توضیح حس لامسه برای کودکان
یک لحظه فکر کنید اگر ما صداهای اطراف خود را نمی شنیدیم، چیزهای اطراف خود را نمی دیدیم، هر خوراکی که می خوردیم مزه آن را نمی فهمیدیم، هیچ بویی را احساس نمی کردیم و با لمس کردن چیزهای سرد، گرم و غیره هیچ حسی پیدا نمی کردیم در این صورت دنیا چقدر بی مزه بود و از هیچ چیزی در آن لذت نمی بردیم.
چیزی که از آن صحبت کردیم حواس پنج گانه ما یعنی حس شنوایی، بینایی، چشایی، بویایی و لامسه است که دنیای اطراف ما با آن ها رنگ و بو پیدا می کند.
هنگامی که نوزاد هستیم همه چیز برای ما تازگی دارد، فرشی که روی آن چهار دست و پا می رویم، پرنده ای که از پشت پنجره می بینیم و صدایش را می شنویم، خوراکی خوشمزه ای که می خوریم و حواس پنج گانه به ما کمک می کند تا دنیای اطراف خود را بشناسیم.
با این حال حواس پنج گانه فقط برای دوران نوزادی ما نیست و در هر لحظه زندگی ما مشغول به کار است و بین این پنج حس، حس لامسه ناشناخته ترین آن ها می باشد.
پوست بدن ما با جهان اطراف تماس دارد و با کمک آن می توانیم چیزها را لمس کرده و بگوییم مثلا آب سرد است یا گرم، چاقو کند است یا تیز، یک سطح صاف است یا زبر، دستمال خشک است یا مرطوب.
اما تا به حال از خودتان پرسیده اید که این اتفاق چطور می افتد؟
همه حواس پنج گانه ما با مغز کار می کنند و حس لامسه هم همین طور می باشد.
در پوست ما تعداد زیادی گیرنده وجود دارد که به آن ها گیرنده حسی می گویند و کار آن ها دریافت کردن اطلاعات از دنیای اطراف و انتقال دادن آن به مغز است اما این گیرنده ها انواع مختلفی دارند و همه آن ها برای یک حس نیستند.
مثلا چند گیرنده هستند که فقط گرمی و سردی جسمی که به آن دست می زنیم را می فهمند و با خیس یا خشک بودن آن کاری ندارند و یا چند گیرنده هستند که فقط نرم یا سفت بودن را می فهمند و به سرد یا گرم بودن آن کاری ندارند.
این گیرنده ها هر چه را دریافت می کنند با کمک سلول های عصبی دست به دست می کنند تا به مغز برسد، مغز این اطلاعات را بررسی می کند و به بدن دستور می دهد که عکس العمل درست را انجام دهد، این اتفاق خیلی سریع رخ می دهد.
مثلا وقتی به جسم داغ دست می زنیم به سرعت دست خود را عقب می بریم زیرا مغز بعد از بررسی اطلاعات، داغ بودن را تشخیص داده و ما در دست خود احساس سوزش می کنیم و آن را عقب می بریم.
جالب است که بعضی از قسمت های بدن ما مثل نوک انگشت ها، لب و انگشتان پا گیرنده های بیشتری دارند و حساس تر هستند.
حس لامسه چیست و چگونه عمل می کند؟ (بزرگسالان)
یکی از مهم ترین و پیچیده ترین حواس انسان حس لامسه (به انگلیسی : somatosensory system) است.
همه ما در هر لحظه از زندگی خود از لامسه استفاده می کنیم اما کمترین توجه را به آن داریم.
برای درک بهتر حس لامسه یک مثال کوچک می زنیم:
دست خود را روی سطح اطراف خود بگذارید. این کار را کردید؟ اگر این کار را کردید از کجا فهمیدید این کار را کردید؟!
از آن جا که مغز به شما گفته است دست شما از طریق پوست با سطحی تماس پیدا کرده است و این درک از همین جا آمده است.
اگر به هر دلیل گیرنده های حسی که در تمام قسمت های پوست بدن وجود دارند نمی توانستند اطلاعات دریافتی از اطراف خود را به مغز برسانند این درک به دست نمی آمد.
همچنین علاوه بر این که می دانید سطحی را لمس کرده اید می توانید بگویید این سطح گرم است یا سرد، صاف است یا زبر، نرم است یا سفت، ساکن است یا لرزان و این موارد، اطلاعاتی هستند که گیرنده های حسی برای مغز ارسال کرده اند.
بدن ما از طریق حس لامسه می تواند فشار، لرزش، دما و درد و بسیاری موارد دیگر را درک کند زیرا پوست به میلیون ها گیرنده عصبی حسی در انواع مختلف مجهز است.
بعضی از گیرنده ها تفاوت بین گرم و سرد را بیان می کنند، بعضی دیگر احساس خارش یا درد را منتقل می کنند و … به همین دلیل است که حس لامسه یکی از پیچیده ترین حواس بدن محسوب می شود.
زمانی که گیرنده های عصبی حسی یک نوع خاصی از لمس را دریافت می کنند این پیام به یک نورون یا سلول عصبی منتقل می شود و نورون ها پیام ها را به سلول های عصبی دیگر در یک مسیر خاص منتقل می کنند.
هر نوع لمس مسیر متفاوتی دارد، به عبارت دیگر اطلاعات مربوط به درد از مسیر خاص خودش می گذرد و اطلاعات مربوط به دما از مسیر خاص خودش، اما در نهایت همه این اطلاعات به یک مرکز می رسند و آن مغز است.
ما در طول روز به طور پیوسته از طریق حس لامسه خود با جهان اطراف ارتباط داریم. حتی همین حالا که روی صندلی نشسته اید و نوک انگشتان شما موس یا صفحه نمایش موبایل را لمس می کند از این حس استفاده می کنید.
این اطلاعات بسیار زیاد هستند و حس لامسه برخلاف سایر حواس قابل خاموش شدن نیست، مثلا برای متوقف کردن حس بینایی می توان چشم ها را بست، برای متوقف کردن حس شنوایی نیز می توان گوش را گرفت اما حس لامسه این گونه نیست.
با این وجود مغز ما به همه ورودی ها پاسخ نمی دهد بلکه بسیاری از این اطلاعات را با توجه به اهمیت کم آن ها فیلتر می کند، به عنوان مثال بدن همیشه با لباسی که به تن کرده ایم تماس دارد اما تا زمانی که به آن دقت نکنیم آن را احساس نمی کنیم.
دانستنی های جالب درباره حس لامسه
1. قدرت حس لامسه در بخش های مختلف بدن متفاوت است
جالب است بدانید همه قسمت های بدن ما احساس یکسانی از درد، دما، فشار و غیره ندارند.
در نقشه گیرنده های حسی بدن برخی نواحی مانند صورت، لب، زبان و انگشت ها تراکم بیشتری داشته و حس لامسه در آن نواحی قوی تر است اما در برخی نقاط دیگر مانند بخش کوچکی از پشت، قفسه سینه و ران ها گیرنده های حسی کمتر بوده و احساس کمتری در این نواحی داریم.
2. با افزایش سن حس لامسه کاهش می یابد
در تحقیقات آزمایشگاهی روی انسان ها و حیوان ها مشخص شده در صورت استفاده زیاد از لامسه در برخی نواحی بدن، آن بخش های از مغز که مربوط به درک لامسه آن ناحیه است به مرور بزرگ تر شده و به اطراف خود گسترش پیدا می کند.
بنابراین مثلا یک ویولن زن که بیشتر از دست چپش استفاده می کند قسمتی از مغزش که اطلاعات دریافتی از دست چپ را بررسی می کند بزرگ تر از حالت معمول می شود.
نکته جالب دیگر این است که به نظر می رسد گیرنده های حسی بدن به مرور زمان و با افزایش سن کاهش می یابند، اگرچه این اتفاق به صورت ناگهانی رخ نمی دهد بلکه به مرور و بسیار آهسته می باشد.
سن اوج قدرت حس لامسه ما انسان ها بین سن 16 تا 18 سالگی است، بعد از این سن روند کاهشی آن آغاز می شود.
گیرنده های دما و درد از جمله این گیرنده ها هستند که با افزایش سن ضعیف تر می شوند، اگرچه بی شک کاهش حس درد در دوران پیری می تواند فایده های زیادی نیز داشته باشد!
با این حال یکی از علت هایی که افراد مسن بیشتر از سایرین زمین می خورند نیز از همین مسئله نشات گرفته است، زیرا در سنین بالا گیرنده های حسی کف پا که به ما کمک می کند تا روی سطوح مختلف به صورت قائم بایستیم کاهش خواهد یافت.
3. برخی افراد لمس – کور هستند
برای افرادی که حس بینایی ندارند کلمه نابینا یا برای افرادی که حس شنوایی ندارند کلمه ناشنوا استفاده می شود اما برای کسانی که حس لامسه ندارند واژه ای نداریم!
اما آیا ممکن است کسی حس لامسه نداشته باشد؟!
بله! افرادی که به بیماری نادر نوروپاتی حسی اولیه مبتلا هستند حسگرهای لمس مکانیکی خود را از دست داده و با لمس کردن اشیا حس خاصی پیدا نمی کنند، مثلا زمانی که دست خود را داخل جیب فرو می برند نمی توانند تفاوت چند سکه مختلف داخل جیب خود را متوجه شوند.
اگرچه برخی شواهد نشان داده این افراد ممکن است نسبت به نوازش کردن یا لامسه عاطفی عکس العمل نشان دهند.
4. لمس اجتماعی، سیستم خاص برای عواطف
ما به طور کلی دو نوع سیستم لمسی داریم، یکی واقعیات را به ما نشان می دهد مثلا مکان، حرکات و قدرت لمس و ما به آن لمس متمایز کننده می گوییم.
دیگری لمس عاطفی است که در آن حسگرهای ویژه ای به نام الیاف لمسی C به عنوان واسطه عمل کرده و اطلاعات را بسیار آهسته تر منتقل می کنند.
مکانی که لمس رخ می دهد مبهم است و اطلاعات به بخشی از مغز به نام posterior insula منتقل می شود که برای روابط اجتماعی بسیار مهم است.
مثلا در آغوش گرفتن یک دوست، نوازش کردن کودک توسط مادر یا تماس جنسی از این نوع می باشد.
5. سیستم خاصی برای درک درد
در مدار درد نیز یک سری حسگرها وجود دارند که مشخص می کنند درد در چه ناحیه ای رخ داده و شدت آن چقدر است، سیستم دیگری نیز وجود دارد که تنها جنبه عاطفی منفی درد را منتقل می کند.
داروهایی همچون مرفین و تمرینات مدیتیشن در واقع روی سیستم دوم اثر می گذارند.
در برخی موارد نادر افراد دچار کمبود سیستم درد عاطفی هستند. این افراد درد را احساس می کنند اما از آن اذیت نمی شوند.
6. لمس برای رشد کودک حیاتی است
در رومانی پس از سقوط چائوشسکو، به دلیل نبود افراد کافی در پرورشگاه ها نوزادان دچار کمبود نوازش بودند و این مسئله علاوه بر مشکلات عاطفی و روانی همچون افسردگی، اسکیزوفرنی و اختلال دو قطبی، روی سلامت جسمی کودکان نیز تاثیر منفی گذاشته و باعث ضعیف شدن سیستم ایمنی بدن و بیماری های پوستی در آن ها شد.
اگرچه علت آن مشخص نیست اما به نظر می رسد لمس برای رشد نوزادان – هم از نظر عملکرد شناختی و هم برای سلامت بدن – بسیار مهم است.