وفور کلاسها و کارگاههای آموزش سینمایی و نشستها و جلسات نقد و بررسی فیلم در ایران به جاهای باریکی رسیده و رقمهایی که برای حضور در این برنامهها از علاقهمندان دریافت میشود، رکوردهای جدیدی را به ثبت رسانده است.
همشهری آنلاین: در حالی که جلسات و نشستهای نقد و بررسی سینمایی با منتقدان و مترجمان بنام و بینام به روالی ثابت در سالهای اخیر بدل شده و در این جلسات کسانی که بیش از اینکه بنویسند و درباره سینمای ایران حرفی برای گفتن داشته باشند، با نگاه از روی دست نویسندگان خارجی مدام به طور شفاهی در حال نظریهپردازی درباره فیلمهای مطرح و مکاتب سینمایی به ثبات رسیده و نرسیده هستند، امروز و دیروز مسترکلاسی در تهران برگزار شد که وضعیت اگزوتیک این نشستها و در کل سینمای ما را به خوبی توضیح میدهد.
مدتهاست که تبلیغات مسترکلاس «شکوه سینما» در بزرگراههای مناطق شمالی شهر جلب توجه میکند؛ مسترکلاسی با حضور نوری بیلگه جیلان، کارگردان پرآوازه و یکی از استادان بحق سینمای آرام (Slow Cinema)، پرویز شهبازی که چندی پیش حاضر به کوتاه کردن صحنههایی از فیلم جدیدش «رکسانا» برای دریافت اکران نشد، سلیم اوجی، فیلمساز و بنیانگذار و مدیر هنری «جشنواره فیلم کوتاه آکبانک» ترکیه، و پارسا پیروزفر، بازیگر محبوب شبکه نمایش خانگی.
این مسترکلاس روزهای ۲۹ و ۳۰ مهرماه در هتل آزادی تهران برگزار شد و بلیتهای آن از طریق سامانه «سینماتیک» به فروش میرسید. برنامه این مسترکلاس دوروزه به شرح زیر اعلام شده بود:
روز اول:
از ساعت ۱۴ تا ۱۷ سلیم اوجی سینمای مستقل ترکیه را معرفی میکند و درباره مختصات آن حرف خواهد زد.
از ساعت ۱۸ تا ۲۰ نیز پرویز شهبازی درباره “فضاسازی در سینما” سخن خواهد گفت.
پس از آن و در ساعت ۲۰:۳۰ فیلمی از سلیم اوجی پخش خواهد شد.
روز دوم:
از ساعت ۱۱ تا ۱۳ پارسا پیروزفر تجربیات سینمایی خود را در قالب “ورود بازیگر به دنیای نقش” ارائه خواهد کرد.
از ساعت ۱۴ تا ۱۷ نوری بیلگه جیلان درباره خاستگاه، ویژگیها و مؤلفههای سینمای خود صحبت میکند و به پرسشها نیز پاسخ میدهد.
از ساعت ۱۸ یادبودی صمیمی برای عباس کیارستمی فیلمساز فقید ایرانی برگزار خواهد شد و نوری بیلگه جیلان، محمد ییلماز، سلیم اوجی و دو سینماگر ایرانی در این مراسم صحبت خواهند کرد.
ساعت ۲۰ یکی از فیلمهای نوری بیلگه جیلان پخش خواهد شد و سپس این رویداد به پایان میرسد.
نکته مهم درباره این مسترکلاس هزینه بالای ۱۵ میلیون تومانی آن بود. بعید است اگر نوری بیلگه جیلان در این برنامه حضور نداشت، حتی کسانی که استطاعت پرداخت این پول را دارند برای شنیدن صحبتهای شهبازی یا حتی پیروزفر حاضر به پرداخت چنین رقمی میشدند.
نمیشود کتمان کرد که حضور نوری بیلگه جیلان در ایران اتفاقی هیجانانگیز است. ایرانیان علاقهمند به سینمای این کارگردان مؤلف مدتهاست که انتظار چنین روزی را میکشند، خصوصا که همواره صحبتهایی مبنی بر شباهت سینمای جیلان و کیارستمی به هم وجود دارد. اما انتظار میرفت این اتفاق به شکلی رقم بخورد که صرفا قشری خاص که توانایی پرداخت ۱۵ میلیون تومان برای سرگرم شدن در فضایی روشنفکرانه را دارند از آن بهرهمند نشوند.
تشکیل چنین مسترکلاسی در تهران که مطمئنا حرفها و تجارب مطرحشده در آن رشد و ارتقای خاصی برای کسی به دنبال ندارد و عملا اعتبارش برای فخرفروشی در میان گروه دوستان و همصنفان بیشتر به کار میآید، نشان میدهد در سینمای ایران افراد یا گروههای فرهنگی یا مدیریت قدرتمندی وجود ندارد که توانایی ترتیب دادن چنین برنامههایی و دعوت از کارگردانان نامدار را داشته باشد و فقط و فقط اسپانسری که از نظر مالی بتواند استادان چنین برنامهای را راضی کند، امکان برگزاری برنامههای مشابه را دارد.