«سهمو شمالی» در حاشیه پایتخت انرژی بالاخره بعد از ۱۲ سال میزبان یار مهربان شد.
همشهری آنلاین– محمدرضا برازجانی: «سهمو شمالی» روستایی در بخش چاه مبارک و در همسایگی صنایع غولپیکر نفت و گاز در پایتخت انرژی ایران یعنی عسلویه است؛ روستایی که صبح آفتاب نزده شاهد حرکت جوانان به سمت صنایع نفتی است. اندکی از اهالی هم که میمانند تور ماهیگیری به دوش روی قایق دل به امواج خروشان خلیجفارس میسپارند تا رزقشان را از سخاوت دریای پارس بگیرند. گرچه حالا اگر نام «سهمو شمالی» را در اینترنت جستوجو کنید به جای اشاره به پایتخت انرژی ایران، به نتایجی درباره کتابخانه روستا هم میرسید. «سهمو شمالی» حدود ۱۵۳۴نفر جعیت دارد که حالا با تلاش فعالان اجتماعی روستا آغوششان را به روی یار مهربان گشودهاند.
شکلگیری یک پویش
ماجرای کتابخانه روستا از سال ۱۳۹۰آغاز شد؛ زمانی که شرکت سپانیر (به نمایندگی از قرارگاه خاتمالانبیاء) کلنگ کتابخانه روستا را از محل اعتبار پروژه محرومیتزدایی بر زمین زد تا در نهایت کتابخانه نیمهکاره در سال ۱۳۹۸تحویل دهیاری روستا شود. دهیاری، این ساختمان را تکمیل کرد، اما خبری از راهاندازی کتابخانه نبود و این ساختمان به جای کتابخانه تبدیل به کارگاه خیاطی شد.
امسال اما شورای روستا تصمیم گرفت این ساختمان را به همان کاربری نخستین خود یعنی کتابخانه برگرداند. تابستان بود که پویشی برای راهاندازی این کتابخانه شکل گرفت تا علاوه بر تامین منابع کتابخوانی در حوزه کودک و نوجوان و جوان، قفسههای کتابخانه، میز و صندلی، سیستم سرمایشی و گرمایشی و سایر ابزارهای کتابخوانی آن تامین شود.
فعال فرهنگی و رئیس شورای اسلامی سهمو با این توضیحات به همشهری میگوید که شرکت پتروشیمی جم از صنایع فعال عسلویه در حوزه فرهنگ از محل اعتبار مسئولیتهای اجتماعی برای تجهیز آن به ملزومات اداری و کتابخانهای، حدود ۳۰۰ میلیون اعتبار تخصیص داد که برای خرید ۲٠ قفسه کتاب، ۱۲ عدد میز و صندلی و یک رایانه هزینه شد و همچنین برای تأمین سرمایش فضای کتابخانه، ۲ دستگاه کولر گازی از محل همان اعتبار خریداری و نصب شد.
«یوسف صفری» درباره فراخوان منتشر شده در فضای مجازی هم توضیح میدهد که بعد از شروع پویش از تابستان، این طرح در مسجد جامع امام شافعی با برپایی سفره کتاب اجرا شد. او با بیان اینکه این کتابخانه ظرفیتی برای نگهداری و جا دادن بیش از ۱٠ هزار جلد کتاب را دارد، میافزاید: «با برنامهریزی جامع و ظرفیتسنجی، ابتدا نیازهای مطالعاتی متقاضیان و اهالی روستا را بررسی و دستهبندی کردیم و در فراخوانی که منتشر شد براساس نتایج این پیمایش میدانی و آماری با همکاری و همافزایی فعالان کتاب موفق شدیم مجموعهای ارزشمند از کتب فاخر و تأثیرگذار و آثار نویسندگان تراز اول و شناخته شده ایران و جهان را دریافت و گردآوری کنیم.»
تجهیز کتابخانه
در فراخوان روستا، حدود ۲ هزار جلد کتاب به کتابخانه رسید که از این تعداد بیش از هزار جلد کتاب در عناوین متعدد و برای مقاطع سنی مختلف توسط فعالان حوزه کتاب شهرستان لواسان استان تهران اهدا شده است. آنطور که رئیس شورای اسلامی «سهمو شمالی» توضیح میدهد کتابخانه روستا حالا به ۱۱۲۰ جلد کتاب، ۱۱ بازی فکری، ۱۵ اسباببازی، ۷ نقشه و اطلس گیتاشناسی تجهیز شد و همچنین مجموعه کاملی از مواد فرهنگی و درسی همچون سیدیهای آموزشی در رشتههای درسی مثل فیزیک و زبان انگلیسی تهیه و پس از تأمین آنها به کتابخانه تحویل داده شد.
صفری با تأکید بر اینکه همه روستا پای کار کتابخانه هستند، میگوید که برپایی سفره کتاب که چند روز پیش اتفاق افتاد، اقدامی هوشمندانه و ابتکاری بود تا آغاز فرایند آموزش کتابداری و کتابخوانی و آماده شدن برای افتتاح کتابخانه روستا کلید بخورد. بهگفته او، برای راهاندازی اصولی کتابخانه روستا با دعوت و همکاری بهترین فعالان حوزه کتاب در روستا کارگاه آموزشی چند روزه و این آموزشها طی ۲ روز و با حضور دوستان کتابفروشی قصه شهرستان لواسان به مدیریت «فرزانه اخوت» برگزار شد.
این فعال فرهنگی میافزاید که در این فرایند دانشآموزان و اولیا پس از آشنا شدن با مفاهیم و کلیات کتابداری و کتابخوانی به گروههای مختلف تقسیم و کتابهایی را که از قبل توسط فعالان حوزه کتاب ردهبندی و کدنویسی شدهاند، به کتابخانه منتقل و شروع به چینش کتابها در قفسههای مربوطه کردهاند.
این روز را فراموش نمیکنم
«ماریه صمدی» یکی از دهها دانشآموز روستای «سهمو شمالی»: «برای رسیدن روز موعود لحظهشماری میکردم. از زمانی که توانستم خواندن و نوشتن را یاد بگیرم حسرت همیشگی داشتم که چرا روستایمان کتابخانه ندارد و برای تهیه کتاب مجبور میشوم به عسلویه بروم. این چند روز من و ۲خواهر کوچکترم کنار سفره کتاب با دیگر همسن و سالهایم مینشستیم تا خانم اخوت و دیگر همکارانشان که مهمان ما بودند روش دقیق کدگذاری و ردهبندی کتاب را برایمان توضیح بدهند. این روز شاید از بهترین لحظههای عمرمان باشد و هیچوقت شیرینی این روز را از یاد نخواهیم برد.»