در شب نهم مراسم عزاداری دهه اول ماه صفر، زینبیه رسانه در خیابان ۱۷ شهریور میزبان یک دختر دهه هفتادی خاص بود. عطیه مومنی که بیشتر او را به عنوان خیر و فعال اجتماعی که بانی مرکز تخصصی کودکان نیازمند به پیوند مغز استخوان می شناسند. او از ماجرای قدم گذاشتنش در مسیر مهروزی و حمایت از کودکان بیمار گفت.
به گزارش همشهری آنلاین، همه چیز از صحبت های مهمان برنامه تلویزیونی ماه عسل شروع شد. وقتی که عطیه تنها ۱۶ سال داشت و خودش را برای کنکور آماده می کرد اما یکباره ورق زندگی اش برگشت و مسیری را انتخاب کرد که هم خدا را خوش آمد و هم بنده هایش را. او در شب نهم مراسم عزاداری زینبیه صمیمانه با مهمانان از قراری که با امام حسین(ع) گذاشته بود گفت. در ادامه بخش هایی از صحبت های او را می خوانیم.
مومنی در ابتدای صحبت های خود ضمن تشکر از دعوتش به این برنامه گفت: «از نظر خودم، من کار بزرگی نکردم اما اگر اینجا آمدم صرفا به این دلیل است که زمانی من از صحبت های یک خانم جرقه این کار در ذهنم زده شد و با خودم گفتم شاید صحبت های من حداقل برای یک نفر ایجاد انگیزه کند و او هم قدم هایی را در این مسیر بردارد. البته ناگفته نماند خانواده بنده سال هاست که کارهای انسان دوستانه انجام می دادند و بی تاثیر نیست که فرزندان از کودکی در خانواده این چنین رفتارهایی را ببینند و در بزرگسالی در این مسیر حرکت کنند.»
مهمان دهه هفتادی از برنامه تلویزیونی که او را متحول کرده بود حرف زد و گفت: «در سال ۱۳۹۲ وقتی داشتم یک برنامه تلویزیونی ماه عسل را می دیدم تلنگری به من زده شد. مهمان این برنامه یک خانمی بودند که حدود ۱۰ سال در بیمارستان کودکان مفید به کودکان مبتلا به سرطان و به ویژه آنهایی که نیازمند به پیوند مغز استخوان بودند کمک می کرد. حالا دقیقا ۱۰ سالی است که من هم توفیق حضور در این مسیر را دارم. برای خودم خیلی جالب است که من هم بعد از ۱۰ سال داستان زندگی ام را تعریف می کنم. خلاصه بعد از این برنامه پیگیر این خانم شدم. چون مصادف با روزهای کنکور بود خانواده مخالفت کردند. مخالفت بیشتر آنها برای حضور من در بیمارستان و مواجهه ام با بیماران بود. چون تا آن زمان بیمار سرطانی از نزدیک ندیده بودم. من به بیمارستان رفتم و سال ۹۲ بود که من فرد مبتلا به سرطان را از نزدیک دیدم. پای من به جای باز شد که ناخوداگاه از شدت ناراحتی غش می کردم و تحمل محیط بیمارستان از هر نوعی برای من سخت بود. نمی دانم بعدش چه اتفاقی افتاد که نتوانستم تحمل کنم. بعد از کنکور مجدد به انرژی بیشتر به بیمارستان برگشتم و هفته ای یا ماهی یکبار برای بچه ها خوراکی می گرفتم و در بیمارستان پخش می کردم.»
این فعال اجتماعی از مشکلات پیش روی انتخابی که کرده بود گفت: «آن زمان مسئولان بیمارستان با حضور نیروهای داوطلب مشکل داشتند و و چندین بار عذر من و افراد داوطلب دیگر را خواستند. اما من پافشاری کردم و بعد از ۴ سال از من خواستند معلم بچه های سرطانی و پیوند مغز استخوان باشم. کودکان مبتلا به این نوع سرطان کودکانی هستند که باید به حدود ۴ ماه در بیمارستان های خاصی قرنطینه شوند تا پیوند بگیرند. چون اصلا حق خروج ندارند اغلب بچه اوج افسردگی و ناامید را تجربه می کند. من شدم معلم این بچه ها و کارهای فرهنگی شروع شد. کارهایی فرهنگی که در ایران کم نظیر بود. مثلا این بیمارستان اولین مرکزی است که تلویزیون هایش به پلتفرم فیلیمو وصل هستند و بچه های بیمار با تماشای کارتن و فیلام های متنوع سرگرم می شوند. چند سال بعد متوجه شدیم که مشکلات مالی بچه ها هم نیاز به حامی های پرتوان دارد. در حد توان و محدود خودم کمک می کردم اما کم کم حامیان و خیران به جمع ما ملحق شدند.»
به همت این خیر جوان و حامیان دیگر تاکنون دو اقامتگاه برای همراهان کودکان بیمار ساخته شده است. او در پایان به قرار عاشقی که در کربلا با امام حسین(ع) برای حمایت از کودکان سرطانی گذاشته اشاره کرده و گفت: «بعضی از بچه هایی بیمار که به آنها دل می بستم از دنیا می رفتند و من مدتی به شدت افسردگی گرفتم. اما باور کنید که من شفای خودم را از کربلا گرفتم. من به خاطر ترس از بمب گذاری و مشکلات دیگر می ترسیدم به کربلا بروم. تا اینکه به اصرار دوستان راهی این سفر شدم. همان جا بود که دلم لرزید و فقط یک چیزی از امام خواستم که در استمرار این مسیر برای کودکان بیمار مرا ثابت قدم نگه داشته و برای تحمل سختی ها آرامش بدهد. همین طور هم شد و از آن سفر تا کنون اتفاقات خوبی برای کودکان سرطانی رقم خورد. از سال ۹۶ که در این مسیر فعالیت جدی خود را شروع کردم تاکنون حدود ۲۰۰ تا ۲۵۰ بیمار خدمات گرفته و حدود ۵ الی ۶ میلیارد حمایت مالی شده است.»
او که مدیر موسسه خیریه یسناست در پایان از همه دعوت کرد تا این مسیر مادی و معنوی قدم بگذارند: «اگر کسی خواست با ما در این مسیر همراه باشد از طریق صفحات مجازی(اینستاگرام) ما را دنبال کند.» در این مراسم از خیر دهه هفتادی عطیه مومنی که بانی مرکز تخصصی کودکان نیازمند پیوند مغز و استخوان بود هم تجلیل شد.