درباره دوقلوهای به هم چسبیده در ایران سابقه لاله و لادن را داریم که از طریق مغز به هم چسبیده بودند اما تا جایی که من اطلاع دارم، در کشور ما طی یک دهه اخیر سه مورد جداسازی دوقلوها بوده که به ما ارجاع دادند و با موفقیت جراحی آنها انجام شد.
همشهری آنلاین – مریم سرخوش: دوقلوهای به هم چسبیده آمار بالایی ندارند، تقریبا از هر ۵۰ هزار تا ۱۰۰ هزار نوزادی که متولد میشوند شاید یک تا دو مورد. معروفترین آنها هم لاله و لادن بودند؛ دو خواهری که از ناحیه سر به هم چسبیده بودند و تقریبا پس از ۳۰ سال و در ۱۳۸۲ تصمیم گرفتند که از هم جدا شوند. هر چند که پس از جراحی هر دو به فاصله چند ساعت از یکدیگر درگذشتند.
تقریبا ۱۰ سال پس از آن بود که یک عمل موفق برای جداسازی در بیمارستان نمازی شیراز ثبت شد.مورد دوم هم در سال ۹۳ و عمل سوم هم در ۱۴۰۳ که با سرپرستی دکتر علی بهادر به همراه تیم جراحی بیمارستان نمازی شیراز رقم خورد. با وجود عمل سختی که انجام شد این کودکان اکنون در شرایط خوبی به سر میبرند.
به بهانه آخرین جراحی موفق در جداسازی دوقلوهای اهوازی که همین چند روز پیش انجام شد، گپی با این فوق تخصص جراحی کودکان داشتیم که زاده یکی از مناطق بسیار محروم و دورافتاده کشور است؛ دشتستان بوشهر. سال ۵۵ هم وارد دانشگاه شده و پزشکی عمومی را در اصفهان آغاز کرده است. پس از آن تخصص را در شیراز گرفته و دوره جراحی اطفال را هم در شیراز، تهران و انگلستان گذرانده است. دورههای پیوند اعضا را هم در انگلیس، ژاپن و در ایران با کمک دکتر ملکحسینی سپری کرده است. حالا هم حدود ۲۰ سال است که در پیوند اعضای جراحی اطفال مشغول به کار است و یک کارنامه موفق در جداکردن دوقلوهای به هم چسبیده دارد.
درباره جراحیهای موفق جداسازی دوقلوهای به هم چسبیده بگویید؟
آمار این کودکان چندان بالا نیست و سختی و سادگی عمل آنها هم بستگی به اعضایی دارد که به هم چسبیده هستند. این سومین جراحی جداسازی بود که ما در بیمارستان نمازی شیراز انجام دادیم. یک مورد در سالهای ۹۱، مورد دوم در سال ۹۳ و مورد سوم که طی دو مرحله انجام شد؛ اولین بار جداسازی کبد در آبان ۱۴۰۲ و دومین بار جداسازی کامل در خرداد ۱۴۰۳ انجام شد. دوقلوهای اولی که جدا کردیم، از طریق جناق سینه، دیافراگم و کبد به هم چسبیده بودند اما مورد آخر علاوه بر این اعضای به هم چسبیده، در مجرای صفراوی و اثنیعشر و روده باریک هم اشتراک داشتند.
به نظر یکی از سختترین جراحیهای حوزه پزشکی است؟
بیشتر از سختی، به تبحر تیم پزشکی وابسته است و نیازمند یک تیم تقریبا بزرگ. در مرحله ارزیابی اولیه متخصصان رادیولوژی بسیار قوی، بررسیها را انجام دهد که کودکان چه میزان از نظر دستگاه گوارش چسبندگی دارند. اگر کودکان از طریق سینه به هم چسبیده باشند هم متخصص قلب اطفال باید اشتراک قلب یا میزان چسبندگی عروق را ارزیابی کند. مرحله دوم، جداسازی است و ابتدای آن با متخصصان بیهوشی صورت میگیرد. درباره این کودکان به دلیل چسبندگی از طریق سینه امکان طاقباز خواباندن آنها نیست و به همین دلیل بیهوش کردن و لولهگذاری برای آنها بسیار سخت انجام میشود. جراحیهایی هم که برای جداسازی دوقلوها انجام میشود، زمانبر است؛ چیزی حدود ۱۰ تا ۱۲ ساعت. به همین دلیل درباره این کودکان که وزن چندانی هم ندارند، نگهداری آب، الکترولیت، اسید و باز در بدن آنها نیازمند متخصصان بیهوشی متبحر است.
پس تشکیل این تیم هم کار بسیار سختی است؟
در بیمارستان نمازی شیراز به دلیل این که سالهاست عملهای مختلف پیوند انجام میشود، متخصصان بیهوشی پیوند و اطفال بسیار ورزیده و متبحر حضور دارند و در چنین جراحیهایی کنار ما هستند تا عمل جداسازی با موفقیت انجام شود. در مرحله جداسازی نهایی هم جراحان اطفال حضور دارند. در آخرین عمل جداسازی دوقلوها ۴ جراح اطفال حضور داشتند. بعد از عمل هم کودکان به دلیل جراحی طولانی چند روز زیر دستگاه تنفسی قرار میگیرند و یک تیم متخصص آیسییو اطفال از آنها نگهداری میکند. در این مرحله گروه پرستاری خوب، تیم متخصصان داخلی اطفال و عفونی مراقبتهای ویژه برای کودکان هم حضور دارند تا از نظر آب و املاح مورد نیاز برای کودکان مراقبتهای مناست صورت بگیرد و در نهایت از دستگاه جدا شوند.
دلیل کم بودن آمار این جراحیها در کشور چیست؟
دلیل اصلی این است که دوقلوهای به هم چسبیده عمدتا یا مرده به دنیا میآیند یا چند ساعت بعد از تولد جانشان را از دست میدهند و به دست ما نمیرسند. دوقلوهای به هم چسبیده که زنده میمانند، آنهایی هستند که عوارض ناشی از چسبندگی اعضا، عوارض کمتری برایشان دارد.
این جراحیها تنها در بیمارستان نمازی شیراز انجام میشود؟
در این باره اطلاعات دقیقی ندارم اما اگر جداسازی انجام شده و موفق بوده باشد، قطعا گزارش میکردند و خبر آن منتشر میشد. تاکنون چنین خبری را من نشنیدهام.
برای جداسازی این دوقلوها آیا نیاز به عضو پیوندی هم هست؟
معمولا در این کودکان اعضا وجود دارند اما مشترک هستند. ما به گونهای آنها را تقسیم و بازسازی میکنیم که هر کودک ارگانهای خودش را داشته باشد. تاکنون موردی نداشتیم که به عضو پیوندی نیاز داشته باشد. سختترین عمل جداسازی دوقلوها هم همین مورد آخر بود که خرداد امسال انجام شد و لوزالمعده و اثنیعشر و مجرای صفراوی به گونهای تقسیم شد که به هر کودک بخشی برسد و بتواند به زندگی خود ادامه دهد.
این یعنی یک زندگی عادی برای دوقلوهای از هم جداشده؟
سال ۹۳ یک عمل جداسازی برای دوقلوهای لامردی داشتیم و آنها اکنون ۱۰ ساله هستند، من هر دوی آنها را گاهی ملاقات میکنم، در سلامت هستند. درباره دوقلوهای جدید هم اگر مشکلی پیش نیاید، از نظر زندگی عادی هیچ مشکلی نخواهند داشت.
چطور شد وارد چنین حوزه سختی شوید؟
در شیراز جراحان و تیمهای پزشکی، عملهای بسیار سختتری در حوزه پیوند انجام میدهند. من هم جزو تیم پیوند اعضای دانشگاه علوم پزشکی شیراز هستم و تجربه زیادی در جراحیهای سخت دارم. پیوند روده و لوزالمعده جزو سختترین پیوندهای دنیاست و کسی که تجربه چنین جراحیهایی را داشته باشد، به راحتی میتواند جراحیهای دیگر را هم انجام دهد. اینطور نبوده که از ابتدا به قصد جدا کردن دوقلوهای به هم چسبیده وارد این حوزه شوم، بلکه آنها را به ما ارجاع دادند و با توجه به تجربیاتی که کسب کردیم، این عملها هم به راحتی قابل انجام است.
جداسازی دوقلوها زمانبندی دارد؟
به شرایط چسبندگی کودکان بستگی دارد. ممکن است این کودکان از سر، سینه، شکم یا لگن به هم چسبیده باشند، معمولا کودکانی که شکم چسبندگی دارند، بهترین زمان جراحی ۴ تا ۵ ماهگی است. اما درباره مورد آخر زمانی که میخواستیم در سه ماهگی آنها را از هم جدا کنیم، متوجه شدیم که چسبندگی آنها شامل چند ارگان است و به دلیل زمان زیاد عمل، ابتدا کبد آنها را جدا کردیم. اگر این کودکان از روبهرو چسبندگی نداشتند و به یکدیگر آسیب نمیزدند، میتوانستیم زمان عمل را به تعویق بیندازیم اما در نهایت پس از ۸ ماه جداسازی کامل و تقسیم دستگاه گوارش را در آنها انجام دادیم.
آیا برای عمل جداسازی همه امکاناتی که این کودکان نیاز داشته باشند را داریم؟
در ایران سابقه لاله و لادن را داریم که از طریق مغز به هم چسبیده بودند و عمل آنها به عهده متخصصان مغز بود. تا جایی که من اطلاع دارم، در کشور ما طی یک دهه اخیر سه مورد جداسازی دوقلوها بوده که به ما ارجاع دادند و با موفقیت جراحی آنها انجام شد. موارد دیگر یا نبوده یا گزارش نشده است. به هر صورت ما با توجه به تجربه تیم پزشکان بیمارستان نمازی، آمادگی برای جراحیهای سخت را داریم و این ظرفیت در شیراز فراهم است.
درباره پیوندهایی هم که برای کودکان انجام میدهید هم بگویید.
ما بزرگترین مرکزی هستیم که سالانه ۸۰۰ تا هزار پیوند را برای کودکان و بزرگسالان انجام میدهیم. بیمارستان پیوند اعضای شیراز از نظر تعداد بالاترین رنکینگ جهانی را دارد. به علاوه این علاوه بر پیوند از مرگ مغزی برای کودکان، ما پیوند زنده به زنده هم برای کودکان انجام میدهیم. به عنوان مثال قسمتی از کبد والدین برای کودکان مورد استفاده قرار میگیرد.
درباره آینده رشته جراحان حوزه کودک، نگرانیهایی مطرح میشود، از جمله خالی ماندن کرسیهای دانشگاهی این حوزه. به نظر شما هم باید نگران آینده این حوزه بود؟
جراحی کودکان در حال حاضر جزو رشتههایی است که ورود دستیار و فوقتخصص به آن آمار بسیار کمی دارد. در دانشگاه شیراز میتوانیم سالانه یک یا دو نفر تربیت کنیم اما در برخی سالها حتی متقاضی هم وجود ندارد. در دانشگاههای دیگر هم وضعیت همین است. طی یک دهه آینده اگر اساتید فعلی بازنشسته شوند، تعداد جراحانی که بتوانند کودکان را در آینده به خوبی عمل کنند، کم و نگرانکننده پیشبینی میشود. درباره این رشته همین مثال را بزنم که جراحی کودکان ظرافت خاصی دارد و نسبت به جراحی بزرگسالان بسیار سخت و زمانبر است اما تعرفه یکسان برای آن در نظر گرفتهاند. دقیقا تفاوت در یک نقاشی مینیاتوری با یک نقاشی معمولی! در کشور ما این مساله به درستی دیده نشده و ممکن است در آینده ما جراحان اطفال که بتوانند کارهای بزرگی انجام بدهند، نداشته باشیم.