یکی از رسانههای عربی پاسخ ایران به ترور هنیه را یک نوع عملیات و پاسخ ترکیبی عنوان کرد.
همشهریآنلاین؛ روزنامه الاخبار به گزارش الامین، سردبیر این روزنامه به موضوع پاسخ احتمالی ایران به ترور شهید اسماعیل هنیه در تهران توسط اسرائیل اشاره کرد و در این گزارش نوشت: به محض اینکه مقامات رهبری در ایران، یمن و حزب الله حتمی بودن پاسخ را اعلام کردند، گفتگوها در مورد اصل تصمیم بر پاسخ مقاومت منتفی شدند و آنچه باقی ماند، صحبت های بیش از حد در مورد روش، کیفیت و زمان آن پاسخ بودکه ضرورت این امر، تنها پر کردن فاصله زمانی تا موعد عملیات پاسخ به تجاوز اسرائیل است. و این در حالیست که زیاده بودن این تحلیل ها و در واقع حقیقت هدف پاسخ مقاومت را از دیده ها مخفی نگاه می دارد. امر مسلم و حتمی این است که اگر عملیات دشمن در غزه پیچیده نبود، عملیات خود را تا لبنان، ایران و یمن گسترش نمی داد. مشکل دشمن با این طرف ها این است که غزه را تنها نگذاشتند و بر حمایت از نوار غزه و مردم آن و مقاومت در برابر آن اصرار داشتند. یعنی اسرائیل قبل از هر چیزی میخواهد محور مقاومت غزه را ترک و آن را در انزوا به سمت شکست کامل و بر افراشته شدن پرچم سفید متمایل سازد.
از سوی دیگر، نیروهای محور مقاومت به این مسئله آگاهند که نقش آنها در این مرحله خدمت به مقاومت در غزه است و فشارهای وارده از سوی جبهههای پشتیبانی با هدف پیچیدهتر کردن مأموریت دشمن در نوار غزه، منجر به وادار کردن آن به توقف جنگ غزه در نتیجه جلوگیری از فروپاشی مقاومت می شود. این نیروها میدانند که از اولین ساعت تصمیم خود برای حمایت مستقیم از غزه، در معرض پرداخت قیمتهای مختلف قرار گرفتهاند و تا حدودی تمایل به تحمل این قیمتها را نشان داده اند چرا که محدوده ای را برای خود ترسیم کرده است که نمی تواند بپذیرد که دشمن از آن عبور کند، به این معنی که اگر هزینه بیش از حد برآورد شده باشد، نیروهای مقاومت که هرگز ابتکار عمل برای توقف حمایت از غزه را بر عهده نخواهند گرفت، مجبور خواهند شد روش عملیات خود را با هدف پرداخت بهایی بیشتر از بهایی که اسرائیل در چند جبهه در جنگ فرسایشی می پردازد، اصلاح و تعدیل کنند.
ملت های کشور های محور مقاومت عنصر اصلی انگیزه راسخ مقاومت برای دفاع از غزه
البته نباید از همه عناصر سیاسی، روانی و اخلاقی که طرف های محور مقاومت را ملزم به پاسخگویی به دشمن می کند غافل شد. اینها در واقع عناصر اساسی هستند و نه عناصر رسمی. زیرا کسانی که دائر مدار اندیشه خمینی می گردند نمیتوانند شکل و ماهیت درگیری را افزون بر اصل آن نادیده بگیرند. و البته این امر نه تنها در سطح توانمندی ها و سازوکارهای نظامی ، بلکه در سطح مدیریت سیاسی نیز از توسعه کیفی در ذهن نیروهای مقاومت کاسته یا کم نمی کند همچنین ما را به سمت آنچه در حال وقوع است به روشی واضح تر هدایت می کند. لازم به ذکر است پاسخهایی که قرار است از جانب محور مقاومت صورت گیرد، یکباره یا در چند مرحله، به صورت ترکیبی یا مجزاانجام می شود. این پاسخ ها مجموعه ای از مواضع را مورد هدف قرار می دهد و اهدافش را منطقی و واقع بینانه ترتیب می دهد به گونه ای که منجر به یافتن بهترین شکل بهره گیری در نبرد برای دفاع از غزه و وادار کردن دشمن به توقف جنگ بشود. بر همین اساس، باید بین پاسخ ایران، پاسخ حزب الله و پاسخ «انصارالله» تمایز قائل شد. باید افزود که حماس و بقیه جناحهای فلسطینی نیز نگران پاسخ مقاومت هستند، چه از داخل و چه از خارج فلسطین. دلیل تمایز این است که ضوابطی وجود دارد که واکنش ایران را کنترل میکند، این ضوابط به مجازات برای یک جنایت مشخص مربوط است و هدف از این ضوابط این است که غیر نظامیان رژیم صهیونیستی نباید نشانه گرفته شوند و اثر گذاری پاسخ باید در هدف قرار دادن نهاد تصمیم گیری رژیم صهیونیستی و ابزار های اجرایی استراتژیک آن محدود شود.
اما ضوابط حزب الله، تا حدودی متفاوت است. درست است که حواشی این ترور به دلیل ماهیت ترور انجام شده در حومه بیروت و به دلیل عدم توجه دشمن به حضور غیرنظامیان زیاد است که در واقع رژیم می خواست با این کار عمدا پیام بزرگی به مقاومت بفرستد. بنا براین اگر مقاومت بخواهد اهدافی را انتخاب کند، عرصه این اهداف می تواند واقع در خود تل آویو باشد و ممکن است غیرنظامیان را در حاشیه هدف اصلی مورد اصابت قرار دهد. بر خلاف ایران و حزب الله، جنبش انصارالله ضوابط مشابه آنها را ندارد. اگر دشمن بهانه می کند که پهپاد یافا به هدف غیرنظامی در تل آویو اصابت کرده و باعث کشته شدن شهرک نشینی که حتی مشغول به خدمت سربازی هم نبوده شده است؛ باید در نظر داشته باشد خود به عمد به تأسیسات غیرنظامی در بندر حدیده حمله کرد و از قبل می دانست که در نتیجه این حمله غیرنظامیان کشته یا زخمی خواهند شد و به انجام این عملیات نظامی مباهات می کرد. ، بنابراین این رویکرد سازوکار عمل، تفکر و اجرای «انصارالله» را برای پاسخی که به تاسیسات حیاتی دشمن ضربه می زند، ممکن می سازد، فرقی نمی کند که این پاسخ باعث مرگ سربازان شود یا شهرک نشینان.
چه کسی جنون اسرائیل را متوقف میکند و میتواند جلوی تجاوز آنها به غزه را بگیرد؟
با این حال کسانی هستند که به تأثیر اصل پاسخ های طرف های مقاومت بر آنچه در نوار غزه رخ میدهد می پردازند. حتی زمانی که احتمال حرکت به سمت یک رویارویی گسترده مطرح می شود، کسانی که پاسخ ها را بررسی و تحلیل می کنند همچنان به تأثیر گسترش رویارویی بر هدف اولیه یعنی توقف تجاوز علیه غزه می اندیشند. بنابراین آنچه که دشمن باید منتظر آن باشد، علاوه بر خود پاسخها، پیام سیاسی اساسی است که میگوید تصمیم بر حمایت از غزه بر جای خود باقیست و بازگشتی ندارد، به هر قیمتی که باشد و اینها بهایی هستند که در نتیجه جنگ در جبهه لبنان یا محاصره و جنگ آمریکا علیه یمن یا فشارها و عملیات امنیتی در ایران که منجر به بمباران متمرکز در عراق و سوریه می شود، پرداخته میشود. تصمیم به حمایت از غزه همچنان اعمال میشود حتی اگر این درگیری به یک جنگ بزرگ تبدیل شود. در این مرحله لازم است دشمن قبل از تصمیمگیری برای شروع عملیات در لبنان، یمن و ایران متوجه شود که به هیچ وجه امکان رها کردن غزه توسط محور مقاومت وجود ندارد و پشتیبانی از غزه تنها گزینه موجود است و اصلاً گزینه دیگری وجود ندارد. در واقع اسرائیل و آمریکا هنوز باور ندارند که حمایت از غزه یک گزینه اجتناب ناپذیر است، حتی اگر به قیمت یک جنگ تمام عیار تمام شود. بنابراین، اگر دشمن میخواست در پاسخ به تداوم جبهههای پشتیبانی، با بالا بردن سطح تهاجم، نیرو های محور مقاومت را تهدید کند، شاید اگر متقاعد می شد که گزینه پشتیبانی از غزه غیرقابل اجتناب است برای او مؤثرتر بود. بنابراین، پاسخهای مورد انتظار بحث را به نقطه صفر برمیگرداند: چه کسی جنون اسرائیل را متوقف میکند و میتواند جلوی تجاوز آنها به غزه را بگیرد؟
علاوه بر این، ممکن است دشمن و حامیان آمریکایی و غربی او از این موضوع غافل شده باشند که بحث تنها به محاسبات دقیق ختم نمی شود. بلکه یک عامل اضافی فشار بر محور مقاومت وجود دارد که عامل ملت ها است. این مردم اصلاً خواهان جنگ نیستند و به اصطلاح “ذهن سرد” رهبران محور را تحسین می کنند. همچنین آنها از جنگ علنی بدون افق روشن حمایت نمی کند. اما این نکته کاملا صادق است که این جماعت صدای غرنده ای دارند که در چشم ها و لغزش زبان هایشان ظاهر می گردد و این، همان صدای مردم غزه است صدایی غرا که تاثیر آن قویتر از صدای موشک است، صدایی که می خواهد نه تنها برای محاسبات محکم سیاسی بلکه برای انتقام و ضربه زدن به گردن دشمن پاسخ دهد ، نه تنها به این دلیل که دشمن بیش از حد جسارت کرد، بلکه به این دلیل که دیگر هیچ درمان دیگری در خارج از میدان جنگ برای او کارساز نیست.
در غیر این صورت رویداد هایی هستند که الان یا هر وقت دیگر ممکن است اتفاق بیفتند که شکل واحد یا بازه زمانی مشخصی ندارند. و اینها رویدادهایی هستند که ممکن است شرایطی ایجاد کنند که بسیار خطرناک تر هستند. و هرکس در رابطه با اصل پاسخ بحث کند لازم است مجددا این متن را مرور کند چه طرف فعال قضیه باشد مثل غرب با رهبری امریکا، یا شریک متقاعد کننده مانند وضعیت فعلی دولت های عربی، یا مشتی از مزدوران دولت های لبنان، فلسطین و دیگر دولت های عربی و اسلامی. و بهترین توصیه برای افراد مذکور این است که تنها به یک چیز فکر کنند: یا جنگ را در غزه متوقف کنید یا به چکونگی نابودی محور مقاومت با همه ی دولت ها و نیرو ها و ملت هایش بیندیشید.
ترجمه از نرگس عبدلی