یک کارشناس رسانه و ارتباطات معتقد است که گروههای فشارِ وابسته به خارج از کشور، مأمورین تفتیش عقاید عصر جدید و زامبیهای رسانهای سازمان مجاهدین خلق کارشان این است که روی سلبریتیها و بازیگران غیرسیاسی فشار وارد کنند تا آنها را وادارند نسبت به مسائل سیاسی و اجتماعی موضع مطلوب آنان را اتخاذ کنند.
در چندروز اخیر شاهد آن بودیم که تعدادی از بازیگران تلویزیون و سینما در صفحات شخصی خودشان در فضای مجازی از ماجرای فشار سایبریهای ضدانقلاب پرده برداشته و از تهدید و توهینها مکرری سخن گفتند که پاییز پارسال به دلیل کار در فضای هنری ایران، خوشحالی بابت پیروزی ایران در جامجهانی و حتی حضور در جشناوره فجر نثار آنان شد. درباره تبارشناسی این نوع اتفاقات و مواجهات با داوود طالقانی، دانشآموخته جامعهشناسی و ارتباطات و همچنین نویسنده کتاب «سلبریتی ایرانی» گفتوگویی داشتیم که در ادامه میخوانید.
اهمیت به سخن درآمدن سلبریتیهای غیرسیاسی
طالقانی در شروع گفت: در ابتدای امر موضوعی را باید یادآور شد و آن این است که دو امر را نباید با هم یکی دانست. سلبریتی یک پدیده سیاسی محسوب میشود اما این دالّ بر سیاسی بودن همه سلبریتیها و بازیگران نیست یعنی سلبریتی در تفرد خویش نباید حتما سیاسی باشد. ما میتوانیم هنرمندان حوزه سینما و اساسا سایر عرصههای فرهنگی را به اعتباری به دو دسته کلی سیاسی و غیرسیاسی تقسیم کنیم. بعضی از سلبریتیها و بازیگران نظیر ترانه علیدوستی و پگاه آهنگرانی و سایر سلبریتیهای دارا کنش سیاسی و اجتماعی اگر وارد میدان شوند و اکت سیاسی و اجتماعی از خودشان نشان دهند چندان مورد تعجب نیست، چرا که این افراد ذاتاً سیاسی بوده و اصلا در فضای هنر و رسانه هم با همین فیگور حاضر میشوند. اما اگر یک سلبریتی و شخصیتِ چهره غیرسیاسی بیاید و از سیاست و مسائل اجتماعی سخن بگوید، این بدان معناست ک ما وارد یک فضای جدید، بحرانی و استثنایی در جامعه شدیم که حتی صدای بازیگران و فعالان رسانهای غیرسیاسی هم درآمده و آنان هم درباره این وضعیت جدید و چالشی اظهار نظر میکنند.
زامبیهای سایبری ضدانقلاب مأموریت به صحنه درآوردن بازیگران و هنرمندان غیرسیاسی را دارند
این دانشآموخته علوم اجتماعی ادامه داد: گروههای فشارِ وابسته به خارج از کشور، مأمورین تفتیش عقاید عصر جدید و زامبیهای رسانهای سازمان مجاهدین خلق کارشان این است که روی این سلبریتیهای غیرسیاسی فشار وارد کنند تا آنها را وادارند نسبت به مسائل سیاسی و اجتماعی موضع مطلوب آنان را اتخاذ کنند. آنان از قِبَل این تحت فشار قرار دادن هنرمندان و افراد چهره در جامعه میخواهند چنین بنمایانند که وضعیت استثنایی را شاهدیم که حتی این بدنه غیرسیاسی هم به میدان آمده و درحال اعتراض و مبارزه هستند!
لشکر آیکونهای بیهویت
وی افزود: حال نکته مهم این است که این گروههای فشار چه کسانیاند؟ معمولاً آنان خود را «مردم» معرفی میکنند، یعنی ادعایشان این است که مردم از سلبریتیها و هنرمندان مطالبه موضعگیری سیاسی در فلان قضیه را کردند. اما حقیقت آن است که طبق علوم اجتماعی و علوم انسانی جدید ما چیزی به نام مردم نداریم. به تعبیری اگر کسی خود را مردم معرفی کرد و خواست چنین بنمایاند که همه مردم من هستم، در اصل او یک شارلاتانیست که از احساسات مردم به نفع خودش میخواهد استفاده کند. چیزی که وجود دارد گروههای اجتماعی، نیروهای سیاسی و طبقات اقتصادی است.حال از قضا، این لشکر سایبری ضدانقلاب نه گروه اجتماعی است و نه نیروی سیاسی؛ بلکه آنها آواتارها و اکانتهای بیهویتی هستند که ما تنها یک آیکون و نشانه از آنها را در فضای مجازی میبینیم. بهطور مثال سر اتفاقات پارسال این لشکر سایبری بخشی از آنها رباتهای اجاره شده از تیم الهلال عربستان بودند، یا سایر اکانتها وابسته به سازمان مجاهدین خلق و سایبری رژیم صهیونیستی است.
کار سایبریهای مجاهدین فشار روانی روی سلبریتیهاست
طالقانی گفت: کار اصلی آنها هم همین است که در لحظات حساس و پرچالش بر روی سلبریتیها و چهرههای غیرسیاسی فشار بیاورند. لازم به ذکر است این کار روی افراد خیلی اثر میگذارد؛ کافیست خود را جای یک سلبریتی و بازیگری بگذاریم که با چند صدهزار یا حتی چند میلیون دنبالکننده خود را دارای شأن و منزلت میداند اما یه یکباره در عرض مدت کوتاهی مورد هجوم توهینها و تهدیدات واقع میشود. مدیریت روانی این موضوع از سوی آن فرد؛ حقیقتاً محتاج متانت و صبر بالایی است.
نویسنده کتاب سلبریتی ایرانی ادامه داد: گروههای فشار ضدانقلاب در فضای مجازی برای جنگ روانی علیه بازیگران و هنرمندان تاکتیکهای مختلفی دارند. مهمرترین تاکتیک آنان ایجاد یک دوگانه کاذب ملت ـ حکومت است که در آن شخص تحت این فشار است که یا باید با اتخاذ سیاست ضدانقلاب با مردم باشد یا اگر اینکار را نکند حکومتی و ضدمردمی است. تاکتیک دوم آنها این است که از وقایع ناگوار بهرهمیبرند، مثلا آنان یک قتلی را منتسب به حکومت میکنند و به شخص چهره میگویند باید در مورد این موضوع موضعگیری کنی و الا تو هم قاتل و ظالم خواهی بود! تاکتیک بعدی هم که در فضای مجازی خیلی به کار میآید این است که به شکل ماشینی و هماهنگ شده به صفحه یک هنرمند حمله میکنند و پیج شخصیاش را محدود میسازند، به شکلی که پلتفرم هشدار بسته شدن صفحه را میدهد و آن فرد و سلبریتی برای بسته نشدن پیج چند میلیونیاش هم که شده در حد یک استوری یا چندخط در زمین آنها بازی میکند!
دلیل افشای فشار بر هنرمندان
او در انتها بیان کرد: خارج از فضای مجازی، در فضای حقیقی ما برخی نهادها و اصناف مشخص هنری داریم مثل صنف کارگردانان، تصویربرداران، خانه سینما و… اما در کنار این نهادها و افراد مشخص در آن، یک فضای غیر رسمی و شبههنرمندی وجود دارد که به دلیل آنکه رسمیتی هم ندارد راحتتر بر روی بازیگر و یا هنرمند فشار میآورند، یکی از نقاط و اهرمهای فشار بر روی افراد این طیف غیررسمی و شبههنرمندی است. درحال حاضر آن برهه خطرناک برای سلبریتیها و هنرمندان کنار رفته و دوران آرامی به وجود آمده است. به همین جهت طبیعی است که ما شاهد باشیم برخی از بازیگران سینما در تریبونهای خود نسبت به اتفاقات سال گذشته اظهار نظر کرده و به نوعی دست به افشای فشاری بزنند که روی آنان بوده است.