با تشکیل شدن ۴ پرونده در دادسرای جنایی پایتخت، تحقیقات برایرازگشایی از این پروندهها آغاز شده است.
همشهری آنلاین؛ حوادث: شامگاه چهارشنبه ۲۲ فروردین ماه دو نفر، پسری جوانی را به بیمارستانی در غرب تهران انتقال دادند. آثار ضرب و جرح روی بدن پسر جوان وجود داشت و اگرچه پزشکان برای نجات او تلاش کردند اما وی بر اثر شدت خونریزی فوت شد. یکی از آن دونفری که متوفی را به بیمارستان انتقال داده بود، به مامور حراست بیمارستان گفت: من و دوستم در حال عبور از بزرگراهی در غرب تهران بودیم که جوان زخمی را در حاشیه بزرگراه پیدا کردیم و به قصد کمک وی را به بیمارستان رساندیم. او زخمی شده بود و به سختی نفس می کشید. احتمال دادیم تصادف کرده است.
اظهارات این دو نفرمشکوک بود و در این شرایط بود که گزارش این حادثه مرگبار به قاضی محسن اختیاری بازپرس جنایی تهران اعلام شد و او دستور تحقیقات بیشتر را صادر کرد. در حالیکه بررسی ها برای کشف جزییات این ماجرا ادامه داشت مردی میانسال به بیمارستان رفت و مدعی شد که پدر جوان جان باخته است. او گفت: پسرم آرمان داشت و معتاد به مواد مخدر بود. من و همسرم تصمیم گرفتیم وی را به کمپ ترک اعتیاد انتقال بدهیم. کمپی را در منطقه کن پیدا کردیم و پسرمان را به آنجا بردیم. صبح روز پنجشنبه مسئولان کمپ با من تماس گرفتند و اطلاع دادند که پسرم به خاطر مصرف بیش از حد مواد حالش بد شده و او را به بیمارستان منتقل کرده اند.
گفته های پدر متوفی کافی بود تا تیم جنایی راهی کمپی شوند که آرمان جوان جان باخته در آنجا بستری شده بود. با ورود به کمپ مشخص شد که آنجا مجوز قانونی نداشته و غیر مجاز بوده است. مسئولان کمپ ترک اعتیاد غیر مجاز، به صورت غیر قانونی حدود ۶۰ معتاد را یک سالی می شد که در آنجا زندانی کرده بودند و به نظر می رسید آنها را شکنجه می دادند چرا که تیم جنایی با لکه های خون داخل کمپ مواجه شدند. در این شرایط بازپرس جنایی دستور بررسی فیلم های دوربسته را صادر کرد اما مسئولان کمپ مدعی بودند دستگاه دی وی آر خراب بوده و فیلمی ضبط نشده است. اینموضوع اما برای بازپرس جنایی مورد قبول نبود و به دستور او، کارآگاهان اداره دهم به بازرسی از کمپ پرداختند تا اینکه در اتاق خواب و زیر تخت صاحب کمپ، فیلم های دستگاه دی وی آر پیدا شد؛ فیلم هایی که اسرار مرگ آرمان جوان معتاد را رازگشایی می کرد.
فیلم ها نشان می داد آرمان به خاطر حضور در کمپ بی قراری می کرده و در این شرایط ۸ مرد با چوب و چماق و میله آهنی به جان آرمان افتاده و او را به شدت شکنجه داده اند.
در ادامه ماموران به تحقیق از افراد معتادی پرداختند که در آنجا بستری بودند. یکی از آنها به بازپرس جنایی گفت: حدود یک سال پیش برای ترک به اینجا آمدم. با گذشت چند ماه و ترک مواد مخدر، مسئولان کمپ اجازه نمی دادند که کمپ را ترک کنیم. این رفتار تنها برای من نبود و تمام معتادانی که به کمپ می آمدند، در اینجا اسیر می شدند.
او ادامه داد: نقشه آنها به دست آوردن پول بود. می خواستند ما را در کمپ نگه دارند تا پول بیشتری از خانواده هایمان بگیرند. چون در این مدت اگرخانواده هایمان به سراغمان می آمدند تا ما را از کمپ ترخیص کنند، مسئولان کمپ ما را مجبور می کردند باهم دعوا کنیم یا اتاق را بهم بریزیم و وسایلی را بشکنیم. آنها از این تصاویر ما فیلمبرداری میکردند و به خانواده هایمان نشان می دادند و ادعا می کردند که ما افراد خطرناکی هستیم و بعد از آزادی به خانواده هایمان آسیب می رسانیم. خانواده ها که از پشت پرده ماجرا بی خبر بودند، مجدد برای کمپ پولواریز می کردند و حبس ما در اینجا تمدید می شد. مسئولان کمپ به ما اجازه نمی دادند که با خانواده هایمان ملاقات داشته باشیم و حتی اگر ملاقاتی هم می کردیم تهدید می کردند که بلایی سرمان می آورند و از ترس نمی توانستیم راز این اسارت را برملا کنیم.
در ادامه شاهدان تایید کردند که آرمان به دست مسئولان کمپ به قتل رسیده است و در پایان تحقیقات بازپرس جنایی دستور پلمپ کمپ غیر مجاز و بازداشت ۹ پرسنل و صاحب کمپ را صادر کرد.
دومین حادثه مرگبار روز چهارشنبه در شمال شرق تهران رخ داد. قربانی مرد ۸۲ ساله بازنشسته بود که برای ورزش و پیاده روی به پارک رفته بود که هدف گلوله قرار گرفته و به قتل رسیده بود. گلوله ساچمه ای با سر مقتول برخورد کرده بود که کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی ماموریت یافتند تا با اقدامات اطلاعاتی و بازبینی دوربینهای مداربسته پارک موردنظر هویت عامل یا عاملان جنایت را به دست آورند و نسبت به دستگیری آنها اقدام کنند.
سومین پرونده ای که دردادسرای جنایی تهران تشکیل شد درباره مرگ پسری ۱۲ ساله بر اثر اصابت گلوله ساچمه ای از اسلحه بادی بود. تیم جنایی در نخستین گام به تحقیق از پدر این پسر پرداختند که او گفت:در تعطیلاتنوروزی به یکی از شهرهای اطراف تهران سفر کرده بودیم که در آنجا پسرم اصرار کرد برایش یک تفنگ بادی بخریم. من هم خریدم اما فکرش را نمی کردم که به قیمت جانش تمام شود. وی ادامه داد: روز حادثه فرزندم مشغول بازی کردن با سلاح بود که ناگهان گلوله ساچمهای شلیک شد و به سرش برخورد کرد. ما او را خیلی زود به بیمارستان رساندیم اما اقدامات درمانی فایدهای نداشت و متاسفانه جان باخت. تحقیقات در این پرونده ادامه دارد.
اما چهارمین و آخرین پرونده ای که در تعطیلات آخر هفته در دادسرای جنایی تهران شکیل شد درباره مر مردی ۶۰ ساله در یکی از محله های پایتخت بود. این مرد بر اثر ضربه ای که به سرش وارد شده بود جان باخته بود. تحقیقات حاکی از آن بود که این مرد با همسایه ها بر سر وصل کردن پمپ آب درگیر شده بودند. ظاهرا ساکنان ساختمان به دلیل فشار کم آب، می خواستند پمپ آب وصل کنند اما برخی از همسایه ها حاضر به همکاری نبودند. روز حادثه وقتی درگیری شدت یافت مرد ۶۰ ساله با پسرش تماس گرفته و گفته بود که همسایه ها وی را کتک زده اند. سپس گزارش این دعوا به پلیس اعلام شده و ماموران همه را به کلانتری می برند. در آنجا حال مرد ۶۰ ساله بد شده و پس از انتقال به بیمارستان جانش را از دست داد. به دنبال این حادثه مرگبار ۴ نفر بازداشت شده اند اما آنها مدعی هستند که ضربه ای به سر متوفی نزده اند. تحقیقات در این پرونده برای رازگشای از ماجرای مرگ مرد ۶۰ ساله ادامه دارد.