طبق آمارهای به دست آمده، درصد بالایی از آنها به افسردگی مبتلا هستند و تنها زندگی می کنند. چرایی اش هم به فرهنگ اشتباهی که در کشورمان باب شده برمی گردد که سالمندان را افراد از کارافتاده تلقی می کنند.
کسانی که دست و پا و گیر و بیمار هستند و مراقبت دائمی می خواهند. در صورتی که در گذشته اینطور نبود. افراد سالخورده از جایگاه ویژه ای در خانواده برخوردار بودند و کوچک و بزرگ تکریم شان می کرد. دکتر حسام الدین علامه پژوهشگر حوزه سالمندی معتقد است: «سالمندان منبع تجربه هستند. می توانند دانسته های خود را به فرزندان خود منتقل کنند. باید آنها را باور کرد و در امور زندگی دخالتشان داد.»
سالمندی، ناتوانی نیست
بر خلاف تصور عوام دوره سالمندی به معنای از کارافتادگی و از دست دادن توانمندی نیست. این دوره ، ویژگی های خاص خود را دارد که اگر به آن اهمیت داده شود می تواند برای خانواده و جامعه سودمند باشد. به گفته دکتر علامه متاسفانه بعضی از شهروندان، سالمندان را افرادی ناتوان یا حتی سر بار می دانند، در صورتی که دوره سالمندی ، زمان انتقال تجربه های زندگی به دیگران است . او با بیان اینکه رعایت حقوق سالمندان و احترام به آنها در دین اسلام سفارش زیادی شده است، می گوید:«گاهاً بدون اینکه بخواهیم باعث آزار و رنجش آنها می شویم. خواسته سالمند متناسب با سن اوست. سالمند نیاز به آرامش دارد تا با خود خلوت کند و به امور شخصی مثل بهداشت یا استراحت اش برسد. ولی ما این حق را با خودخواهی مان از آنها سلب می کنیم. به طور مثال خانمی با خود می گوید چون مادرم در خانه است و من حوصله درست کردن شام را ندارم به خانه او می رویم. درحالی که شرایط مادرش را درک نمی کند و با ایجاد زحمت برای او، باعث آزارش می شود.»
از آنها غافل نشویم
به باور علامه، غفلت و بیتوجهی به سالمندان خود نوعی سالمندآزاری است. غفلت یعنی مراقبتی که لازمه آنهاست انجام نشود. سالمند ساعتها تنها می ماند یا از نوه هایش مراقبت می کند. در صورتیکه نیاز دارد استراحت کند یا رژیم غذایی مناسبی برایش تهیه شود. او در ادامه می گوید: «بعضی از سالمندان هم در مضیقه مالی هستند. آنها دوست دارند مایحتاجشان را خودشان تهیه کنند یا اینکه برای اقوام یا فرزندان هدیه ای بخرند ولی درآمدی ندارند و باید منظر بمانند تا فرزندان نیازشان را برآورده کند. در بعضی مواقع سالمند تمول مالی دارد ولی فرزندان آنها را استثمار کرده یا بدون اجازه از پولشان را تصاحب می کنند تا زندگی آرامی بری خودشان فراهم کنند.»
سالمند آزاری
یکی از رفتارهای سالمندآزاری ، سلب اختیار از سالمندان است. متاسفانه بعضی از فرزندان تصور می کنند این حق را دارند که درباره امور زندگی پدر و مادرشان تصمیم بگیرند. علامه می گوید:« در بعضی از خانواده ها دیده شده که والدین باید برای مهمانی رفتن یا مهمانی دادن، خرید کردن یا معاشرت با اقوام از فرزندانشان کسب اجازه کنند. سوء رفتارهای جسمی نیز زیادی داریم. سالمندانی که مکان خاصی ندارند توسط فرزندان مورد اهانت قرار می گیرند. طرد شدگی نیز خود نوعی سالمند آزاری است.» او در ادامه می افزاید:«برای داشتن دوره سالمندی فعال و سالم باید به بهداشت جسمی و روحی، مسائل اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و معنوی زندگی آنها توجه داشت. بسیاری از بیماریها و مشکلات دوران سالمندی، ناشی از شیوه زندگی ناسالم است که باید روش های مناسبی را برای ارتقای کیفیت زندگی برنامه ریزی کرد.» سالمندان ما مکان تفریحی مناسبی ندارند، گاها به سبب رقم بالای هزینه درمان از سلامت خود غافل شده و برای بهبود بیماریشان اقدام نمی کنند. این دسته از افراد تا قبل از فرتوت شدن کارایی داشته و فعالیت می کردند حالا باید گوشه ای خانه یا پارک نشسته و ساعتها به اطراف خیره شوند.