این زنان داوطلبانه مهربانی می کنند

این زنان داوطلبانه مهربانی می کنند

شاید برای شما اتفاق افتاده که در انجام فعالیت یا خدمتی، داوطلب شوید؟ داوطلب و پیش‌قدم برای به سرانجام رساندن فعلیتی، آگاهانه، خودخواسته و بدون توقعِ جبران که از قضا مزد، سود و عوالید مالی نیز در بر نخواهد داشت.

حتما و حداقل برای یک یا چند باری، داوطلب شده‌اید. داوطلبانه‌هایی که وجه‌اشتراکشان در اثرگذاری مطلوب و معنویِ درونی و بیرونی‌ است و ریشه‌هایی تنومند در ماهیت‌شان دوانده. آثاری با پیوستار و گستره وسیع که داوطلبان را با همه سختی و رنج، می‌کشاند آنجا که «دوست» می‌خواهد. به همین بهانه مهرآفرین ۵ دسامبر برابر با ۱۴ آذر هر سال را روز جهانی «داوطلبین» در عرصه‌های مختلف نام‌گذاری کرده‌اند تا ضمن تکریم و تجلیل از آنها به عنوان سرمایه‌های اجتماعی، ظرفیت‌ الگوسازی و جذب مشارکت‌های افزون‌ با همین سرفصل را ارتقا بخشند. مجموعه ادارات و مراکز بهزیستی استان‌ها ذیل سازمان بهزیستی کشور یکی از عرصه‌های فعالیت و کنشگری داوطلبان است. عرصه‌ای در تقابل و رفع آسیب‌های اجتماعی و محدودیت‌های ناشی از اقسام معلولیت‌های جسمی و ذهنی افراد مددجو که در این نوشتار به بررسی جزئیات آن ضمن گفتگو با مسئولان و تنی چند از داوطلبان پرداخته‌ایم.

 

داوطلب برای مهربانی

دیرینگی فعالیت‌های داوطلبانه در تاریخ به حدود قرون وسطی می‌رسد. به زمانی که مذاهب با ایجاد پیوستگی‌های انسانی و دینی به دنبال جذب مشارکت‌های عام‌المنفعه ویژه اقشار محروم، آسیب‌دیده و نیازمند جامعه بودند. سازمان‌دهی و ساختاربخشی تدریجی به فعالیت‌های داوطلبانه نیز از اواخر قرن ۱۸ با شکل‌گیری سازمان‌ها و نهادهایی مانند صلیب سرخ و زیرمجموعه‌های آن به وجود آمد. نیروهای داوطلب و جهادگر دوران ۸ سال دفاع مقدس را به یاد آورید. نیروهایی متشکل از زن و مرد، پیر و جوان که با هر تخصص و امکانی که داشتند به پشتیبانی از سربازان کشور می‌پرداختند. در گذر زمان، نیروهای داوطلب به نهادهای مردمی، جهادی و خیریه‌ها پیوستند. پیوستی مبارک که نتایج و پیامدهای آن را امروز در همه حوزه‌ها و بخش‌ها از جمله سازمان بهزیستی کشور شاهد هستیم. «نورالدین فائقی»، معاون مشارکت‌های مردمی و موسسات خیریه و مراکز غیردولتی و اشتغال بهزیستی استان در این باره می‌گوید: «از ابتدای تاریخ شکل‌گیری و فعالیت سازمانی با عنوان بهزیستی در کشور، مددکاران، خیران و داوطلبان بسیاری، بی‌چشم‌داشت و بدون منت، همراه و هم گام مسئولان آن بوده‌اند. همراهی‌ها و مشارکت‌هایی مادی و معنوی که هر روز اشکال مختلف و ابعاد گسترده به خود می‌گرفت. این میان، اثرانگشتِ نیروهای داوطلب که در استان تهران آمارشان به بیش از هزار نفر می‌رسد، پر رنگ‌تر از سایر بخش دیده می‌شود.»

این زنان داوطلبانه مهربانی می کنند

از مادریار تا مددکار

عمده فعالیت جمعیت داوطلبان سازمان بهزیستی در مراکز نگهداری از کودک، شیرخوارگاه‌ها و واحدهای توانبخشی، متمرکز شده است. قائقی در این ارتباط توضیح می‌دهد: «بخشی از نیروهای دواطلب سازمان بهزیستی، مادریارها هستند که در قالب‌های جهادی و سازمانی مانند طرح «محب» به نگهداری از نوزادان بی‌سرپرست یا بدسرپرست مراکز بهزیستی خدماتی از در آغوش گرفتن، شیر دادن، تعویض پوشاک و بازی تا سایر رسیدگی‌های ضروری و روزانه می‌پردازند. به طور میانگین برای هر ۵ نوزاد یک پرستار و مادریار وجود دارد که این آمار با توجه به استقبال روزافزون بانوان داوطلب به هر ۳ نوزاد تغییر یافته است.» مادریاران داوطلب علی‌رغم وظایف و مشکلات فردی و خانوادگی خود که هر شهروندی به نوعی با آنها درگیر است، روزانه چند ساعت در مراکز نگهداری از نوزاد و کودک خدمت‌رسانی می‌کنند. فائقی همچنین می‌افزاید: «اغلب بانوان داوطلب در ابتدا بنا به دلایلی مانند ادای نذر یا علاقه‌مندی به نوزاد و کودک به صورت موقت و مقطعی وارد مجموعه‌های ما می‌شوند. ورودی که در ادامه با استمرار و تلاش فراوان پیش می‌رود. خیلی از آنها واسطه و حلقه‌ای برای آشنایی و فعالیت سایر دواطلبان در بخش‌های دیگر مانند مداخلات، بحران و آسیب‌های اجتماعی می‌شوند.»

 

داوطلبان مداخله‌گر در بحران‌های اجتماعی

«فرزانه محقق»، روانشناس و یکی از اعضای داوطلب گروه‌های مداخله (مدیریت بحران‌های اجتماعی خودکشی، اعتیاد، قربانیان آزارگیری) است که در باره فعالیت‌های داوطلبانه این چنین می‌گوید: «داوطلب، نیرویی است که خودجوش تمایل به خدمت و کُنش دارد. این نیرو باید ضمن تجمیع با سایر نیروهای مشابه و هم‌هدف، آموزش‌های اولیه و ضروری را دریافت کند. به بیانی ساده‌تر، آموزش به منظور ارتقای علمی و عملی و تجمیع نیز به منظور جلوگیری از موازی‌کاری و افزایش قدرت بهره‌وری، به اندازه میل و تمایلِ داوطلب به امدادرسانی و مهروزی اهمیت و ضرورت دارد.» محقق ادامه می‌دهد: «داوطلبان گروه‌های مداخله اغلب از جامعه مددکاران، پزشکان و متخصصانی هستند که می‌توانستند با وقت و هزینه‌ای که در امور داوطلبانه صرف می‌کنند، منبع درآمدهای خود را به نحوی افزایش دهند اما آنها وابسته و دلبسته معنویات حاصل از خدمت شدند.»

 

مادرِ غیرزیستیِ مهربان‌تر از مادر زیستی

«منصوره زین‌العابدین»، یکی از نیروهای داوطلب مادریار است که از یک سال پیش به واسطه برخی فعالیت‌های پایگاه بسیج و خانواده شهیدی هم‌محله‌ای با گروه ۳۰ نفره «جهاد» آشنا شده است. او ۲ فرزند زیستی ۲۳ ساله و ۲۱ دارد با این حال پذیرای «امیرعباس» ۴ ساله نیز به عنوان فرزند غیرزیستی شده است: «راستش فکرش را نمی‌کردم که بدون کاغذبازی‌های اضافه و دست و پاگیر اداری برای انجام امور جهادی، بتوانم وارد سازمان بهزیستی و شیرخوارگاه‌های آن شوم. البته یکسری جلسات آموزشی برایمان برگزار کردند و بررسی‌هایی هم انجام دادند اما خدا را شکر که قانون در این ارتباط کمی منعطف و آسان‌تر از قبل شده تا امثال بنده بتوانند آن طور که مورد نیاز جامعه است، خدماتشان را نذر کنند.» زین‌العابدین می‌افزاید: «اوایل، هفته‌ای چند ساعت می‌رفتم شیرخوارگاه شبیر برای مراقبت از نوزادان. بعد کم کم، شد هفته‌ای چند روز و در نهایت هم به تصمیم برای فرزندپذیری منتهی شد. در همه این مراحل همسر و فرزندانم مشوق بودند و حتی از حضور همیشگی امیرعباس هم استقبال کردند. امیرعباس مبتلا به بیماری سی‌پی یا فلج مغزی است و درمان او باید به صورت مداوم پیگیری شود.» این بانوی داوطلب به شکرانه فرزندان زیستی سالم و زندگی آرام، مسئولیت امیرعباس را که والدین زیستی‌اش در دام و بلای آسیب‌های اجتماعی گرفتارند، برعهده گرفته است. او تاکنون بیش از ۵ بانوی داوطلب و جهادگر از گروه دوستان و اقوام به مراکز حمایتی و خیریه معرفی کرده است.