به نقل از دیجیکالا:
روشنفکر شدن می‌تواند به شما کمک کند تا یک زندگی هیجان‌انگیز و پر از کنجکاوی داشته باشید که در آن هرگز از یادگیری یا رشد دست نکشید. تنها با ایجاد چند تغییر در برنامه روزانه خود، می‌توانید ذهنتان را باز کرده و با روش‌های قدیمی خداحافظی کنید.
چه پاسخ‌هایی برای سوال چگونه می توانیم روشنفکر باشیم به ذهنتان خطور می‌کند؟ آیا فکر می‌کنید که باید با آغوشی باز به سمت تجربه‌های جدید بروید؟ یا اینکه با افراد مختلف به تعامل بپردازید؟
این پاسخ‌ها صحیح هستند و به بهانه یافتن پاسخ‌های دیگر، در این مقاله از دیجیکالا مگ، به سراغ ۱۲ روش برای روشنفکر شدن رفته‌ایم و با بیان مثال‌هایی از زندگی روزمره، سعی می‌کنیم از این روش‌ها در روتین و فعالیت‌های روزانه استفاده کنیم.
چطور یک روشنفکر واقعی باشیم؟
اگر از نگاه کردن به دنیا و اتفاق‌های روزمره به همان شیوه قدیمی خسته شده‌اید، ممکن است وقت گسترش افق‌های دیدتان رسیده باشد. روشنفکر بودن به این معنی است که شما مایلید به دنبال دیدگاه‌های متفاوت باشید و به آن‌ها فکر کنید. افراد روشنفکر می‌توانند به تجربه‌ها، باورها، هدف‌ها، احساسات یا بحث‌هایی که ممکن است با عقاید و باورهای خودشان همخوانی نداشته باشد، ارزش و بها دهند.
ناشناخته‌ها را به آغوش بکشید
با آغوش باز پذیرای ناشناخته‌ها باشید تا اولین قدم را برای روشنفکر شدن بردارید. انجام کارهای ساده مانند انتخاب یک مسیر متفاوت برای رسیدن به محل کار، دعوت دوست جدید به صرف یک قهوه یا دیدن فیلمی از کارگردانی که نامش را هرگز نشنیده‌اید، می‌تواند باز کردن آغوش بر روی تجربه‌های ناشناخته باشد. اگر می‌خواهید ذهن بازتری داشته باشید، اولین کاری که باید انجام دهید این است که چیزی را بپذیرید و انجام دهید که کاملاً برای شما ناآشنا و غریب است.
پیش از انجام یک کار، آن را قضاوت نکنید
در مورد کارهایی که قبلا هرگز انجام نداده‌اید ذهن باز داشته باشید. افراد کوته‌بین نظرهای منفی راجع به فعالیت‌هایی که هرگز امتحان نکرده‌اند، دارند. آن‌ها ممکن است از یک پیتزافروشی متنفر باشند، بدون اینکه حتی پا در آن گذاشته باشند. این افراد فکر می‌کنند رژیم وگان به طور کامل احمقانه است؛ بدون اینکه خودشان آن را امتحان کنند. بنابراین، دفعه بعد که متوجه شدید پیش از امتحان یک چیز، نظر منفی در مورد آن دارید، از خود بپرسید چه مدرکی برای این نظر وجود دارد.
دعوت‌های بیشتری را بپذیرید
اگرچه مجبور نیستید به هر دعوتی بله بگویید، اما می‌توانید این بار میزان بله گفتن‌هایتان را افزایش دهید. این کار می‌تواند گرفتن یک لقمه از همسایه‌تان باشد، رفتن به مهمانی عمه که همیشه از آن اجتناب می‌کردید، یا حتی شنیدن شعری که دوستتان سروده است. قرار دادن خود در معرض رویدادهای مختلف و جدید باعث می‌شود ذهن بازتری داشته باشید.
دفعه بعد که به یک دعوت نه گفتید، از خود بپرسید که پشت این پاسخ نه چه فکری نهفته است: آیا این پاسخ به‌دلیل ترس از یک موقعیت ناشناخته است؟ یا به این دلیل که مایل نیستید از منطقه‌ی امن خود خارج شوید؟
رویدادها را از منظرهای متعدد ببینید
بپذیرید که دیگران هم نظری دارند. شما می‌توانید سایه این پذیرش را بر هر چیزی در زندگی خود بیندازید: سیاست، مذهب، تحصیلات، اعتقادهای شخصی و غیره. لازم نیست نظر یا اخلاق خود را تغییر دهید، بلکه سعی کنید مسائل را از منظر شخص دیگر ببینید. در این صورت، ذهن بازتری خواهید داشت و یاد خواهید گرفت که چگونه خود را به جای دیگران بگذارید. این کار موجب تقویت همدلی شما می‌شود.
نسبت به تجربه‌های جدید گشوده باشید و تلاش خود را بر روی کسب تجربه‌های نو بگذارید.
روی جنبه‌های مثبت تمرکز کنید
دفعه‌ی بعد که یک فکر منفی به ذهنتان خطور کرد یا حتی فکر منفی از دهانتان خارج شد، با یک فکر مثبت با آن روبه‌رو شوید. تلاش کنید به ازای هر یک فکر منفی که دارید به دو تا سه مورد مثبت فکر کنید.
کمابیش در هر موقعیتی می‌توانید خوبی‌ها را پیدا کنید. شاید از صرف دو ساعت زمان برای رسیدن به محل کار راضی نباشید. پس از این زمان برای گوش دادن به پادکست یا مطالعه چند صفحه کتاب بهره ببرید.
روتین جدید به روال زندگی خود اضافه کنید
یک کار و عادت جدید را امتحان کنید و عادت‌های قدیمی و بد خود را کنار بگذارید. لازم نیست این کار، کار بزرگی باشد؛ شاید به جای نان و کره، بهتر باشد نان و پنیر خامه‌ای برای صبحانه میل کنید. می‌توانید به جای تردد با مترو، با دوچرخه به محل کار خود بروید و از تماشای شهر لذت ببرید.
خارج شدن از یک روتین قدیمی می‌تواند به باز شدن ذهن شما کمک کند تا عادت‌های جدید را شروع کنید.
بیشتر بخوانید
موضوع‌ها و پلتفرم‌های مختلفی را برای خواندن انتخاب کنید و در آن‌ها غوطه‌ور شوید؛ رمان‌ها، داستان‌های ادبی، مجله‌ها، روزنامه‌ها، وبلاگ‌ها یا هر موضوع و پلتفرم دیگر. یک کتاب درباره کشوری بخوانید که هرگز به آن نرفته‌اید، یا کتابی با موضوع یک جنبش سیاسی که اطلاعات زیادی درباره آن ندارید. هرچه بیشتر بدانید، قدرت بیشتری برای تصمیم‌گیری کسب می‌کنید و ذهن بازتری برای خود به ارمغان می‌آورید.
تا می‌توانید سفر کنید
ذهن خود را بر روی تجربه‌ها و فرهنگ‌های جدید باز کنید. واقعیت این است که بسیاری از مردم بودجه محدودی دارند. اما وقتی پول کافی داشتید، سفر کنید. اگر پولتان کم است، به یک شهر که تنها چند ساعت با شهر سکونت شما فاصله دارد سفر کنید و سعی کنید چیز جدیدی یاد بگیرید. اگر پول بیشتری دارید، سعی کنید به شهری که هزاران کیلومتر از شما دورتر است سفر کنید. واضح است که در این میان، سفرهای خارج از کشور جزو گزینه‌های مطلوب است که تجربه و دستاورد بیشتری برای شما دارد.
از محدوده‌ی امن خود خارج شوید
کاری را که از انجام آن می‌ترسید انتخاب و امتحان کنید. شاید از ارتفاع می‌ترسید؛ پس اگر امکانش هست، بر روی پشت‌بام یک ساختمان بایستید. از رفتن به رستوران‌های پر سر و صدا متنفرید؟ یک قرار شام در یک رستوران شلوغ بگذارید و ببینید چطور پیش می‌رود. از آشنایی با افراد جدید می‌ترسید؟ برای یک سفر با آن‌ها برنامه بریزید. با مردم شهر خود احوال‌پرسی کنید یا دعوت دوستتان را برای دورهمی دوستانه بپذیرید. عادت کنید این کارها را تا جایی که می‌توانید انجام دهید. در این صورت، به آرامی احساس خواهید کرد که ذهنتان باز می‌شود.
پیش از شناخت یک فرد، او را قضاوت نکنید
پیش‌داوری در مورد کسی می‌تواند رابطه را قبل از شروع، تمام کند. سعی کنید نظر خود را بی‌طرف نگه دارید تا زمانی که با کسی بیشتر آشنا شدید و او را شناختید. حتی اگر در مورد همان فرد از یک دوست حرف‌هایی شنیده باشید، تا زمانی که خودتان با او صحبت نکنید، اطلاعات زیادی در مورد وی ندارید.
مرتبه‌‌ی بعدی که با یک فرد جدید ملاقات کردید، قبل از اینکه هر نوع عقیده‌ای درباره او داشته باشید، سعی کنید بفهمید که از کجا آمده است و چگونه فکر می‌کند.
قضاوت را کنار بگذارید و سعی کنید افراد را آن‌طور که هستند بشناسید.
سوال‌های زیادی بپرسید
با افراد ناآشنا ملاقات کنید و درس جدید از آن‌ها بیاموزید. می‌توانید این کار را با یک دوست قدیمی یا کسی که در گذشته او را ندیده‌اید انجام دهید. از آن‌ها بپرسید آیا به تازگی کتاب یا مقاله خوبی خوانده‌اند؟ تعطیلاتشان چگونه بوده است؟ هرچه بیشتر به زندگی دیگران علاقه‌مند باشید، بیشتر از آن‌ها یاد خواهید گرفت.
اگر آن شخص را به خوبی می‌شناسید، از او بپرسید که دوران کودکی‌اش چگونه بوده است. ممکن است جزئیات بسیار جالبی بشنوید و چیز جدیدی یاد بگیرید.
با افرادی از اقشار مختلف دوست شوید
افق‌های دوستی خود را برای به دست آوردن دیدگاه‌های مختلف گسترش دهید. خوب است که دوستان نزدیک خود را که ۱۰ سال است می‌شناسید حفظ کنید، اما باید سعی کنید کمی هم از آن‌ها جدا شوید. در محل کار، کلاس آموزشی یا در کافه‌ی محبوبتان دوست‌های جدید پیدا کنید.
سعی کنید با افرادی که شغل، تفریح‌ها و سابقه زندگی گوناگونی دارند معاشرت کنید.
سخن پایانی
روشنفکر شدن نیاز به گذر زمان و کسب تجربه‌های گوناگون دارد. در این مسیر باید ثابت‌قدم و جدی باشید تا به هدف خود برسید.
روشنفکری به معنای کسب تجربه‌های جدید، کشف علایق و هیجان‌های خود، پذیرش دیدگاه‌های متفاوت و سفر به ناشناخته‌ها است که می‌تواند برای شما، یک زندگی آرام، ذهنی خلاق و تحلیل‌گر به ارمغان بیاورد.
افراد روشنفکر، شنوندگان خوبی هستند که می‌کوشند بفهمند دیگران چگونه موقعیت‌ها را درک می‌کنند. آن‌ها عقاید متفاوت را ارزشمند می‌دانند و در محیط‌های متنوع، با افرادی که دارای ایده‌ها و پیشینه‌های منحصربه‌فردی هستند، تعامل برقرار و رشد می‌کنند.
منبع: Indeed