سریال «بهتره با ساول تماس بگیری» یا «بریکینگ بد»؛ کدام پایان بهتری داشت؟

به نقل از دیجیکالا:

بهتره با ساول تماس بگیری

حالا که سریال «بهتره با ساول تماس بگیری» به پایان رسیده، مخاطبان قطعا آخرین قسمت آن را با آخرین قسمت سریال «بریکینگ بد» مقایسه خواهند کرد تا ببینند کدام یک از آن‌ها پایان بهتری داشته‌ است؟

سریال «بهتره با ساول تماس بگیری» که پیش‌درآمد «بریکینگ بد» محسوب می‌شود در قسمت پایانی خود نشان داد چیزی بیشتر از یک پیش‌درآمد بوده و مخاطبان را با زندگی جدید جیمی مک گیل، با نام مستعار ساول گودمن آشنا کرد که هویت جدیدی با نام جین تاکوویچ برای خود دست‌و‌پا کرده است. جین که زندگی خود را در اوماها آغاز کرده، فراز و نشیب‌های زیادی را تحمل می‌کند که در نهایت منجر به افشای نقاب او به عنوان یک وکیل فراری می‌شود.

اخطار: در این مطلب خطر لو رفتن داستان فصل ششم سریال «بهتره با ساول تماس بگیری» وجود دارد

سریال «بهتره با ساول تماس بگیری» در فصل ۶، قسمت ۱۳، ساول گودمن را نشان می‌دهد که توسط مجریان قانون گرفتار شده و در نهایت مجبور می‌شود با عواقب کارهایی که انجام داده روبرو شود. در حالی که ممکن است جین تمایل داشته باشد که دستگیر شود، جیمی یا ساول می‌خواهد از دانش حقوقی خود استفاده کند و با ارائه‌ی اطلاعات بی‌نظیری در مورد امپراتوری والتر وایت با بازی برایان کرانستون معامله‌ای را با دولت به انجام برساند. در حالی که در ابتدا به نظر می‌رسد هیچ چیزی جلودار جیمی یا ساول نیست، در نهایت تغییری در ذهنیتش ایجاد می‌شود و همین امر باعث می‌شود که داستان جیمی مک گیل یا همان ساول گودمن به شیوه‌ای احساسی و رضایت بخش به پایان برسد.

سریال «بهتره با ساول تماس بگیری» همیشه برعکس سریال «بریکینگ بد» بوده و همین موضوع آن را جالب‌تر می‌کرد. در حالی که والتر وایت یکی از شهروندان برجسته‌ی آمریکایی بود که به یک جنایتکار تبدیل شد، جیمز ام مک گیل همیشه یک شیاد و جنایتکار سطح پایین بود که آرزو داشت مرد بهتری باشد. اما در نهایت وجود غمگین و تمایلش برای تبدیل شدن به یک وکیل حقوقی بزرگ، ذات خوبش را به تباهی کشاندند. در پایان فصل ششم «بهتره با ساول تماس بگیری»، جیمی کار درست را انجام می‌دهد و در نهایت از شخصیت ساول گودمن فاصله می‌گیرد. شاید همین موضوع باعث شد که پایان «بهتره با ساول تماس بگیری» بسیار بهتر از پایان پر از صحنه‌های اکشن سریال «بریکینگ بد» باشد.

سریال «بهتره با ساول تماس بگیری» داستان جیمی را بهتر از داستان والتر وایت در «بریکینگ بد» روایت می‌کند

بهتره با ساول تماس بگیری

والتر وایت در پایان سریال «بریکینگ بد» لحظه‌ای به خودش می‌آید. وقتی والت قبل از رفتن به محوطه‌ای که جک در آن حضور دارد به دیدن اسکایلر با بازی آنا گان می‌رود، اعتراف می‌کند که هر کاری که انجام داده فقط و فقط برای خوشحالی او بود. علیرغم اینکه والت در این صحنه اعتراف کرده و به خودش آمده، اما هنوز هم آن‌قدرها پشیمان نیست. او تنها زمانی جسی با بازی آرون پل را نجات می‌دهد که متوجه می‌شود شریک سابقش برخلاف میل او به تولید مواد ادامه داده است. در نهایت، حمله‌ی والت به عملیات جک بیشتر به خاطر محافظت از میراثش به عنوان هایزنبرگ بزرگ است تا به خاطر نجات جان جسی یا انتقام مرگ هنک.

مرگ هنک هم بر داستان جیمی مک ‌گیل تاثیر بسزایی گذاشت. به خصوص صحنه‌ی کوتاهی از «بریکینگ بد» که در آن بیوه‌ی هنک، ماری با بازی بتسی برانت حضور داشت. در این صحنه جیمی یا ساول در مقابل ماری نشسته و ماری هق هق کنان به او توضیح می‌دهد که چرا هنک با والتر وایت همکاری می‌کرد. این یک توهین بزرگ به او و دیگر افرادی است که در غم از دست دادن عزیزانشان که توسط والتر وایت یا به خاطر او کشته شده‌اند سوگوار هستند. در حقیقت این سکانس به خوبی طبیعت فریبنده‌ی جیمی، دروغ‌ها و میل پایان ناپذیر او برای به اوج رسیدن را نشان می‌دهد. با این حال، برخلاف والتر وایت در سریال «بریکینگ بد»، جیمی در نهایت خودش را تغییر می‌دهد و به خودش می‌آید.

وقتی زمان محاکمه و پذیرفتن معامله‌ی سخاوتمندانه‌اش فرا می‌رسد، جیمی دیگر نمی‌خواهد از آنچه در امپراتوری والتر وایت به دست آورده سود ببرد و بنابراین به همه چیز اعتراف می‌کند. سخنان احساسی او به وضوح نشان می‌دهند که او به خاطر کیم این کار را انجام داده زیرا کیم به قتل هاوارد اعتراف کرده است. در حقیقت پس از تماس تلفنی احساسی ای که جیمی در فصل ۶ «بهتره با ساول تماس بگیری»، قسمت ۱۲، با کیم داشت، از صداقت و درستی او الهام گرفت و در نهایت کاری را که همیشه آرزویش را داشت انجام داد و به سمت راستی و درستی پیش رفت. قطعا چنین پایانی برای داستان او عالی خواهد بود، زیرا او در نهایت کار درست را انجام داده و ساول گودمن را برای همیشه رها کرده و با کمال میل مجازاتی را که باید در قبال انجام جنایاتش تحمل کند به گردن گرفته است. این یک لحظه‌ی فوق‌العاده تکان ‌دهنده در داستان «بهتره با ساول تماس بگیری» بود که باعث شد جیمی شخصیت بهتری نسبت به والتر وایت داشته باشد و به فردی بهتر از او تبدیل شود.

در پایان سریال «بهتره با ساول تماس بگیری» عدالت برای قربانیان والتر وایت اجرا شد؟

بهتره با ساول تماس بگیری

پایان سریال « بریکینگ بد»، چندان به مرگ هنک و استیو به دست جک و نوچه‌هایش نمی‌پردازد. با مرگ هنک، ماری هم در قسمت‌های پایانی سریال «بریکینگ بد» کنار گذاشته می‌شود. در قسمت پایانی این سریال، گفته می‌شود که او و اسکایلر، خواهرش، پس از مرگ هنک از هم جدا شدند، اما ماری همچنان با اسکایلر تماس می‌گیرد تا درباره‌ی والتر به او هشدار بدهد. با همه‌ی این‌ها، خواهر عزادار اسکایلر در قسمت آخر سریال هیچ نقشی ندارد. قطعا این موضوع با توجه به اینکه او یکی از کاراکترهای مهم سریال بود عجیب به نظر می‌رسد.

ماری در قسمت پایانی سریال «بهتره با ساول تماس بگیری» ظاهر می‌شود و به شهادت ساول گوش می‌دهد و از دادستان‌ها خواهش می‌کند که با جیمی مک‌ گیل یا همان ساول گودمن معامله نکنند. با این حال، آن‌ها به خواسته‌های او توجهی ندارند و برای کاهش مجازات جیمی یا همان ساول تا جایی که از دستشان برمی‌آمد تلاش می‌کنند. با این حال، وقتی جیمی یا ساول به کارهای کثیفی که انجام داده اعتراف می‌کند و حکم ۸۷ سال زندان برایش بریده می‌شود، ماری و همسر استیو، بلانکا، در دادگاه حضور دارند. حضور دو بیوه از سریال «بریکینگ بد» در قسمت پایانی «بهتره با ساول تماس بگیری» نشان می‌دهد که آن‌ها بالاخره به حق خود رسیده‌اند و عدالتی که در موردشان اجرا نشده بود در نهایت به آن‌ها تعلق گرفته است.

کدام سریال پایان بهتری داشت؟

بهتره با ساول تماس بگیری

غم و اندوه ماری و بلانکا تنها چیزی نیست که در پایان سریال «بریکینگ بد» نادیده گرفته شده زیرا در پایان، داستان چند کاراکتر دیگر این سریال هم ناتمام باقی ماند. مهم‌ترین کاراکتری که می‌توان به او اشاره کرد جسی است که قبل از رسیدن مقامات از محوطه فرار می‌کند. سکانسی که در آن جسی در شب هنگام رانندگی می‌کند و مشت‌هایش را به سقف ماشین می‌کوبد، نشان از آزادی اوست، هر چند که او به خاطر جک و زیردستانش دچار مصیبت‌های زیادی شده و همه چیزش را از دست داده است. داستان جسی بعدها در «ال کامینو: فیلم بریکینگ بد» مورد بررسی قرار گرفت و مشخص شد که او در نهایت به آلاسکا گریخته است. با این حال، شخصیت‌هایی مانند اسکایلر و والتر جونیور در قسمت نهایی «بریکینگ بد»، پایان مشخصی نداشتند و در حقیقت داستان آن‌ها برای همیشه باز ماند.

اما در مقابل، سریال «بهتره با ساول تماس بگیری» سه قسمت را صرف بررسی سرنوشت کیم می‌کند و به توضیح این موضوع می‌پردازد که چرا او در سریال بریکینگ بد حضور نداشت. بازگشت او به زندگی جیمی در حالی که می‌خواهد خودش را به دستان عدالت بسپارد نشان می‌دهد که هر دوی آن‌ها هنوز هم یکدیگر را دوست دارند و همین عشق است که باعث می‌شود جیمی بتواند به جنایات خود اعتراف کند. بر خلاف اسکایلر، کیم به واسطه‌ی رابطه‌اش با جیمی یا همدستی در اقدامات جنایت کارانه‌ی او شناخته نمی‌شود. بلکه او به خودی خود شخصیت منحصربه‌فردی دارد و در پایان «بهتره با ساول تماس بگیری» موفق می‌شود کاری را که همیشه می‌خواسته انجام دهد: یعنی کار در موسسات حقوقی خیریه برای کمک به افراد کم درآمد. با اینکه او در این شرکت وکیل نیست بلکه تنها یک داوطلب است اما همین هم می‌تواند شروع خوبی برای تطهیر وجودش باشد.

حتی مایک ارمانترات با بازی جاناتان بنکس که داستانش در سریال «بریکینگ بد» به خوبی به پایان رسیده بود، در انتهای سریال، تنها در صحنه‌ای کوتاه و نه چندان تمام و کمال حضور پیدا می‌کند که آن‌قدرها جذاب نیست. اما در پایان «بهتره با ساول تماس بگیری» در صحنه‌ای که در آن مایک و پدر ناچو حضور دارند، فلش بکی نشان می‌دهد که مایک دوست دارد با سفر به گذشته، اولین رشوه‌ای را که گرفته قبول نکند. زیرا اگر آن رشوه را نمی‌گرفت می‌توانست پسرش را نجات دهد و مسیر سریال «بریکینگ بد» برای همیشه تغییر می‌کرد. همین‌که او به جای بازگشتن به روز تشییع جنازه‌ی پسرش دوست دارد به چنین روزی بازگردد نشان دهنده تغییراتی است که در شخصیتش روی داده است. او دیگر پدری خشمگین و انتقام‌جو نیست. بلکه همان پدربزرگ دوست داشتنی است که مخاطبان سریال «بریکینگ بد» می‌شناختند و هر کاری می‌کرد تا نوه‌اش زندگی بهتری داشته باشد.

کدام پایان احساسی‌تر بود؟

بهتره با ساول تماس بگیری

قسمت پایانی سریال «بریکینگ بد» همچون یک ترن هوایی هیجان ‌انگیز است که در عین جذابیت و سرگرم کننده بودن، کمبودهای زیادی دارد. با توجه به این امر که سریال «بریکینگ بد» بیشتر یک تریلر جنایی بود تا سریالی که به مطالعه‌ی شخصیت کاراکترها بپردازد، انتظار می‌رفت فقط بر هایزنبرگ یا همان والتر وایت، تمرکز کند. با این حال، سریال «بهتره با ساول تماس بگیری» سریالی بود که به مطالعه‌ی تک تک شخصیت‌ها پرداخت و بنابراین پایان آن فوق‌العاده تکان دهنده‌تر است. احساسی‌ترین لحظه‌ی این سریال زمانی است که جیمی پس از اینکه به همه چیز، از جمله اینکه چگونه به چاک با بازی مایکل مک کین ظلم کرده اعتراف می‌کند، از قاضی می‌خواهد که او را با نام جیمز مک گیل معرفی کنند. او هرگز خود را لایق نام مک گیل نمی‌دانست و این امر تا حدی بدان دلیل بود که برادر بزرگ‌ترش هیچ‌وقت او را به رسمیت نشناخت. پس از مرگ چاک، جیمی سرانجام توانست به موجودی به نام ساول گودمن تبدیل شود و هر آنچه را که در ذهنش می‌گذشت به حقیقت مبدل کند

پایان «بهتره با ساول تماس بگیری» به این حقیقت تلخ اشاره می‌کند که جیمی هویت ساول گودمن را به این دلیل برای خود انتخاب کرده که می‌خواسته از عذاب وجدانی که در مورد مرگ چاک داشته خلاص شود. هر چند او با افشای وضعیت سلامت روانی چاک هیچ قانونی را زیر پا نگذاشت، اما همواره در رابطه با برادرش احساس عذاب وجدان می‌کرد. جیمی در نهایت با اعتراف به جنایات خود و با پذیرفتن مجازات‌هایش احساس کرد که می‌تواند نام مک گیل را برای خود به کار ببرد. این لحظه‌ی دوپهلو در عین دردناک بودن نشاط آور است. اینکه جیمی است دست از کارهای قبلی خود بکشد تا شایسته‌ی نام خانوادگی‌اش باشد قطعا لحظه‌ی تلخی را رقم زده، اما نشان دادن اعترافات او و اینکه دیگر جیمی آن انسان جنایت کار سابق نیست مطمئنا برای مخاطبان سرگرم کننده بود.

به همین ترتیب، نگاه‌هایی که در دادگاه بین کیم و جیمی رد و بدل می‌شدند سخنان زیادی را در خود پنهان کرده بودند. کیم آخرین کسی است که جیمی باید خودش را به او ثابت کند و بنابراین نقشه‌اش را طوری طراحی می‌کند تا بتواند او را به دادگاه بکشاند. در نهایت، «بهتره با ساول تماس بگیری» پایان خوشی را برای کیم و جیمی رقم می‌زند و به کیم ثابت می‌کند که در تمام مدت حق با همسر سابقش بوده است. او مرد خوبی است و با وجود اینکه باید سالیان سال را در پشت میله‌های زندان بگذراند اما در عمق وجودش کیم را دوست دارد و نمی‌تواند در حقش بدی کند. این فراز و نشیب‌های احساسی به قدری زیبا به تصویر کشیده شده‌اند که قطعا باعث می‌شوند قسمت آخر «بهتره با ساول تماس بگیری» بیشتر از صحنه‌های اکشن «بریکینگ بد» در حافظه‌ی مخاطبان باقی بمانند

چرا قسمت پایانی «بهتره با ساول تماس بگیری» از قسمت پایانی «بریکینگ بد» بهتر است؟

بهتره با ساول تماس بگیری

قسمت پایانی «بهتره با ساول تماس بگیری» به وضوح نشان می‌دهد که وینس گیلیگان و پیتر گولد، ۱۴ سال بعد از ساخت اولین قسمت سریال «بریکینگ بد» تا چه حد پیشرفت کرده‌اند. در واقع «بهتره با ساول تماس بگیری» یک اسپین آف کامل و تمام عیار است که توانسته داستان سریال اصلی را به مرتبه‌ای بالاتر برساند. این امر به وضوح در قسمت پایانی سریال «بهتره با ساول تماس بگیری» مشهود است زیرا این سریال در قسمت پایانی خود دیگر داستان‌های «بریکینگ بد» را کنار می‌گذارد تا بتواند داستان جیمی مک ‌گیل را به نحو رضایت‌ بخشی به پایان برساند. داستان‌های خوب معمولا با نشان دادن تغییراتی که در کاراکتر شخصیت‌ها روی داده‌اند به اتمام می‌رسند. والتر وایت ممکن است به یک مغز متفکر جنایتکار تبدیل شده باشد، اما تاریکی و تلخی همیشه در وجودش بود و او فقط به دنبال روزنه‌ای بود تا این همه خشم و نفرت را بیرون بریزد. «بریکینگ بد» یک تراژدی تمام عیار است که تنها می‌توانست یا با مرگ والتر وایت بر اثر سرطان به پایان برسد یا با گلوله‌ای که به زندگی او خاتمه می‌داد.

اما پایان «بهتره با ساول تماس بگیری» کاملا قطعی و کامل به نظر می‌رسد. در واقع با توجه به این امر که این سریال، پیش درآمدی برای سریال اصلی به حساب می‌آمد اما پا را فراتر گذاشت و به نکات بسیار ظریف‌تری پرداخت. گیلیگان و گولد بارها و بارها ثابت کردند که حتی در پیش درآمدها هم می‌خواهند مسیری جدای از داستان اصلی را در پیش بگیرند. بنابراین به جای اینکه این سریال با کشته شدن جیمی یا ساول تمام شود، با پرداختن به صحنه‌های دادگاهی جیمی به پایان رسید و در اعتراف‌های او خلاصه شد. برخلاف والتر وایت، جیمی مک گیل می‌خواست تغییر کند. حتی اگر خیلی دیر شده باشد و در نهایت هم به همان مرد شریف و صادقی تبدیل شد که همیشه آرزویش را داشت. «بهتره با ساول تماس بگیری» با جدا شدن از روتین سریال «بریکینگ بد» به خصوص در قسمت‌های پایانی، توانست پایانی جذاب و در عین حال غافلگیرکننده را برای جیمی مک گیل رقم بزند، یعنی همان چیزی که والتر وایت نتوانست به آن دست پیدا کند.

منبع: screenrant

راهنمای تماشای سریال