مسجد سادات هندی یادگار یک گاراژدار | ماجرای مکانیک محله امیربهادر و مسجد سادات هندی

مسجد سادات هندی محله امیربهادر را نه هندی‌ها ساختند نه در آن نماز خواندند. اینجا یادگار یک گاراژدار مومن به نام «حاج حبیب الله سادات» است که چون پدر بزرگش مبلغ دینی در هند بوده به این نام معروف شده. حاج حبیب با وقف اموالش یک کافه عرق فروشی را به مسجد و کتابخانه و یک گاراژ را تبدیل به حسینیه کرد.

مسجد سادات هندی

همشهری آنلاین_ آرش سلیمی‌فر: اسم مسجد سادات هندی که به میان می‌آید آدم ذهنش می‌رود سمت هندی‌ها. اینکه هندی‌ها در این مسجد، نماز می‌خواندند یا نه یک هندی این مسجد را ساخته برای بسیاری سوال برانگیز است. جالب است بدانید اینجا را نه هندی‌ها ساختند نه در آن نماز خواندند. اینجا یادگار یک گاراژدار مومن به نام «حاج حبیب الله سادات» است که چون پدر بزرگش مبلغ دینی در کشور هندوستان بوده این مسجد به سادات هندی معروف شده است.

خواندنی‌های بیشتر را اینجا دنبال کنید

نکته جالب‌تر اینکه حاج حبیب با وقف اموالش یک کافه عرق فروشی را به مسجد و کتابخانه و یک گاراژ را تبدیل به حسینیه برای کامیون داران کرده است. در ادامه بیشتر درباره واقف این مسجد قدیمی در محله امیربهادر و تقاطع خیابان های مولوی و وحدت اسلامی(شاپور سابق) می‌خوانیم.

مسجد سادات هندی یادگار یک گاراژدار | ماجرای مکانیک محله امیربهادر و مسجد سادات هندی
«حاج حبیب الله سادات» واقف مسجد

وقتی سفارتخانه هند به مسجد روزنامه می‌فرستاد

اولین چیزی که ذهن ما را به خود مشغول می‌کند نام هندی این مکان مذهبی است که به مسجد سادات هندی معروف شده است. کم نیستند آدم‌هایی که تصور می‌کنند ارتباطی بین این مسجد و هندی هاست. جالب اینکه حتی خود هندی‌ها هم دچار این اشتباه شده‌بودند. به گفته «محسن خیربخش» عضو هیات امنای این مسجد تا حدود ۱۰ سال قبل از سفارتخانه هند برای مسجد، روزنامه و مجله به زبان هندی می‌فرستادند! واقعاً تصور کرده‌بودند این مسجد، متعلق به گروهی از هندی‌هاست. بعد از مدتی با کمک دانشجویان مسجد، نامه‌ای نوشتیم و در آن، ماجرای حاج حبیب‌الله سادات هندی را توضیح دادیم. بعد از آن دیگر روزنامه‌ای برای مسجد فرستاده نشد.»

مسجد سادات هندی یادگار یک گاراژدار | ماجرای مکانیک محله امیربهادر و مسجد سادات هندی

چطور کافه عرق فروشی، مسجد و کتابخانه شد؟

زمین این مسجد پر از ماجراست که می شود درباره آن ده ها کتاب نوشت. «حجت الاسلام اسماعیل پهلوان» امام جماعت مسجد سادات هندی درباره آن بیشتر توضیح می‌دهد: «پدربزرگ حاج حبیب الله، آقای سید محمد سادات، مبلغ دینی خوش رفتاری بود که برای تبلیغ دین به هندوستان زیاد سفر می‌کرد. از این رو مردم این کشور به علت علاقه‌ای که به این مبلغ مهربان پیدا کرده بودند به او لقب هندی دادند و این واژه به پسوند فامیلی آنها اضافه شد. قبل از انقلاب، در این فضا یک کافه مشروب فروشی دائر بود و مردم محل از وجود چنین مغازه‌ای ناراضی بودند. اینجا محلی برای گناه و آزار مردم شده بود. تا اینکه حاج حبیب به این فکر می‌افتد که این زمین را خریداری کند. بعد از تحویل زمین، چند سالی صبر می‌کند تا زمین کاملا پاک شود و بعد با کمک مردم و خیّران، مسجد را در سال ۱۳۳۹ بنا می‌کند تا هم مردمان محله در آرامش باشند و هم باقیات و صالحات در این دنیا داشته باشد. حاج حبیب دو مغازه هم برای مسجد می‌سازد تا منبع درآمدی بوده و هزینه‌های جاری مسجد از آن تامین شود.»

مسجد سادات هندی یادگار یک گاراژدار | ماجرای مکانیک محله امیربهادر و مسجد سادات هندی

تاسیس هیئت راننده‌های بیابانی

حاج حبیب بعد از احداث مسجد، یک هیئت به نام هیئت حضرت علی اصغر(ع) برای کامیون داران تاسیس می‌کند تا در محله‌ای که بیشتر گاراژداران و کامیون داران هستند، محلی برای عبادت و هیئتی برای توسل باشد. خیربخش که از خدمتگزاران قدیمی مسجد هم هست درباره راه اندازی این هیئت می‌گوید: «طبق تحقیقاتی که درباره تاریخچه مسجد انجام داده‌ام، همان اوایل، راننده‌های بیابانی هم به‌خاطر وجود آقا حبیب‌الله در این مسجد جمع می‌شدند و همین‌جا هیئت راننده‌های بیابانی را به نام هیئت حضرت علی‌اصغر(ع) راه‌انداختند. البته بعدها آن هیئت، از مسجد مستقل و به سر چهارراه شاپور منتقل شد.»

مسجد سادات هندی یادگار یک گاراژدار | ماجرای مکانیک محله امیربهادر و مسجد سادات هندی

خدای شورلت، بی‌تفاوت از مشکلات مردم عبور نمی‌کرد

حاج حبیب الله از جمله انسان‌های نیکوکاری بود که با وقف مسجد کار بزرگی در حق مردمان محله کرد و هنوز هم ثمره این کار بزرگ ادامه دارد. فخرالسادات سادات هندی دختر بزرگ مرحوم حاج حبیب الله درباره پدرش می‌گوید: «پدرم کامیون دار و مکانیک کار بسیار ماهری بود. به قدری در کارش مهارت داشت که به او لقب خدای شورلت را داده بودند. او یک گاراژ در چهارراه شاپور داشت که با یک نگاه، ایراد ماشین‌های خراب را متوجه شده و درست می‌کرد. در عین حال علاقه زیادی هم به خواندن و شنیدن قرآن و کتاب‌های مذهبی داشت. نسبت به مادرش احترام خاصی قائل بود و ما را هم به این کار توصیه می‌کرد. همیشه به مردمان محله کمک کرده و بی‌تفاوت از مشکلات آنها عبور نمی‌کرد.»

گاراژداری که فکر کتابخوان کردن مردم بود

از جمله کارهایی که در فرهنگ یک محله تاثیرگذار است، ترویج فرهنگ کتاب و کتابخوانی است. اولین کار حاج حبیب بعد از ساخت مسجد، تاسیس کتابخانه‌ای محلی بود. این را سید محمد سادات هندی نوه حاج حبیب الله اینگونه توصیف می‌کند: «یادم می‌آید آن زمان که با پدربزرگم به گاراژ می‌رفتیم همیشه دفتر و میز کارش مرتب بود. علاقه خاصی به نظم داشت. فرهنگ و شیک بودن برایش مهم بود. با نظم و مهارتی که در مکانیکی به خرج داد، نمایندگی شماره یک ماشین مزدا را گرفت. وضع مالی خوبی داشت و دوست داشت از مردم دستگیری کند. بعد از احداث مسجد، کتابخانه هم دائر کرد و آن را توسعه داد. هدفش بالابردن سطح مطالعه و فرهنگ افراد محل بود. در واقع پدربزرگم با از بین بردن عرق فروشی، بی‌فرهنگی را از آن محله دور کرد.»

مسجد سادات هندی میزبان علمای بزرگ

از گذشته تا به امروز علمای برجسته ای در این مسجد سخنرانی کردند. «امیرحسین امامی» فرزند حجت‌الاسلام «سید مهدی امامی»، که دوران طولانی امامت جماعت و خدماتش در ذهن اهالی مسجد سادات هندی ماندگار شده، می‌گوید: «بعد از مرحوم آیت‌الله سید محمدصادق شریعتمداری، امامت جماعت مسجد به حجت‌الاسلام صالحی خوانساری واگذار شد که یکی از سخنوران اوایل انقلاب و از شخصیت‌های طراز اول منبر بود و مدتی هم مسئولیت اداره مهدیه تهران را برعهده داشت. با توجه به مسئولیت‌های متعددی که ایشان داشت، در اوایل دهه ۶۰ از مرحوم پدرم دعوت کرد مسئولیت امامت جماعت مسجد سادات هندی را بپذیرد. حجت‌الاسلام امامی هم با توجه به اینکه در همسایگی مسجد سکونت داشت، این مسئولیت را پذیرفت و تا سال ۸۷در این جایگاه به مسجد خدمت کرد.»

مسجد سادات هندی یادگار یک گاراژدار | ماجرای مکانیک محله امیربهادر و مسجد سادات هندی

شهدا، افتخار مسجد

روزگاری در این مکان کافه عرق فروشی بوده و گناه جاری اما به همت حاج حبیب و خیران محله حالا دیگر خیر و برکت از در و دیوار این مسجد می‌بارد. از شهدای پر افتخار مسجد که عکس‌هایشان دیوارها را مزین کرده گرفته تا صندوق قرض الحسنه‌ای که گره گشایی می‌کند همه و همه برکات بی‌پایان این خیراندیشی تعمیرکار قدیمی محله مولوی است. حالا درهای این مکان از ۱۰ صبح تا ۹ شب برای استفاده مردم به خصوص کودکان و نوجوانان باز است. محوریت اصلی در این مسجد کار فرهنگی برای نوجوانان و کمک به خانواده‌های کم بضاعت در محله است که به گفته نمازگزاران نیت خالص حاج حبیب با این که دیگر در این دنیا نیست بر این توفیقات اضافه کرده است. ناگفته نماند معماری این مسجد قدیمی به سبک گاراژهای قدیمی و تو در تو ساخته شده است.