سریال «بریکینگ بد» چگونه از جهان وسترن تأثیر پذیرفت؟

به نقل از دیجیکالا:

سریال تحسین‌شده «بریکینگ بد»، فیلم دنباله‌ آن «ال کامینو» و اسپین‌آف سریالی‌اش «بهتره با سال تماس بگیری» که به تازگی به پایان رسیده، با تأثیرگیری هوشمندانه‌شان از جنبه‌های مختلف فرهنگ عامه به خاطر آورده می‌شوند. برای نمونه تجارت مواد مخدر و موضوعات کارتلی در دنیای وینس گیلیگان و پیتر گولد یادآور بسیاری از آثار گانگستری چون «رفقای خوب» و «سوپرانوز» است. «بهتره با سال تماس بگیری» به ویژه در استفاده‌اش از تصاویر سیاه و سفید تأثیرپذیرفته از جهان فیلم‌های نوآر است. با این حال همانطور که وینس گیلیگان در مصاحبه‌ای گفت: «من از «بریکینگ بد» در بسیاری از جهات به عنوان یک وسترن یاد می‌کنم.»

کاملا منطقی است اگر این سریال را نمونه‌ای از «داستان‌های شگفت‌انگیز وسترن» بدانیم. برای مثال در «ال کامینو»، جسی پینکمن (آرون پال) به شکل دوئل‌های وسترنی با یک مرد روبرو می‌شود تا پولی را که برای فرار نیاز دارد به دست آورد. اما در این جهان یک ارجاع مستقیم‌تر هم به وسترن وجود دارد، ارجاعی به یکی از شاخص‌ترین نمادهای آثار وسترن یعنی سرقت قطار. اپیزود ۵ از فصل ۵ «بربکینگ بد» نمونه‌ای کامل از شکوفایی جهان وسترن در سریال است.

سرقت قطار همیشه از جنبه‌های اساسی ژانر وسترن بوده که از سال ۱۹۰۳ در اثر اساسی‌ای چون «سرقت بزرگ قطار» تا سال ۱۹۶۹ و اثر محبوبی مثل «بوچ کسیدی و ساندنس کید» مورد استفاده قرار گرفته است. این ژانر از دزدانی واقعی همچون بوچ کسیدی که یک قطار را در غرب وحشی دزدید الهام گرفته است. امروزه فرهنگ عامه همچنان به الهام گرفتن از آثار وسترن و مخصوصا سرقت‌های قطار ادامه می‌دهد، همانطور که در جهان «جنگ ستارگان» و همچنین اپیزود دوم سریال «کتاب بوبا فت» دیدیم. از دلایل این امر می‌توان به قابلیت بالای این صحنه‌ها در ایجاد تنش و هیجان اشاره کرد که از زمان برنامه‌ریزی برای انجام آن تا لحظه نهایی مخاطب را با خود همراه می‌کند. «بریکینگ بد» هم از این قافله جا نماند و نسخه خودش از سرقت قطار را به تصویر کشید.

با وجود اینکه خود سرقت قطار در یک سوم پایانی این قسمت اتفاق می‌افتد، مقدمه رسیدن به آن نیز به همان اندازه پرتنش است. مایک (جاناتان بنکس)، والتر (برایان کرانستون) و جسی (آرون پال) مدیر اجرایی مادریگال یعنی لیدیا (لورا فریزر) را ربوده‌اند. این مردان دستگاه‌های ردیابی‌ را در مخازن متیل‌آمینی که او از شرکت فراهم کرده بود کشف کردند. گرچه آن‌ها پذیرفتند که لیدیا هیچ ارتباطی با دستگاه‌های ردیابی نداشته، اما همچنان او را در قبال بهم ریختن کارشان مسئول می‌دانند. در یک معامله در ازای جان خودش و امنیت دخترش، لیدیا پیشنهادی می‌دهد که طی آن متیل‌آمینی بسیار بیشتر برای والتر و دوستانش فراهم می‌شود. قطاری حامل مخازن متیل‌آمین در تاریخ مشخصی حرکت می‌کند و برای مدت کوتاهی وارد منطقه‌ای تاریک و مرده خواهد شد که ردگیری آن برای مسئولین غیرممکن خواهد بود. به بیان بهتر، قطار در آن نقطه وارد غرب وحشی می‌شود، وارد مرزی بی‌قانون که دزدان قطار طی آن به گذران زندگی خود می‌پرداختند.

علاوه بر این، این قسمت شامل صحنه‌ای کوتاه از والتر با کلاه نمادین هایزنبرگی‌اش است که در آن او، جسی و مایک در حال دیدزنی ریل قطار هستند. او با این ظاهر به مانند همان تصویری است که روی پوسترهای تحت تعقیب در دفاتر پلیس ترسیم شده است و همان تصویری که دوقلوهای سالامانکا از آن برای یافتن او استفاده کرده‌اند. بنابراین پوسترهای تحت تعقیب یکی دیگر از نمادهای وسترنی‌ای است که در سریال گنجانده‌ شده‌اند.

سریال برکینگ بد

با این حال خود عمل سرقت بسیار پرتنش است. اگرچه کوبی (بیل بر) در ابتدا موفق می‌شود حرکت قطار را با توقف ماشین خود روی ریل به تأخیر بیاندازد، حضور آدم‌های خوبی که مایل به کمک به او و هل دادن ماشین هستند یک اخلال نامنتظره در نقشه ایجاد می‌کند. والت، که همیشه غرور و جاه‌طلبی خود را اولویت قرار می‌دهد، حتی پس از اصرارهای مایک از رها کردن نقشه سرباز می‌زند. این امر جسی و تاد را در موقعیتی بسیار خطرناک قرار می‌دهد. اگر قطار دوباره شروع به حرکت می‌کرد، آن‌ها بودند که آنجا گرفتار می‌شدند. موسیقی متن مضطرب‌کننده دیو پورتر نیز بر تنش صحنه اضافه می‌کند. ضرب‌های ساز پرکاشن در هماهنگی با کات‌های سریع به سراسیمگی جسی و تاد برای تعویض پیچ و مهره‌های مخزن متیل‌آمین نفس هر بیننده‌ای را حبس می‌کند. لحظه‌ای که قطار به حرکت می‌افتد، دیگر بنظر می‌رسد والتر و شرکا با موفقیت مأموریت خود را به سرانجام رسانده‌اند. البته تا زمانی که برمی‌گردند و پسربچه‌ای را روی دوچرخه می‌بینند که شاهد جنایتشان بوده است. تاد بنا به دستور پیشین جسی و والت مبنی بر اینکه «به غیر از ما هیچکس نباید از این سرقت چیزی بداند»، بلافاصله مانند یک گاوچران اسلحه‌اش را بیرون می‌کشد و پسربچه را می‌کشد.

این پایان‌بندی در کنار شوک و هیجان زایدالوصف‌اش، برخی از مسائل اصلی وسترن را نیز برجسته می‌کند. این ژانر بسیار به رابطه میان مردانگی و خشونت مربوط است که اغلب منجر به از دست رفتن جان‌های معصوم و بی‌گناه می‌شود. «با کشتن نمی‌شود زندگی کرد.»، این جمله‌ای بود که شین (آلن لد) به جو (برندون دوایلد) در وسترن کلاسیک «شین» گفت. در هر دوی این آثار یک کودک خردسال شاهد بی‌رحمی مردانی است که در سراسر غرب وحشی نقش قهرمان و شرور را بازی می‌کنند.

سریال برکینگ بد

در «بریکینگ بد» مرگ این پسربچه نماد معصومیتی از دست رفته است. اما در این میان تنها زندگی این پسربچه نیست که تلف می‌شود، بلکه شاگرد جوان والتر وایت یعنی جسی پینکمن هم رنج می‌برد. بهرحال او دانش‌آموز سابق والتر وایت بود. با وجود اینکه او بهرحال پیش از ظهور هایزنبرگ هم زندگی مجرمانه‌ای داشت، این والت بود که او را مجبور به ماندن در این حرفه خطرناک کرد. جسی هر فرصتی که برای فرار می‌یافت، والت باز او را به زیر یوغ خود می‌کشید. علاوه بر این از همان فصل نخست، جسی پینکمن هیچگاه قصد کشتن کسی را نداشت. اما وارد کردن زندگی یک پسربچه به ماجرا خط قرمز اصلی جسی است. والت اما مشکلی با به خطر انداختن جان یک بچه ندارد. برای مثال او پسر دوست‌دختر جسی، براک، را مسموم می‌کند تا جسی را باز در کنار خود حفظ کند. در صحنه پایانی این اپیزود، نمایش آرون پال واقعا عذاب نهفته در فریاد جسی پس از تماشای مرگ کودک را به تصویر می‌کشد. مهم نیست ‌چقدر برای پاک ماندن خود تلاش کند، او بهرحال باید با عذاب وجدان ناشی از مشارکت در قتل یک بچه زندگی کند. حس گناه مشابهی که او در «ال کامینو» هم دارد، زمانی که تلاش می‌کند بابت زندگی جنایت‌کارانه‌اش و مسئولیتش در مرگ مادر براک طلب بخشش کند.

این اپیزود با نام «کرایه فضای مرده»، نمونه درخشانی است که نشان می‌دهد گیلیگان و گولد تا چه اندازه در توسعه دنیای «بریکینگ بد» متهورانه و جزئی‌نگر عمل کرده‌اند. آن‌ها به همان‌ اندازه که در روایت داستان نامتعارف تبدیل تدریجی یک معلم شیمی به تولیدکننده مواد مخدر بلندپروازانه کار کردند، از به کار گیری المان‌های کلاسیک در داستان مدرن خود نیز ابایی ندارند. این دقیقا همان کاری است که این دو با «بهتره با سال تماس بگیری» هم کردند. گیلیگان و گولد با استخراج شخصیت سال گودمن و چند شخصیت دیگر از «بریکینگ بد»، توانستند روایتی کاملا تازه حول محور تراژدی شخصی جیمز مک‌گیل در سریالی که هم گذشته و هم حال را در برمی‌گیرد ارائه دهند.

سریال برکینگ بد

علاوه بر تمام نکات مذکور، این اپیزود «بریکینگ بد» و تمامی اپیزودهای دیگرش توسط دوربین ۳۵ میلیمتری فیلم‌برداری شده‌اند. بنابراین خالقان سریال نه تنها از منظر داستانی و جلوه‌های بصری به آثار کلاسیک وسترن ارجاع داده‌اند، بلکه از طریق ابزار تکنیکی و فیلمبرداری هم این امر صورت پذیرفته است. در نهایت این توجه بهو ادای احترام به تاریخ سینما، از «بربکینگ بد» اثری شاهکار ساخته که ادای دین ویژه‌ای به جهان وسترن است.

منبع: collider

راهنمای تماشای سریال