بازار کساد بوک بلاگرها | کتاب در دنیای مجازی هم غریب است

بازار کساد بوک بلاگرها | کتاب در دنیای مجازی هم غریب است

ویژگی بارز عصر حاضر گسترش روزافزون بهره‌مندی از شبکه‌های اجتماعی مجازی و تاثیرگذاری فزاینده اینفلوئنسرهایی است که با ارائه چهره‌هایی بی‌نقص و زندگی ایده‌آل ابدی، کاربران را مسخ کرده‌اند.

همشهری آنلاین– سحر جعفریان: آنها با ثبت تصاویری رنگارنگ از بیوتی استایل‌ها، گردشگری‌های بی‌پایان، خوراک‌هایی اشتهاآور و سوئیت هوم‌های همیشه تمیز، حسرت می‌خرند. اما از این مسخ‌شدگی و حسرت‌کشی در حوزه کتاب و بلاگری خبری نیست! کتاب این یار مهربان و بی‌منت، در دنیای خوش رنگ و لعابِ مجازی با آن گردش‌های مالی عجیب و غریب اینفلوئنسرها، مقام و شان درخوری ندارد. دقیق‌تر اگر بخواهیم بگوییم، فعالان متخصص و فرهیخته کتاب یا به عبارتی همان بوک‌بلاگرها یا کتابستاگرام‌های اصل (!) اغلب رتبه‌ای پایین‌تر از همه بلاگرها حتی فودبلاگرها دارند. گواه این تنزل جایگاه، اشتراک‌گذاری چند جلد قطور کتاب با فنجانی قهوه یا برگ‌های پاییزی و همچنین کمیت فالور و دنبال‌کنندگان آنهاست. چرا بازار کتاب و کتابخوانی داغ نمی‌شود و این کالای فرهنگی در سبد خانواده‌ها جای نمی‌گیرد. در گزارش پیش رو همراه با فعالان حوزه رسانه و کتاب چرایی این روال فرهنگی را بررسی کرده‌ایم.

 

یار مهربانِ بی‌فالور

داستان از زمانی شروع شد که گوشی‌های هوشمند همراه به انواع و اقسام تکنولوژی‌ها و آپشن‌هایی که روزگاری تخیل‌شان می‌کردیم، مجهز شدند؛ تقریبا می‌توان گفت از اوایل دهه ۹۰ خورشیدی. در پی همین انقلاب دیجیتالی و شکل‌گیری دستاوردهای تکنولوژی مدار بود که شبکه و فضاهای مجازی عکی‌محور نیز طرفداران بسیار یافتند. طرفداران وفاداری که هنوز هم موفقیت‌های دست نیافته و دویدن‌های به جایی نرسیده خود را میان همه آن تصاویر فریبنده اسکرول می‌کنند. اینفلوئنسرهای مجازی آن ابتدا با ابتدا با هدف سرگرمی و متمایز جلوه دادن خود، فعالیت می‌کردند اما ب‌تدریج با تخصصی شدن مارکتینگ و شاپینگ‌های مجازی، رویکرد عملکردی آنها نیز دستخوش تغییرات قرار گرفت. حالا دیگر با صدها اینفلوئنسر یا همان سلبریتی‌های مجازیِ شهرت‌معاش روبه‌رو هستیم که هر کدامشان کاربران را به سلیقه‌های تعریف شده و مشخصی از سوی اسپانسرها و تولیدکنندگان محصولات وامی‌دارند. اینفلوئنسرهای ماجراجو، گردشگر، یاددهنده و آموزشگر، فشن و بیوتی‌بلاگر، واینر و گیمر قد و قامتی از مگا و ماکرو تا میکرو و نانو دارند که در هر ساعتی از شبانه‌روز به پروموت کردن‌های سودآور خود مشغول هستند. در میان تقسیم‌بندی اینفلوئنسرهای پولساز یا موثر از جهت تولید محتوا، جایگاهی کوچک هم می‌رسد به بوک‌بلاگرها که تعدادشان از همه کسانی که با کتاب انس و کُنجی مدارند یا سرانه مطالعه سالانه‌شان به زحمت به ساعتی می‌رید هم کمتر است. واضح است که کتاب در حوزه بلاگینگ کمترین میزان لایک و فالو را دارد.

 

کتابخوانی را مُد اجتماعی کنیم

«معصومه شمس»، نویسنده و مترجم با تاکید بر اهمیت آگاهی‌بخشی به صورت مجازی در عصری که خرد جمعی با گونه‌های مختلفی از آسیب مواجه است، می‌گوید: «افراد در جوامع امروزی با افتان و خیزان مد و ترندهای جهانی پیش می‌روند. هر چه مد شود، دوست‌داشتنی و پرطرفدار است. همچنان که این روزها شاهد هستیم در طراحی دکوراسیون‌های داخلی اقلامی با عنوان کتاب‌های دکوراتیو و کتابخانه‌های چوبی عظیم بسیار طرفدار پیدا کرده است و اغلب در دیزاین منازل از آنها استفاده می‌کنند. یعنی از کتاب فقط برای آراستن ویترین استفاده می‌کنند. در نگاه اول، بسیار اسف‌بار است اما می‌توان از این ویژگی بهره جست و کتاب و کتابخوانی را با کمک بوک‌بلاگرهای خوش ایده به یک «رفتار» و «مُد اجتماعی» تبدیل کرد. مُدی که در آینده‌ای نه چندان دور در قالب عادتی پسندیده نمایان شود.» شمس در ادامه از دلایل محدود بودن قدرت تاثیرگذاری بوک‌بلاگرها در ایران می‌گوید: «بلاگری به عنوان یک شغل نیاز به تخصص، سواد، تجربه و سزمایه‌گذاری دارد. محتوای مناسب به پشتوانه علم کافی، گرافیک جذاب و پست‌های به روز در کنار ارائه طرح‌های تشویقی می‌توانند جایگاه بلاگری کتاب را نسبت به بلاگرهای لوازم آرایش و یا خوراک، ارتقا کمی و کیفیِ شایسته بخشد.»

 

مروجِ واقعی کتاب به ثروت و شهرت نمی‌اندیشد

«آرمان کریمی»، نویسنده جوان معتقد است سابقه فعالیت و تعداد دنبال‌کنندگان بوک‌بلاگرها در نحوه عملکرد آنها موثر است. او می‌گوید: «اگر صفحه پلتفرم یک بوک‌بلاگرسابقه طولانی فعالیت داشته باشد و در گذر زمان فالورهای بسیار، جذب کرده باشد، می‌توان گفت موفق عمل کرده است. این مددگیری از رسانه‌های یونیک و جذاب، امتیاز است که نسل جدید به خوبی از آن بهره می‌برند.» کریمی می‌افزاید: «بوک‌بلاگرها برای اثربخشی افزون به حمایت‌های مالی و معنوی بسیاری نیاز دارند. حمایتگرهایی از ناشران مختلف گرفته تا نویسندگان و فعالان حوزه نگارش که در کوتاه‌مدت نگاه سرمایه‌ای نداشته باشند و به دنبال سودآوری و شهرت نیز نباشند. این حمایت‌ها اگر اتفاق بیفتد، می‌توانند گرایشات و ارزش‌های ظاهری و سطحی جامعه و افراد را به سمت جریان‌های فکری توسعه‌ساز هدایت کنند. این میان نباید از نقش کلیدی دولت‌ها غافل ماند.»

 

جذب فالور به قیمت کتب نامرغوب

«هاجر کفیل» یکی از بلاگرهای موفق کتاب با ۷ هزار فالور است که از ۴ سال پیش فعالیت حرفه‌ای خود را به عنوان مرجعی برای معرفی کتاب در شبکه‌ای مجازی آغاز کرده است. علاقه‌اش به کتاب از کار کردن در یک کتابفروشی و کتاب خواندن در اوقات فراغت شروع شد. او می‌گوید: «من درآمدی از بلاگری کتاب ندارم. بیشتر به دنبال شناساندن کتاب‌های خوب هستم و از تبلیغ کتاب‌های سفارش شده و صرفا بازاری پرهیز می‌کنم. متاسفانه مردم و مسئولان اقتصادی و اجتماعی به بلاگرهای کتاب به اندازه سایر بلاگرها اهمیت نمی‌دهند. معروف‌ترین بوک‌بلاگرها شاید ماکرو بلاگر با کمتر از یک میلون فالور باشند که تصور می‌کنم با افزایش تعداد پست‌های تبلیغاتی خود، رسالتشان را فراموش کرده‌اند. نه اینکه جذب آگهی عملی ناپسند باشد، نه. منظورم این است که اگر تبلیغاتی هم صورن می‌گیرد باید هم‌سو با ترویج فرهنگ مطالعه باشد و بس.» «هاله هادیان»، یکی دیگر از فعالان حوزه کتاب در شبکه‌های مجازی با بیش از ۳ هزار و ۵۰۰ دنبال کننده و ۴ سال سابقه فعالیت است. هادیان می‌گوید: «شاید برخی معتقد باشند کمیت بوک‌بلاگرها آنقدرها هم تصور می‌شود ناچیز نیست اما واقعیت این است که کیفیتشان قربانی این کمیت شده است. نشان به آن نشان که بلاگرهای کتاب، صفحاتشان را یکی پس از دیگری راه‌اندازی می‌کنند و بعد از مدتی کوتاه با ناامیدی محض، می‌روند که فراموش شوند! بخشی از دلایل این شکست‌های فرهنگی زودهنگام هم به خصوصیات اخلاقی و رفتاری بلاگر و هم گرایشات فکری و غالب جامعه بازمی‌گردد. گرایشاتی که اغلب، وجوه مصرف‌گرایی و ظاهرپسندی پدیدار در آنها نمایان است. همچنان که بلاگرهای غبر از کتاب برای اشتراک‌گذاری یک آگهی چند ثانیه‌ای، مبالغ چند ۱۰ میلیونی دریافت می‌کنند و همین ثروت‌های بادآورده، انگیزه‌ای برای جذب فالورهای بیشتر می‌شود و اغلب از الگوهایی بی‌محتوا و فیک تقلید می‌کنند.»

«مبینا صادقی» دانشجوی رشته تئاتر است و صفحه شخصی‌اش با موضوع معرفی «کتاب‌های دوست داشتنی» بیش از ۵ هزار طرفدار دارد. صادقی می‌گوید: «باسواد بودن بلاگر کتاب را ویژگی اصلی ماندگاری و تاثیرگذاری او برمی‌شمارد و می‌گوید: «یک بلاگر کتاب باید همه کتاب‌هایی که معرفی می‌کند را خوانده باشد. باید صاحب‌نظر و منتقد مقبولی باشد. نه اینکه خلاصه‌نویسی پشت جلد هر کتاب را بخواند و بعد کباده بلاگری در شبکه‌های اجتماعی بکشد. جلباعتماد فالورها رمز موفقیت است که در پی آن می‌توان شاهد افزایش سفارش‌های آنلاین و حتی پیش خرید کردن نسخه‌های در حال انتشار بود. برگزاری مسابقه و اهدای جوایز و کارت هدیه راهکارهای مقطعی هستند که البته دیگر رنگ باخته‌اند. باید ایده‌های نو در انداخت. به عنوان مثال در صفحه خود به دنبال تعامل آنلاین با نویسندگان مطرح و پرمخاطب هستم تا به نوعی انگیزه مطالعه را افزایش دهم.»

 

و اما، سهم ناشران

سهم ناشران در دیده شدن هر چه بیشتر بوک‌بلاگرها، قابل توجه است. «علی سرایی»، مدیر فروش انتشارات کتاب‌های عمومی در این باره می‌گوید: «در شرایطی که کرونازدگی و پساکرونا مزید بر علت کسادی بازار کتاب شده، طرح‌هایی را اجرا می‌کنیم که هم فرهنگ مطالعه را اشاعه دهیم و هم وضعیت فروش خودد را بهبود ببخشیم. به عنوان مثال بخشی از تازه‌های نشر خود را به طور رایگان در اختیار بوک‌بلاگرها قرار می‌دهیم تا ضمن مطالعه به دیگران نیز معرفی و توصیه کنند. شاید هدف دوم یعنی بهبود وضعیت فروش، حاصل نشود اما همین که با اهدای کتاب، بلاگرهایی که ممکن است سبب پیوند جهان‌های موازی واقعی و مجازی شوند، دلگرم کنیم. این بلاگرها زبان نسل جوان را که کمتر توانسته‌اند با فیزیکِ کتاب‌های کاغذی ارتباط برقرار کنند و بیشتر به کتاب‌های دیجیتال یا صوتی تمایل دارند، بهتر بلدند.» «احمد سالکی»، مدیر داخلی انتشاراتی دیگر نیز توضیح می‌دهد: «طرحی که چندین سال است در انتشارات ما دنبال می‌شود «آموزش تخصصی بلاگری کتاب» است. از علاقه‌مندان به کتاب دعوت به ثبت نام می‌کنیم تا با حضور در دوره‌های یک ماهه، از چند و چونِ فعالیت مجازی در حوزه کتاب آگاه شوند. طرح‌هایی مانند نشست‌های مجازی نویسندگان و بلاگرها را نیز گاهی برگزار می‌کنیم تا نقاط ضعف و قوت شیوه‌های فرهنگ‌سازی مطالعه را واکاوی کنیم.»

 

زیرساخت‌های تخصصی فراهم نیست

زیرساخت‌ها برای نهادینه شدن یک فرهنگ باید به درستی فراهم شود تا بتوان به نتیجه مطلوب آن فرهنگ امیدوار بود. این را «امان‌الله قرایی»، جامعه‌شناس بیان می‌کند ومی‌گوید: «تا زمانی که زیرساخت‌های فرهنگ مطبوع و سرنوشت‌سازِ کتابخوانی در جامعه وجود نداشته باشد نمی‌توان از بوک‌بلاگرها و فعالان عرصه کتاب و فرهنگ توقع معجزه و جذب فالورهای میلیونی داشت. نسلی که با فرهنگ نمایشی و تصویری مانند تلویزیون و بعدها اینترنت و از سویی آموزش‌های صحیح با موضوع مزیت‌های بی‌شمار مطالعه (در خانواده، مدرسه، دانشگاه وجامعه) دریافت نکرده را حتی به کمک تکنولوژی و ابزار فناورانه هم نمی‌توان آن طور که باید و شاید با کتاب آشتی داد.» قرایی‌مقدم همچنین می‌افزاید: «شی‌سروری نیز یکی دیگر از دلایل ناکامی بوک‌بلاگرها می‌تواند باشد. افراد به واسطه غریزه زیبایی‌دوستی و لذت‌جویی معمولا به دنبال مادیات و عینیاتی هستند که با آنها خودشان را معرفی، عرضه و نمایش دهند. اشیایی لوکس و جلوگرایانه که دیگران را به دنبال کردن وامی‌دارد. در این شرایط اگر با برنامه‌ریزی و صرف بودجه و اعتبار کلان به فرهنگسازی مطالعه بپردازیم چیزی در حدود ۱۰ تا ۲۰ سال زمان نیاز است تا نسلی کتاب دوست و فالورِ وفادار بلاگرهای کتاب و صفحات فرهنگی پرورش یابد.»

 

کم‌اقبالی کتاب ریشه در گذشته دارد

«محمدعلی آراسته»، جامعه‌شناس و پژوهشگر حوزه رسانه و ارتباطات، ریشه کم‌اقبالی بلاگرهای کتاب را در ناهمزمانی توسعه فرهنگ کتبی و فرهنگ شفاهی می‌داند و می‌گوید: «صنعت چاپ در اروپا سال ۱۴۳۶ شکل می‌گیرد و انسان غربی برای عادت به کتابت و مطالعه حدود ۵ قرن فرصت دارد. چرا که سال ۱۹۲۰ نخستین ایستگاه رادیویی در لندن راه‌اندازی می‌شود. پیشرفتی که توسعه فرهنگ شفاهی را برای آنها به ارمغان می‌اورد. پای چاپ سال ۱۸۱۷ به ایران باز شد و نخستین ایستگاه رادیویی در تهران سال ۱۹۴۰ فعالیت خود را آغاز کرد. این بدان معناست که هنوز فرهنگ مطالعه در ایرانیان تعمیق نیافته بود که به واسطه رادیو، فرهنگ شنیداری و شفاهی طرفداران بسیاری می‌یابد. به تعبیری خیلی زودتر از آنچه که باید سطور مکتوبات به امواج اصوات تبدیل می‌شود و ترتیب عملی گسترش ارتباطات مخدوش می‌شود. طوری که مصادیق آن را اکنون به شکل پایین بودن تیراژ روزنامه‌ها و کتب، محدود بودن سرانه مطالعه افراد، دنبال نکردن سایت‌ها و صفحات مرتبط با کتاب در رسانه‌های گوناگون شاهد هستیم.» آراسته در ادامه از راهکار نهادینگی مطالعه در جامعه و بین افراد می‌گوید: «برای نهادینه کردن فرهنگ کتابخوابی و جامعه‌پذیری در همین راستا باید مدیران از رویکردخای عینی و مادی فاصله بگیرند و به پیوست‌های مطالعاتی و تحقیقاتی در هر جایگاهی بها دهند. فضای کتابخانه‌ای را در مراکز گوناگون دایر کنند و محیط را برای رقابت نویسندگان و پژوهشگران مهیا سازند. سیستم‌های آموزشی نیز باید غنی از منابع و مآخذ معتبر جهانی باشند و دسترسی کاربران به آسانی صورت پذیرد. در کنار این موارد باید صبورانه و به دور از بروز اقدامات هیجانی و مقطعی رو به جلو حرکت کرد.»