رابطه جنسی به دلیل احساس مطبوع و آرامشی که در زوجین ایجاد می کند نقش مهمی در سلامت زندگی مشترک و دوام آن دارد و معمولا با حس خوب به پایان می رسد اما برخی افراد بعد از رابطه جنسی احساس بدی دارند و افسرده می شوند.
اگر جزو افرادی هستید که با افسردگی بعد از رابطه جنسی دست به گریبان هستید احتمالا فکر می کنید این مسئله بسیار غیر طبیعی است و در این مورد تنها هستید اما این طور نیست! بسیاری از افراد در سراسر دنیا به مشکل شما دچار هستند و از آن رنج می برند.
در ادامه قصد داریم درباره افسردگی بعد از رابطه جنسی و علت و درمان آن صحبت کنیم، با کوکا همراه باشید.
افسردگی بعد از رابطه جنسی چیست؟
رابطه جنسی باعث آزاد شدن مواد شیمیایی همچون دوپامین و سروتونین در مغز می شود و به همین دلیل معمولا با حس خوب، بهبود روحیه و رضایت فردی همراه است و تاثیر بسزایی در پیشگیری از افسردگی دارد.
با این حال گاهی حتی زمانی که همه چیز خوب پیش می رود ممکن است دچار احساس افسردگی بعد از رابطه جنسی شوید، مسئله ای که بسیاری از مردم دنیا در دوره ای از زندگی خود با آن درگیر هستند.
این رخداد آزار دهنده در واقع دیسفوریای بعد از نزدیکی می باشد که گفته شده 41 درصد مردان در طول زندگی خود آن را تجربه می کنند و 46 درصد زنان حداقل یک بار در زندگی با این حس روبرو شده اند.
دیسفوریای بعد از نزدیکی به احساسات منفی از غم و اندوه گرفته تا اضطراب، تحریک پذیری، عصبانیت و هر احساس بد دیگر بعد از رابطه جنسی اشاره دارد که معمولا انتظار آن را ندارید و ممکن است حتی شما را به گریه بیندازد!
به نظر می رسد این تجربه بعد از هر گونه رابطه جنسی، چه صمیمی و دلپذیر یا روابط جنسی بسیار معمولی یا خود ارضایی رخ می دهد. مدت زمان آن معمولا بین 5 دقیقه تا 2 ساعت است و با یا بدون ارگاسم می تواند اتفاق بیفتد.
علت افسردگی بعد از رابطه جنسی چیست؟
اگر بخواهیم پاسخ کوتاهی به این سوال بدهیم باید بگوییم متاسفانه دانشمندان هنوز تحقیقات کافی در این باره انجام نداده اند و علت آن مشخص نیست، با این حال حدس هایی در این مورد وجود دارد، از جمله:
1. هورمون ها
این تجربه ممکن است با هورمون هایی که در عشق و دلبستگی نقش دارند مرتبط باشد. همان طور که می دانید در طول رابطه جنسی سطح هورمون ها، فیزیولوژی و وضعیت عاطفی افراد به اوج می رسد و فرد نوعی تحریک جسمی و ذهنی فوق العاده تجربه می کند اما با اتمام رابطه، ناگهان همه چیز متوقف می شود و بدن و ذهن نیاز دارد به حالت اولیه برگردد.
این رخداد یک افت ناگهانی فیزیولوژی است که می تواند از نظر ذهنی به دیسفوریای بعد از نزدیکی منجر شود.
2. احساسات فرد درباره رابطه جنسی
برخی افراد به طور ناخودآگاه درباره رابطه جنسی احساس بد توام با گناه دارند که ممکن است به افسردگی بعد از رابطه جنسی در آن ها منجر شود. آن ها احتمالا در محیطی به شدت انتقادی که رابطه جنسی در آن نهی شده بزرگ شده اند و به این باور رسیده اند که رابطه جنسی به طور کل بد و کثیف است.
گاهی نیاز است از رابطه جنسی دست بکشید زیرا احساس افسردگی بعد از رابطه ممکن است به این دلیل باشد که از نظر جسمی یا روحی آمادگی لازم برای رابطه جنسی را ندارید و احساس گناه و عدم صمیمیت نیز گاهی به دلیل عدم رابطه عمیق با همسر رخ می دهد.
3. احساسی که به رابطه دارید
رابطه جنسی یک تجربه بسیار نزدیک و صمیمی است. این صمیمیت باعث می شود با احساسات و افکاری که در ضمیر ناخودآگاه شما می گذرد از جمله غم و عصبانیت روبرو شوید، به خصوص اگر از رابطه خودتان رضایت ندارید، احساس خوبی به همسرتان ندارید یا اتفاقات بد دیگری بین شما به وجود آمده است.
موارد ذکر شده ممکن است در حین یا بعد از رابطه جنسی عود کرده و باعث ناراحتی شما شود. تعامل منفی بین زوجین بعد از رابطه جنسی نیز می تواند محرک این مسئله باشد. این که از رابطه جنسی با همسرتان به حس خوب و شادی دست پیدا نکنید می تواند از نظر روحی بسیار سنگین باشد و به افسردگی منجر شود، مخصوصا اگر انتظاراتی که دارید در حین رابطه برآورده نشود.
به علاوه در جوامعی که روابط جنسی نامشروع میان افراد رایج تر است عدم شناخت شریک جنسی و روابط کوتاهی که تنها یک شب یا گاه به گاه رخ می دهند می توانند باعث ایجاد حس ناراحتی بعد از رابطه جنسی شوند. در این مواقع فرد ممکن است احساس تنهایی داشته یا از رابطه خود پشیمان باشد.
4. مشکلات مربوط به جسم
فراموش کردن مشکلات جسمی و تصویر بدن در حین رابطه جنسی ممکن است دشوار باشد. به همین دلیل افرادی که از ظاهر خود خجالت می کشند معمولا بعد از رابطه دچار غم یا افسردگی می شوند.
5. تجربه های ناخوشایند قبلی
کسانی که در گذشته تجربه بدی در زمینه رابطه جنسی داشته اند، مثلا مورد تجاوز یا سوء استفاده جنسی قرار گرفته اند، ممکن است هنگام رابطه جنسی احساس آسیب پذیری، ترس یا گناه زیادی داشته باشند حتی اگر رابطه آن ها بسیار صمیمی و دلخواه باشد.
این احساسات منفی حتی اگر مدت ها از تجربه ناخوشایند فرد گذشته باشد می تواند بر احساس خوب رابطه جنسی سایه بیندازد و به افسردگی منجر شود. استفاده از تکنیک های خاص در طول رابطه یا موقعیت خاصی که فرد در آن قرار گرفته همگی ممکن است به عنوان محرک عمل کنند.
6. استرس یا سایر مشکلات روانی
رابطه جنسی برای کسی که در زندگی روزمره خود احساس ترس، اضطراب یا ناراحتی دارد احتمالا حکم یک حواس پرتی موقتی داشته و بعد از رابطه دوباره احساسات منفی اش بر می گردد. به همین دلیل افرادی که با اختلالات اضطراب یا افسردگی درگیر هستند احتمالا بعد از رابطه جنسی نیز این افسردگی را تجربه می کنند.
رها شدن از مشکلات روحی و روانی برای مدت طولانی دشوار است و گاهی برای درمان آن ها نیاز به روانپزشک می باشد.
مقابله با افسردگی بعد از رابطه جنسی
برای مقابله با این مشکل آزار دهنده، قبل از هر چیز توجه داشته باشید هرگز نباید به خاطر ناراحت نشدن همسرتان تظاهر به شادی کرده و یا احساس واقعی خودتان را از او پنهان کنید. از غم فرار نکنید و بدانید هیچ اشکالی ندارد خودتان را رها کرده و غم و اندوه را تجربه کنید.
گاهی اوقات فشاری که برای رفع غم و اندوه تحمل می کنید به خودی خود باعث می شود دست یافتن به حس خوب دشوارتر شود.
در مرحله بعد وضعیت خودتان را بررسی کنید، با خودتان رو راست باشید و مطمئن شوید که از نظر روحی و جسمی مشکل خاصی نداشته باشید.
اگر می توانید سعی کنید با همسرتان در مورد این مسئله صحبت کنید و در صورتی که علت آن را می دانید به همسرتان بگویید چه چیزی باعث آزارتان می شود. گاهی تنها صحبت کردن درباره احساسی که واقعا دارید می تواند اوضاع را بهتر کند. اگر صحبت کردن درباره این مسئله چندان راحت نیست لازم نیست چیزی بگویید.
در این شرایط توصیه می شود این چند سوال خوب را از خودتان بپرسید:
- آیا همسرم کار خاصی انجام می دهد که باعث احساس ناراحتی و افسردگی من می شود؟
- چه چیزی باعث می شود حس بد و افسرده داشته باشم؟
- آیا این رابطه باعث زنده شدن خاطرات ناخوشایند گذشته ام شده است؟
- آیا این اتفاق بارها رخ داده است؟
اگر این اتفاق گاه به گاه رخ می دهد جای نگرانی نیست، اما بهتر است درباره احساسات خود در این لحظات خوب فکر کنید.
همان طور که گفتیم افسردگی بعد از رابطه جنسی یک رخداد غیر معمول نیست و بسیاری از افراد آن را تجربه می کنند اما این اتفاق در زندگی افرادی که به طور منظم رابطه جنسی دارند بسیار نادر است. به نظر می رسد 3 تا 4 درصد مردان در روابط جنسی منظم احساس افسردگی دارند و 5.1 درصد زنان طی یک ماه اخیر خود تنها چند بار افسردگی بعد از رابطه داشته اند.
اگر این مسئله به طور مکرر رخ دهد نباید به آن بی توجهی کرد، به خصوص اگر تاثیر منفی روی رابطه زناشویی بگذارد، باعث ترس و از بین رفتن صمیمیت بین زوجین شود یا در کسانی که سابقه سوء استفاده جنسی در گذشته دارند رخ دهد.
مراجعه به یک روانپزشک یا مشاور با تجربه در این زمینه می تواند به شما کمک کند تا علت این مسئله را کشف کرده و گزینه درمانی مناسب را در پیش بگیرید.
اگر همسرتان این احساس را داشته باشد …
اگر متوجه شده اید همسرتان بعد از رابطه جنسی دچار حس افسردگی می شود اولین و بهترین کاری که می توانید انجام دهید این است که به نیازهای او توجه داشته باشید.
از همسرتان بپرسید آیا می خواهد در این مورد صحبت کند، اگر چنین است به حرف هایش گوش کنید و سعی کنید او را قضاوت نکنید. همچنین از او سوال کنید آیا کاری هست که برای کمک به او بتوانید انجام دهید تا احساس بهتری داشته باشد.
بعضی افراد دوست دارند در این شرایط همسرشان آن ها را در آغوش بگیرد، برخی دیگر فقط می خواهند کسی در اطراف شان باشد و یا تنها باشند. اگر همسرتان ترجیح می دهد در این مورد صحبت نکند او را به این کار وادار نکنید، ممکن است هنوز آمادگی کافی برای بیان آن چه واقعا آزارش می دهد نداشته باشد.
اگر می خواهد تنها باشد به او این فرصت را بدهید و از این مسئله ناراحت نشوید. اشکالی ندارد زمان دیگری در همان روز یا حتی چند روز دیگر دوباره این موضوع را پیگیری کنید و به او بگویید که هر زمان آماده صحبت باشد برایش وقت کافی خواهید داشت.
اگر این اتفاق به طور مکرر رخ می دهد با ملایمت از او بپرسید آیا تا به حال به فکر مراجعه به یک مشاور افتاده است؟ اگر او پیشنهاد شما را رد کرد ناراحت نشوید. بدون شک نمی خواهید حرف های شما باعث احساس فرو ریختگی و ناراحتی بیشتر او در این شرایط شود.
اگر هنوز نگران همسرتان هستید فرصت برای کمک کردن به او زیاد است. بهترین کاری که به عنوان یک همسر همراه می توانید انجام دهید این است که به هر شکلی که او نیاز دارد کنارش باشید.
منبع: healthline