مینی سریال آلمانی شش قسمتی «فرزند عزیز» (Dear Child) نتفلیکس با صحنهای آزاردهنده آغاز میشود. یک زن بلوند (کیم ریدل) و دو فرزندش، یک دختر ۱۲ ساله (نایلا شوبرث) و یک پسر کوچکتر (سامی شراین)، در حال بازی آموزشی هستند و از دیواری به دیوار دیگر در اتاق نشیمن میدوند. وقتی صدایی به آنها هشدار میدهد که «پدر» به خانه رسیده است، بازی قطع میشود و فوراً میتوان آثار وحشتزدگی را در چهره زن دید. در ادامه میبینیم که این سه نفر در صفی میایستند و دستهایشان را دراز میکنند در حالی که مرد قفل در امنیتی را باز میکند و آن را دوباره پشت سر خود قفل میکند، پشت و روی دستهای بچهها را بررسی میکند، صورتشان را نوازش میکند و به هرکدام یک شکلات انرژیزا میدهد. وقتی نوبت به زن میرسد، زن به خود میلرزد و مرد به او میگوید: «لنا نباید جلوی بچه ها گریه کنی. قوانین را به خاطر بسپار.» ما نمیبینیم که او این قوانین را چگونه اجرا میکند، اما میتوانیم حدس بزنیم که چه اتفاقی میافتد. آنچه ما احتیاج داریم بدانیم از قبل نشان داده شده است.
سریال «فرزند عزیز» ( Liebes Kind در آلمانی اصلی) که از کتاب پرفروش بینالمللی رومی هاسمن به همین نام اقتباس شده است، ارتباط بین این خانواده عجیب و غریب و پرونده فردی را که ۱۳ سال پیش ناپدید شده را بررسی میکند. مدتی پس از مقدمه فوق، زن که نامش لنا است از اسارت این مرد فرار میکند و از خانهی زندان مانند و بدون پنجرهشان فرار میکند ولی در جاده با یک اتومبیل تصادف میکند. آمبولانس لنا را که به شدت مجروح شده همراه با دخترش هانا به بیمارستان میبرد و بعد از آن، شبکه تاریکی از اسرار کشف میشود، رازی که با برملا شدن هریک از جزئیاتش نگرانکنندهتر و رسیدگی به آن اضطراریتر میشود. سریال در ادامه ماهرانه بین تحقیقات امروز در مورد این سهگانه مرموز و فلش بک به زمانی که آنها در اسارت زندانبان قانونمند و ظالمشان بودند، جابهجا میشود.
سریال «فرزند عزیز» در ۷ سپتامبر در شبکه نتفلیکس منتشر شد و از آن زمان مورد تحسین منتقدان و بینندگانی قرار گرفت که تماشای آن را در شبکههای اجتماعی توصیه میکردند. این سریال که تا ۱۸ سپتامبر در جایگاه شماره ۱ نتفلیکس قرار داشت و در هر قسمت با چندین پیچ و تاب شگفتانگیز متعجبتان میکند، یادآور تریلرهای معمایی محبوب اخیر مانند «دختر گمشده» (Gone Girl) و «اتاق» (Room) (که هر دو مانند سریال اقتباسی از کتابهایی با همین نام هستند) است. لذت تماشای این سریال زمانی به اوج میرسد که بدون هیچ پیشزمینهای از آنچه قرار است اتفاق بیفتد تماشای آن را شروع کنید در نتیجه ما هم هیچ چیز از داستان نخواهیم گفت (تمام جزئیات گفته شده تا اینجا از خلاصه سریال و پیشنمایش آن قبل از پخش در خود نتفلیکس است)، اما اگر قصد دارید به سراغ آن بروید باید بدانید که طرفداران در مورد آزاردهنده بودن سریال، با وجود راز اصلی که پرده از آن برداشته میشود، اغراق نمیکنند. خیلی خوب است که «فرزند عزیز» فقط شش قسمت طول میکشد چرا که اگر آن را شروع کنید بسیار سخت است تا زمانی که بفهمید لنا دقیقاً کیست و در آن پناهگاه در تمام این سالها چه میگذشته دست از تماشای آن بردارید.
کتاب دختر گمشده اثر گیلین فلین نشر میلکان
کتاب اتاق اثر اما دون اهو نشر آموت
شاید موثرترین تصمیم این سریال که باعث محبوبیت آن با وجود اشباع استریمها و شبکههای تلویزیونی از محتوای جنایی -هم مستندها و هم برنامههای نمایشی- شده تمرکز آن بر قربانیان و خانوادههای متاثر از این جنایات باشد تا هیولایی مرتکب آنها شده. بخش عمدهای از زمان سریال با لنا و هانا سپری میشود که سعی دارند با وجود آزادی با زندگی جدید خود سازگار شوند و با هر دوی آنها -بهویژه لنا با وجود آسیبهای روحیاش- با همدلی رفتار میشود نه بهعنوان یک مساله یا داستان. همانطور که ایزابل کلیفلد کارگردان سریال و نویسنده اصلی در مصاحبهای اشاره کردهاست، داستان «از منظر قربانی روایت میشود، نه از منظر مجرم». اینکه چرا این مرد این کار را انجام داده است، به اندازه دیگر جزئیات سریال مهم نیست. در واقع، فقدان توضیح عمیق و کافی در مورد انگیزههای این مرد تفرقهانگیزترین بخش سریال است و برخی از بینندگان به دنبال نوعی توضیح جامع هستند که اغلب در رویدادهای دنیای واقعی هم وجود ندارد.
جولیان پورکسن، نویسنده و کارگردان نتفلیکس در مصاحبهای با Die Woche به این نشریه گفت: «اینها همه شخصیتهای آسیبدیده هستند: افرادی که بهشدت توسط یک جنایت زخمی شدهاند و با آن برخورد بسیار متفاوتی نسبت به هم دارند. در اغلب سریالها و داستانهای جنایی، مجرم است که مورد توجه قرار میگیرد و به عنوان یک نیروی مرموز و تاریک مورد تجلیل قرار میگیرد. در مورد داستان ما اینطور نیست و یک شخصیت اصلی وجود دارد که از هر نظر فوق العاده است: دختری که نگاه ویژهای به دنیا دارد و طرز صحبت کردن، تفکر و تجربه خاصی دارد.»
منبع: marie clair