والدین آسان گیر،‌ فرزندانی با تربیت غلط را پرورش می دهند

کودکان در این خانواده‌ها بسیار چسبنده به والدین‌شان هستند. چرا که این والدین نمی‌خواهند که کودک هیچ سختی و رنجی را تجربه کند. هیچ توقعی از فرزند خود ندارند. وظایف کودک را بجای او انجام می‌دهند. رفتارهای درست و غلط در موقعیت­‌های مختلف را به کودک آموزش نمی‌دهند.

وظیفه والدین

به گزارش همشهری آنلاین، شیوه فرزند پروری در هر خانواده‌ای فرق می‌کند. برخی از والدین معتقدند که باید رفتارهای سختگیرانه‌ای نسبت به فرزندانشان داشته باشند تا آن‌ها را برای زندگی آینده آماده کنند اما در مقابل هستند والدینی که اعتقاد به آزادی کودکان دارند. از نظر این والدین باید کودک را آزاد گذاشت تا هر کاری دوست دارد انجام بدهد، والدینی که هر خواسته فرزندشان را بدون چون و چرا برآورده می‌کنند. آن‌ها مخالف تنبیه هستند و اگه فرزندشان کار اشتباهی انجام دهد، او را تنبیه نمی‌کنند. درصورتی که تشویق و تنبیه (منظور از تنبیه بدنی نیست) از شیوه‌های مهم تربیت کودک است.

صحنه دیدن کودکی در خیابان یا مغازه که بهانه‌گیری کرده و جیغ و گریه راه می‌اندازند و اصولا پرتوقع و سرکش است، برای بسیاری از ماها آشناست. برخی از والدین در مقابل این رفتار کودک سرسختی نشان می‌دهند و خواسته کودک را برآورده نمی‌کنند اما هستند والدینی که تا کودک لب باز می‌کند و خواسته خود ( هر چیزی را که می‌بیند خواکی یا اسباب بازی یا…) را به زبان می‌آورد، بلافاصله تسلیم خواسته‌اش می‌شوند. توجه به نیازهای کودک برای والدین امری مهم محسوب می‌شود اما این که بخواهیم در مقابل هر خواسته‌ سر تعظیم فرو بیاوریم این می‌تواند در آینده برای کودک مشکلات فراوانی ایجاد کند.

کودکان آزادی را دوست دارند، اما زمانی که هیچ مرزی برای بررسی رفتارشان وجود نداشته باشد، مطمئنا اثرات ناخوشایندی در آینده برایشان دارد. چرا که در چنین محیط‌هایی، انضباط حداقل است و عواقب رفتار نادرست کودک اغلب نادیده گرفته یا کم‌اهمیت می‌شوند. این بی‌اهمیتی و نادیده گرفتن تاثیر بسیار زیادی بر شخصیت و رفتار کودکان دارد. در این نوشتار سعی شده است به مشکلات این شیوه از فرزندپروری و تاثیرات منفی آن بر روی کودکان پرداخته شود که در ادامه می‌خوانید:

والدین آسان‌گیر چه رفتارهایی دارند؟

در این روش فرزندپروری کودک تسلط نسبی بر زندگی والدین دارد و والدین از اقتدار و قاطعیت لازم در مقابل فرزندانشان برخوردار نیستند. این والدین در هر زمان و مکانی نسبت به فرزندان خود محبت‌های نابجای زیادی دارند. بر رفتارهای کودک خود نظارت کمی داشته و قوانین روشنی برای رفتار فرزندشان در موقعیت‌های مختلف در نظر نمی‌گیرند. در مقابل رفتارهای مشکل‌دار کودک قاطعیت ندارند. از آنجایی که این والدین برای فرزندشان حد و مرزهای کمی دارند، در نتیجه کودک محدودیت‌های خیلی کمی را تجربه می‌کند. در مواردی مانند اختلاف با دیگران که حق با فرزندشان نیست، به جای برخورد واقع‌بینانه، از آن‌ها طرفداری می‌کنند.
کودکان در این خانواده‌ها بسیار چسبنده به والدین‌شان هستند. چرا که این والدین نمی‌خواهند کودک هیچ سختی و رنجی را تجربه کند. هیچ توقعی از فرزند خود ندارند. وظایف کودک را بجای او انجام می‌دهند. رفتارهای درست و غلط در موقعیت‌های مختلف را به کودک آموزش نمی‌دهند. اقتداری در مقابل قوانینی که وضع می‌کنند نداشته و به راحتی در مقابل فرزندشان کوتاه می‌آیند.

آسان‌گیری والدین چه تاثیری بر کودکان می گذارد؟

والدین باید برای فرزندان‌شان حد و مرز تعیین کنند تا آن‌ها هر کاری که دلشان خواست را انجام ندهند. درست است که احترام به نظر کودک مهم است اما برخی مواقع که کودک متوجه عمل خود نیست و توانایی درک برخی از امور را ندارد این والدین هستند که باید شیوه درست برخورد با موانع یا مشکلات را برای او توضیح داده و راهنمایی‌های لازم را داشته باشند. اگر فرزندش کار خوبی کرد تشویق کند و اگر نقصی داشت سرزنش یا بی‌توجهی را ببیند. موضوع مهم این است که والد باید مقتدر باشد و برای تربیت سالم فرزندش حد و مرز داشته باشد.

متاسفانه به دلایل گوناگونی در دنیای امروز شاهد رواج سبک فرزند پروری و فرزند سالاری آسان‌گیر نسبت به گذشته، در خانواده‌ها هستیم. فرزندپروری با این روش باعث ایجاد مشکلات رفتاری و عاطفی در کودکان می‌شود. در ادامه به برخی از خصوصیات کودکان پرورش یافته با این سبک فرزند پروری می‌پردازیم.

خودخواه و پر توقع

معمولا در این کودکان یک حس خود برتر بینی وجود دارد، که باعث می‌شود آن‌ها فکر کنند با دیگران تفاوت دارند و خواسته‌هایشان مهم‌تر از خواسته‌های دیگران است. همچنین ممکن است توقع‌های نابجای زیادی از دیگران هم داشته باشند.

انتقاد ناپذیر

طبیعتا کسی که خود را برتر از دیگران می‌بیند اگر کار اشتباهی کند، آن را نمی‌پذیرند و دیگران را مقصر اعلام می‌کند. انتقادپذیری مهارتی مهم در رشد فردی و اجتماعی فرد است که باعث پیشرفت او در زندگی می‌شود. زمانی که از سوی دیگران نقد می‌شویم این کار به ما در اصلاح کارهایمان کمک می‌کند.

مهارت‌های اجتماعی ضعیف

به دلیل خودخواهی، خواسته خود را مقدم بر دیگران می‌دانند و از آنجایی که این کودکان همیشه خواسته‌های آن‌ها بدون چون و چرا برآورده می‌شود، بنابراین خواسته‌های خود را را مقدم بر دیگران می‌دانند. در همدلی کردن و تشخیص احساسات دیگران ناتوان هستند. اگه شرایط و روابط بر خلاف خواست آن‌ها باشد نمی‌توانند احساسات و هیجان خود را کنترل کنند. در نتیجه ممکن است در دوست‌یابی به مشکل بر بخورند یا نتوانند دوستان خود را مانند بقیه نگه دارند.

پرخاشگر

از آنجا که والدین این کودکان همیشه تمام سعی‌شان بر این است که فرزندانشان کم‌ترین سختی را ببینند، در نتیجه این کودکان نحوه برخورد با مشکلات و شرایط سخت را به خوبی یاد نمی‌گیرند. این کودکان در مقابل ناکامی‌ها تحمل کمی دارند بنابراین دست به پرخاشگری می‌زنند. ممکن است دانش آموزان خانواده‌های آسان گیر به دلیل قانون‌مند نشدن در محیط خانواده، در شرایط اجتماعی و مدرسه از قانون، سرکشی کرده و آن را رعایت نکنند.

اعتماد به نفس پایین

این کودکان با توجه به این که راه درست برخورد با مشکلات را یاد نگرفته‌اند. در صورت اشتباه یا شکست، دچار سرخوردگی شده و اعتماد به نفس‌شان پایین می‌آید.

وابستگی بیش از اندازه به والدین

کودکان این نوع والدین وابسته به دیگران به ویژه پدر و مادر خود هستند. چرا که معمولا والدین همواره در حال انجام خواسته‌های فرزندشان هستند و کودک به خود زحمتی نمی‌دهد که بخواهد حتی بسیاری از کارهای شخصی خود را انجام دهد.

افت تحصیلی یا کاهش پیشرفت تحصیلی

سبک فرزند پروری سهل‌گیرانه از سوی والدین خصوصیاتی را در فرزندان ایجاد می‌کند که اکثر این خصوصیات بر تحصیل فرزندانشان تاثیر می‌گذارد. مطالعات نشان داده‌ که این شیوه فرزندپروری با عملکرد تحصیلی پایین در کودکان مرتبط است. از آنجایی که والدین توقعات کمی از این کودکان دارند، بنابراین انگیزه لازم برای کار، در جهت رسیدن به هدف را ندارند. این بی‌انگیزه‌گی باعث کاهش پیشرفت تحصیلی و حتی افت تحصیلی این کودکان می‌شود.

سخن آخر

والدینی که با دلسوزی‌ها و محبت نابجا همه چیز را برای فرزندانشان فراهم می‌کنند، در واقع به آن‌ها فرصت روبرو شدن با مشکلات را نمی‌دهند. بلکه ناخواسته با این شیوه رفتاری، آن‌ها را به خطر می‌اندازند. به این والدین توصیه می‌شود به جای این که همه کارها و مسئولیت‌های فرزندتان را، خودتان انجام دهید در کنار آن‌ها باشید تا مشکلات را خودشان حل کرده و مسیر درست را یاد بگیرند. والدین باید پیروی از قوانین و مهارت‌های ارتباطی و حل مسئله را در فرزندان خود تقویت کنند.