انشای اول
چرخش زمین به دور خودش شب و روز را به وجود می آورد، در این چرخش، نیمی از کره ی زمین که به سمت خورشید قرار می گیرد روز و نیم دیگر آن شب است.
شب و روز را می توان به نور و ظلمت تشبیه کرد، روز با طلوع خورشید آغاز می شود و نور و روشنایی همه ی ما را فرا می گیرد، خورشید پرتو طلایی رنگش را در همه جا پهن می کند و روح در کالبد زمین می دمد.
در روز همه چیز رنگ زندگی و تحرک به خود می گیرد و حرکت و تلاش آغاز می شود، هم چنین زشتی ها و زیبایی های اطراف ما در روز بیش تر خود را نشان می دهند و به چشم می آیند.
گیاهان و حیوانات نیز مانند ما انسان ها به نور خورشید و روز احتیاج دارند.
در مقابل روز، شب قرار دارد، شب بر خلاف روز، سراسر تاریکی و سیاهی است اما با وجود ماه و ستارگان بی شمارش زیبا به نظر رسیده و قدرت خالقش را به رخ همگان می کشد و هر بیننده ای را مجذوب خود می کند.
در شب همه چیز ساکن می شود و از حرکت باز می ایستد و همه ی موجودات دست از کار و تلاش می کشند.
شب وقت استراحت و آرامش است، آرامشی از جنس زیبای شب و سکوت، شب فرصتی است برای رهایی از هیاهوی روز، تا روح خود را در آرامش شب، مثل نور ماه سفید و درخشان کنیم و زشتی های آن را از وجود مان پاک کنیم و خود را برای روزی دیگر و تلاشی دیگر آماده کنیم.
در شب، دیگر آسمان آبی نیست و هیچ ابر سفیدی در آسمان پهناور دیده نمی شود به جای آن رنگ سیاهی است که ماه و ستارگان را در خود جای داده است
تضاد بین روز و شب یکی از زیبا ترین تضاد های جهان هستی است بسیار کسالت بار و خسته کننده می شد اگر چرخش زمین به دور خودش وجود نداشت و دائم شب و تاریکی بود یا روز بود و روشنایی.
همین تضاد است که به زندگی ما موجودات زمین معنا می دهد و همه ی ما به هر دوی آن ها به اندازه ای نیاز دارم.
انشای دوم
روز، زمان تلاش و حرکت و شب زمان خواب و استراحت است، بدون وجود شب، روز قابل درک نیست و بدون وجود روز، شب.
روز با طلوع خورشید آغاز می شود، در ابتدای صبح، خورشید از پشت کوه ها بالا آمده، روشنایی را به روز هدیه می کند و انوار طلایی خورشید جلوه ای دوباره به زیبایی های زمین می بخشد.
با شروع روز، زمین حیات دوباره ای آغاز کرده و تمام موجودات از خواب بر خاسته و به کار و تلاش مشغول می شوند.
آسمان رنگ سیاهش را با رنگ آبی نیلگون جایگزین می کند، صدای پرندگان و حیوانات در کوه ها و دشت ها می پیچید و شهر ها پر از آدم هایی می شود که هر کدام به دنبال انجام کاری هستند.
در پایان روز، باز خوشید است که پشت کوه ها پنهان می شود و جای خود را به ماه و ستارگان درخشان می دهد.
ماه و ستاره هایی که فاصله ی زیادی با ما دارند، مانند پولک های درخشان، دل تاریک آسمان را روشنی می بخشند و آسمان زیبای شب را به وجود می آورند.
در شب، بیش تر موجودات و گیاهان از کار و تلاش روزانه دست کشیده و راهی خانه یا محل امنی می شوند که شب را در آن جا سر کنند سپس همه جا را خاموشی فرا می گیرد و سکوت حکم فرما می شود تا ساکنان زمین خواب آرامی را تجربه کنند.
خواب شب انرژی مورد نیاز موجودات و زمین برای روزی دیگر را تامین می کند، اما برخی نیز از خواب شب محروم هستند، آن ها کسانی هستند که شبانه بیدار می مانند و کار هایی را انجام می دهند تا دیگران زندگی راحت تری داشته باشند.
مثلا پرستاران و پزشک هایی که شب کار هستند و به بیماران رسیدگی می کنند، یا رفتگران زحمت کشی که شب ها مشغول تمیز کردن کوچه ها و خیابان ها هستند تا ما شهری پاک و بدون آلودگی داشته باشیم.
پرودگار متعال روز و شب را آفرید تا تعادل را در زمین بر قرار شود، روز با روشنایی و شب با تاریکی اش هر دو برای زندگی موجودات زمین لازم و ضروری است.