مروری بر کارنامه‌ی سعید روستایی؛ از «ابد و یک روز» تا جشنواره کن

به نقل از دیجیکالا:

سعید روستایی مانند بسیاری از فیلم‌سازان جویای نامی که محبورند خودشان مسیر حرکت‌ هنری‌شان را هموار کنند، فعالیتش در سینما را با ساخت فیلم‌های کوتاه آغاز کرد؛ او پیش از ورود به دنیای شهرت و فیلم بلند، سه فیلم کوتاه «شنبه»، «مراسم» و «خیابان خیلی خلوت» را ساخت.

روستایی بلافاصله پس از ساخت سومین فیلم کوتاه خود که هوتن شکیبا، نوید محمدزاده و سعید چنگیزیان از بازیگران اصلی آن بودند، با ساختن «ابد و یک روز» در سن بیست‌وچهار سالگی تبدیل به یکی از جوان‌ترین کارگردان‌های موفق تاریخ سینمای ایران شد.

وقتی که روستایی، سال ۱۳۹۴، با «ابد و یک روز» وارد سینما شد، بسیاری او را پدیده‌ای نوظهور خواندند. فیلم روستایی با این که نخستین تجربه‌ی کارگردانی او در سینمای بلند بود، از پختگی کم‌نظیری بهره می‌برد. روستایی همچون یک محقق به لایه‌های زیرین شهر رفته بود و در اثرش نوعی حقیقت‌گرایی بود که امروزه کمبود آن به خصوص در سریال‌هایی که در شبکه‌ی نمایش خانگی پخش می‌شوند و سعی دارند داستان قشر فقیر جامعه را روایت کنند، دیده می‌شود.

روستایی هم به خوبی دیده بود و هم به خوبی شنیده بود. فیلم روستایی که هم نظر منتقدان و هم نظر مخاطبان را جذب کرد، یک دگرگونی عظیم برای سینما بود و این دکرگونی صرفا در راستای ساخت فیلم و فیلم‌نامه‌نویسی به وقوع نپیوسته بود، بلکه حضور کارگردانی بیست‌وچهار ساله در بین کارگردان‌های سرشناس جشنواره‌ی فیلم فجر، زنده‌کننده‌ی نور امیدی بود در دل فیلمسازان جوانی که چنینی چیزی را غیرممکن می‌دانستند.

روستایی فراتر از یک کارگردان و فیلم‌نامه‌نویس است. او بیش از هرچیز یک نماد می‌باشد. او نماد خواستن، توانستن است، در سینمایی است که شایعات فراوانی از پولشویی و مافیا و دست‌های پشت‌پرده آن را احاطه نموده. روستایی، برخلاف برخی از هم‌عصرهای خود، فیلم سازمانی نساخت و ترویج ایدئولوژی سیاسی نکرد و همین است که او را متفاوت می‌کند.

روستایی هر آن‌چه نوشته است را خودش نوشته و هر آن‌چه بر پرده‌ی نقره‌ای آورده را خودش مهیا کرده‌است. او از هیچ سازمانی خط نگرفته و برای هیچ شرکت بزرگی تبلیغات نکرده‌است. همین است که باعث می‌شود محبوبیت او همه‌گیرتر از هم‌نسل‌هایش باشد. روستایی نماد هنر مستقل دغدغه‌مند پاپ است؛ هنری که هم مخاطب عام را دارد، هم منتقدان نمی‌توانند از آن ایراد بگیرند و هم با نگاهی بی‌رحم به سراغ اشاره به نواقص جامعه می‌رود.

روستایی که حالا سی‌وسه سال دارد، یکی از ریزبین‌ترین فیلم‌سازان ایران است و با هر فیلمی که می‌سازد، یک قدم بیش‌تر به موفقیت‌های بین‌المللی نزدیک می‌شود. بسیاری از منتقدان نقطه‌ی قوت اصلی کارنامه‌ی هنری روستایی را فیلم‌نامه‌های آثار او می‌دانند.

روستایی برای هر فیلم‌نامه‌ای که می‌نویسد، سال‌ها زمان صرف می‌کند و به تحقیق و مطالعه‌ی فراوان می‌پردازد. فقط کافی است نگاهی به نام فیلم‌های او بی‌اندازید تا دریابید که حتی برای درک دقیق معنای نام این فیلم‌ها، نیاز است که آن‌ها را تا انتها ببینید.

اگرچه کارنامه‌ی روستایی کارنامه‌ی طویلی نیست و او در حال برداشتن نخستین گام‌های خویش است، با این‌حال کارنامه‌ی او از نظر موفقیت‌های گیشه‌ای و جشنواره‌ای، از بسیاری از کارگردان‌های به اصطلاح کهنه‌کار، سنگین‌تر است.

در ادامه نگاهی می‌اندازیم به سه فیلم بلند کارنامه‌ی روستایی که او در تمام آن‌ها هم کارگردان بوده است و هم فیلمنامه‌نویس.

۱. ابد و یک روز

در سی‌وچهارمین جشنواره‌ی فیلم فجر، کارگردانی بیست‌وچهار ساله، با فیلمی به نام «ابد و یک روز» توانست نامزد سیزده سیمرغ بلورین شود و تمام توجه‌ها را به سمت خود جلب نماید. این اما همه‌ی ماجرا نبود و روستایی با همان نخستین فیلم خود توانست جوایز بین‌المللی هم به دست آورد؛ جایزه‌ی بهترین فیلم‌نامه از جشنواره بین‌المللی فیلم داکا، جایزه‌ی انعکاس طلایی جشنواره فیلم ژنو، جایزه‌ی تقدیر ویژه‌ی جشنواره‌ی فیلم خیخون اسپانیا، جایزه‌ی بهترین فیلم از نگاه کارگردانان آمریکا و چندین جایزه‌ی بین‌المللی دیگر.

در «ابد و یک روز»، روستایی به سراغ روایت داستان خانواده‌ای رفته است که اوضاع خوبی ندارد؛ یک خانواده که با اعتیاد و فقر دست و پنجه نرم می‌کند. در این فیلم، نوید محمدزاده که توانست سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد را هم به دست آورد، نقش برادر میانی را ایفا می‌کند که معتاد است.

نقش برادر بزرگ‌تر را پیمان معادی بازی می‌کند و ایفای نقش خواهری که قرار است با خواستگاری افغانی ازدواج کند را پریناز ایزدیار مقابل دوربین علی قاضی می‌برد. ریما رامین‌فر، شبنم مقدمی، معصومه رحمانی و شیرین یزدان‌بخش از دیگر بازیگران نخستین فیلم سینمایی بلند سعید روستایی هستند.

روستایی در «ابد و یک روز» به مطالعه‌ای موشکافانه من باب خانواده‌ی ایرانی پرداخته است. پدر این خانواده سال‌ها پیش فوت کرده‌است و پس از آن، تمام بار بر دوش برادر بزرگ‌تر افتاده است. این بار سنگین، باعث شده است که این برادر نتواند آن‌گونه که می‌خواهد زندگی‌ کند و حالا حق خود می‌داند که آن‌چه به نظر خودش به صلاح خانواده است، به انجام برساند.

او می‌خواهد خواهر کوچک‌تر خود را به عقد مردی افغانی که ثروت مناسبی دارد در بیاورد و با پولی که از این خانواده‌ی افغان می‌گیرد، رنگ و لعابی به زندگی خویش بدهد. برادر میانی که در بند اعتیاد است اما با این ازدواج مخالف است. او اگرچه معتاد است و دردسرساز، هم‌چنان با صلابت بر عقاید خویش پایبند است و با این ازدواج مخالف.

کش‌مکشی که روستایی بین این دو برادر ایجاد می‌کند، باعث می‌شود به تدریج پای تمام اعضای خانواده به داستان باز شود. روستایی به تمام شخصیت‌های فرعی داستان خود، درست به اندازه‌ی شخصیت‌های اصلی توجه می‌کند و به سادگی می‌توان فیلمی درباره‌ی هرکدام از شخصیت‌های قصه‌ی او ساخت که در آن، آن‌ها شخصیت‌های اصلی باشند.

علاوه بر عمق داشتن شخصیت‌ها در «ابد و یک روز»، داستان‌های فرعی فیلم هم خیره‌کننده‌اند؛ مانند درگیری برادران خانواده با خواهرزاده‌ی خود یا درگیری سمیه با لیلا. «ابد و یک روز»، از همان دقایق ابتدایی مخاطب را درگیر داستان می‌کند و روستایی بدون وجود حتی یک صحنه‌ی اضافی، موفق می‌شود داستانی پرپیچ و خم با شخصیت‌هایی قابل لمس خلق نماید که هر کدام از آن‌ها می‌توانند احساس هم‌دردی شما را برانگیزانند.

در کنار فیلم‌نامه‌ی دقیق و موشکافانه، قدرت ترکیب‌بندی روستایی هم چشم‌گیر است. او در تمام نماها، شخصیت‌ها را متناسب با نقشی که در آن نما ایفا می‌کنند و حسی که در آن نما باید به مخاطب منتقل نمایند، در جای درست خودشان قرار می‌دهد؛ گاهی برادر بزرگ‌تر از همه به مخاطب نزدیک‌تر است و گاهی برادر میانی از پشت شیشه‌ی پنجره با خانواده همراهی می‌کند.

فیلم‌های روستایی اما همیشه یک مولفه‌ی دیگر هم دارند که باعث متمایزشدن آن‌ها می‌شود؛ روستایی هرگز صرفا برای سرگرمی فیلم نمی‌سازد. سعید روستایی یک کارگردان دغدغه‌مند است و در تمام آثار خود با این که شاید به طور برجسته قابل لمس نباشد، معترض. همین معترض بودن است که باعث می‌شود نسل جوان هم بتوانند به راحتی با فیلم‌های او ارتباط برقرار کنند.

۲. متری شیش و نیم

روستایی پس از یک درام خانوادگی، تصمیم گرفت به سراغ یک فیلم پلیسی، جنایی برود. «متری شیش و نیم» داستان کارآگاه پلیسی به نام صمد، با بازی پیمان معادی، را روایت می‌کند که به دنبال رییس یک باند مواد مخدر به نام ناصر خاکزاد، با بازی نوید محمدزاده، است.

روستایی در «متری شیش و نیم»، باز هم دو عنصر اساسی فیلم قبلی خود را وارد بازی می‌کند. در «ابد و یک روز»، فقر اعضای یک خانواده را به دام اعتیاد کشانده بود و در «متری شیش و نیم»، فقر باعث شده است ناصر خاکزاد به یک فروشنده‌ی مواد مخدر تبدیل شود.

صحنه‌ی ابتدایی «متری شیش و نیم» یک شاهکار سینمایی است و روستایی در ادامه هم موفق می‌شود ریتم و تمپوی فیلم خود را حفظ نماید. روستایی با هر قدمی که در سینما پیش می‌رود، کامل‌تر می‌گردد. او در «ابد و یک روز» بیش‌تر فیلم خود را با توجه به این که داستان یک خانواده‌ی فقیر را روایت می‌کرد، در فضای محدود و کوچک یک خانه ساخت، اما در «متری شیش و نیم» که شخصیت اصلی آن تا حدی یادآور صورت‌زخمی است، محیط مورد استفاده در فیلم را وسیع‌تر کرد.

فیلم‌نامه در فیلم‌های روستایی حرف اول را می‌زند، شخصیت‌پردازی درست، شاید قوی‌ترین مهارت روستایی باشد و همین مهارت است که باعث می‌شود مخاطب با تمام شخصیت‌های فیلم، از آن پسر کوچکی که در زندان و هنگام ملاقات، حرکات ورزشی انجام می‌دهد تا خود ناصر خاکزاد که شخصیت منفی فیلم است، ارتباط برقرار کند.

زوج پیمان معادی و نوید محمدزاده که در دومین فیلم سینمایی روستایی هم با یک‌دیگر همکاری کردند، یک‌بار دیگر توانستند شیمی مخصوص خود را بر پرده‌ی نقره‌ای منعکس کنند و یک‌بار دیگر هر دوی آن‌ها توانستند نامزد سیمرغ بلورین شوند‌.

یکی دیگر از اصلی‌ترین مهارت‌های سعید روستایی ارتباط درستی است که او در فیلم‌های خود با بازیگرانش برقرار می‌کند و همین ارتباط درست است که منجر می‌شود نقش‌های کوتاه فیلم‌های او هم در ذهن ما بمانند؛ پدری که در زندان می‌خواهد پسر خود را به جای خودش مجرم جلوه دهد بیاد آورید یا آن افراد چاقی را که می‌خواهند از طریق هواپیما مواد مخدر جابه‌جا کنند. هیچ‌کدام آن‌ها بازیگران بزرگی نیستند، اما روستایی به درستی آن‌ها را هدایت می‌کند و همان‌چیزی که به اعتلای فیلم او کمک می‌کند را از آن‌ها استخراج می‌نماید.

«متری شیش و نیم» نامزد یازده سیمرغ بلورین شد و سه سیمرغ بلورین بهترین تدوین، بهترین صدابرداری و بهترین فیلم از نگاه تماشاگران را به خانه برد. در سطح بین‌المللی هم دومین فیلم روستایی توانست جوایز مهمی از جشنواره‌ی بین‌المللی فیلم توکیو، جشنواره‌ی فیلم زوریخ و جشنواره فیلم بوردو به دست آورد.

«متری شیش و نیم» که با بودجه‌ی هفت میلیاردی ساخته شده بود، در گیشه به فروش بیش از بیست‌وهفت میلیارد رسید تا روستایی ثابت کند که تنها برای جشنواره‌ها و جوایزشان فیلم نمی‌سازد. مولفه‌ی اعتراض و پرداختن به مسائل بین‌المللی حقوق بشر مانند اعدام، رفاه اجتماعی، کودکان کار و مواد مخدر، نشان می‌دهد که روستایی پس از «ابد و یک روز» دغدغه‌مندی را رها نکرد و در دریای شهرت و کسب ثروت غرق نشد.

۳. برادران لیلا

سکه و عروسی، دو واژه‌ای هستند که از زمان فیلم کوتاه «مراسم» در ذهن روستایی ماندگار شده‌اند. برادران لیلا داستان تنها دختر یک خانواده‌ی فقیر است که شغلی ثابت دارد و در تلاش است با کمک سکه‌های پس‌اندازشده‌ی پدر معتادش، به همراه برادرانش که هیچ‌کدام آینده‌ی روشنی ندارند، مغازه‌ای بگیرد و شغل ثابتی راه بیاندازد. سکه‌ها اما مقصد دیگری دارند و برای این که پدر خانواده تبدیل به بزرگ خاندان شود، به عنوان هدیه، سر از مراسم عروسی یکی از اقوام در می‌آورند.

روستایی این‌بار هم فقر را اصلی‌ترین عنصر فیلم خود قرار داده است. روستایی با نگاهی دقیق، به زیستگاه خود می‌نگرد و به خوبی می‌داند که فقر، تنها عنصری است که تمام ایران آن را درک می‌کنند. «برادران لیلا» اما یک تفاوت بزرگ دیگر  هم با دو فیلم دیگر روستایی دارد؛ موهبتی به نام ترانه علیدوستی.

علیدوستی بارها و بارها ثابت کرده است که می‌تواند تمام بار یک فیلم را به دوش بکشد و سعید روستایی که یکی از باهوش‌ترین فیلم‌سازان ایران است، این را فهمیده. علاوه بر ترانه علیدوستی، پیمان معادی، نوید محمدزاده و فرهاد اصلانی باز هم با روستایی همکاری کرده‌اند و نقش پدر خانواده را سعید پورصمیمی ایفا می‌کند.

«برادران لیلا» برای نخستین‌بار در جشنواره فیلم کن ۲۰۲۲ به نمایش درآمد و توانست نخستین فیلم ایرانی‌ای شود که جایزه‌ی فیپرشی را به دست می‌آورد. روستایی با «برادران لیلا» توانست نام خود را بیش از پیش بر زبان منتقدان بین‌المللی بیاندازد و گامی بزرگ به سوی ساختن فیلم‌هایی در سطح بین‌المللی بردارد.