مدرسه فلاحت به وقت ۱۴۰۳

مدرسه فلاحت به وقت ۱۴۰۳

درس و مشق‌شان فقط حساب و کتاب دو دو تا چهار تا، خوانش سطوری از نظم و نثر و نگارش متونی از علوم شایع گوناگون نیست.

همشهری آنلاین– سحر جعفریان: اینان باید بیاموزند جیره بنویسند برای تاجی‌خانم و باقی هزار و ۲۰۰ قطعه مرغ گوشتی و تخم‌گذار، پشم‌چینی کنند از ببعی‌خان و ۱۹۰ راس گوسفند دیگر که همگی از نژاد اقتصادی و جهانی افشار هستند آن هم بعد از سلامت‌سنجی و آب انداختن به آبشخورها، دست به آچار شوند برای تعمیر تراکتورهای گاوآهن‌کِش، خرمن‌کوب، شخم‌زن و بسته‌بند که گاه یا سوخت از باک به انژکتورهایشان نمی‌رسد و یا میلِ فلزی اسبک‌شان (قطعه‌ای از موتور برای تلورانس سوپاپ) لنگ می‌زند، پی بیفکنند کندوهای ۵ شانه برای ملکه‌های پر ناز و ادایی مثل الیزابت و هِلن که کارگرانشان هر بهار تا زمستان بی‌مزد و منت به شهدفشانی مشغولند، بذر گل و گیاه از گندم‌های زرین تا ارکیده‌های الوان بیفشانند، بچه ماهیان سردآبی و گرم‌آبی بپرورانند و نیز کُلَش و یونجه به نسبت‌های دقیق برنشانند برای کودسازی ویژه نبات‌خانم که تازگی‌ها گوساله چهارمش را به زیر پستان گرفته و همه ۵۵ راس گاو دیگر که نرینه‌هاشان شاخ‌بُری و مادینه‌هاشان شیردوشی نیاز دارند. آری؛ عمده و خرده تکالیف درسی هنرجویان در هنرستان‌های کشاورزی کشور که این روزها تعدادی قریب به ۹۵ باب دارند، بدین قول و قانون است. قول و قانونی که ریشه‌های پیشینگی‌اش در قریه چهاردانگه با تاسیس نخستین مدرسه کشاورزی ایران، «فلاحت مظفری» به دست قاجاریاندوانیده شده بود و حالا بعد از سال‌ها رُستن، سر شاخه‌هایش به فعالیت دیگر هنرستان‌ها از جمله هنرستان کشاورزی شهید باهنر شهرستان پاکدشت، روستای آلوئک رسیده است. این هنرستان یکی از قدیمی‌ترین و شهیرترین آنهاست که با ۱۵ کارگاه آموزشی ویژه گرایش‌های فنی و حرفه‌ای و کاردانش و نیز بیش از ۲۰ زیرشاخه و رشته تحصیلی سالانه پذیرای ۳۰۰ هنرجو است.

نمودارنویسی برای تاجی‌خانم پاتال و رکورددار و دیگر مرغان

کم‌آبی، زمین فراخ هنرستان را که حاشیه بزرگراه امام‌رضا (ع) جای گرفته به اَوانِ خشکی و خاموشی کشانده. بوی مشام‌آزار کارگاه پرورش مرغان تخم‌گذار یا جمع‌کردن فضولات و دانه‌ و آب‌پاشی بر نوار غذا و نیپِل‌های (ظرف آبخوری) ناشور و نامال هم نتوانسته ابوالفضل ۱۸ ساله را هر صبح چه هوا سرد باشد و چه گرم از روستای شریف‌آباد راهی این هنرستان می‌شوداز تمایل به تحصیل در رشته پرورش دام و طیور باز دارد. نه او که باقی هم‌کلاسی‌هایشمانند محمد و متین نیزنمودارنویسی برای رشد، تخم‌گذاری و تغذیه مرغانی که بیش از هزار قطعه‌اند و هر یک از ۳ ماهگی با وزن تقریبی یک کیلو و ۴۰۰ گرم در قفس‌های دائمی جای گرفته‌اند را بردرس‌خواندن در وضعیت و رشته‌های متداول برتری می‌دهند. آن قدر کیفور از درس و مشق خود هستند که برخی مرغان را اسم و رسم داده‌اند؛ تاجی‌خانم که علی‌رغم پَرریزی از برای پیر و پاتال بودن هنوز هم رکورددار تخم‌گذاری‌ست یا آقاچیکِن که همراه ۴ خروس دیگر درقفس‌ها گنجانده شده‌ تاسینه سپر کند برایاز نای، بانگ زدنو افزایش ترشح هورمون تخم‌گذاری مرغان گله. شهروز دست می‌برد و تخم‌های گذارده را گِرد می‌کند تا در شانه‌های کاغذی به ردیفشان کشد. در همین زمان، شاپور طبق فرمولی که آموخته میزان پرتی مرغان (تاج، پَر، پوست، احشا و اعضای دورریز) را برای فروش به شرکت‌های تولیدی مکمل‌های دام و طیور و نیز سازنده سوسیس و کالباسمحاسبه می‌کند. آرزوی راه‌اندازی مرغداری دارد. از این روست که حالا در حیاط خانه‌یشان چند جوجه یک روزه را با جیره‌نویسی از پایه ذرت و سویا به مرغانی فربه پرورانده. حتی از مایه‌کوبی واکسن آدنوویروس هم غافل نمانده.

مدرسه فلاحت به وقت ۱۴۰۳

هنرجویانِ شاخ‌سوز و سم‌چین

کارگاه پُر آمد و شد دیگر هنرستان به پرورش دام بزرگ، صنعتی یا گله گاوهای شیری و گوشتی اختصاص دارد که در آن، هنرجویان اغلب روپوش‌های سفید، لیک چرک از لکه‌های سیاه به تن دارند و علی‌رغم گرمای به چله افتاده، پاهاشان رادر چکمه‌های ساق بلند فرو برده‌اند. میانشان، جواد درشت قامت‌تر است که با آنکه روپوش سفیدش سایز۲ایکس لارج داردبه‌ناخواست بر تنش، آب رفته می‌نمایاند! با این حال، پویه در امور گاوداری که جملگی از حمید خسروی، سرپرست کارگاه آموخته بود، کم ندارد؛ کوددهی، نظافت و بهداشت دام، تزریقات، شاخ‌بُری یا سوزی، سُم‌چینی کاربردی و اصلاحی و حتی کمک به زایش گاوها. از آخرین زایمان که همه هنرجویان به وقتش حضور داشتند و نکاتی چند مانند شرایط زایمان طبیعی، چگونگی برش سمت چپ شکم برای انجام عمل زایمان سزارین و یادیرزایی یاد گرفتند، کمتراز یک هفته می‌گذرد. زایمان چهارم نبات‌خانم که گوساله‌ای نحیف از آن برآمد. جواد درشتی قامت بر کلفتی صدا می‌اندازد و می‌گوید: «جفت‌ماندگی، مبارکی زایمان نبات‌خانم را گرفته. حیوان زبان‌بسته هم دچار عفونت رحم شده و هم از فلج و لَنگِش (لنگیدن) بعد از زایمان رنج می‌برد.» کمی آن سوتر، محمدمهدی، دستگاه قدیمی میکسر عمودیکه در واقع میکسر بتن و سیمانبوده نه نهاده‌های دامی را برای تهیه خوراک روشن کرده. ابتدا جو، یونجه و سایر علوفه را آسیاب و بعد با بالابر به مخزن آن می‌ریزد تا کود حاصل به درون کیسه‌های ۵ کیلویی سرریز شود. شایان و امیر هم از مبحث سم‌چینی که دکتر و سرپرست کارگاه شرح می‌دهد، یادداشت برمی‌دارند: «سنگ زبر و نرم، انبر، تخته، چسب و چاقو را کنار دست‌تان بگذارید. از تاج تا نوک سم حدود ۷۰ میلی‌متر است که سم‌چینی را باید از قسمت پاشنه به طرف کف و دیواره شروع کرد.» اسماعیل که تابستان‌ها در یکی از گاوداری‌های روستای خاتون‌آباد همان حوالی، مزد کارگری و دستیاری دامپزشک می‌گیرد، می‌پرسد: «آقاحمید، شاخ‌های خالدار را نبردیم؛ میشه به صورت عملی شاخ‌سوزی رو دوباره توضیح بدید!؟»

صنعت و فلاحت

از ادوات چیده شده مقابل کارگاه تعمیر تجهیزات کشاورزی، پیداست که هنرجویان اندرون آن آچار دست گرفته‌اند تا طبق آموزه‌های محسن صادقی، سرپرست کارگاه، از عهده بازسازی قسمت‌های مختلف انواع موتورهای دیزلی تراکتورها برآیند. نوبت شاهین است که پمپ و جک روغنی هیدرولیک را باز و بسته کند تا عیبش را از نشتی یا زنگ‌زدگی دریابد برای کسب نمره قبولی در آزمون دوره کارآموزی تابستان. حامد و آرش نیز متوجه نحوه اتصال اهرم و بازوهای شیارکش به میله انتقال تراکتور هستند. اتصالی که تراکتور را به تکان‌های شدید انداخته و آنها را نیز به هول و هراس واداشته. سرپرست کارگاه به کمک‌شان می‌آید. صادقی معتقد است: «اغلب هنرجویان این هنرستان از روستاهای اطراف هستند. دلیل اشتیاقشان به صنعت کشاورزی و زیرشاخه‌های آن یکم تراکم این صنعت در بافت زیستی‌شان است و دوم، بُر خوردندشان با جماعت کشاورز و دامپرور.» شیارکش به تراکتور که متصل می‌شود، حامد و آرش نفس عمیقی می‌کشند. در کارگاه‌های دیگر هنرستان اما هنوز هنرجویان از هنرآموزی روزشان، خلاص و خالی نشده‌اند؛ گروهی در گلخانه‌های باغستان دست به خاک و انواع گل‌ها و گیاهان مصرفی، درمانی و زینتی دارند تاکاشت، داشت و برداشت‌شان را از بَر شوند. گروهی نیز در کارگاه پرورش آبزیان گوش به صحبت‌های اسماعیل پناهی، مدیر باسابقه هنرستان کشاورزی درباره پرورش قزل‌آلا و کپور، خوابانده‌اند. در کارگاه زنبورستان با آن کندوهای چوبی که هر یک ۱۰ شانه و میانگین ۱۲ تا ۲۰ هزار فروند زنبورکارگر بالغ دربردارند و هنرجویان نیز چشم به دریچه ورود و خروج‌شان دوخته‌اند، آموزه‌هایی از فصل و توان ملکه‌ها برای تخم‌گذاری ارائه می‌شود. کنار کندوها گل‌های خارشتر و اکالیپتوس سبز شده‌اند تا نیاز نباشد زنبوران کارگر برای شهد و گرده‌گیری کیلومترها پرواز کنند.