به نقل از دیجیکالا:
نسیم نیکلاس طالب نویسنده و محقق لبنانی-آمریکایی است که تحقیقات او عمدتا با مشکلات عدم قطعیت، احتمال و تصادفی مرتبط است. او به دلیل ارائهی «نظریهی قوی سیاه» معروف شد؛ استراتژی که او در طول ۲۰ سال کار بهعنوان یک معاملهگر مشتقات قبل از تبدیلشدن به یک نویسندهی تماموقت، به کار گرفت. نسیم طالب یکی از بهترین متفکران اصیل عصر مدرن است که ۲۱ سال را بهعنوان یک انسان ریسکپذیر گذراند تا اینکه محققی در مسائل فلسفی و ریاضی شود. او همیشه از نحوهی مدیریت ریسک در بازارهای مالی انتقاد میکرد و ازجمله کسانی است که از بحران مالی که از اواخر دههی ۲۰۰۰ در آمریکا شروع شد، سود برد. درواقع نسیم طالب میخواهد نوع نگاه و شیوهی اندیشیدن را تغییر دهد و الگوهای معمول را به چالش بکشد.
بیوگرافی نسیم طالب
نسیم نیکلاس طالب، نویسنده، دانشور، آمار دان و تحلیلگر ریسک لبنانی-آمریکایی متولد سال ۱۹۶۰ در آمیون لبنان است. او به خانوادهای ثروتمند و با نفوذ سیاسی تعلق داشت. مادرش «مینروا غسن» محقق مردمشناس، پدرش «ناگیب طالب» پزشک و سرطانشناس و پدربزرگ و مادربزرگ مادری و پدریاش سیاستمداران ماهری بودند.
نسیم طالب مدرک کارشناسی و کارشناسی ارشد خود را از دانشگاه پاریس دریافت کرد. او سال ۱۹۸۳، مدرک MBA خود را از مدرسهی وارتون از دانشگاه پنسیلوانیا در ایالاتمتحده اخذ کرد و سال ۱۹۹۸ دکترای خود را در رشتهی علوم مدیریت از دانشگاه دوفین پاریس با عنوان پایاننامهی «ریزساختار پوشش پویا» به پایان رساند.
نسیم نیکلاس طالب سال ۱۹۹۹ در «موسسهی ریاضی کورانت» در دانشکدهی تحقیقات ریاضی «دانشگاه نیویورک» تدریس و تا سال ۲۰۰۵ در این موسسه خدمت کرد. او بین دسامبر سال ۲۰۰۷ و ژانویهی سال ۲۰۰۹، بهعنوان استاد پژوهشی مدعو با «مدرسهی تجارت لندن» در لندن، بریتانیا کار کرد.
برای نسیم نیکلاس طالب، تحصیل فرصتی بود تا چیزهایی را که به او علاقهمند بود مطالعه کند و تا حد امکان بیاموزد. او ترجیح داد از طریق تحصیل، انرژیاش را صرف مطالعهی چیزهایی کند که به آن علاقهمند است. او آموختههای خود را با مدل هالتر توصیف میکند؛ فقط به اندازهای که برای گذراندن کلاسهایش نیاز داشت، وقت و انرژی برای تحصیل اختصاص میداد و بقیه را برای مطالعهی هر چیزی که علاقه داشت، استفاده میکرد.
نسیم نیکلاس طالب در آموزش خود بهسرعت به شیوههای محدودکننده در مدارس اشاره کرد که چگونه مدارس سعی میکردند دانش آموزان را مجبور به مطالعهی موضوعات، نویسندگان و پرورش شیوههای خاص تفکر کنند.
نسیم نیکلاس طالب ۳۰ ژانویهی سال ۱۹۸۸ با سینتیا آن شلتون در کلیسای اسقفی در آتلانتای ایالاتمتحده ازدواج کرد و آنها صاحب دو فرزند به نامهای سارا و الکساندر شدند. او در حال حاضر استاد ممتاز مهندسی ریسک در دانشکدهی مهندسی تاندون دانشگاه نیویورک بوده و تمرکز فعلی او بر روی ویژگیهای سیستمهایی است که میتوانند بینظمی را کنترل کنند.
طالب سال ۲۰۰۹ در فهرست یکی از معتبرترین مجلههای اقتصادی دنیا به نام «فوربس» بهعنوان «یکی از موثرترین استادان مدیریت» معرفی شد. دو سال بعد، در فهرست «۵۰ فرد تاثیرگذار» که توسط نشریهی مالی و تجاری بلومبرگ انتخاب شده بود، قرار گرفت. «موسسه گوتلیب دوتوایلر» در راشلیکون سوئیس، او را در فهرست ۱۰۰ رهبر فکری تاثیرگذار جهان قرار داد. او همچنین چند دکترای افتخاری ازجمله دکترای افتخاری از «دانشگاه آمریکایی بیروت» را سال ۲۰۱۶ دریافت کرده است.
نکات برجستهی شغلی در امور مالی
نسیم نیکلاس طالب دسامبر سال ۱۹۸۴، فعالیت خود را بهعنوان یک معاملهگر با ابزار مشتقه آغاز کرد؛ ابزار مشتقه یکی از مکانیسمهای نوین در بازارهای مالی بوده که عمدتا مبتنی یا مشتق از یک دارایی پایه است.
او در حین کار با بانک سرمایهگذاری «The First Boston Corporation»، سود هنگفتی برای سازمان، بهویژه در طی سقوط بازار سهام در اکتبر ۱۹۸۷ به دست آورد. او با یک سرمایهگذار آمریکایی و مدیر صندوقهای تامینی، به نام «مارک اسپیتزناگل» شریک شد و سال ۱۹۹۹ شرکت صندوق تامینی «Empirica Capital LLC» را تأسیس کرد. او درحالیکه به حرفهی تجارت خود ادامه داد، به تدریس پرداخت، اما بعدا از تجارت کنارهگیری کرد تا به یک نویسنده و محقق تمامعیار تبدیل شود.
او بیش از دو دهه در بازارهای مالی مشغول به فعالیت شد و خیلی زود استقلال مالی پیدا کرد. او در طول این دوره، با چندین بانک سرمایهگذاری کار کرد و در مدت حضور در این سازمانها، در سمتهای مختلف بهعنوان مدیر صندوق، مدیرعامل و رئیس جهانی فعالیت نمود.
نسیم نیکلاس طالب از سال ۲۰۰۸ با دانشکدهی مهندسی تندن دانشگاه نیویورک، بهعنوان استاد برجستهی مهندسی ریسک و از سال ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۳، بهعنوان پژوهشگر برجسته در دانشگاه آکسفورد بریتانیا کار کرد. در ادامهی مسیر خود سال ۲۰۱۴، بهعنوان سردبیر مشترک «تحلیل ریسک و تصمیم»، یک مجلهی دانشگاهی انتخاب شد. بااینحال، او معتقد است که دانشگاه بینشهایی ایجاد میکند که از واقعیتهای جهان بسیار دور بوده و این مدارک عمدتا برای نمایش هستند.
نسیم طالب سال ۲۰۰۳، احتمال فروپاشی موسسهی تحت حمایت دولت فانی مای را پیشبینی کرد. درحالیکه فانی مای بهعنوان یک متخصص بسیار مورد اعتماد در مدیریت ریسک در بازار وام مسکن در نظر گرفته میشد، طالب خطرات آن را تجزیهوتحلیل کرد و چشمانداز بسیار منفی ارائه داد. او آن را با نشستن روی یک بشکهی دینامیت مقایسه کرد که در برابر کوچکترین سکسکه احتمال انفجار آن وجود دارد. این پیشبینی موجی از خشم و حملات را در دنیای مالی ایجاد کرد اما درنهایت به تحقق پیوست. سقوط فانی مای صدها میلیارد دلار برای مالیاتدهندگان آمریکایی هزینه داشت.
وقوع این رویداد که بعدها بهعنوان قوی سیاه شناخته شد، چیزی بود که هرکسی بهجز نسیم طالب نمیتوانست در روز قبل از وقوعش آن را حدس بزند. او با استفاده از این استراتژی، برای سهامداران مختلف ازجمله خودش پول زیادی به دست آورد.
آثار نسیم نیکلاس طالب
آثار نسیم نیکلاس طالب که تاکنون به ۴۹ زبان زندهی دنیا منتشر شده است، مسائل مربوط به ثبات سیاسی، همگرایی معیارهای ریسک، مکانیک آماری، سوگیریهای روانی و سیستمهای اخلاقی مبتنی بر ریسک را پوشش میدهد. او در کتابهایش مینویسد که میتوان شخصیت افراد را از نحوهی برخورد آنها با کارکنان تشخیص داد.
نسیم نیکلاس طالب کار نویسندگی خود را با کتاب «فریبخورده تصادف؛ نقش پنهان شانس در زندگی و بازار» سال ۲۰۰۱ آغاز کرد. این کتاب در مورد خطاپذیری تصمیمات انسان صحبت میکند. این اولین بخش از رسالهی فلسفی چند جلدی او دربارهی عدم قطعیت با عنوان «اینسرتو» بود. دومین کتاب او با عنوان «قوی سیاه: تاثیر بسیار زیاد غیرممکنها روی زندگی» سال ۲۰۰۷ منتشر شد که این کتاب خوانندگان را با «نظریهی قوی سیاه» که توسط او ساخته شده بود آشنا کرد. این کتاب در مورد تاثیر عمیق رخدادهای پراکنده، غیرقابلپیشبینی، دور از ذهن و تمایل انسان به رمزگشایی سادهی این رویدادها صحبت میکند.
او سال ۲۰۱۰ کتابی را با عنوان «تخت پروکروستین: جملات قصار فلسفی و کاربردی» به پایان رساند. این اثر جلد سوم «اینسرتو» بود و باورها و ارزشهای رایج را به چالش میکشید. او شش سال بعد، همان کتاب را با تقریبا ۵۰ درصد محتوای بیشتر منتشر کرد. جلد چهارم «اینسرتو» با عنوان «پادشکننده» که چهارمین بخش از «اینسرتو» بود، سال ۲۰۱۲ منتشر شد که این کتاب توسعهی نظریههای او را به نمایش میگذارد. کتاب «پوست در بازی: عدم تقارنهای پنهان در زندگی روزمره» در فوریهی سال ۲۰۱۸ منتشر شد که ایدههای او را نسبت به کتابهای قبلی بیشتر گسترش داد و بهعنوان جلد پنجم به «اینسرتو» اضافه گشت.
طالب علاوه بر زندگی تجاری خود، بهعنوان پشتیبان اینسرتو، بیش از ۷۰ مقالهی فنی و علمی در زمینههای آمار ریاضی، ژنتیک، مالی کمی، فیزیک آماری، پزشکی، فلسفه، اخلاق، اقتصاد و امور بینالملل حول مفهوم ریسک و احتمال (گروهبندیشده در اینسرتو فنی) نیز نوشته است.
قوی سیاه
کتاب «قوی سیاه» با عنوان انگلیسی «Black Swan» اثر نسیم طالب اولین بار سال ۲۰۰۷ منتشر شد. این کتاب به بررسی کدورت، شانس، عدم اطمینان، احتمال، خطای انسانی، ریسک و تصمیمگیری در دنیایی که ما چیزی از آن نمیدانیم، میپردازد. این کتاب که بهعنوان یکی از تاثیرگذارترین کتابها از زمان جنگ جهانی دوم شناخته شده، پس از انتشار در فهرست پرفروشهای نیویورکتایمز قرار گرفت، بیش از سه میلیون نسخه از آن به فروش رفته و به بیش از ۳۲ زبان زندهی دنیا ترجمه شده است. در ایران انتشارات آریانا قلم این کتاب را با ترجمهی «محمد ابراهیم محجوب» به چاپ رسانده است. همچنین علی بندری به عنوان یکی از پیشروهای تولید کنندهی محتوای پادکست ایرانی در پادکست بیپلاس خود کتاب «قوی سیاه» از این نویسنده را بهخلاصه معرفی کرده است.
کتاب «قوی سیاه» محدودیتهای شدید تفکر و شکنندگی دانش ما را نشان میدهد. تنها چیزی که لازم است تنها یک مشاهده است تا هزاران سال تایید را باطل کند. طالب به ما نشان میدهد که رویدادهای غیرقابلپیشبینی و تاثیرگذار، مهمترین بخش فرهنگ و زندگی شما هستند.
نسیم در کتاب «قوی سیاه» میگوید: «قبل از کشف استرالیا، مردم معتقد بودند که همهی قوها سفید هستند. مشاهدهی اولین قوی سیاه ممکن است جالب باشد، اما اهمیت داستان تنها در اینجا نیست. این محدودیت شدید، یادگیری از مشاهدات یا تجربیات و بیثباتی دانش ما را نشان میدهد. مشاهدهی تنها یک قوی سیاه میتواند یک گزارهی کلی که از مشاهدهی میلیونها قوی سفید به دست آمده است را باطل کند. ایدهی اصلی این کتاب هم به نابینایی ما در رابطه با تصادفی بودن، بهویژه انحرافات بزرگ مربوط میشود.
طالب رابطهی ما را با اطلاعات و اشتباهات در تصمیمگیری با نظریهی قوی سیاه توصیف میکند. قوی سیاه وقایعی را توصیف میکند که بهطور غیرمنتظره رخ میدهند، اثرات قابلتوجهی دارند و اغلب پس از وقوعشان، بهاشتباه تعبیر میشوند. طبق عقیدهی نسیم نیکلاس طالب، قوهای سیاه پایهواساس همهچیز در دنیای ما هستند، از پیدایش ادیان گرفته تا ماجراهای زندگی شخصی ما.
قوی سیاه یک رویداد بسیار نامحتمل با سه ویژگی اصلی است؛ غیرقابلپیشبینی بوده، تاثیری عمیقی بر جامعه یا جهان دارد و با احتمال وقوعی بسیار ناچیز ولی بسیار تاثیرگذار است. نسیم طالب در کتاب «قوی سیاه» نشان میدهد که بیشتر رویدادهای تاریخ که واقعا مهم بوده، قوهای سیاه هستند. بهعنوانمثال اینترنت، اولین جنگ بزرگ، کشف پنیسیلین و اولین استفاده از چرخ یک قو سیاه است. سیاست او این بوده که به مردم نشان دهد چگونه در برابر سناریوهای مختلف اقتصادی مقاومت کرده و چگونه این نوع سناریو را طرحریزی کنند.
چرا پدیدهی قوی سیاه را تا پس از وقوع آنها قبول نمیکنیم؟ به گفتهی طالب، بخشی از پاسخ این سوال این است که انسانها بهراحتی جزئیات را یاد نمیگیرند و بهسختی میتوان قبل از وقوعش دربارهی آن صحبت کرد. ما روی چیزهایی تمرکز میکنیم که از قبل میدانیم و بارها و بارها در یاد گرفتن چیزهایی که نمیدانیم کوتاهی میکنیم.
ما تفکر خود را به چیزهای بیربط و بیاهمیت محدود میکنیم، درحالیکه رویدادهای بزرگ همچنان ما را شگفتزده میکنند و دنیای ما را شکل میدهند. قوهای سیاه آنقدر غیرقابلپیشبینی هستند که ما بهجای اینکه سعی کنیم آنها را پیشبینی کنیم، باید با آنها سازگار شویم.
در قسمتی از کتاب «قوی سیاه» میخوانیم:
«ناتوانی ما به پیشبینی در فضاهای آلوده بهاحتمال قوهای سیاه، همراه با کمبود آگاهی کلی از چنین فضاهایی، برخی حرفهایهای خاص را به این باور میرساند که کارشناس برجستهاند، حالآنکه درواقع نیستند. پیشینهی کاری آنان نشان میدهد آنها درباره موضوع موردبحث چیزی بیش از مردم عادی نمیدانند، ولی در داستانپردازی (یا بدتر از آن، در خام کردن مردم با مدلهای پیچیده ریاضی) دستی چیره دارند؛ آنها بهاحتمالزیاد کراوات هم میزنند. قوهای سیاه پیشگویی برنمیدارند و ما بهجای اینکه ساده لوحانه در پی پیشگویی آنها باشیم باید با آنها کنار بیاییم. برای این کار راههای زیادی داریم بهشرط اینکه روی نادانستهها و چیزهایی که نمیدانیم دقت کنیم. این کار فواید زیادی دارد؛ ازجمله میتوانیم هرچه بیشتر خود را در رهگذر قوهای سیاه خوشقدم (مثبتها) قرار دهیم.»
تخت پروکروستس
کتاب «تخت پروکروستس» با عنوان انگلیسی «The Bed of Procrustes» اثر نسیم طالب اولین بار سال ۲۰۱۰ منتشر شد. این کتاب مجموعهای از جملات بهیادماندنی قصار است که بسیاری از آنها به اختلافنظر و ناامیدی طالب از اقتصاد دانشگاهی که توسط بسیاری از اقتصاددانان برندهی جایزهی نوبل انجام شده، مربوط میشود.
شگفتآورترین جنبهی این کتاب این است که طالب بهجای نوشتن مجموعهای از نقلقولهای دیگران، افکار و مشاهدات شخصی خود را به اشتراک میگذارد. مضمون کلی کار او محدودیتهای دانش بشری و خطاها و سوگیریهای جذاب در هنگام کار با موضوعاتی است که خارج از حوزهی مشاهده ما قرار دارند.
به نظر میرسد نویسنده از استدلال دیالکتیکی که یکی از روشهای فلسفه و نظریهای دربارهی سرشت منطق است، برای انتقال افکار خود استفاده کرده و بهشدت با تقلیلگرایی کاذب مخالفت میکند.
پروکروستس در اساطیر یونانی، مردی شرور ساکن آتیکا است که به مهماننوازی غیرمعمولش مشهور بود. او یک قاتل زنجیرهای بود که مسافران را میربود، به خانهاش میبرد، به آنها غذا میداد و سپس از آنها دعوت میکرد تا در تخت نسبتا ویژهاش یک استراحت شبانه داشته باشند. او وسواس زیادی داشت که تخت کاملا متناسب با قربانیانش باشد؛ وقتی میهمانان قدشان بلند میشدند، پاهایشان را میبرید و اگر آنها خیلی کوتاهقد بودند، آنها را در طول تخت میکشید.
نویسنده از این موضوع بهعنوان مضمونی گسترده استفاده نموده تا اشاره کند که ما باید از زندگی کردن با ایدهها، دستهبندیها و روایتهای از پیش بستهبندیشده دستبرداریم و در عوض ناشناختهها و این واقعیت را بپذیریم که محدودیتهایی برای دانش ما وجود دارد. ممکن است با آن مبارزه کنیم، اما با گذشت زمان، میپذیریم که وقتی ازآنچه در جامعه از ما انتظار میرود خارج میشویم، جامعه همیشه راهی پیدا میکند تا ما را در محدودههای خود قرار دهد.
این اثر هم مانند دیگر آثار طالب به عدم قطعیت، تصادفی و فلسفه میپردازد و طیف گستردهای از موضوعات، ازجمله هستیشناسی (ماهیت هستی)، شانس، موفقیت، خوشبختی، اخلاق، زندگی اقتصادی، مذهب را پوشش میدهد.
در قسمتی از کتاب «تخت پروکروستین» میخوانیم:
«به نظر میرسد از این تناسب وارونه، آگاهی نداریم؛ بسیار شبیه خیاطانی که به مناسب بودن کتوشلواری که دوختهاند، پز میدهند اما این کار را با جراحی و جابهجایی اندام مشتریان خود انجام دادهاند. بهعنوانمثال، تعداد کمی از مردم متوجه هستند ما مغز بچهمدرسهایها را با دارو تغییر میدهیم تا آنها را با برنامهی تحصیلی منطبق کنیم، بهجای اینکه عکس این عمل را انجام دهیم. هرگاه جملات قصار را به عرصهی توضیح و تفسیر بیاوریم، جذابیت خود را از دست خواهند داد. در حال حاضر به موضوع اصلی کتاب اشاره میکنم و بحثها را فعلا به تعویق میاندازم. اینها آموزههای مستقل و فشردهای هستند که حول افکار و عقاید اصلی من در باب اینکه چگونه و چرا باید با مسائلی که دربارهشان چیزی نمیدانیم، برخورد کنیم، در حال چرخ زدن هستند.»
پاد شکننده
کتاب «پاد شکننده» با نام انگلیسی «Antifragile» اثری دیگر از نویسندهی پرفروش «قوی سیاه» است؛ کتابی در مورد اینکه برخی سیستمها واقعا از بینظمی سود میبرند و زندگی در یک نظام بدون ریسک، آنطورها هم که بهنظر میرسد ساز و کار ایمنی نیست.
نسیم طالب در کتاب قوی سیاه طالب به بیان یک مشکل میپردازد و حالا در کتاب «پاد شکننده» یک راه حل قطعی ارائه میدهد: چگونه میتوان از بی نظمی و هرج و مرج بهره برد و در عین حال خود را از شکنندگیها و حوادث نامطلوب محافظت کرد. در واقع آنچه او «پاد شکننده» میخواند، یک قدم فراتر از استحکام است چرا که مجموعهای پادشکننده، از ناملایمات، عدم اطمینان و عوامل استرسزا سود میبرد، همانطور که استخوانهای انسان وقتی تحت فشار و تنش قرار میگیرند قویتر میشوند و شروع به عضلهسازی میکنند.
کتاب «پاد شککنده» درخششی از شوخطبعی و بینش نویسنده را در بر دارد و در عین حال بسیار جاهطلبانه و چند رشتهای است، در واقع این کتاب طرحی را برای نحوهی رفتار و پیشرفت در دنیایی که نمیفهمیم و آنقدر نامشخص است که حتی سعی در درک آن نداریم، ارائه میکند. این کتاب نوآوری، سلامت، زیستشناسی، پزشکی، تصمیمات زندگی، سیاست داخلی، سیاست خارجی، برنامهریزی شهری، جنگ، امور مالی شخصی و سیستمهای اقتصادی را پوشش می دهد.
ایدهی اصلی پشت این کتاب ساده و جذاب است. نسیم نیکلاس طالب جهان و هر آنچه در آن است (مردم، اشیا، نهادها، شیوههای زندگی) را به سه دسته تقسیم میکند: شکننده، قوی و ضدشکننده. اگر از بینظمی و آشفتگی به دلیل ترس از آشفتگیای که ممکن است در زندگی شما ایجاد کنند، اجتناب کنید، شکننده هستید: فکر می کنید در حال حفظ امنیت هستید، اما در واقع خود را در برابر هر گونه شوکی آسیبپذیر میکنید. اگر بتوانید بدون از دست دادن کنترل امور و بدون تغییر شخصیت خود در برابر شوکها ایستادگی کنید، قوی هستید. اما اگر شوکها و اختلالات شما را قویتر و خلاقتر کند، پادشکننده هستید و بهتر میتوانید با هر چالش جدیدی که با آن روبرو هستید سازگار شوید. طالب فکر می کند همه ما باید تلاش کنیم که پاد شکننده باشیم و وقتی تحت استرس قرار گرفتیم ظرفیت بیشتری ایجاد کنیم.
در قسمتی از کتاب «پادشکننده» میخوانیم:
«یک روز به طور اتفاقی پی بردم که شکنندگی که هیچ تعریف فنیای نداشت را میشد به این صورت بیان کرد: آنچه نوسان را دوست ندارد و آنچه نوسان را دوست ندارد از تصادفیبودن، عدم قطعیت، بینظمی، خطاها، استرسزاها و غیره خوشش نمیآید. هر اشیایی که شکننده است را تصور کنید، مثلا اشیایی در اتاق نشیمن مانند قاب شیشهای، تلویزیون یا حتی از آن بهتر، ظروف چینی در کابینت. اگر شما برچسب «شکننده» روی آنها بزنید آن وقت الزاما میخواهید که آنها در صلح، آرامش، نظم و پیشبینیپذیری باشند. بهعلاوه، هر چیزی که از نوسان خوشش نیاید از استرسزاها، گزندها، آشوبها، رویدادها، بینظمی، عواقب «غیرمنتظره»،عدم قطعیت و ضرورتاً زمان خوشش نمیآید.
و پادشکنندگی- یک جورهایی- از این تعریف صریح شکنندگی برمیآید. پادشکنندگی از نوسان و بقیەی آن موارد خوشش میآید. همچنین زمان را دوست دارد. و پیوند قدرتمند و سودمندی با وضعیت غیرخطی دارد: پاسخ هر وضعیت غیرخطی، نسبت به منبع خاصی از تصادفیبودن، شکننده یا پادشکننده است.»