بهترین دوبیتی های عاشقانه و معروف سهراب سپهری

بهترین دوبیتی های عاشقانه و معروف سهراب سپهری

گزیده ای از زیباترین دوبیتی های عاشقانه سهراب سپهری برای پست، کپشن و استوری اینستاگرام

***

فکر را، خاطره را زیر باران باید برد
با همه مردم شهر زیر باران باید رفت‌
دوست را زیر باران باید دید
عشق را زیر باران باید جست‌

******

زندگی نیست بجز عشق
بجز حرف محبت به کسی
ور نه هر خار و خسی
زندگی کرده بسی

******

زندگی رسم خویشاوندی است
زندگی بال و پری دارد با وسعت مرگ
پرسشی دارد اندازه ی عشق
زندگی چیزی نیست که لب طاقچه ی عادت از یاد من و تو برود

******

و دست عاشق در دست ترد ثانیه هاست‌
و او و ثانیه ها می روند آن طرف روز
و او و ثانیه ها روی نور می خوابند
و او و ثانیه ها بهترین کتاب جهان را به آب می بخشند

******

پشت هیچستان رگ‌ های هوا پر قاصدهایی است
که خبر می‌ آرند، از گل وا شده دورترین بوته خاک
آدم اینجا تنهاست و در این تنهایی
سایه نارونی تا ابدیت جاری است

******

زندگی مجذور آیینه است
زندگی گل به توان ابدیت
زندگی ضرب زمین در ضربان دل ماست
زندگی هندسه ی ساده و یکسان نفس هاست

******

تو مرا یاد کنی یا نکنی
باورت گر بشود گر نشود حرفی نیست
اما نفسم می‌ گیرد
در هوایی که نفس‌ های تو نیست

******

زندگی چون گل سرخی است
پر از خار و پر از برگ و پر از عطر لطیف
زندگی جنبش و جاری شدن است
از تماشاگه آغاز حیات تا به جایی که خدا می داند

******

قاصدک شعر مرا از بر کن
برو آن گوشه باغ، سمت آن نرگس مست
و بخوان در گوشش و بگو باور کن
یک نفر یاد تو را، دمی از دل نبرد

******

زندگی شاید شعر پدرم بود که خواند
چای مادر که مرا گرم نمود
نان خواهر که به ماهی ها داد
زندگی شاید لبخندیست که دریغش کردیم

******

ﮔﺎﻫﮕﺎﻫﯽ ﮐﻪ ﺩﻟﻢ می گیرد به خودم می گویم
در دیاری که پر از دیوار است ﺑﻪ ﮐﺠﺎ ﺑﺎﯾﺪ ﺭﻓﺖ؟
ﺑﻪ ﮐﻪ ﺑﺎﯾﺪ ﭘﯿﻮﺳﺖ؟ ﺑﻪ ﮐﻪ ﺑﺎﯾﺪ ﺩﻝ ﺑﺴﺖ؟
ﺣﺲ ﺗﻨﻬﺎﯼ ﺩﺭﻭﻧﻢ ﮔﻮﯾﺪ ﺑﺸﮑﻦ ﺩﯾﻮﺍﺭﯼ ﮐﻪ ﺩﺭﻭﻧﺖ ﺩﺍﺭﯼ
ﭼﻪ ﺳﻮﺍﻟﯽ ﺩﺍﺭﯼ؟ ﺗﻮ خدﺍ ﺭﺍ ﺩﺍﺭﯼ ﻭ ﺧﺪﺍ ﺍﻭﻝ ﻭ آخر باتوست

******

به چه می‌اندیشى؟
نگرانى بی جاست
عشق اینجا و خدا هم اینجاست
لحظه‌ها را دریاب

******

غم که از راه رسید
در این سینه بر او باز مکن
تا خدا یک‌ رگ گردن باقیست
تا خدا هست به غم وعده این خانه مده

******

و عشق سفر به روشنی اهتزار اشیاست
و عشق صدای فاصله هاست صدای فاصله هایی که غرق ابهامند
نه صدای فاصله هایی که مثل نقره تمیزند
و با شنیدن یک هیچ می شوند کدر

******

چه کسی می داند که تو در پیله تنهایی خود تنهایی
چه کسی می داند که تو در حسرت یک روزنه در فردایی
پیله ات را بگشا
تو به اندازه پروانه شدن زیبایی