به نقل از دیجیکالا:
«فانتاستیک فست» جشنوارهای سینمایی که همه ساله در سپتامبر در آستین تگزاس امریکا برگزار میشود؛ سال ۲۰۰۵ راه افتاده و تمرکزش بر فیلمهای ترسناک، علمی تخیلی، اکشن، فانتزی، آسیایی و کالت است. در هشت روز برای کارگردانان، بازیگران و منتقدان و به طور کلی اهالی سینما برگزار میشود و یک بخش ویژه دارد که به آن میگویند «اکران محرمانه» (Secret Screening). این اکران محرمانه به این شکل است که مخاطبان تا لحظهی شروع فیلم نمیدانند قرار است چه فیلمی تماشا کنند. آنچه در ادامه میخوانید نتیجهی مشاهدات و تجربهی دو نویسندهی وبلاگ امریکایی «فیلماسکول ریجکتس» (FilmSchoolRejects) به معنای «ردشدگان مدرسهی فیلمسازی» است که کارشان نقد و بررسی فیلم است. بله، سپتامبر را پشت سر گذاشتهایم و شاید کمی برای بازتاب دادن نتیجهی برندگان این جشنواره دیر باشد ولی این گزارش به انتخاب همین دو نویسنده است که در جشنواره شرکت کرده بودند. بهترین فیلمهای شرکتدادهشده در این دوره از این جشنواره را به سلیقهی خودشان گلچین کردهاند. نام بعضیها را شاید شنیده باشید؛ چند موردی هم احتمالاً ناآشنا خواهند بود.
چند سالی بود که از جشنوارههای سینمایی فاصله گرفته بودیم. امسال که دوباره به آن برگشتیم، در طول هشت روز به قدری فیلم دیدیم که دیگر از چشمهایمان فیلم بیرون میزد و مغزمان از کار افتاده بود! مخصوصاً به خاطر محتوای عجیبوغریب و اغلب جنونآمیز فیلمهای فانتاستیک فست که همیشه بسیار قوی عمل میکند.
جشنوارهی امسال هم همچون روال سالهای قبل برگزار شد، اما از لحاظی هم آنقدر هیجانش زیاد بود که با هیچیک از دورههای قبل قابل مقایسه نبود. نقاط عطف مراسم طبق معمول کلکلهای داغ، گفتوگوهای فوقالعاده و اکرانهای محرمانه بود. بیشتر فیلمها، همانطور جشنواره تمایل دارد، غافلگیرکننده و غیرمتعارف بودند. به این شکل که اگر بعد از نمایش یک فیلم از سالن بیرون میآمدی و سرت از چیزهایی که دیده بودیی گیج نمیرفت، یعنی آن فیلم باید قطعاً شکست مطلق میبود.
ما از سال ۲۰۱۹ در «فانتاستیک فست» شرکت نکرده بودیم. حالا با بازگشتش به سینمای «آلامو درفتهاوس» (Alamo Drafthouse) در جنوب شهر لامار و فقط به خاطر همان بوی منحصربهفرد تند و شیرین راهروی آن، میل فراوان ورود به دنیای چیزهای عجیبوغریب دوباره در ما زنده شد. فیلمهای امسال هم کاملاً انتظارمان را برآورده کردند. چند فیلم مثل «بنشیهای اینیشرین» (The Banshees of Inisherin)، «تصمیم جدایی» (Decision to Leave) و «مثلث غم» (Triangle of Sadness) در جشنوارههای دیگر هم تحسین شده بودند و مطمئناً در فصل اهدای جوایز بهشان توجه خواهد شد. اما در «فانتاستیک فست» فیلمهایی که در خاطر مخاطبان حک میشوند و از مقابل چشمانشان کنار نمیروند، فیلمهاییاند که آن داورهای مسن مراسم اسکار به احتمال زیاد هرگز آنها را در نظر هم نخواهند گرفت.
آنچه در ادامه میخوانید برندگان این دورهی «فانتاستیک فست»، از نگاه ما هستند. ترکیب غیرمعمولی از فیلمها را کنار هم گذاشتیم؛ از فیلمهایی که برای عموم مردم لذتبخشاند تا فیلمهای ساختارشکن و غیرمتعارف. در آیندهی نزدیک میتوانید بیشترِ این فیلمها را تماشا کنید و تعدادی از آنها را هم باید کمی تلاش کنید گیر بیاورید که در هر صورت ارزشاش را دارد.
۱. گرگینه در شب (Werewolf by Night)
- کارگردان: مایکل جاکینو
- بازیگران: گائل گارسیا برنال، لارا دانلی، هریت سنسوم هریس
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۹۰ از ۱۰۰
- خلاصه داستان: یک گروه مخفی شکارچی هیولا پس از مرگ رهبر خود در قلعهی بلادستون جمع و درگیر رقابتی مرموز و مرگبار برای یافتن یک اثر قدرتمند میشوند که آنها را با هیولایی خطرناک روبهرو میکند.
در سالهای گذشته که هنوز از اکران محرمانه خبری نبود، افراد حاضر در سینما خوب میدانستند که قرار است چه فیلمی ببینند. امسال، تا جایی که میدانیم، هیچکس خبر نداشت که استودیوی مارول قرار است اکران ویژهبرنامهی تلویزیونی (برای ما تلهفیلم) دیزنی پلاس «گرگینه در شب» داشته باشد. وقتی پوستر فیلم روی پردهی نمایش ظاهر شد، زمزمههای سردرگمی حضار در سالن پیچید. محصول دیزنی در فنتستیک فست؟ به نظر نمیرسید چنین چیزی با سلایق جماعت حاضر در سالن همخوانی داشته باشد.
کارگردان و آهنگساز، مایکل جاکینو، اولین فیلم کوتاه خود به نام «چالش هیولا» (Monster Challenge) را در فانتستیک فست سال ۲۰۱۸ به نمایش گذاشت. او خوب میداند جماعت دیوانهای که به تماشای فیلمهای این جشنواره میآیند چه میخواهند و فیلمش هم توانست تا حد زیادی رضایت آنها را جلب کند. این هیجان پنجاه و دو دقیقهای مثل سایر فیلمهای دنیای مارول نبود. جاکینو با ادای احترامی به فیلمهای هیولایی استودیو یونیورسال و فیلمهای ترسناک شرکت Hammer Film Productions که در دوران جوانی نمیگذاشتند حوصلهی او سر برود، نگاهی به گذشته میاندازد. فیلم «گرگینه در شب» یک فیلم ترسناک اغراقشده در ژانر اسپلتر است که اجراهای اغراقشدهاش با انرژی بالا و حالوهوای پرهیاهوی آن مطابقت دارد. شرط میبندیم که اگر نام استودیوی مارول را از مقدمهی آن حذف میکردند، طرفداران دوآتشهی فانتستیک فست بیشتری از فضای شبحآلود و نوستالژیک آن لذت میبردند.
۲. برش نهایی (Final Cut)
- کارگردان: میشل آزاناویسوس
- بازیگران: رومن دوریس، برنیس بژو
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۹۰ از ۱۰۰
- خلاصه داستان: یک گروه فیلمبرداری در حال ساختن فیلمی هستند که در نسخهی اصلی این فیلم، که از آن اقتباس شده است، «یک برش از مردگان»، نمایش داده میشود.
هیچیک از ما هرگز از بازسازی فیلمها متنفر نبودهایم. اتفاقاً برعکس، ما عاشق این هستیم که ببینیم یک فیلمساز چگونه شاهکار فیلمسازی دیگر یا حتی بهتر از آن، شکست تمامعیار او را با خاک یکسان میکند. «برش نهایی» اقتباسی فرانسوی از فیلم ژاپنی «یک برش از مردگان» One Cut of the) Dead) است. بخش زیادی از نبوغ فیلم اصلی در این فیلم هم مشاهده میشود و در عین حال در نیمهی دوم فیلم پیچش داستانی غیرمنتظرهای وجود دارد. میشل آزاناویسوس، برندهی جایزهی اسکار بهترین کارگردانی برای فیلم «آرتیست» (The Artist)، نمیتواند مخاطبان جشنوارهی فانتستیک فست را به این راحتیها راضی کند. ما در سالن سینما دستبهسینه نشسته بودیم و عملاً نمیتوانستیم باور کنیم که «برش نهایی» او بتواند حتی یک اینچ اصالت یا شگفتی با خود به ارمغان بیاورد.
این فیلم زودتر از نسخهی اصلی، برگهای برندهاش را رو میکند و بدین شکل از یک سری گلهها جاخالی میدهد. «برش نهایی» کمتر به بازی دادن مخاطب علاقه دارد و در عوض، فیلم آزاناویسوس بیشتر مایل است به اهمیت فیلمسازی توجه کند. در حالی که «برش نهایی» لحظههای مهمی از فیلم «یک برش از مردگان» را در خود دارد، توانسته است شوخیهای احمقانه و کاملاً فرانسوی را هم این بین در خود جای دهد. فیلم تا حد زیادی به نسخهی اصلی شباهت دارد اما موفقیت آن در ژانر کمدی ترسناک زامبیمحور را ابعاد تازهای میبخشد. هرچه فیلم جلوتر رفت، دستهای گرهکردهی ما از هم باز شده بود و میتوانستی زمزمهی تماشاچیان را بشنوی که دارند تلاش میکنند آن لحظاتی از سکانسهای مورد علاقهشان در فیلم «یک برش از مردگان» پیشبینی کنند.
۳. منو (The Menu)
- کارگردان: مارک مایلود
- بازیگران: آنیا تیلور-جوی، نیکلاس هولت، رالف فاینس، جودیت لایت
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۸۷ از ۱۰۰
حرفهی سرآشپز اسلوویک (با بازی رالف فاینس) به نوک قلّهی خود رسیده و او در نهایت ناامیدی متوجه شده است که وارد یک برههی کاهش بازده شده است. به عنوان یک استاد، تسلط و مهارت او همتا ندارد. به عنوان یک هنرمند، ایدههایش متعالی و به عنوان یک سرآشپز، غذاهای او لذیذند. رستوران هاثورن پناهگاه اوست؛ تجسم ناب ایدهآلهای او به عنوان آشپز غذاهایی لذیذ که از دل مزرعه به سر میز رسیده است. مشکل کجاست؟ رستوران او با هزینهی گزاف ۱۲۵۰ دلار برای هر پرس غذا، مشتریانی را که به واقع قدردان هنر آشپزی او بودند از دست داده است. این روزها مشتریهای رستوران او غیرقابلتحملاند و او از آنها متنفر است.
به همین خاطر، او وعدهی غذایی بدون نان را معرفی میکند. اسلوویک در حالی که مشتریهای حریصش را محسور گفتههای خود کرده است، تاریخچهی نان را به طور مفصل تعریف میکند. اینکه چطور نان به خاطر مواد اولیهی در دسترس و ارزان آن در همهی فرهنگها رایج است. او از نان بهعنوان غذای «مردم معمولی» یاد میکند و از آنجا که افراد کمی که بر صندلیهای این رستوران نشستهاند از آن دسته از مردم نیستند، غذای آنها نیز نان نخواهد داشت. تنها یک بشقاب خالی با مقدار کمی غذا در کنار آن سرو میشد. وقتی بعضی از مشتریها اعتراض میکنند، اسلوویک مصرانه میگوید که شما «کمتر از آنچه که میل دارید و بیشتر از آنچه که لیاقتش را دارید خواهید خورد». این دیدگاه عمیقی است.
۴. ترساننده ۲ (Teriffier 2)
- کارگردان: دیمین لئون
- بازیگران: دیمین لئون، فیل فالکونی، مایکل لوی، دیوید هاوارد ثورنتون
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۸۹ از ۱۰۰
دومین قسمت فیلم «ترساننده»، اگر All Hallows’ Eve دیمین لئون را در نظر بگیرید قسمت سوم آن محسوب میشود، به همان اندازه که طولانی است شرورانه هم هست. در کل زمان دو ساعت و هجده دقیقهای فیلم، خشونت آن به طرز شومی پابرجاست. آرت دلقک (با بازی دیوید هاوارد ثورنتون) با کشتن آدمها شاد میشود؛ احساسی که به نظر میرسد خود فیلم و تماشاچیان آن نیز آن را تجربه میکنند! میتوان گفت که «ترساننده ۲» از این نظر بسیار دستودلبازانه عمل میکند.
لئون برای طرفداران فیلمهای پر از خون و خونریزی، که عاشق جلوههای ویژه در این فیلمها هستند، ضیافتی خیس از خون و کثافت به نمایش میگذارد. فیلمهای نرمتر این ژانر، محجوبتر از آن هستند که قساوت و بیرحمی را این چنین واضح نشان دهند، اما «ترساننده ۲» میداند که شما آمدهاید تا گوشت پارهشده و خونریزی ببینید! بنابراین در این فیلم سرها بریده میشوند، تنهها با ارّه پاره میشوند و مایعات بدن در رنگهای مختلف پخش زمین میشوند. لئون برای هر قتل زمینهچینی میکند و در نهایت فیلم را با جنایتی فاجعهبار به اوج میرساند.
۵. مدوسا دلوکس (Medusa Deluxe)
- کارگردان: توماس هاردیمان
- بازیگران: کلر پرکینز، لوک پاسکالینو، درل دسیلوا، جان آلن رابرتز، لیلیت لسر
- خلاصه داستان: در یک مسابقهی آرایش مو قتلی مرموز اتفاق میافتد.
دلیل انتخاب: با وجود تمام هیاهویی که پس از قتل به پا میشود، کلیو (با بازی کلر پرکینز) عزم و ارادهای باورنکردنی در هنر خود نشان میدهد و اثر نمایشی خود را تکمیل میکند. حاصل کار او شاهکاری بیعیبونقص است که از قرن هجدهم الهام گرفته شده است. علیرغم لغو مسابقه به دلیل قتل مرموز موسکا (با بازی جان آلن رابرتز) برگزارکنندهی مسابقهی آرایش مو، کلیو به خوبی ایدههایش را به حقیقت تبدیل میکند. با کمک انجی (با بازی لیلیت لسر)، مدل کلیو، او پرهای پنبهای به رنگ بلوند پلاتینی را به دور قفس ظریفی میآراید و گنبدی زیبا و تورمانند دور سر او درست میکند و آن را با اسپری آتشزای آکوانت تزئین میکند. در بالای آن شینیون درخشان و قابل اشتعال، او با اشارهای شیطنتآمیز به زیورآلات موی ماری آنتوانت، نماد مد در زمان خود، یک کشتی نئونی قرار میدهد.
۶. مستند «مایک میگنولا: هیولا کشیدن» (Mike Mignola: Drawing Monsters)
- کارگردان: جیم دموناکوس، کوین هانا
- بازیگران: مایک مینگولا، ربکا شوگر، گیرمو دل تورو
- خلاصه داستان: مستندی دربارهی مایک منیگولا، خالق «پسر جهنمی».
معمولاً ساخت فیلمهای مستند دربارهی موضوعی که مخاطب دوآتیشه دارد کار سختی است. فیلمسازان غالباٌ هم نمیتوانند چیزی ارائه کنند که مخاطبان شیفتهی آن قبلاً در مقیاس کوچکتر (چه از طریق مقالات، فیلمهای پشت صحنه یا مستندهای قبلی) آن را ندیده باشند. از آنجا که ما خود شیفتهی «پسر جهنمی» هستیم، شک داشتیم که مستند «مایک مینگولا: هیولا کشیدن» بتواند کارش را درست انجام دهد. خوشبختانه کارگردانهای آن، جیم دموناکوس و کوین کنراد هانا، مستند خود را با انواع و اقسام اطلاعات و گفتوگو پر میکنند، چند داستان آشنا تعریف میکنند و در عین حال افشاگریهای تکاندهندهای را رو میکنند. واقعاً مایک میگنولا جزو عوامل ساخت بازی Fizzball بوده است؟
هر کس که فکرش را بکنید در این مستند حضور دارد. کسانی مثل آرت آدامز، گیرمو دل تورو، ران پرلمن، پاتون اسوالت و غیره. آنها هم مثل تماشاچیان، طرفدار دوآتیشه هستند و بیشتر از چیزهایی میگویند که اگر شیفتگان پسر جهنمی هم روی صندلی آنها نشسته بودند میگفتند. این مستند از روزهای ابتدایی کار این هنرمند میگوید؛ روزهایی که «پسر جهنمی» به همهجا راه پیدا کرده است. فیلم از روزهای سختی میگوید که مینگولا دائم به دفاتر مارول رفت و آمد میکرد. او شاهکار خود را خلق کرد چرا که بدون آن به فراموشی سپرده میشد.
منبع: filmschoolrejects