودک میتواند این پیام را مخابره کند: «هی، میبینم تو چه برادر بزرگتر خوبی هستی.» این عمل ساده ناشی از عشق والد و فرزندی است و میتواند اثر عمیقی داشته باشد. سالهای کودکی میگذرد و بچهها در سنین نوجوانی و جوانی خود بر سر چیزهای جدید با هم دعوا خواهند کرد. اما ما به دنبال یک نخ تسبیح از مهربانی در روابط خانوادگی هستیم، نه بدون نقص بودن.
امیدواریم در نقش والد در به وجود آوردن این پیوند موفق باشید.
منبع: washingtonpost