مریم زرنشان، شاعر و نویسنده و مولف ۵۰ عنوان کتاب شعر و داستان در حوزه کودک ونوجوان است که سابقه داوری در جشنوارههای مختلف ادبی را هم در کارنامه فعالیتهای ادبی خود دارد و آثارش برگزیده ۴۵ جشنواره و کنگره ملی و بینالمللی است.
همشهری آنلاین– علیالله سلیمی: مریم زرنشان، شاعر و نویسنده و مولف ۵۰ عنوان کتاب شعر و داستان در حوزه کودک ونوجوان است که سابقه داوری در جشنوارههای مختلف ادبی را هم در کارنامه فعالیتهای ادبی خود دارد و آثارش برگزیده ۴۵ جشنواره و کنگره ملی و بینالمللی از جمله جشنواره ملی ادبی دانشجویی عترت، کنگره بین المللی شعر توحیدی، کنگره ملی شعر روستا، جشنواره قلم زرین، جشنواره بین المللی شعر فجر، نشان «لاکپشت پرنده» است. ترجمه و حضور کتاب«کنسرت باغ» در نمایشگاه کتاب فرانکفورت آلمان هم از دستاوردهای ادبی وی محسوب میشود. همچنین راهیابی کتاب «فرشتههای برف» این شاعر به نمایشگاه کتاب بولونیا ایتالیا ۱۴۰۳ از دیگر افتخارات فرهنگی مریم زرنشان است. به بهانه حضور کتاب فرشتههای برف در سی و پنجمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران با این شاعر کودکان و نوجوانان گفت و گو کردهایم.
- کتاب جدید شما با عنوان«فرشته های برف» امسال در نمایشگاه کتاب تهران عرصه می شود. درباره این کتاب توضیح دهید.
بله این کتاب حاوی 10 قطعه شعر کودک است که در آن سعی کردهام دغدغههای ذهنی مخاطب کودک را مطرح کنم مفاهیمی مانند مهربانی با حیوانات، مهربانی با طبیعت، احترام به والدین، سپاسگزاری از خداوند و شعرهای نیایشی و همچنین سئوالات فلسفی که برای بچهها پیش میآید و ذهن آنها را مشغول میکند. با این موضوعات سعی کردم از زاویه جدید به دنیای کودکان نگاه کنم. این کتاب با تصویرگری مریم پیروزمهر از سوی نشر مهرک منتشر شده است.
- در اشعار شما بیشتر به چه نوعی مضامینی برای مخاطبان کودک پرداخته می شود و آیا این رویکرد شما دلیل خاصی دارد؟
سعی کردهام تا حالا سوژهها و مضمونهایم را از خود بچهها بگیرم. بیشتر با خیره شدن و نزدیک شدن به حرکات بچهها، به کارهای و بازیهای بچهها و روابطی که با همدیگر و همچنین با والدین دارند. موشکافانه من به اینها نگاه و توجه میکنم و اکثر سوژههای شعرهایم را از خود بچهها میگیرم. رویکردم این است که از زوایای جدید به دنیای کودکان نگاه کنم که بتوانم با بچهها ارتباط بهتری برقرار کنم تا دغدغهها بچهها را بگویم و از زاویه دید بچهها به دنیا نگاه کنم. حتی اگر موضوع من تکراری باشد سعی میکنم یک کشفی درون شعرم داشته باشم که بچهها را غافلگیر کند و بعضاً از فضاهای طنز هم در شعرهایم استفاده میکنم که لبخند شیرینی به لبهای بچهها بیاورد.
- شما اکنون به عنوان یکی از شاعران فعال در حوزه ادبیات کودک و نوجوان هستید، آغاز فعالیت شما در این حوزه به چه سالی برمیگردد و چطور شد وارد این حوزه شدید؟
آغاز فعالیت من برای شعر کودک به سال 1389 برمیگردد که به طور جدی و حرفهای وارد حوزه کودک و نوجوان شدم. تا قبل از آن شعر بزرگسال کار میکردم ولی با تولد دخترم و آن بیدار شدن قریحه مادری سعی کردم شعر کودک بگویم. این کار بسیار سخت بود، چون تمام دیدگاه و دایره واژگانم، تفکر و نگرشم به دنیا همه بزرگسال بود. خیلی زحمت کشیدم تا تمام این موانع را برطرف کنم و به دنیای کودکان وارد شوم و به نوعی پایم را توی کفش کودکان بکنم.
- آیا تمرکز شما در حوزه شعر کودک و فعالیت تخصصی در این بخش، تعمدی بوده یا شرایطی پیش آمد که به این سمت کشیده شدید؟
دلیل اصلیاش را که گفتم؛ تولد فرزندم بود، اما وقتی وارد دنیای کودکان شدم این قدر تنوع موضوع و سوژه داشت و این قدر این دنیای کودکان پویا و پر تحرک بود که هنوز هم که هنوز است حتی یک بار هم پشیمان نشدم چرا از شعر بزرگسال به شعر کودک کشیده شدم. این فضا را خیلی دوست دارم. پرجنب و جوش است، پویاست، امیدبخش است. شعر گفتن برای کودکان برایم خیلی قشنگ است. دنیای بچهها را تجربه کردن شیرین است. وقتی شعر کودک میگویم حس میکنم در حال و هوای کودکی دارم زندگی میکنم و کودک درونم خیلی شادتر و پرتحرکتر است. با شعرهای کودکانه نفس میکشم و زندگی میکنم. در این حوزه به طور تفننی نمینویسم. همانطور که گفتم با شعر کودک نفس میکشم و شعر کودک برایم مثل اکسیژن و امید تازه به زندگی است.
- برای این که به دنیای کودکان نزدیک شوید تا آثاری برای آنها خلق کنید از راهکاری استفاده میکنید؟
همان طور که گفتم، مصداق این شعر است؛ چونکه با کودک سر و کارت فتاد، پس زبان کودکی باید گشاد. یعنی این قدر باید به کودکان نزدیک شویم و مثل آنها فکر کنیم و مثل آنها به دنیا نگاه کنیم و در بازیهایشان شرکت کنیم و خلاصه کاری کنیم که کودکان به ما اعتماد کنند. ما را بپذیرند. بزرگترها را به دنیای خودشان راه دهند. این خیلی مهم است که کودکان از ما فاصله نگیرند و این نیاز به مهارت دارد. همه بزرگترها نمیتوانند به راحتی به دنیای کودکان وارد شوند. کودکان به دنیا خیلی موشکافانه نگاه میکنند. درست است که همه چیز را ساده میگیرند ولی بسیار حساس هستند و به راحتی ما بزرگترها را به دنیای خودشان راه نمیدهند. اگر بخواهیم درِ دنیای کودکی به روی ما باز باشد و به در بسته برنخوریم، حتما باید از زاویه دید کودکان به دنیا نگاه کنیم و خودمان را در سطح آنها کوچولو کنیم. با شادیهایشان بخندیم، تمسخرشان نکنیم و موقعی که چیز تازهای میبینیم، هیجانزده شویم و مثل بچهها عکسالعمل نشان دهیم.
- شعر کودک و در مجموع ادبیات کودک این روزها با چه موانع و چالش هایی مواجه است؟
موانع و چالشهای شعر کودک الان خیلی زیاد است. یکی، استفاده از قالبهای رایج و تکراری و عدم جسارت برای امتحان کردن قالبهای جدید و همچنین اوزان جدید در شعر کودک است. عدم کشف و نوآوری در شعرهایی که در این حوزه میبینیم به نوعی به تکرار کشیده میشود و اغلب شعرها در دور تکرار می افتد و کمتر از زوایه دید جدیدی به موضوعات تکراری نگاه میشود. این تکرارها آزاردهنده و از معضلات شعر کودک است. در مورد سوژهیابی هم بعضی از شعرها خیلی تکراری شده به طوری که گاهی میبینیم با سوژههای سال 60 که آن زمان شعر میگفتند الان هم شعر میگویند. البته این موردی ندارد اما اگر ما سوژه تکراری استفاده میکنیم حتما باید کشفی در آن سوژه تکراری باشد. از دریچه نو به شعر تکراری نگاه کنیم که یک «آنِ» شاعرانه، یک کشف شاعرانه بتواند آن سوژه تکراری را نجات دهد. موضوع دیگر، وضعیت چاپ و نشر است که آن هم در حوزه شعر کودک یک چالش اساسی محسوب میشود. بعضی از کتابهای شعر کودک گاهی بین سه یا چهار و حتی پنج سال درگیر مراحل چاپ میشود و در نهایت هم با تیراژ بسیار پایین چاپ میشود که این مسئله باعث دلسردی شاعر میشود. شاعران و نویسندگان بسیار خوبی در حوزه ادبیات کودک داریم که اگر از آنها حمایت شود با انگیزه قویتری به کار خود ادامه میدهند. معضل بعدی در حوزه ادبیات کودک و نوجوان، سرینویسها هستند. آنها کیفیت کار را پایین میآورند، از شاعرانگی کار کم میکنند. هر ناشری به فراخور حوزه کاری خود، موضوعی را انتخاب میکند و پیرامون آن موضوع سفارش کار میدهد. این کار هم وقتی به ورطه تکرار میافتد از کیفیت کار کم میکند. آن شاعرانگی و آن لذت شاعرانه کار میآید پایین. البته سفارشینویسی بد نیست و باید الزامات آن رعایت شود. وقتی ناشر به طور مثال، برای 20 جلد با شاعر یا نویسندهای قرارداد میبندد، نگاه و قلم آن آثار یکنواخت و تکراری میشود. اما اگر این تعداد آثار بین شاعران و نویسندگان مختلف تقسیم شود و به اصطلاح تقسیم کار شود، نگاهها و فضاهای جدید وارد کار میشود و تنوع این نگاهها و قلمها به آثار یک مجموعه تنوع و طراوت بیشتری میدهد.