به نقل از دیجیکالا:
تجربهی مشترک بسیاری از والدین میگوید که دوران نوجوانی پرچالشترین دوران فرزندپروری است. بچهها در این دوران مسئلهی چالش برانگیز بلوغ را پشت سر میگذارند و بلوغ میتواند برای آنها صدها سوال یا تغییر مهم رفتاری را ایجاد کند.
باز شدن مدارس و بازگشت بچهها به محیط مدرسه، و حضور در گروه همسن میتواند فضایی بهتر برای حل چالشهای بلوغ پدید بیاورد و هم میتواند بحران را عمیقتر کند. اینکه کفههای ترازو به کدام سمت کج شود کاملا به میزان آگاهی والدین و معلمان از وضعیت نوجوانان در این سنین بستگی دارد.
برای بررسی برخی از مهمترین چالشهای نوجوانان در دوران بلوغ و پیوند آن با بازگشت به مدارس به سراغ «مهرداد علیان» رفتیم. روانشناسی که تخصصاش مسئلهی نوجوانان است. صحبتهای آقای علیان را میتوانید در ادامه بخوانید.
بازگشت به مدرسه، بلوغ و مسئله استقلال
دوران بلوغ با چالشهای فراوانی برای نوجوانها همراه است. اما چیزی که به آنها این فرصت را میدهد تا این چالشها را به راحتی پشت سر بگذارند داشتن حمایتهای اجتماعی است. آنها یکی از موثرترین و کاراترین این دسته از حمایتهای اجتماعی را از دستهی همسالانشان دریافت میکنند. بازگشت بچهها به مدرسه میتواند به شکل خیلی خوبی این حمایت و پشتوانه اجتماعی را به بچهها بدهد. احساس به رسمیت شناخته شدن، چیزی که جمع های دوستانه در دوران نوجوانی به بچهها میدهد، آن چیزی است که میتواند به نوجوان کمک کند تا از این دوران عبور کند.
با این حال ممکن است در این میان با بچههایی مواجه شویم که در مهارتهای اجتماعی ضعیف هستند و نمیتوانند فضای دوستی با همسالان خودشان ترتیب بدهند. برای این بچهها ممکن است دوران بازگشت به مدرسه به چالشی تبدیل شود که در کنار چالشهای دیگر او قرار بگیرد. اما به هر روی، فضای مدرسه و قرار گرفتن در گروه همسالان به دلیل همان تزریق حس به رسمیت شناخته شدن و به جا آورده شدن میتواند به آنها کمک فراوانی کند تا از بحرانهای بلوغ عبور کنند.
یکی از چالشهای نوجوانان مسئلهی استقلال است. این مسئله در بازگشت بچهها به مدرسه میتواند خودش را به اشکال مختلفی نشان دهد. «مهرداد علیان» در این باره به ما میگوید: «چیزی که میتواند عبور از این چالش را راحتتر کند دادن نقش به بچههاست. دادن نقش به آنها در خانواده میتواند کمک کند که دوران گذار به سمت استقلال را بچهها راحتتر پشت سر بگذارند. واگذاری نقشها به بچهها باید واقعی باشد نه اینکه آنها فکر کنند که نقشی باسمهای به آنها داده شده است.
علاوه بر اینها اگر فضا و شرایط از جهت امنیت و ایمنی بچهها فراهم باشد، والدین اجازه دهند که برخی روزها بچهها مستقل به مدرسه بروند. تجربه رفت یا برگشت مستقل یا با وسایل نقلیه عمومی به مدارس میتواند گام موثری در عبور از مسئله استقلال برای نوجوانان باشد. البته تاکید میکنم که این مسئله باید در یک بستر مهیایی شکل بگیرد که هیچ چیزی امنیت و سلامت بچهها را تهدید نکند.» از سوی دیگر بچهها اغلب عادت کردهاند که برای حل مسائل و تمرینات مدرسه به والدین مراجعه کنند. این حمایتها در سنین کودکی شاید زیاد باشد اما در سنین نوجوانی باید فضا را به سمتی برود که آنها خودشان تمرینها و تکالیفشان را انجام دهند حتی اگر چنین مسیری به انجام اشتباه آن تکالیف منجر شود.
یکی دیگر از چالشهای نوجوانان برای بازگشت به مدرسه مدیریت گروههای دوستیشان و چالشهایی است که در این زمینه با آن مواجه هستند. مهرداد علیان درباره این چالش به دیجی کالا مگ میگوید: «یکی از برگ برندههای مدرسه در دوران نوجوانی برای بچهها حضور و عضویت در این گروههای دوستی است. بچهها به هیچ وجه نباید به خاطر داشتن دوست و عضویت در این گروهها سرزنش شوند. همچنین این مسئله نباید با معیارهای کمّی سنجیده شود. اگر فرزند شما یک دوست دارد نباید به خاطر این سرزنش شود همانطور که اگر دوستهای زیادی دارد نباید در این وضعیت قرار بگیرد.»
به هر حال عضویت در این گروههای دوستی باید بچهها را در وضعیتی قرار دهد که در موقعیت کار گروهی حضور داشته باشند. همین حضور در جمع و تعامل با آنهاست که موجب به وجود آمدن رابطهای در میان آنها میشود. فراموش نکنیم که اگر بچهها از مدرسه تنها همین حضور در جمع و گروه و تعامل با آن را یاد بگیرند بخش مهمی از مسیر جامعهپذیر شدن را طی کردهاند. در مجموع بهتر است که بچهها به این دوستیها تشویق شوند و اصلا برای آنها کار جمعی تعریف شود تا بچهها به داشتن گروههای دوستی ترغیب شوند.
گاهی میبینیم که برخی نوجوانها گوشهگیر میشوند یا از جمع کنارهگیری میکنند. علت این موضوع باید شناسایی شود و بعد با تعریف کارهای گفتوگو محور یا جمعی از سوی والدین یا معلم و مدیرها باید تلاش شود تا آنها را به جمع برگردانند. تکالیف در مدرسه باید به گونهای تعریف شود که همه حداقل یکبار در گروهی قرار گرفته و کسی تنها مشغول انجام کاری نباشد.
بازگشت به مدرسه و چالش شبکههای اجتماعی
یکی دیگر از چالشهای والدین در دوران نوجوانی ارتباطی است که آنها با شبکههای اجتماعی برقرار میکنند. به ویژه اینکه بچهها در این دوران با تغییرات هورمونی مواجه میشوند و این تغییرات روی بدن و زیبایی آنها تاثیر موقتی میگذارد. چنین وضعیت ظاهری در مقایسه با معیارهای زیبایی که در شبکههای اجتماعی به ویژه اینستاگرام تبلیغ میشود میتواند برای بچهها چالشهای فراوانی را ایجاد کند.
مهرداد علیان درباره این چالشهای دوران نوجوانی هم به ما میگوید: «در دوران نوجوانی باید از سوی خانواده و مدرسه به درستی مرز بین دنیای واقعی و مجازی تعیین شود. نوجوانها باید بدانند که واقعیت با آنچه در فضای مجازی میبینند واقعا فرق دارد. درک این نکته که نمایشهای شبکههای اجتماعی ویترینی است که با واقعیتهای دنیا تفاوت اساسی دارد میتواند به او کمک کند که تفاوت این دو دنیا را تشخیص بدهد.»
از سوی دیگر یکی از ویژگیهای دوران بلوغ این است که بچهها با بدنشان به چالش میخورند و حتی خیلیها از بدنشان متنفر میشوند. به هر حال بچهها در این دوران بدنشان را مدام مورد سوال قرار میدهند و از آن راضی نیستند. چنین وضعیتی پتانسیل این را دارد که آنها را به دام معیارها و استانداردهای شبکههای اجتماعی در زمینه زیبایی بیندازد. شاید چیزی که در این زمینه بتواند کمک کند یکی همین موضوع که آنها تفاوت فضای مجازی با دنیای واقعی را بدانند. این را بدانند که همه میتوانند در اینستاگرام زیبا باشند اما واقعیت چیز دیگری است. موضوع دیگر هم که در این زمینه میتواند کمک کند گوشزد کردن زیباییهای واقعی خود نوجوانهاست.
والدین و اطرافیان باید مدام زیباییهای بدن او را به او گوشزد کنند تا به او اعتماد به نفس داده و حس رضایت را در او بالا ببرند. یکی دیگر از ابزارهایی که در این زمینه میتواند به نوجوانها کمک کند حضور در جمع است. حضور در جمع دوستی و مشاهده اینکه همه مثل او بچههای طبیعی هستند میتواند در کنار آمدن با مسئله بدن به نوجوانها کمک کند. باید به بچهها توضیح دهیم که در نوجوانی به دلیل تغییرات هورمونی قطعا تغییراتی در چهره و هیکل آنها پدیدی میآید که گذرا است و به زودی از این مرحله عبور خواهی کرد. اما نوجوان باید به زیباییهای ذاتیاش آگاه باشد.
بازگشت به مدرسه و نوجوانهای هیجانزده
بخش پایانی گفتوگوی ما با مهرداد علیان، به مسئلهی هیجانات نوجوانها باز میگردد. این روانشناس متخصص در امور نوجوانان در این زمینه میگوید: «یکی از ویژگیهای دوران نوجوانی هیجانات آن است. نوجوانهای مختلف هیجانهای مختلفی را تجربه میکنند. تجربه این هیجانات در میان دخترها بیشتر از پسرها هم هست چرا که آنها در این سنین است که قاعدگی را تجربه میکنند.»
پس باید بدانیم که این هیجانات در بچهها طبیعی است و نباید آن را به یک چالش یا بحران تبدیل کنیم. در ابتدا باید خودمان به عنوان والدین به این هیجانات آگاه باشیم و در گام بعدی بچهها را هم نسبت به این وضعیت آگاهی دهیم. در کنار اینها باید هم خانواده و هم مدرسه فضاهایی را برای تخلیه این هیجان در اختیار بچهها قرار دهند.
این کار به بچهها کمک کند تا ثبات پیدا کنند. فضای مناسب برای تخلیه احساسات و هیجانات بچهها ارتباط مستقیمی با فردی معتمد و امین دارد تا بچهها بتوانند با او صحبت کنند. به هر روی نکته مهم در این زمینه این است که ما به عنوان والدین یا مدیر و معلمهای یک مدرسه که با نوجوانها سر و کار داریم باید این انتظار را داشته باشیم که با رفتارهای هیجانی آنها مواجه شویم و برای این مسئله آگاهی لازم را داشته باشیم تا موجب سرخوردگی احساسات در نوجوانها نشویم.