احد عظیمزاده، تاجر مشهور فرش از خصوصیات رفتاری رفیق قدیمیاش حاج احمد کریمی اصفهانی در بازار تهران میگوید و خاطرهای درباره آخرین سفرش با او نقل میکند.
همشهری آنلاین– حمیدرضا رسولی : قریب به اتفاق دوستان قدیمی مرحوم حاج احمد کریمی اصفهانی معتقدند او در کارش جدی بود و در ایجاد نظم و برقراری قانون در بازار با کسی شوخی نداشت.
قصههای خواندنی تهران را اینجا دنبال کنید
از زمانه خودش عقب نماند
تاجران سرشناس و معتبر تهرانی، راز ماندگاری در بازار بزرگ و پرهیاهوی پایتخت را به اعتبار و اعتماد گره میزنند و بر این باورند که میلیاردها تومان سرمایه، کار اعتمادی را که بین تاجر و مشتری وجود دارد نمیگیرد. احد عظیمزاده، تاجر فرش که سالها در رکاب حاج احمد کریمی اصفهانی بوده، او را صاحب چنین ویژگیهایی میداند و میگوید: «حاج احمد نزدیک به نیم قرن در بازار تهران فعالیت کرد و با گذشت زمان به مرد شماره یک بازار تبدیل شد. اینکه او چگونه به فرد مورد اعتماد مردم کوچه و بازار تبدیل شد حکایت مفصلی دارد. حاج احمد یکی از معدود بازماندههای نسلی بود که در کسب و کار و تجارت صرفاً رضایت خدا را در نظر میگرفت و اساساً به مادیات فکر نمیکرد. راز ماندگاری در بازار همین است. اینکه برای خدا کار کنید تا محبوب مردم شوید.»
حجرهنشین نبود
حاج احمد کریمی اصفهانی در سالهای ابتدای فعالیتش در بازار تهران تاجر فرش بود و برای شناخت قالیهای اصیل ایرانی به همه شهرهای کشور سفر میکرد. احد عظیمزاده معتقد است تلاش و تکاپوی حاج احمد برای کسب دانش کسب و کار او را به یکی از موفقترین تاجران فرش تبدیل کرد: «حاج احمد کریمی اصفهانی بهعنوان فردی انقلابی و متدین وارد بازار شد و میتوانست در حجرهاش بنشیند و از ارتباطهایی که داشت سود ببرد اما این شیوه کسب و کار با روحیات او سازگار نبود. حاج احمد طی سالهایی که در بازار فرش فعالیت میکرد مدام به شهرهای مختلف میرفت تا فرشهای قدیمی را کشف کند و کارهای نو را ببیند. در آخرین سفری هم به تبریز داشتیم از من خواست تا به بازار فرش تبریز برویم تا فرشهای نو و کهنه این شهر را ببیند. او بسیار تلاش کرد تا از زمانه خودش عقب نماند و اغراق نیست اگر بگوییم از نسل خودش چند قدم جلوتر بود و این جایگاه را با زحمت و مشقت فراوان کسب کرد.»
میراث ابدی
در باره سبک زندگی و سلوک حاج احمد کریمی اصفهانی روایتهای مختلفی نقل شده است. احد عظیمزاده همنشینی با طبقه پایین دست جامعه را روشنترین نقطه زندگی حاج احمد میداند و میگوید: «یکی از عادتهای همیشگی حاج احمد این بود که مدام با مردم کوچه و بازار معاشرت میکرد و میگفت از این معاشرتها درس میگیرد. با حوصله فراوان به حرف مردم گوش میکرد و اگر برای هر موضوعی راهکاری داشت با احترام ارائه میداد. حاج احمد به معنای واقعی با مردم زندگی میکرد و حتی برای خرید فرش به گونهای عمل میکرد که اگر فردی از قشر ضعیف یا متوسط جامعه است متضرر نشود و از آن معامله سود ببرد. این باارزشترین میراثی است که او برای بازار تهران به جا گذاشت.»